⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپانزدهم 🔻 #خروج_موسی_از_مصر ☝️🏻در این وقت که موسی با حال #ترس😰 از
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشانزدهم
🔻 #ازدواج_موسی_با_صفورا
🔹 #موسی وارد منزل🏡 #شعیب شد و #داستان_فرار را برای شعیب بازگو 🗣کرد.
🔸شعیب به او #اطمینان_داد👌🏻 که از دست دشمنان #نجات یافته است.
👥 #دختران_شعیب از او خواستند تا موسی را به خاطر #قدرتش💪🏻 و #امانتش و #رفتار_خوبش😊 به استخدام خویش درآورد.
🔸 شعیب نیز قبول کرد✔️ و تصمیم 🤔گرفت یکی از دخترانش🧕🏻 را در مقابل #هشت_سال کار و اجیری موسی برای او، به #ازدواج💍 او درآورد
↩️رو به موسی گفت
🍃«من می خواهم یکی از این دختران را به نکاح 💍تو درآورم.☑️
☝🏻 #به_این_شرط_که هشت سال برای من کار کنی و اگر #ده_سال را تمام گردانی اختیار با تو است و نمی خواهم بر تو سخت گیرم و مرا انشاءاللّه درستکار خواهی یافت😊.
🍃 #موسی_گفت
👈🏻 این قرارداد📄 میان من و تو باشد که هر یک از ✌️🏻 دو مدت را به انجام رسانیدیم بر من تعدّی #روا_نباشد ❌و خدا بر آنچه می گویم وکیل است✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #بازگشت_موسی_به_وطن
🔹 #موسی در کنار همسرش #صفورا ده سال در کنار #شعیب زندگی کرد و هنگامی که این مدت به سر آمد⌛️، با #همسر و گوسفندهایش🐑 به سوی وطن خویش حرکت 🚶🏻♂کرد.
🔸 #هنگام_خروج از مدین #عصای_مخصوص_انبیاء را از خانه🏠 شعیب برداشت.✔️
☝️🏻 این همان عصایی بود که نزد #آدم و #شعیب به #ودیعت نهاده شد،✅
و همچنان سبز و تازه بود، مثل اینکه هم اینک از درخت 🌳جدا شده و هر زمانی که لازم باشد به سخن در میآید، آن عصا #دو_شاخه داشت.
🔹بازگشت موسی به وطن همزمان با بارداری🤰🏻 #صفورا بود که روزهای آخر بارداری خود را می گذراند.
🔸موسی برای اینکه گرفتار #فرمانروایان_شام نگردد❌ از #بیراهه میرفت و سعی میکرد که به آبادیهای سر راه خود برنخورد.
☝️🏻و به همین دلیل در یکی از شبهای سرد #راه_را_گم_کرد.
و چون باران🌧 باریدن گرفت سبب پراکنده شدن گوسفندان🐑 شد
↩️و مشکل دیگری که برای وی پیش آمد این بود که👈🏻 همسرش را #درد_زایمان فرا گرفت.🤦🏻♂️
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐