eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وچهل‌ویکم 🔻 #دعای_ذوالکفل_برای_رومیان 🔸چون ذوالکفل مردم را برای ⚔ #
📘 📖 📝 🔻 👥گروهی را میدانند 👥و عده‌ای او را تنها میدانند. 👈🏻 او بنده‌ای از اهالی بود ☑️ و ↩️ زندگی میکرد. او به شغل 🐑 اشتغال داشت. 🌿 فرزند « باعورا» از اولاد آزر و است.✅ 🔹در مورد پیامبری او است، ولی آن است که ⬇️ 🌸خداوند او را بین و مخیر ساخت.✔️ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻گویند هنگامی که از 👑 می گذشت به دنیا آمد. 🌿او 📿 بود که☝️🏻 اکثر عمر خود را در میان 🏜گذراند. ⬅️تا آنکه از جانب خداوند برای به سوی مردم👥 انتخاب شد.✅ 🌸خداوند گروهی از را به سوی فرستاد تا از او ⁉️ ♦️ آیا مایل است به عنوان در روی زمین 🌍به ⚖میان انسانها بپردازد؟ 🤔 🌿لقمان در پاسخ فرشتگان گفت👇🏻 ✨اگر ✋🏻خداوند من را به این کار حتما آن را انجام خواهم داد😊 ☝️🏻اما اگر به انتخاب هستم، مسلما آن را . ❌ 👈🏻زیرا که سخت ترین😰 مراحل می باشد☑️. 🌌شبانگاه بود که خداوند ردای و 📚 بر لقمان پوشاند ☝️🏻و او را با و میان مردم👥 فرستاد، تا آنها را به راه راست هدایت کند.✅ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_دویست_هفتادوسوم 🔻 #مبارزه_ودعوت_علنی 👥به ابوطالب گفتند؛ 🔹برادر زاده
📘 📖 📝 🔻‌ 🗓 در سال که کار سختگیری دشمنان به اوج رسیده بود و اذیت و آزار قریش نسبت به پیامبر و اصحابش از حد گذشت، آن حضرت برای حفظ این دسته کوچک دستور داد جمعی از مسلمانان با خانواده خود به سرپرستی (برادر حضرت علی و یکی از یاران برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله ) به مهاجرت کنند. ⏪ چون زمامدار آنجا،🤴🏻 پادشاه صالحی بود بنام که از ستم و ستمگری جلوگیری می‌نمود.✔️ 🔹بدین ترتیب از مسلمانان به سرکردگی جعفر از دریا🌊 عبور کردند و وارد حبشه شدند.😊 🔸وقتی قریش از این ماجرا آگاه شدند. 👥نمایندگانی باهوش و حیله گر بنام های عمروبن عاص و عمارة بن ولید را با جمعی دیگر به همراه 🎁هدایای فراوان برای برهم زدن موقعیت مسلمانان به حبشه روانه نمودند تا از مسلمانان نزد نجاشی،🤴🏻 پادشاه حبشه بدگویی کنند🤦🏻‍♂ ↩️و وی را وادار نمایند تا مسلمانان را به مکه🕋 باز گرداند.✔️ ☝️🏻آنها خدمت 🤴🏻نجاشی رسیدند و با تقدیم 🎁هدایا عرض حاجت نمودند. 👥عمروعاص سخنان خود را این گونه شروع کرد؛ ⬅️ ما فرستادگان بزرگان مکه ایم🕋. تعدادی از جوانان سبک مغز در میان ما پرچم مخالفت بر افراشته و از آیین نیاکان خود برگشته و به بدگویی از خدایان ما پرداخته و در میان مردم فتنه و آشوب به پا کرده و تخم نفاق پاشیده اند ⏪و از موقعیت سرزمین شما استفاده کرده و به اینجا پناه آوردند. ↩️ما از آن می ترسیم که در اینجا نیز دست به آشوب⚔ بزنند، بهتر این است که آنها را به ما بسپارید تا آنها را به سرزمین خودمان باز گردانیم.✔️ 🤴🏻 ؛ ⏪ تا من با نمایندگان آنها تماس نگیرم نمی‌توانم سخن بگویم، 😑✋🏻 ↩️سپس دستور داد را احضار کردند و چگونگی امر را از او سؤال نمود. 🔹در آن مجلس، نمایندگان قریش و جمعی از دانشمندان مسیحی حضور داشتند.✔️ 🍃 پس از ادای احترام چنین ؛ ▪️ نخست از اینها بپرسید آیا ما جزء بردگان فراری اینها هستیم؟⁉️🤔 👤 ؛ نه، شما آزادید.😊✅ 🍃 ▪️ آیا آنها حقی بر گردن ما دارند که آن را از ما می طلبند یا خونی از آنها ریخته ایم؟⁉️ 👤 ؛ نه، چنین نیست.🤗 🍃 ؛ پس از ما چه می خواهند؟⁉️ ما را اذیت و آزار کردند و از وطن آواره نمودند و ما هم به سرزمین شما پناهنده شدیم😔 ↩️پس از آن جعفر رو به 🤴🏻نجاشی کرد و ؛ 🍃ما مردمی نادان بودیم، بت می پرستیدیم، کارهای زشت می کردیم، حقوق همسایگان خود را پایمال می کردیم، زورمندان، حق ناتوان را از بین می بردند و... تا خدای یکتا از میان ما پیامبری برانگیخت. او را به راستگویی می‌شناسیم و به امانتداری و پرهیزکاری او باور داریم،✔️ ⏪ وی ما را دعوت کرد تا خدای یکتا را بپرستیم. از بت پرستی دست بکشیم، ، ، و باشیم✔️، ⏪کار زشت نکنیم، مال یتیمان را نخوریم، پاکدامن باشیم، نماز بخوانیم، زکات بدهیم. ما هم به او ایمان آوردیم✅، اما مردم شهر ما بر ما ستم کردند و ما را شکنجه دادند و از ما می‌خواستند که دوباره به بت پرستی بازگردیم و کارهای زشت نماییم😟. چون کار بر ما دشوار شد به کشور تو آمدیم و از بین فرمانروایان، تو را برگزیدیم و چنین امیدواریم که در پناه تو از گزند دشمنان در امان باشیم.» 😥 🤴🏻 پس از شنیدن سخنان جعفر ؛ عیسای مسیح نیز برای همین مبعوث شد✅ ↩️و ؛ 🤴🏻:آیا چیزی از آیاتی که به پیامبرتان نازل شده به خاطر داری؟⁉️ 🍃 ؛ آری ↩️و سپس چند آیه از ابتدای سوره مریم خواند. ✔️ 🔸حُسن انتخاب جعفر در مورد آیات این سوره که مسیح و مادرش را از هر گونه تهمت های ناروا پاک می سازد، اثر عجیبی بر آنان گذاشت تا آنجا که اشک نجاشی بر دیدگانش جاری گردید 😢و گفت؛ 🤴🏻:به خدا سوگند نشانه های حقیقت در این آیات نمایان است. 🔹در اینجا عمروعاص خواست سخنی بگوید و تقاضای بازگشت مسلمانان را نماید☝️🏻 ولی نجاشی دستش را بلند کرد و جلوی صورت او قرار داد یعنی ساکت شو و حرف نزن ❌و گفت؛ 🤴🏻: اگر از این روز از اسم او به بدی یاد کنی و سخنی در مذمّت این گروه بگویی، خونت را خواهم ریخت. ⏪ سپس هدایای آنها را به آنان برگرداند و آنان را از حبشه بیرون نمود ✔️و به جعفر و یارانش گفت؛ 🤴🏻: در کشور من آسوده خاطر زندگی کنید و امر نمود تا اسباب آسایش مسلمانان را فراهم سازند. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ ╰─┈➤↴ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮      @masirsaadatee                 ╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_دویست_وهشتادم 🔻 #معراج_پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 💫از پیامبر روایت ش
📘 📖 📝 🔻 ↩️سپس خداوند به اوصاف اهل آخرت می پردازد و می فرماید؛ 🔹آنها مردمی با شرم و حیا هستند. 😊 🔹منافعشان بسیار و سخنانشان سنجیده است. 🔹چشمهایشان به خواب می رود ولی 💕دلهایشان بیدار است. 🔹دیده هایشان گریان است و 💞قلبهایشان پیوسته به یاد خداست، 🔹و شب و روز رضای مرا می طلبند و در مقابل ♨️گناه و معصیت به یاد من می افتند.✅ 💫پیامبر در آن شب به جایی گام نهاد که در آن مقرب و بنی مرسلی گام ننهاده است ⏪و بالاخره پیامبر از این سفر معنوی مراجعت نمود ▪️ و بعضی گفته اند تمام این قضایا از ابتداء حرکت تا بازگشت در سه یا چهار ساعت واقع شد.✔️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔻 🔹وقتی قریش نتوانستند صلی الله علیه و آله را از باز گردانند و دیدند که اسلام به خارج از حجاز هم نفوذ کرده با هم مشورت کردند تا راهی برای تسلیم شدن پیامبر و یارانش پیدا کنند.😑 ▪️ لذا قرار شد 📝عهدنامه ای امضاء کنند که 💫حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و یاران و خاندانش را در محاصره قرار دهند. 😔 ⏪بدین ترتیب که احدی حق نداشته باشد با آنان رفت و آمد کند.😢 ▪️ قریش این عهد نامه را در صندوقچه ای درون کعبه🕋 گذاشتند. 🔹از آن پس ناگزیر پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش در بیرون مکه 🕋در درّه ای بنام به سر می بردند، و زندگی آنان در کمال سختی و ناراحتی می گذشت،😢 ⬅️ و با وجود این هرچه دشمن به پیامبر پیشنهاد می داد که از دعوت خود دست بردارد تا او را آزاد کنند، او نمی پذیرفت و تسلیم آنان نمی شد. ✔️ ⏪آن همه فشارها و سختی ها که بر او و امت او گذشت و حتی گرسنگی و محرومیت و خطر دشمنان، او را از پای در نیاورد.👌🏻 💫 او همچنان به آینده انسانها و نجات ملت ها 💭می اندیشید و به یاران خود نوید پیروزی ✌️🏻می داد.😊 ⬅️تا اینکه از این ماجرا گذشت و پیامبر از جانب خداوند آگاه شد که ، 📝عهدنامه قریش را خورده و جزء نام ♥️خدا از آن چیزی نمانده است.🙂 🍃 ابوطالب این مطلب را در جمع قریش اعلام کرد و آنان قول دادند که اگر گفتار پیامبر راست باشد، دست از محاصره بردارند. ✔️ ↩️سپس به درون کعبه 🕋رفتند، دیدند که سخن پیامبر درست بوده✔️ 📝 و عهدنامه از بین رفته است. ⏪ناگزیر پیامبر و یارانش را آزاد کردند تا به بازگردند. ⏪اما طولی نکشید که دو حامی وفادار پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی و از دنیا رفتند😢 و آزار قریش از سر گرفته شد و مسلمانان بار دیگر گرفتار آزار و شکنجه شدند😢 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨ 🔻 ☝️🏻در همان سالی که محاصره شعب ابی طالب برداشته شد 13 بعثت بود. ✅ 💫پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در همان ایام، مسافرتی به (که شهری است تقریبا در صد کیلومتری مکه) نمود و مردم طائف را به اسلام دعوت فرمود، ⏪ولی نادانان و مخالفان شهر از هر طرف آمدند و دشنام گویان و با سنگ پراکنی به سوی آن حضرت، وی را از شهر بیرون کردند🤦🏻‍♂ ادامه دارد .... _☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ ╰─┈➤↴ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮      @masirsaadatee                 ╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯