⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_دویست_هفتادوسوم 🔻 #مبارزه_ودعوت_علنی 👥به ابوطالب گفتند؛ 🔹برادر زاده
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_دویست_هفتادوششم
🔻 #هجرت_به_حبشه
🗓 در سال #پنجم_بعثت که کار سختگیری دشمنان به اوج رسیده بود و اذیت و آزار قریش نسبت به پیامبر و اصحابش از حد گذشت، آن حضرت برای حفظ این دسته کوچک دستور داد جمعی از مسلمانان با خانواده خود به سرپرستی #جعفربن_ابیطالب (برادر حضرت علی و یکی از یاران برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله ) به #حبشه مهاجرت کنند.
⏪ چون زمامدار آنجا،🤴🏻 پادشاه صالحی بود بنام #نجاشی که از ستم و ستمگری جلوگیری مینمود.✔️
🔹بدین ترتیب #هفتاد_نفر از مسلمانان به سرکردگی جعفر از دریا🌊 عبور کردند و وارد حبشه شدند.😊
🔸وقتی قریش از این ماجرا آگاه شدند.
👥نمایندگانی باهوش و حیله گر بنام های عمروبن عاص و عمارة بن ولید را با جمعی دیگر به همراه 🎁هدایای فراوان برای برهم زدن موقعیت مسلمانان به حبشه روانه نمودند تا از مسلمانان نزد نجاشی،🤴🏻 پادشاه حبشه بدگویی کنند🤦🏻♂
↩️و وی را وادار نمایند تا مسلمانان را به مکه🕋 باز گرداند.✔️
☝️🏻آنها #پس_از_ورود_به_حبشه خدمت 🤴🏻نجاشی رسیدند و با تقدیم 🎁هدایا عرض حاجت نمودند.
👥عمروعاص سخنان خود را این گونه شروع کرد؛
⬅️ ما فرستادگان بزرگان مکه ایم🕋.
تعدادی از جوانان سبک مغز در میان ما پرچم مخالفت بر افراشته و از آیین نیاکان خود برگشته و به بدگویی از خدایان ما پرداخته و در میان مردم فتنه و آشوب به پا کرده و تخم نفاق پاشیده اند
⏪و از موقعیت سرزمین شما استفاده کرده و به اینجا پناه آوردند.
↩️ما از آن می ترسیم که در اینجا نیز دست به آشوب⚔ بزنند، بهتر این است که آنها را به ما بسپارید تا آنها را به سرزمین خودمان باز گردانیم.✔️
🤴🏻 #نجاشی_گفت؛
⏪ تا من با نمایندگان آنها تماس نگیرم نمیتوانم سخن بگویم، 😑✋🏻
↩️سپس دستور داد #جعفر را احضار کردند و چگونگی امر را از او سؤال نمود.
🔹در آن مجلس، نمایندگان قریش و جمعی از دانشمندان مسیحی حضور داشتند.✔️
🍃 #جعفر پس از ادای احترام چنین #گفت؛
▪️ نخست از اینها بپرسید آیا ما جزء بردگان فراری اینها هستیم؟⁉️🤔
👤 #عمروعاص_گفت؛ نه، شما آزادید.😊✅
🍃 #سپس_پرسید
▪️ آیا آنها حقی بر گردن ما دارند که آن را از ما می طلبند یا خونی از آنها ریخته ایم؟⁉️
👤 #عمروعاص_گفت؛ نه، چنین نیست.🤗
🍃 #جعفر_گفت؛
پس از ما چه می خواهند؟⁉️
ما را اذیت و آزار کردند و از وطن آواره نمودند و ما هم به سرزمین شما پناهنده شدیم😔
↩️پس از آن جعفر رو به 🤴🏻نجاشی کرد و #گفت؛
🍃ما مردمی نادان بودیم، بت می پرستیدیم، کارهای زشت می کردیم، حقوق همسایگان خود را پایمال می کردیم، زورمندان، حق ناتوان را از بین می بردند و... تا خدای یکتا از میان ما پیامبری برانگیخت. او را به راستگویی میشناسیم و به امانتداری و پرهیزکاری او باور داریم،✔️
⏪ وی ما را دعوت کرد تا خدای یکتا را بپرستیم. از بت پرستی دست بکشیم، #راستگو، #امانتدار، #خوشرفتار و #پرهیزگار باشیم✔️،
⏪کار زشت نکنیم، مال یتیمان را نخوریم، پاکدامن باشیم، نماز بخوانیم، زکات بدهیم. ما هم به او ایمان آوردیم✅، اما مردم شهر ما بر ما ستم کردند و ما را شکنجه دادند و از ما میخواستند که دوباره به بت پرستی بازگردیم و کارهای زشت نماییم😟. چون کار بر ما دشوار شد به کشور تو آمدیم و از بین فرمانروایان، تو را برگزیدیم و چنین امیدواریم که در پناه تو از گزند دشمنان در امان باشیم.» 😥
🤴🏻 #نجاشی پس از شنیدن سخنان جعفر #گفت؛
عیسای مسیح نیز برای همین مبعوث شد✅
↩️و #از_جعفر_پرسید؛
🤴🏻:آیا چیزی از آیاتی که به پیامبرتان نازل شده به خاطر داری؟⁉️
🍃 #جعفر_گفت؛ آری
↩️و سپس چند آیه از ابتدای سوره مریم خواند. ✔️
🔸حُسن انتخاب جعفر در مورد آیات این سوره که مسیح و مادرش را از هر گونه تهمت های ناروا پاک می سازد، اثر عجیبی بر آنان گذاشت تا آنجا که اشک نجاشی بر دیدگانش جاری گردید 😢و گفت؛
🤴🏻:به خدا سوگند نشانه های حقیقت در این آیات نمایان است.
🔹در اینجا عمروعاص خواست سخنی بگوید و تقاضای بازگشت مسلمانان را نماید☝️🏻 ولی نجاشی دستش را بلند کرد و جلوی صورت او قرار داد یعنی ساکت شو و حرف نزن ❌و گفت؛
🤴🏻: اگر از این روز از اسم او به بدی یاد کنی و سخنی در مذمّت این گروه بگویی، خونت را خواهم ریخت.
⏪ سپس هدایای آنها را به آنان برگرداند و آنان را از حبشه بیرون نمود ✔️و به جعفر و یارانش گفت؛
🤴🏻: در کشور من آسوده خاطر زندگی کنید و امر نمود تا اسباب آسایش مسلمانان را فراهم سازند.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
╰─┈➤↴
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮
@masirsaadatee
╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯