eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وچهاردهم 🔻 #موسی_بزرگ_می‌شود 🔷بالاخره #موسی بزرگ شد و بر عقل🧠 و فه
📘 📖 📝 🔻 ☝️🏻در این وقت که موسی با حال 😰 از شهر مصر خارج شد، از خدای بزرگ را کرد. 🤲🏻 ♦️ برای موسی که تا به آن روز از مصر خارج نشده تا چه حد این دشوار😣 است. 👈🏻 نه و 👈🏻 نه 🐎 دارد که بر آن سوار شود😔 و 🙁که به کدام سو و به 🛣 برود. 🔹پس از گذشت شبها 🌃و روزها☀️ و تحمّل سختیها😓 ↩️ به 🏘ْ رسید و در 🌳 آرمید. 🔸زیر درخت 🕳 قرار داشت موسی مشاهده 👀کرد که مردم شهر برای آب دادن چهارپایان🐎 خود در سر آن چاه و در گوشه‌ای نیز دو زن 🧕🏼🧕🏻که گوسفندانی دارند برای آب دادن آنها ✖️ و مواظب هستند که حیوانات🐑 آنها با گوسفندان دیگر مخلوط نشوند.❌ 🔹حسّ و 😡 موسی اجازه نداد که همانطور بنشیند. با تمام خستگی 😣که داشت برخاست پیش آن آمد و 🍃گفت کار شما چیست؟🤔 و برای چه ایستاده اید؟⁉️ 👥آن دو گفتند که پدر ما پیرمردی👴🏻 است که نمی تواند گله داری کند و ما نیز برای آب دادن گوسفندان 🐑با مردان کنیم. ☝️🏻 ایستاده ایم تا کار آنها تمام شود تا نوبت ما بشود.✅ 🔹پس موسی بطرف 🕳 رفت و دلویی را پر از آب 💧کرد و به آن دو داد. ↩️سپس در زیر درخت 🌳نشست و به خداوند شکوه😪 کرد. 👥 نزد پدر رفتند و ماجرا را برای پدر بازگو🗣 کردند. 🌱 به دنبال آن مرد بروید و او را برای دریافت 💰 نزد من بیاورید. ☝️🏻 بنام نزد موسی که هنوز زیر درخت🌳 آرمیده بود برگشت و مدتی بعد هر دو به طرف منزل 🏡به راه افتادند. ◀️در همین وقت بادی 🌬شروع به وزیدن کرد و 👗 را بالا برد، موسی از دختر خواست تا او حرکت🚶🏻‍♂ کند و 🍃گفت از پشت سر به زنان نگاه👀 کنند.😑✋🏻 ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وبیست_وسوم 🔻 #مناظره_عیسی_با_کاهنان 🔹عیسی به حلقه درس دانشمندان🧐
📘 📖 📝 🔻   🔹وقتی عیسی به سن رسید، ✨جبرئیل بر او گشت و رسالت او را به وی ابلاغ 📜کرد و بدین ترتیب نبوت او آغاز شد، 🔸سپس از پروردگار خود را که 📔بود دریافت کرد و رسالت خود را شروع و مردم👥 را به خود خواند. 👈🏻او همواره سعی می کرد را از انحراف و گمراهی دور ساخته☝️🏻 و به راه راست هدایت کند.✔️ ⬅️زیرا آنان از راه راست شده بودند، و تنها فکرشان🤔 جمع آوری و و اندوختن 💰بود و در این راه فقرا و بینوایان را مجبور می کردند 😰تا مال و اموال خود را به صورت و 🎁تقدیم معبد کنند، پس این نذر و هدایا را به خود اختصاص می دادند.😔 ☝️🏻در بین یهود گروهی رستاخیز بودند و را باور نداشتند 😒و ثواب و عقاب را می پنداشتند😏، 👥 گروهی بنده و دنیا بودند و در لذات😍 فانی خود غرق شده بودند، آنان دور از چشم👀 مردم و در پنهان به انجام و می پرداختند. 🔸در همین هنگام بود که ستاره💫 و خورشید☀️ عیسی بدرخشید و پروردگار او را فرستاد تا آنان را از ظلمت به سوی نور رهنمود کند✔️ ⏪پس عیسی از که به نظرش🤔 می رسید برای هدایت آن قوم بکار می گرفت و از هر مقدوری را که برای مفید می دانست، مضایقه نمی کرد❌. 🔹عیسی را به جای ☝️🏻بالش استفاده می کرد، و لباس هایی و می پوشید. 🌌 شبها می خوابید، ☝️🏻در زمستانهای سرد❄️، گوشه و کنار زمین می خوابید، 💡 چراغ شب هایش 🌙بود. 🧕🏻 همسری نداشت،❌ 🧒🏻کودکی نداشت، ❌ تا به خواری بیافتد. 🔸عیسی و 🐎 نداشت و همواره پیاده با پاهای خویش به جایی می رفت. 🔹 خدمتکاری نداشت و همواره می گفت، 🙌🏻 خدمتکار من هستند، 👣 مرکب من و زمین سرد🌏 بسترم می باشد. 🔥 گرمابخش بدنش در زمستانها، زمین بود. ☝همواره می فرمود؛ شب به بسترم می روم، در حالی که ❌و صبح سر از خواب برمی دارم و باز در کنارم . ⬅️ با این حال بر روی زمین هیچ کس را از خود نمی بینم😌. چادر شبم می باشد.😊 ادامه دارد _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐