#چهکسی_راتغییربدهیم۰۰۰۰۰☝️
#ذکرروزدوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار
#پیام_سلامتی
✍🏼درمان بیماران آلزایمر با عصاره گل سرخ
👈🏻متخصصان طب سنتی تایید کردند استفاده از دمنوش گل سرخ کاهش دهنده الزایمر در سنین بالا است
🌸با مصرف گل سرخ در مقابل فراموشی سالمندی ایمن شوید.
✨📖طب الائمه✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دوشنبه 7 آذرمـاهتون بخیر🌹
🌼هــــر روز آغـــــاز
🌸یک تغییر و شروع
🌺یک هیجـان اسـت
🌼خــدایا دریـچـه ی🤲
🌸شــادی بـی پـایـان
🌺خوشبختی ، سلامتی
🌼و روزی پر برکت را
🌸به روی همه باز کن
🌺الهی آمین❣
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ :
از کرامت به دور است کسی که عذرخواهی دیگران را نمیپذیرد
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_نظافت
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیر_باران
🎬 کلیپ : با این نگاه به رنج ها و سختی ها بنگر !
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
🆔 ڪـانـال راه سـعـادتــ
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
استاد ایمان اکبرآبادی { برخورد با اختلاس و دروغ } .mp3
23.47M
♦️پادکست صوتی | برخورد با اختلاسگران و سلبریتیهای دروغگو |
🔸 با کلام و تحلیل جناب آقای #ایمان_اکبرآبادی { محقق و پژوهشگر }
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
7790492161.mp3
579.1K
🎧 #ویس
فلسفه غیبت امام زمان عج چیست⁉️
✅ پاسخ: #ابراهیم_افشاری
#یامهدی_العجل
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
#داستان_پیامبران #داستان حضرت عزیر1 قسمت اول 👇👇 يكى از پيامبران حضرت عُزَير است كه نام مباركش ي
🍂🍃 #داستان حضرت عزیر 2🍂🍃
قسمت دوم 👇👇
💠مرگ صد ساله عُزَير، و زنده شدنش پس از صد سال
در قرآن داستان مرگ صد ساله عزير، و سپس زنده شدن او به طور خلاصه در يك آيه (بقره - 295) آمده است، كه بسيار شگفت انگيز است.
پدر و مادر عزير در منطقه بيت المقدس زندگى مى كردند، خداوند دو پسر دوقلو به آنها داد و آنها نام يكى را عزير، و نام ديگرى را عزره گذاشتند. عزير و عزره با هم بزرگ شدند تا به سن سى سالگى رسيدند، عزير ازدواج كرده بود، و همسرش حامله بود، كه بعدها پسر از او به دنيا آمد.
عزير در اين ايام (كه سى سال از عمرش گذشته بود) به قصد سفر از خانه بيرون آمد و با اهل خانه و بستگانش خداحافظى كرد و سوار بر الاغ شد و اندكى انجير و آب ميوه همراه خود برداشت تا در سفر از آن بهره گيرد.
عزیر همچنان به سفر خود ادامه داد تا به يك آبادى رسيد. ديد آن آبادى به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده است. و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى خورد، هنگامى كه اين منظره وحشتزا را ديد، به فكر معاد و زنده شدن مردگان افتاد و گفت:
✨اَنِّى يُحيِى هذِهِ اللهُ بعدَ مَوتِها؛✨
چگونه خداوند اين مردگان را زنده مى كند؟
او اين سخن را از روى انكار نگفت، بلكه از روى تعجب گفت.
او در اين فكر بود كه ناگهان خداوند جان او را گرفت، او جزء مردگان در آمد و صد سال جزء مردگان بود، پس از صد سال خداوند او را زنده كرد. فرشته اى از طرف خدا از او پرسيد: چقدر در اين بيابان خوابيده اى، او كه خيال مى كرد، مقدار كمى در آن جا استراحت كرده، در جواب گفت:
✨لَبِثتُ يوماً او بَعضَ يومٍ؛✨
يك روز يا كمتر.
فرشته از جانب خدا به او گفت: بلكه صد سال در اينجا بوده اى، اكنون به غذا و آشاميدنى خود بنگر كه چگونه به فرمان خدا در طول اين مدت هيچگونه آسيبى نديده است، ولى براى اين كه بدانى يكصد سال از مرگت گذشته، به الاغ خود بنگر و ببين از هم متلاشى شده و پراكنده شده و مرگ، اعضاء آن را از هم جدا نموده است.
نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع آورى كرده و زنده مى كنيم.
عزير وقتى اين منظره (زنده شدن الاغ) را ديد گفت:
✨اَعلَمُ اَنَّ اللهُ على كلِّ شىءٍ قَديرٍ؛✨
مى دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است.
يعنى اكنون آرامش خاطر يافتم، و مسأله معاد از نظر من شكل حسى به خود گرفت و قلبم سرشار از يقين شد.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌿 بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 📗کتاب: #فقط_برای_خدا_زندگی_کن❤️ ✍🏻نویسنده: داداش رضا🙂🤞🏻 📝 #پارت_هفتم د
💕 بسم الله الرحمن الرحیم 💕
📗کتاب: #فقط_برای_خدا_زندگی_کن❤️
✍🏻نويسنده : داداش رضا🙂🤞🏻
📝 #پارت_هشتم
👈🏻 اصلا زمان مرده نداشته باش❌
▪️بعضی وقتا خدا یه سری لذت های دنیایی🌎 رو بهت نمیده تا انقدر درگیر دنیا نباشی و کمی چشمات👀
لذت های آخرتم ببینه‼️
تو این مسیر تالش کن و دنبال علم باش.😊
▫️صرفا هی مطالعه کردن🤓 و سخنرانی گوش دادن📲 مهم نیست...❌
⏪ مزه مزه کردنش هم مهمه...🙂
▪️باید هر چیزی که یاد گرفتی رو مزه مزه کنی و بعد یه جورایی برای خودت درون ریزی کنی که بتونی
بهش کم کم عمل کنی...🌹
خیلی وقتا مطالعه کردن صد تا کتاب📚 افتخار نیست...
همین که یه کتاب خوب رو خوبه خوب بخونی و مزه مزه کنی و عمل کنی...همین میارزه به
خوندن صد تا کتاب...😍😉
میگیری چی میگم⁉️
مثال کتابای داداش رضارو باید مزه مزه کنی و بخونی...👌🏻
کتابای داداش رضارو باید زندگیش کنی تا نتیجه بگیری👌🏻
راستشو بخوای من اصلا فکر نمیکردم تا اییییییییییییین حد تاثیر گذار باشم...🤔
تا اینکه یه روزی فهمیدم کل شخصیتم یه جوری شده که بقیه ازم الگو میگیرن ...😳
خیلی واسم عجیب بود...
اونجا بود که فهمیدم تاثیر گذار شدم...بخاطر همین بیشتر حواسم به خودم بود و بیشتر خودمو
باور کردم که رضا ؟ تاثیر گذاری...پس تاثیرات خوب در بقیه بذار...😃
نکته عجیبی که حس کردم اینه که کلا مدلم یه جوریه که بقیه رو به عمل کردن وادار میکنم...این
خیلی عالیه... 🙌🏻
یعنی صرفا نفوذ کلام نیست.. بلکه میتونم بقیه رو وادار به عمل کنم...
این دقیقا همون چیزی هستش که میخواستم...چون معتقدم آگاهی بدون عمل مفت نمی ارزه ...❗️❌
چون خودم عمل میکنم بقیه هم میرن که عمل کنن ....🤩🌱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
#مکیال_المکارم 🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه.... 🌸🍃قسمت پانزدهم 🍃🌸 ✅ ادامه بحث ویژ
#مکیال_المکارم
🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه....
🌸🍃قسمت شانزدهم🍃🌸
✅ ادامه بحث ویژگی های امام عصر ارواحنا فداه که موجب وجوب دعا بر ایشان است.
✅ «حرف جیم»
💠جمال و زیبایی آن حضرت....
امام زمان علیه السلام زیباترین و خوش صورت ترین مردم است؛ نهمین فرزند از نسل امام حسین علیه السلام و همان ماء معین آیه شش سوره ملک هستند.
رسول اکرم صلی الله و علیه و اله فرمودند:
مهدی طاووس اهل بهشت است.
💠جریان روزی ما بر دست آن حضرت...
تمام عالم به یمن وجود حضرت ولیعصر ارواحنافداه روزی میخورند...
💠 جهاد آن حضرت ...
امام رضا علیه السلام در وصف امام زمانمان می فرمایند:
بزرگوار، مجاهد، تلاشگر.
و درباره آیه
▫️و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله
رسول اکرم صلی الله و علیه و اله وسلم تاویلش را زمان ظهور قائم آل محمد می دانند.
در روایتی امام باقر علیه اسلام وجوه تشابه حضرت ولیعصر ارواحنافداه را به پنج پیامبر ذکر می کنند و در آخر شباهت آن حضرت را به جدشان در جهاد و قیام علیه دشمنان می دانند...
💠جمع کلمه بر توحید و اسلام....
امیر المؤمنین علیه السلام نیز در توضیح آیه
▫️لیظهره علی الدین کله
می فرماید :
این هنگام قیام قائم علیه السلام خواهد بود.
💠جمع شدن یاران دین از فرشتگان و جنیان و سایر مومنین....
در تفسیر آیه مبارکه ی:
▫️أینما تکونوا یأت بکم جمیعا
از امام صادق علیه السلام وارد شده:
یعنی اصحاب قائم سیصد وچند نفر، سپس فرمود :
آنهایند به خدا امت معدوده؛ والله در یک ساعت جمع می شوند همانند ابرهای پاییزی.
امام هادی علیه السلام در توضیح نام ایام هفته «جمعه»را نام امام زمان علیه السلام می خوانند و می فرمایند:
جمعه فرزند فرزندم می باشد و به سوی اوست که گروه حق جمع می شوند و...
💠جمع عقول...
امام باقر علیه السلام می فرماید:
هرگاه قائم ما به پا خیزد خداوند دستش را بر سر بندگان قرار میدهد، پس عقل هایشان را جمع وحلم و بردباری شان را کامل می گرداند...
📚منبع: مکیال المکارم
🌻صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تیره بر ملا خواهد شد
🌻در راه عزیزیست که با آمدنش
هر قطب نما، قبله نما خواهد شد
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀ ❣﷽❣ 🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 #ق
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
❣﷽❣
🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت1⃣8⃣
من تعجّب مى كنم عمرسعد كه به شيرخواره امام حسين(ع) رحم نكرد و مى خواست نسل امام را از روى زمين بردارد، چگونه مى شود كه از كشتن امام سجّاد(ع) منصرف مى شود؟ اراده خدا اين است كه نسل حضرت زهرا(س) تا روز قيامت باقى بماند.
عمرسعد به گروهى از سربازان خود دستور مى دهد تا در اطراف خيمه هاى نيم سوخته، نگهبانى بدهند و نگذارند ديگر كسى آسيبى به آنها برساند و مواظب باشند تا مبادا كسى فرار كند.
دستور فرمانده كل قوا اعلام مى شود كه ديگر كسى حقّ ندارد به هيچ وجه نزديك اسيران بشود.496
آرامش نسبى در فضاى خيمه ها حاكم مى شود و زنان و كودكان آرام آرام به سوى خيمه هاى نيم سوخته باز مى گردند.
خورشيد روز عاشورا در حال غروب كردن است. به دستور عمرسعد آب در اختيار اسيران قرار مى گيرد.
عمرسعد مى خواهد در صحراى كربلا بماند، چون سپاه كوفه خسته است و توان حركت به سوى كوفه را ندارد. از طرف ديگر ابن زياد منتظر خبر است و بايد خبر پيروزى را به او برسانند.
عمرسعد خُولى را مأمور مى كند تا پيش از حركت سپاه، سرِ امام را براى ابن زياد ببرد. سرِ امام كه پيش از اين بر سر نيزه كرده اند را از بالاى نيزه پايين مى آورند و تحويل خولى مى دهند. او همراه عدّه اى به سوى كوفه پيش مى تازد.
خُولى و همراهان پس از طى مسافتى طولانى و بدون معطّلى، زمانى به كوفه مى رسند كه پاسى از شب گذشته است. او به سوى قصر ابن زياد مى رود، امّا درِ قصر بسته و ابن زياد در خواب خوش است.
او مى خواهد مژدگانى خوبى از ابن زياد بگيرد، پس بايد وقتى بيايد كه ابن زياد سر حال باشد. براى همين، به سوى منزل باز مى گردد تا فردا صبح نزد او بيايد.
ــ درِ خانه ما را مى زنند.
ــ راست مى گويى، به نظر تو كيست كه اين وقت شب به درِ خانه ما آمده است.
اين دو زن نمى دانند كه اكنون شوهرشان، پشت در است. آيا اين دو زن را مى شناسى؟
اينها همسران خولى هستند. يكى به نام "نَوار"، و ديگرى به نام "اَسَديّه" است.
صداى خُولى از پشت در بلند مى شود: "در را باز كنيد كه بسيار خسته ام".
همسران خُولى در را باز مى كنند و او وارد خانه مى شود و تصميم مى گيرد نزد نَوار برود.497
خولى همراه نَوار به سوى اتاق او حركت مى كند. خُولى، سرِ امام را از كيسه اى كه در دست دارد بيرون مى آورد و آن را زير طشتى كه در حياط خانه است، قرار مى دهد و به اتاق مى رود. نَوار براى شوهرش نوشيدنى و غذا مى آورد. بعد از شام، نَوار از خُولى مى پرسد:
ــ خُولى، چه خبر؟ شنيدم تو هم به كربلا رفته بودى؟
ــ تو چه كار به اين كارها دارى. مهم اين است كه با دست پر آمدم، من امشب گنج بزرگى آورده ام.
ــ گنج! راست مى گويى؟
ــ آرى، من سرِ حسين را با خود آورده ام.
ــ واى بر تو! براى من، سرِ پسر پيامبر را به سوغات آوردى. به خدا قسم ديگر با تو زندگى نمى كنم.498
نَوار از اتاق بيرون مى دود و خولى او را صدا مى زند، امّا او جوابى نمى دهد. نَوارمى خواهد براى هميشه از خانه خُولى برود كه ناگهان مى بيند وسط حياطِ خانه، ستونى از نور به سوى آسمان كشيده شده است.
خدايا! اين ستون نور چيست؟
او جلو مى رود. اين نور از آن طشت است. كبوترانى سفيد رنگ دور آن طشت پرواز مى كنند.499
نَوار كنار طشت نورانى مى نشيند و تا صبح بر امام حسين(ع) گريه مى كند.
* * *
صبح روز يازدهم محرّم است. خولى در خانه خود هنوز در خواب است.
ناگهان از خواب بيدار مى شود و نگاهى به بيرون مى كند. آفتاب طلوع كرده است، اى واى، دير شد!
به سرعت لباس هاى خود را مى پوشد و به حياط مى آيد. سر امام را از زير طشت برمى دارد و به سوى قصر ابن زياد حركت مى كند.
او كنار درِ قصر مى ايستد و به نگهبانان مى گويد: "من از كربلا آمده ام و بايد ابن زياد را ببينم".
آرى! امروز ابن زياد عدّه اى از بزرگان كوفه را به قصر دعوت كرده است.
ابن زياد بر روى تخت نشسته است. خولى وارد قصر مى شود و سلام مى كند و مى گويد: "اى ابن زياد! در پاى من طلاى بسيارى بريز كه سر بهترين مرد دنيا را آورده ام".
آن گاه سرِ امام را از كيسه بيرون مى آورد و پيش ابن زياد مى گذارد. ابن زياد از سخن او برآشفته مى شود، كه چه شده است كه او از حسين اين گونه تعريف مى كند.
خولى براى اينکه جایزه بیشتری بگیرد این گونه سخن گفت ، اما غافل از آنکه این سخن ، ابن زیاد را ناراحت می کند و هیچ جایزه ای به وی نمی دهد و او با ناامیدی قصر را ترک می کتد، ـ500
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨