eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ فلسطین 5.mp3
14.23M
کتاب صوتی تاریخ فلسطین مرور اشغال فلسطین از ابتدا تا کنون قسمت 5 ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صد_وچهل_وهفت 🔻 #حضرت_القانا علیه السلام و #حضرت_آلی علیه السلام 🍃القا
📘 📖 📝 🔻 🔷 یا همان نعمتی از نعمتهای خدا در بین بود.☑️ 👈🏻این صندوق همیشه همراه بنی اسرائیل بود و به آنها ❤️ و 💪🏻 می‌داد و 😲 به همراه داشت. 🔹هرگاه بنی اسرائیل می خواستند با دشمن خود به ⚔ بپردازند و یا در حاضر ✔️شوند. ☝️🏻این را پیشاپیش لشکر و در قرارمیدادند✅ ⬅️ و در این حال قلب❤️ آنها از ▪️ ▪️و آسوده ☺️می‌شد ☝️🏻 و 😌پیدا میکردند ↩️و در عوض در میان دشمنانشان و 😰 ایجاد م کرد، ☝🏻 خداوند این رمز و را در نهاد آن قرار داده بود✅ 🔸آنگاه که از شریعت خود شدند 👈🏻 و و خویش را دادند،🔄 🌸 خداوند بر آنان و 💪🏻گردانید✅ ☝️🏻و چون 🤴🏻 و  بر بنی اسرائیل چیره گشت 👥آنها را به 💰 ٫مجبور میکرد و 📔را از میان آنها .😟 🔶 ، بنی اسرائیل را از بیرون راندند و شهر و دیار آنها را به 💪🏻 خود درآوردند. ☝️🏻و پس از آن را از بنی‌اسرائیل گرفتند.😲 🔹با از دست دادن این صندوق و بنی اسرائیل از هم پاشید🤦🏻‍♂ و دچار شدند و چشمهای خود را بر و پیشین خود بستند.😑 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌿روزگار به همین شکل می گذشت و به علت 🗡 و 🧕🏻 بنی‌اسرائیل، در میان آن قوم تنها باقی مانده بود که بنی اسرائیل از ترس😰 جالوت او را پنهان کردند و از خداوند خواستند🙏🏻 فرزند آن زن 👦🏻 باشد. ⬅️بعد از مدتی آن زن صاحب پسری👦🏻 شد✔️ بنام ( ) و یا ( ) که خداوند او را به بین بنی اسرائیل .✅ ↩️ قوم بنی اسرائیل به و روی آوردند. 👥آنها بر یکدیگر می کردند و در دین خدا ایجاد کردند. ☝️🏻تا اینکه پروردگار را بر آنها مسلط کرد. چون جالوت بود و بسیاری از ٫مردان بنی اسرائیل را به ⛓ می برد، 🌸خداوند را به سوی آنها گردانید ✅تا مردم را از نجات دهد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨✨ هر روز یک آیه هدیه به شهدا و شهدای گمنام و شهيد ابراهیم هادی🥀 هدیه به روح پاک شهدا وشهدای گمنام و شهید هادی صلوات📿 ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
1_6101727218.mp3
10.84M
۱۸ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | شوخی و بچه بازی نیست! خواستن مقام محمود، یعنی خواستن مقام اهل بیت علیهم السلام! ✘ هم نوع تلاش خاصی میخواد! ✘ هم امتحانهای خاصی میشیم! ✘ هم فقط از همون یک مسیری که معرفی کردن بهمون، باید رد بشیم! وگرنه ... حتماً نمیرسیم ! استادشجاعی ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1402-07-26(nezafat).mp3
11.1M
📌 فایل صوتی برنامه سمت خدا 📝نکاتی پیرامون مسائل فلسطین و وظایف انسان در قبال آن 🎤حجت_الاسلام 🕐 چهارشنبه بیست و ششم مهر ماه ۱۴۰۲ 🔈 ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@masirsaadatee ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗یوزارسیف💗 قسمت۵۰ روزها از پی هم میاید وبه سرعت میگذشت,روزهایی که در بی خبری ومملو از,
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗یوزارسیف💗 قسمت۵۱ پیامک را باز کردم با سلام... به لطف خانوم حضرت زینب س بعداز مدتها انتظار راهی سفرم,از شما طلب حلالیت دارم همانطور که از پدر بزرگوارتان حلالیت طلبیدم,سلام مرا به خانواده محترم برسانید ,ان شاالله اگر رفتم وبرنگشتم که عفوفرمایید ,اما اگر برگشتم و خداوند قسمت کرد دوباره برای,عرض ارادت خدمت شما وخانواده محترم, میرسم اما اینبار تا به سر منزل مقصود نرسم از پای نمینشینم.... التماس دعا... ارادتمند شما...یوسف سبحانی... خدای من ,چی داشت میگفت؟؟سفر؟؟برگشتن و برنگشتن؟!!,کم کم تمام خوشحالی ناشی از دیدن پیام یوزارسیف بر باد رفت,اخه حاجی قراره کجا بره؟؟ باید....باید میفهمیدم ..اره حتما علیرضا دوستش میفهمه ,سمیه که حالا با مرضیه دوستان خیلی صمیمی شدند شاید بتونه جوابم را بده....اره فردا باید هرجور شده بپرسم... شب سنگین وطولانی بود,هرچه بیشتر به حرف حرف پیامک فکر میکردم,قلبم بیشتر در فشار قرار میگرفت... اشکهام خود به خود میریخت وخواب از چشام پریده بود تااینکه با صدای اذان صبح به خود امدم,با حالتی رقت انگیز به سمت دسشویی رفتم ووضو گرفتم,به نماز ایستادم,بعداز نماز به سجده رفتم وهرچه عقده کرده بودم ,عقده گشایی نمودم ,انقدر با خدای خودم,خالق یوزارسیف درد دل کردم که سبک شدم,سجاده را جمع کردم دوباره روتخت دراز کشیدم وپلکهام سنگین شد... با صدای پچ پچ مادرم از,خواب پریدم,بابا ومامان بالا سرم بودند,اشعه های طلایی خورشید که کل اتاق را روشن کرده بود نشان از رسیدن ظهر میداد,با اضطراب تکانی بخود دادم وگفتم:س سلام,وای خواب افتادم,مدرسه ام دیر شد.. مادر,در حالیکه ارام دستش را گذاشته بود روسینه ام ,دوباره خواباندم وگفت:سلام عزیزم,از صبح مثل کوره اتش داری میسوزی ,گذاشتم بخوابی,امروز مدرسه نمیخواد بری... گفتم:اخه...اخه..امتحان.. بابا پرید وسط حرفم,بعداز مدتها لبخندی به روم زد واومد کنار تخت زانو زد یه بوسه از صورتم چید وگفت:الان تنها چیزی که مهمه سلامتی تو هست ,استراحت کن,امتحانت هم صحبت میکنیم یه کارش میکنیم دیگه... با خودم فکر میکردم یعنی چه؟؟مگه منو چطور شده؟؟ با بستن چشام ,بابا ومامان اتاق را ترک کردند... 🍁 نویسنده : ط حسینی 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸