{🍊}
🍊 خوش بو کنید با ....
#اطلاع_رسانی 🗞
#یامهدی_العجل
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
✒️📖✒️📖✒️📖✒️ 💠👈 سلسله سخنرانی های ″دولــت کــریمه″ 🎬 قسمت دویست وهشتم ☝️.. این تجربه تاریخی را ب
✒️📖✒️📖✒️📖✒️
💠👈 سلسله سخنرانی های
″دولــت کــریمه″
🎬 قسمت دویست ونهم
〽️وقتی سپاه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) داشت به مدینه برمی گشت و مشغول دفن جنازه ها بودند، روحیه ها هم همه داغون بود، پیک پیامبر صدا زد فقط کسانی که دیروز در جنگ زخمی شدن🤕 آماده تعقیب دشمن بشوند. این هفتاد نفر تقریبا افرادی بودند که از میدان جنگ فرار نکردند و به هر حال زخم هایی هم برداشته بودند. فراری ها را پیامبر خیلی آدم حساب نکرد، گفت شمایی که در جنگ تا آخر ماندید⚔ حتی زخمی هم شدید آماده باشید.
خُب خیلی سخت است❗️جنگ سنگین، روحیه داغون، آنطرف زخمی، دوباره آماده جنگ دیگری بشوند.
👥انصار پیامبر در حالی که خیلی هایشان زخمی بودند و خون از زخم هایشان جاری می شد دوباره به سمت قریش حرکت کردند.
👆به نظر می رسید آدم می تواند اینطور تحلیل بکند⚠️ اصرار به حضور زخمی های جنگ احد برای این نبرد حمراء الاسد (آن منطقه ای که مسلمانها رفتند اتراق کردن برای جنگ دوباره با مشرکین حمراء الاسد می گویند) پیامبر گفت فقط زخمی ها بیایند، این استراتژی به نظر می آید برای این باشد ❌رسوا بکند فراریان روز جنگ احد را که اغلب از بزرگان مهاجرین بودند.
👈یعنی انصار اهل مدینه پیامبر را یاری کردند ولی آن بزرگان مهاجرین مثل ابوبکر، عمر و امثال اینها بودند که از جنگ فرار کردند، و به نوعی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) میخواست اینها را به مردم معرفی کند.
↩️در راه بازگشت که مشرکین داشتند به سمت مکه می رفتند یک مرتبه یک فردی به آنها رسید که🏇 از مدینه به سمت مکه می رفت، او را گیر آوردند و از او اخبار مدینه را پرسیدن. گفت پیامبر و اصحابش را در حمراء الاسد دیدم، سربازانش خیلی خشمگین💥 از مدینه خارج می شدند و در پی شما هستند. آنها از نتیجه نبرد دیروز به شدت پشیمانند و میخواهند🗡 شما را از بین ببرند.
🗣آن فرد به قدری از وضعیت روحی سپاه اسلام حرف زد که ابوسفیان از ادامه راه منصرف شد و گفت ما به پیروزی بزرگی دست پیدا کردیم، اگر برگردیم تن به شکست دادیم،
💢به افرادی که از تجار مکه بودند و به مدینه می رفتند گفت اگر از راه حمراء الاسد رفتی با رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم)✨و اصحابش ملاقات کردی، خوب است که آنها را از تعقیب ما بازداری، بگویی پیامبر میخواهی به تعقیب مشرکین بروی آنها لشکرشان از شما بیشتر است، جنگ روانی به راه کن، من به تو پاداش💰 می دهم.
آن فرد هم پذیرفت و هنگامی که به سپاه پیامبر رسید با آنها صحبت کرد و گفت لشکر مشرکین خیلی زیاد هست، ولی خُب مسلمین در قدرت کامل گفتند نه خدا برای ما کافیست. ✨
📖آیه [172] و [173] سوره آل عمران هم برای همین است.
🔺«الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ»؛ از ميان آن كسان كه پس از زخم خوردن باز هم فرمان خدا و رسولش را اجابت كردند، آنان كه نيكوكار باشند و از خداى بترسند مزدى بزرگ دارند.
🔺«الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ»؛ كسانى كه مردم گفتندشان كه مردم براى جنگ با شما گرد آمدهاند، از آنها بترسيد، و اين سخن بر ايمانشان بيفزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نيكو ياورى است.
🔆جبرئیل به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شد و گفت پیامبر برگرد، خداوند ترسی از شما در دل قریش افکند آنها دیگر قصد حمله دوباره به مدینه را ندارند و به سمت مکه حرکت کردند. و خیلی جالب است در راه برگشت هم که سپاه پیامبر✨ داشت به مدینه برمی گشت به یک کاروان تجاری برخورد کردند و خرید و فروشی با آنها داشتند 🛍 که اتفاقا سود خوبی هم بردند. یعنی خدا برای پرهیزکاران و متقیان ببینید چطور خیر دنیا و آخرت را جمع می کند.
📖آیه [174] سوره👆 آل عمران برای همین است.
🔸«فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ»؛ پس از جنگ بازگشتند، در حالى كه نعمت و فضل خدا را به همراه داشتند و هيچ آسيبى به آنها نرسيده بود. اينان به راه خشنودى خدا رفتند و خدا را بخشايشى عظيم است.
👌حرف پیامبر را گوش کردند، با تمام خستگی که داشتند نبرد حمراء الاسد را رفتند، جنگ نکردند، برگشتند هم ثواب اخروی بردند هم ثواب دنیایی.
📎ادامه دارد ...
🎤استاد احسان عبادی
#متن_دولت_کریمه 209
#لطـفـاً_مـعـرفــ_ڪـانـال_بـاشـیـد↓↓↓
✒️📖✒️📖✒️📖✒️
︽︽︽︽︽︽︽︽︽
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
#مکیال_المکارم 🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه.... 🌸🍃قسمت هیجدهم 🍃🌸 ✅ ادامه بحث ویژگ
#مکیال_المکارم
🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه...
🌸🍃قسمت نوزدهم🍃🌸
✅ ادامه بحث ویژگی های امام عصر ارواحنا فداه که موجب وجوب دعا بر ایشان است.
✅ حرف " دال "
💠دعای آن حضرت برای مومنین....
سید ابن طاووس در کتاب مهج الدعوات گفته: من در سامرا بودم ، پس سحرگاهان دعای آن بزرگوار را شنیدم که میفرمود:
و آنان را زنده بدار در روزگار عزت ما و ملک ما و حکومت ما و دولت ما.
امام صادق علیه السلام از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله روایت کرده است که:
سه چیز است که قلب هیچ مسلمانی در آن خیانت ندارد:
1⃣ اخلاص در عمل برای خدا
2⃣ نصیحت و خیراندیشی برای امامان و پیشوایان مسلمان
3⃣ ملازمت جماعت آنها
(مقصود، دعوت و دعای امامان است)
💠دعوت آن حضرت به سوی حق....
در زیارت آن جناب آمده: سلام بر تو ای دعوت کننده الهی و ای مظهر صفات ربانی.
امام رضا علیه السلام فرمودند:
امام، امین خداوند در خلق اوست، و حجت اوست بر بندگانش و خلیفه او در بلادش و دعوت کننده به سوی او و مدافع از حقوق او است.
💠دفع بلا از ما به برکت وجود آن حضرت....
شخصی به نام علان از ظریف از نصر خادم نقل کرده که گفت:
بر صاحب الزمان وارد شدم در حالی که در گهواره بود، پس به من فرمود: آیا مرا می شناسی؟ من خاتم اوصیا هستم و تنها به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود.
رسول اکرم صلی الله علیه واله نیز فرمودند:
ستارگان برای اهل آسمان امان هستند که اگر ستارگان از بین بروند، آنها هم از بین می روند. و خاندان من برای اهل زمین امان هستند، پس اگر اهل بیت من از میان بروند، برای اهل زمین ناگواریها پیش خواهد آمد.
💠دفع بلا و عذاب از مردم به برکت شیعیان آن حضرت .....
این نیز از آثار و برکات وجود شخص آن جناب است.
امام باقر علیه السلام می فرماید:
زمانی بر مردم ما فرا می رسد که امام آنها از نظرشان غایب می شود، خوش به حال آن کسانی که در آن زمان بر امر ما ثابت بمانند. کمترین چیزی که به آنان می رسد ، عفو و بخشش گناهان و دفع بلا از آنان به برکت شیعیان آن حضرت....
📚منبع: مکیال المکارم
▫️نور حق می آید و ظلمت به پایان میرسد
اصل دین می آید و بدعت به پایان میرسد
▫️با ظهورش حل شود هر سختی و آشفتگی
وجه حق می آید و خفت به پایان میرسد
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
💚بنــــــــامـ خــــدا💚 🌷رمان کوتاه و #واقعی 💞 #عشق_آسمانی_من قسمت #نهم چندروزی گذشت،... عمه
💚بنــــــــامـ خــــدا💚
🌷رمان کوتاه و #واقعی
💞 #عشق_آسمانی_من
قسمت #دهم
روزها از پی میگذشت...
و هرروز عشق محمد بیشتر از قبل تو قلبم رسوخ میکرد 😍💖
قراربود صیغه محرمیتمان سه هفته باشه اما یک هفته قبل از اتمام صیغه مادربزرگ محمد فوت کرد 😔😢
عمه زنگ زد خونمون خبر داد که مادربزرگ محمد فوت کرده و محمد میاد نجف آباد دنبالم💨 🚗
محمد که اومد...
زمانیکه حواسش نبودبا کمک خواهرم چادر گذاشتم تو کیفم🙈
با ماشین پدرم ب سمت قم حرکت کردیم🚘
محمد صندلی جلو کنار پدرم نشسته بود
نزدیکای قم ب محمد گفتم ی جا نگه دارید ب خواهرم گفتم حواس محمد پرت کنه
تو ی دقیقه ک خواهرم محمد ب حرف گرفته بود... از حواس پرتیش سوء استفاده کامل کردم... و سوار ماشین شدم😇😌
ب درب خونه عمم ک رسیدیم..
خواهرم (صبا):محمدآقاشما بمون با آذر بیاید😊
👣محمد:بله چشم آجی
از ماشین ک پیدا شدم..
محمد مات و مبهوت و عاشقانه بهم نگاه میکرد 🙊🙈
👣محمد:آذر کی سرش کردی؟😍
-اونجا که صبا تورو غرق صحبت کرده بود😉😌
👣محمد:ای بدجنس پس نقشه بود😁
-خواستم غافگیرت کنم دیگه😍
اگه میفهمیدی الان این نگاه سهمم نبود☺️
صبا:بچه ها بیاید داخل بعدا برای هم لاو بترکونید 😂😜
#ادامه_دارد
✍نویسنده؛ بانو مینودری
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
💚بنــــــــامـ خــــدا💚
🌷رمان کوتاه و #واقعی
💞 #عشق_آسمانی_من
قسمت #یازدهم
چندروزی قم بودیم...
روز سوم درگذشت مادربزرگ وقتی مجلس تموم شد و ی ذره سر همه خلوت شد 😌
محمد صدام کرد تو حیاط و گفت
👣_خانم برو حاضر شو بریم یه دوری بزنیم 😃
-چشم ۵دقیقه صبرکن☺️
روسریم مدل لبنانی بستم و چادر سرم کردم 😌👑
💎چادری💎 که دیگه سرم ماندگار شد و با عشق و علاقه سرش کردم😍☺️
اونشب محمد اول من برد زیارت...
بعد چند ساعتی تو خیابانا باهم قدم زدم
#صحبتهای_دوتایی 😊☺️
هنوز بعد از گذشت چندسال وقتی به اون روزها فکر میکنم
حس شیرینی در دلم ایجاد میشود😢😔
وقتی تو خیابان جوادالائمه قدم میزدیم
دستم فشار داد و گفت:
👣_آذربانو 😊
-جانم💓☺️
👣محمد:وقتی بهم جواب مثبت دادی از خونه تا حرم دویدم.. و تو حرم بی بی ✨سجده شکر✨ کردم که جواب مثبت دادی😍
-نههههههه 😳😧
👣محمد:🙈😅
بخاطر فوت مادربزرگ محمد صیغه محرمیت تمدید شد
چهلم که دراومد...
محمد زنگ زد بهم که
👣_خانم حاضر شو بریم محضر عقد کنیم 🙊❤️😍
خخخ خیلی شیرین بود تو راه زنگ زدیم پدرمم اومد محضر☺️
و چون شاهدی نبرده بودیم باخودمون پدرم زنگ زد دوتا از دوستاش بیان محضر 🙂
موقعه عقد عاقد گفت :
_مگه خانواده عروس خانم و آقا داماد مشکلی بااین ازدواج دارن که نیومدن 😒
👣محمد:نخیر حاج آقا.. اما من دلم میخاد روی پای خودم وایستام
تعهد خانمم با منه 😎😌👌
#ادامه_دارد
✍نویسنده؛ بانو مینودری
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
💚بنــــــــامـ خــــدا💚
🌷رمان کوتاه و #واقعی
💞 #عشق_آسمانی_من
قسمت #دوازدهم
هرچی جلوتر میرفتم...
تو زندگی با👣 محمد👣 میفهمیدم چقدر با فکر من و چیزی که تو ذهن من بود تفاوت داشت 😞
محمد حرفای میزد...
گاهی برام عجیب غریب بود..
همیشه میگفت دوست داشتم زمان جنگ تحمیلی بودم و تو جنگ به فرمان امام خمینی تو جبهه حاضر میشدم🙁😟
-محمدم الان ک جنگی نیست پس زندگی کن😍☺️زمان این حرفا گذشته
👣محمد:خانم خوشگلم مهم اینکه زنده باشیم.. میشه رفت و شهیدشد و از همه زنده تربود✌️
-أه محمد بسه توام مثلا ما تازه عقد کردیم😬☹️
👣محمد:چشم خانمم😉😊
-محمد فرداهم اصفهانی دیگه ؟😕😒
👣محمد:بله خانمم😊 چطورمگه
-فردا ک جعمه است... میخایم صبحونه ببریم بیرون☺️😋
👣محمد:حالا این صبحونه چی هست ؟😋
-اوووم حدس بزن😁☝️
👣محمد: کله پاچه ؟😉😋
-اووووه چه شوهر باهوشی خدا😍😁
👣محمد:خخخخ آره بابا.. شما مارو دست کم گرفتی خانم😃
فرداش رفتیم بیرون..
محمد همه چیز کله پاچه باهم قاطی کرد😐😑
-اییییی محمد😐😬
👣محمد:خانم تو کله پاچه باید چشمات ببندی.. فقط بخوری😁😋
#ادامه_دارد
✍نویسنده؛ بانو مینودری
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
#به_وقت_احکام 📜
🔻 #سوال :👇🏻
🔹آيا رنگ مصنوعي كه زنها از آن براي رنگ كردن موي سر و ابرويشان استفاده ميكنند، مانع از صحت وضو و غسل است؟ ⁉️🤔
✅ #پاسخ :👇🏻
🔸اگر صرفاً رنگ باشد و داراي جرمي نباشد كه مانع از رسيدن آب به مو شود، وضو و غسل صحيح است.✔️
☎️پاسخگویی تلفنی : 096400
#یامهدی_العجل
_☀️🌤⛅️☁️_
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
1676809731.mp3
4.25M
💢 #وظایف_منتظران
🎧 #قسمت_پنجم
🔹 برگرفته از کتاب ارزشمند #مکیالالمکارم 📘
⭕️ معرفت امام با شناخت امام فرق مهمی دارد!
👆🏻 دلیل اهمیت این مبحث را حتما بشنوید
👤 #ابراهیم_افشاری 🎤
حجم4/1 مگابایت
#یازینب
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea