⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
✒️📖✒️📖✒️📖✒️ 💠👈 سلسله سخنرانی های ″دولــت کــریمه″ 🎬 قسمت دویست و هشتاد و هفتم 👈وارد بحث ترکیب سی
✒️📖✒️📖✒️📖✒️
💠👈 سلسله سخنرانی های
″دولــت کــریمه″
🎬 قسمت دویست و هشتاد و هشتم
◀️..اگر ابوسفیان در سقیفه پیش قدم نشد که مثلا من را خلیفه انتخاب کنید و... برای اینکه وجاهتی نداشت می دانست پا پیش بگذارد 👣 شکست میخورد.
ما گاهی اوقات دشمن را احمق و ابله فرض می کنیم، حداقل در ابوسفیان و معاویه اینطوری فکر نکنیم، هم ابوسفیان هم معاویه هر دو زرنگ بودند، کارها را بررسی می کردند بعد پا پیش می گذاشتند. ابوسفیان گفت من اگر الان پا پیش بگذارم بروم در سقیفه ادعای🤴🏻خلافت بکنم وجاهتی ندارم من تازه مسلمان شدم، کسی من را آنچنان قبول ندارد، ابوبکر و عمر سابقه آنها از من بیشتر است، علی هست با آن سابقه درخشانش، جلو نیامد.
👈قریش خودش را فامیل پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) میدانست و قطعا برای خودش حق بالای قائل بود. گفتم تعصبات قبیله ای هنوز از بین نرفته بود، وجود داشت. قریش خودش را فامیل می دانست و حق حکومت را به خودش می داد و از طرفی هم اکثریت قریش که اسلام آورده بودند اسلام منافقانه بود❌ یک اسلام واقعی نبود. بزرگان قریش که تا دو سال قبل بت پرست بودند مگر به راحتی اسلام را میپذیرفتند؟
وقتی اسلام منافقانه باشد شما درصدد و آماده یک آشوب🔥 هستید.
امثال مسعود رجوی را مگر نداشتیم؟ امثال مسعود رجوی خُب آن اعتقادی که به امام خمینی و ولایت فقیه و اینها داشتند یک اعتقاد منافقانه بود و بعدا البته نفاق خودش را رو کرد. اینها هم همینطوری بودند.
🔹منتظر بودند یک آشوبی در جهان اسلام برقرار بشود از این آشوب سوء استفاده بکنند. از تفرقه💥 بعد از رحلت استفاده بکنند. حالا شاید شما متوجه بشوید که چرا بعد از اینکه سقیفه به پا شد و خلیفه اول ابوبکر انتخاب شد، ابوسفیـان پیش حضرت علی رفت... گفت علی (علیه السلام) اینها خلافت را از تو گرفتند دست دراز کن که با تو بیعت کنیم... به خیال خام خودش میخواست حضرت علی را تحریک بکند.. حضرت علی (علیه السلام)✨ گفت نه، تو دنبال تفرقه هستی.
⚠️به اینها قطعا با دید منفی باید نگاه کنیم، اینها دنبال بیعت نیستند، دنبال تفرقه در جامعه اسلامی هستند.
مگر می شود ابوسفیان طرفدار حضرت علی (علیه السلام) بشود⁉️ ببخشید جنگ بدر، احد، خندق همین ابوسفیان جلوی سپاه اسلام نایستاد؟ در هر سه جنگ رشادت های چه کسی باعث شکست آنها شد؟ هر سه جنگ رشادت های حضرت علی بود.
همان ⚔جنگ احد هم به هرحال اسلام شکست خورد، اما هدف ابوسفیانشان قتل پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بود، کی مانع بود که پیامبر کشته نشود؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام).
در جنگ خندق کی عمرو بن عبدود را کشت؟ در جنگ بدر چه کسی فامیل های ابوسفیان را کشت❓
☝️اینها کینه از حضرت علی داشتند. پس ما نباید روی آوردن ابوسفیان به حضرت علی (علیه السلام) را با نگاه ساده نگاه بکنیم. باید فکرمان را به کار بیندازیم. به نظر شما آنها دوست داشتند حضرت علی روی کار بیاید، به همین راحتی❗️یک سوال خیلی منطقی من از شما بپرسم، سال هشتم هجرت مکه فتح شد، اوایل سال یازده هجری دیگر، دو سال و خورده ای هم بعد از فتح مکه آقـا رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) به رحمت خدا رفت، شهید شدند، آن بزرگان قریش در آن دو سال و خورده ای مؤمن واقعی شدند؟
آن بزرگان قریش 👥 که مسلمان شدند آیا کینه حضرت علی را به دل داشتند یا نداشتند؟ قطعا داشتند. آیا آنها در این دو سال و خورده ای به نظر شما زمینه سازی نکردند برای بعد از پیامبر که نگذارند حضرت علی (علیه السلام) به خلافت برسد، دسیسه چینی نکردند؟ قطعا کردند.
💥سقیفه یک چیز الکی نبود، سقیفه یک چیز عجله ای نبود ... سقیفه یک چیز برنامه ریزی شده بود، اینها کینه حضرت علی را به دل داشتند.
📎ادامه دارد ...
🎤استاد احسان عبادی
#متن_دولت_کریمه 288
#لطـفـاً_مـعـرفــــ_ڪـانـال_بـاشـیـد↓↓↓
✒️📖✒️📖✒️📖✒️
︽︽︽︽︽︽︽︽︽
@masirsaadatee
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 📘کتاب : #فقط_برای_خدا_زندگی_کن ❤️ ✍🏻نویسنده : داداش رضا 📝 پارت_هشتاد_شش
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
📘کتاب : #فقط_برای_خدا_زندگی_کن ❤️
✍🏻نویسنده : داداش رضا
📝 #پارت_هشتاد_هفت
✳️ میخوام چند تا توصیه فنی کنم برای کسایی که میخوان متاهل بشن.😍✨
🔻راز دار باشین...حتی اگه بحثتون شد و بحثتون خیلی هم شدید بود به هیچ عنوان به پدر و مادر همدیگه نگید😊❌
🔻 حالا که متاهل شدی بدون خدا یبشتر هواتو داره...😉
🔻حتی خراب شدن تلویزیون🖥 هم دست خداست...چه برسه به چیزای مهم دیگه...)یکم تو فاز حرفم بری میفهمی منظورم چی بود...❗️
🔻 باهم دیگه دوره خودسازی بردارید وبه همدیگه برای بیدارشدن نماز صبح کمک کنید...😃🌹
🔻هر چقدر برای خانومت خرج کنی ده برابر به سمتت میاد...به شرط اینکه با پولات گناه نکنی...🙂👌🏻
🔻هر عیبی ازش دیدی به جای اینکه تذکر بدی خودت عمل کن ازت یاد بگیره...🙃
🔻زن وجودش پراز برکته...اگه میخوای زندگیت خیلی با برکت بشه و خدا باهات مهربون باشه تا میتونی تلاش کن خانومت خوشحال بشه.🤩🌱
🔻 میتونی هر جا مییرد با هم بیرد...ولی بعضی وقتا همو تنها بذارید.✔️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
#زیبایی_های_ظهور ۲۷ 🍃 #تولد هزار فرزند 👶 🌹 امام صادق علیه السلام 🌼در زمان #حکومت او 💫 ( #م
#زیبایی_های_ظهور ۲۸ 😍
🌼 #ارمغان_۲۷_باب_علم 📚
🦋 #علم_ودانش ۲۷ حرف (شعبه و شاخه )است👌🏻
🌸 و مجموع آنچه #پیامبران💫 آورده اند
#۲حرف است ✅
☝🏻 #وقتی_قائم_قیام_کند ⬇️
💫 #۲۵حرف_بقیه را می آورد و در #میان_مردم منتشر میسازد.😍✔️
#یامهدی_العجل
_☀️🌤⛅️☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_بیست_و_ششم 🔻 #دعوت_نوح_به_خداپرستی و #آزارهایی_که_در_راه_کشید 🔹#قبل
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_بیست_و_هفتم
🔻 #نوح_و_ابلیس
🔹روزی #ابلیس نزد #نوح آمد و به او گفت؛
😈 تو #کمک_بزرگی به من کردی😏،
🌸 #نوح از کلمات ابلیس #اندوهگین😔 شد.
❤️ #خداوند به نوح #وحی💫 کرد تا با #ابلیس سخن بگوید.
#ابلیس😈 گفت؛ وقتی انسانها به ↘️
🔻 #بخل،
🔻 #حرص،
🔻 #حسادت،
🔻 #عجله
🔻 #دروغ
روی بیاورند،
😈ما بر آنها #هجوم میبریم و #عقل و #ایمانشان را زایل می کنیم، ✔️
☝🏻 #اما تو با
⬅️ #دُعایت🤲🏻 بر آنها و
با
⬅️ #نفرینت به آنها،
😏 #کمک_بزرگی بر من کردی،که #همه_آنها👥 را #روانه_دوزخ🔥 ساختی✔️
☝🏻 در غیر این صورت باید #مدت_زیادی با آنها به سر می بردم تا #اغفالشان کنم.
😈و من هنگامی که آدمیان #خشمگین هستند بر آنها #چیره می شوم.
ادامه دارد....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع #گناه_چیست_توبه_چگونه_است 📌 #قسمت_پانزدهم: " منفعتطلبهای عاشق " 👤
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع
#گناه_چیست_توبه_چگونه_است
📌 #قسمت_شانزدهم: " عاشق خدا باش "
👤 #استاد_پناهیان
❤️ چطور باید عاشق خدا بشیم؟
#یازینب
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
علی جان تو مانند سوره توحیدی.mp3
1.15M
مطالب اموزنده ماه مبارک رمضان
🎤آیت الله مصباح یزدی
#لبیک_یا_مهدی_صاحب_الزمان_
#عجل_الله
🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🍃🥀🍃🥀 🥀🍃🥀 🍃🥀 🥀 ⚜هوالعشق ⚜ 📕#محا
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_صد_پنجاه_ششم
در حال جمع کردن وسایلش برای رفتن به اداره بود که در اتاقش زده شد ، خوب می دانست این آرامش فقط از آن پدرش است حتی صدای قدم های اولین مرد زندگیش را می شناخت .
ـ بفرمایید باباجون
حاج مصطفی در را باز کرد و با لبخند گفت :
کجا میری بابا ؟
انیس کیک درست کرده ، میخوایم واسه مائده تولد پنج نفره بگیریم!
ـ باید برم اداره بابایی
احتمالا امشبم بمونم ، از وقتی که مرضیه خانم شهید شدن هنوز کسی جای ایشون نیومده
نمیخوام سرهنگ صابری دست تنها بمونه
ـ میدونم چی میگی مهدا جان
ولی تو باید بتونی بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنی
تو برای زندگی کار میکنی ، برای کار که زندگی نمیکنی !
از وقتی که ما متوجه ماهیت کارت شدیم خیلی نسبت به خانواده کم اهمیت شدی
چیزی اذیتت میکنه دخترم ؟
نکنه سجا....
ـ نه بابا ، به هیچ وجه!
من فراموشش کردم
همون روزی که توی طلافروشی مطهره خانم اون رفتارو باهام کرد فراموشش کردم
ما شباهتی بهم نداشتیم بابا
ـ شهادت امیر برات غیر منتظره بود
خوندن دفتر خاطراتش خیلی بهمت ریخت ، درک میکنم عزیزم
ولی زنده ها باید زندگی کنن قربونت برم
ـ بابا نمی تونم با این قضیه کنار بیام
هیچ وقت نتونستم معنای حقیقی این مسئله رو درک کنم
" اگر کسی عاشق باشد و بر این عشق بسوزد و برای خدا خود را از این دلدادگی منع کند و گرفتار گناه نشود در این عشق بمیرد شهید است "
نمیتونم امیر آقا رو بفهمم اون به من علاقه داشت ولی ...
ـ تو چی ؟
علاقه داری یا عذاب وجدان ؟
ـ من ... من فقط ... ذهنم هنوز آروم نشده
ـ آدمای برنده تو گذشته نمی مونن
ـ من که بازندم بابا مصطفی
ـ دختر من هیچ وقت بازنده نیست فقط نیاز داره به احوالات خودش رسیدگی کنه
حرف های حاج مصطفی همیشه آرامش را به وجودش تزریق میکرد .
همان طور که بسمت در می رفت رو به مهدا گفت :
تو میتونی دخترم !
اول از همه باید با قلبت کنار بیای !
ـ بابا ؟
ـ جانم
بسمت پدرش دوید خودش را در آغوش او انداخت و با بغض گفت :
بابا هر اتفاقی بیافته
هر تصمیمی بگیرم ازم حمایت میکنی مگه نه ؟
حاج مصطفی مو های زیبای دخترش را نوازش کرد پیشانیش را بوسید و گفت :
معلومه که من پشتتم ، چون تو همیشه بهترین تصمیمو میگیری مهدای بابایی دیگه.
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃