⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊 ﷽ #معرفی_یاران_امام_حسین(علیه السلام)📜 #یار_نهم💕 و
⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊
﷽
#معرفی_یاران_امام_حسین(علیه السلام)
#یار_یازدهم
و
#یار_دوازدهم
و
#یار_سیزدهم
💚 #بشربنعمر💚
او از تابعین بود و دلاورى فرزندان او در جنگها معروف است، در ایام مهادنه به خدمت امام علیه السلام آمد.
📗 ابصار العین، 103
❤️ #سالم(غلام عامر بن مسلم)❤️
💛 #سالمبنعمر💛
💕سالم (غلام عامر بن مسلم ): او غلام عامر بود و در بصره سكونت داشت، و عامر از شیعیان آن شهر بشمار مىرفت، و هنگامى كه یزید بن ثبیط با فرزندان خود و برخى دیگر در مكه به خدمت امام علیهالسلام آمدند، این دو نیز به همراه آنها به امام ملحق و با او به كربلا آمدند.
💕سالم بن عمرو: او اهل كوفه و از شیعیان بود، و در ایام مهادنه كه هنوز كار امام علیهالسلام با سپاه كوفه به جنگ نیانجامیده بود، به كربلا آمد و به اصحاب امام ملحق شد.
#ادامه_دارد...
📗 ابصار العین، 111
📒ابصار العین، 108
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وسوم 🔻 #ماجرای_قرص_نان 🔹روزی ارمیا با دادن قرصی #نان🍞 به صا
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهل_وچهارم
🔻 #صد_سال_فراق
🌿عزیر بر حیوان 🐎خود سوار شد و به جستجوی #راه_منزل خویش پرداخت.
👈🏻در راه متوجه شد 👀که اوضاع مسیر و خانه ها تغییر کرده و تصویر 🖼گذشته فقط به صورت #رؤیایی در ذهن او وجود دارد😕،
☝️🏻با دقت🧐 در مسیر و تداعی خاطرات بالاخره به خانه 🏠خود رسید.
🔹بر درب خانه #پیرزنی 👵🏻را دید با کمر خمیده و اندامی لاغر که گذشت ایام پوست بدنش را چروکیده و بینایی چشمانش 😣را فرو کاسته است.
☝️🏻ولی با این حال در برابر #مصائب_دوران و جریان ماه و سال هنوز رمقی💪🏻 در بدن دارد.✅
🔸این پیرزن #مادر_عزیر است که عزیر او را در #ایام_جوانی و بهار زندگی رها کرده و رفته است.😔
🌿عزیر از پیرزن پرسید؛ آیا این خانه منزل عزیر است؟🤔
✨پیرزن گفت؛ آری این منزل عزیر است✅
👈🏻و بدنبال این سخن، صدایی گریه او بلند و اشکش😭 روان شد
☝️🏻 و گفت؛ عزیر رفت و مردم او را #فراموش کرده اند😔
و سالیان متمادی است که غیر از تو، نام عزیر را از کسی نشنیده ام.😕
🌿عزیر گفت؛ ✋🏻من عزیرم،
✨خدا #صد_سال مرا از این جهان🌏 به وادی مردگان برد و اکنون بار دیگر مرا به صحنه وجود آورده و زنده نموده است.😊
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #عزیر_آزمایش_شد
👵🏻پیرزن از گفته عزیز مضطرب😰 شد و در اولین برخورد، ادعای عزیر را #منکر شد،
⬅️سپس گفت؛ عزیر مرد #صالح و #شایسته ای بود و دعای 🤲🏻او همواره مستجاب می شد.☑️
☝️🏻هرچه از خدا می خواست، حاجتش برآورده می شد.
✨اگر تو عزیر هستی🤨 از خدا بخواه بدن من #سالم و چشم من #بینا گردد.
🌿عزیر دعا کرد🤲🏻 و ناگهان مادر او #بینایی و #سلامت و #شادابی خود را #بازیافت.😊
🧕🏻مادر دست و پای او را بوسید، سپس نزد بنی اسرائیل رفت و به #فرزندان🧔🏻 عزیر و #نوه های🧒🏻 او و #همسالان وی که روزگار استخوانشان را فرسوده بود اطلاع📢 داد
🍃و گفت؛ عزیری را که #صد_سال پیش از دست داده اید، خدا او را بازگردانده است.😃
☝️🏻وی به همان #صورت و #سن و #سال_جوانی نزد ما بازگشته است.
🌿عزیر نزد بستگان حاضر شد ولی اقوام او را #نشناختند😒 و منکر وی شدند و ادعای او را دروغ شمردند و در صدد #آزمایش او برآمدند،
🔹یکی از فرزندان عزیر گفت؛ پدر من #خالی_در_کتف خود داشت.
👥بنی اسرائیل شانه او را نگاه کردند دیدند #خال هنوز باقی است.✅
🔸بنی اسرائیل تصمیم گرفتند برای #اطمینان_قلبی❤️ و رفع هرگونه شک و تردید🤨 او را مورد آزمایش دیگری قرار دهند.
🔸لذا بزرگشان گفت؛ ما شنیده ایم زمانی که #بخت_نصر به بیت المقدس حمله کرد و تورات📔 را سوزاند.
☝️🏻فقط افراد👥 انگشت شماری و از آن جمله #عزیر تورات را از حفظ بودند،☑️
👈🏻اگر تو عزیری آنچه از تورات حفظ می باشی برای ما بخوان.🗣
🌿عزیر نیز تورات را بدون هرگونه #تغییر و #انحراف از حفظ خواند.✔️
🔹در این موقع بود که بنی اسرائیل، ادعای او را #تصدیق کردند ✅و او را #گرامی داشتند و با او پیمان بستند و به وی تبریک گفتند😊.
⬅️ولی گروهی👥 از بنی اسرائیل که در #نهایت_بدبختی بودند با این وجود ایمان به حق نیاوردند❌، بلکه به کفر خود افزودند😐
☝️🏻و گفتند؛ ( #عزیر_پسر_خداست).
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐