eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو 🌹امــام سجــاد علیه‌السلام در نصیحت به یکی از یارانشان فرمودند: 🔸آگاه باش! بر توست که همه را به منزله خانواده و خويشان خود بدانى 🔸 بزرگسالان را به منزله 🔸 کوچکترها را به منزله 🔸 و همسالانت را به منزله بدانى. ❓در اين صورت، دوست داری به کدام‌یک از آنها کنى؟ و به کدام‌ یک از اينان کنى؟ و پرده کدام‌ یک از آنان را ؟ 📚القطره،ج۲ص۵۵۵ 🌹روزتون پر برکت با صلوات 🌹  اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ  🌹وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صد_وچهل_وهفت 🔻 #حضرت_القانا علیه السلام و #حضرت_آلی علیه السلام 🍃القا
📘 📖 📝 🔻 🔷 یا همان نعمتی از نعمتهای خدا در بین بود.☑️ 👈🏻این صندوق همیشه همراه بنی اسرائیل بود و به آنها ❤️ و 💪🏻 می‌داد و 😲 به همراه داشت. 🔹هرگاه بنی اسرائیل می خواستند با دشمن خود به ⚔ بپردازند و یا در حاضر ✔️شوند. ☝️🏻این را پیشاپیش لشکر و در قرارمیدادند✅ ⬅️ و در این حال قلب❤️ آنها از ▪️ ▪️و آسوده ☺️می‌شد ☝️🏻 و 😌پیدا میکردند ↩️و در عوض در میان دشمنانشان و 😰 ایجاد م کرد، ☝🏻 خداوند این رمز و را در نهاد آن قرار داده بود✅ 🔸آنگاه که از شریعت خود شدند 👈🏻 و و خویش را دادند،🔄 🌸 خداوند بر آنان و 💪🏻گردانید✅ ☝️🏻و چون 🤴🏻 و  بر بنی اسرائیل چیره گشت 👥آنها را به 💰 ٫مجبور میکرد و 📔را از میان آنها .😟 🔶 ، بنی اسرائیل را از بیرون راندند و شهر و دیار آنها را به 💪🏻 خود درآوردند. ☝️🏻و پس از آن را از بنی‌اسرائیل گرفتند.😲 🔹با از دست دادن این صندوق و بنی اسرائیل از هم پاشید🤦🏻‍♂ و دچار شدند و چشمهای خود را بر و پیشین خود بستند.😑 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌿روزگار به همین شکل می گذشت و به علت 🗡 و 🧕🏻 بنی‌اسرائیل، در میان آن قوم تنها باقی مانده بود که بنی اسرائیل از ترس😰 جالوت او را پنهان کردند و از خداوند خواستند🙏🏻 فرزند آن زن 👦🏻 باشد. ⬅️بعد از مدتی آن زن صاحب پسری👦🏻 شد✔️ بنام ( ) و یا ( ) که خداوند او را به بین بنی اسرائیل .✅ ↩️ قوم بنی اسرائیل به و روی آوردند. 👥آنها بر یکدیگر می کردند و در دین خدا ایجاد کردند. ☝️🏻تا اینکه پروردگار را بر آنها مسلط کرد. چون جالوت بود و بسیاری از ٫مردان بنی اسرائیل را به ⛓ می برد، 🌸خداوند را به سوی آنها گردانید ✅تا مردم را از نجات دهد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاه_وهشتم 🔻 #تصمیم_بر_قتل_داوود 🔹روزی طالوت، #داوود_را از خواب😴
📘 📖 📝 🔻 🔹در پی فرار داوود در بین مردم 📈 ⏪و جمعیت انبوهی👥👥 علیه وی ، ⏪و تعداد فراوانی از سربازانش . 🤴🏻طالوت نیز از ترس و وحشت😰 را ریخت و آنها را شکنجه⛓ میکرد. ☝️🏻سپس به پرداخت و برای حفظ سلطنت خود لشکری نیرومند💪🏻 مهیا ساخت و با و بر آنها حکومت نمود. 🔹 نیز در این میان لشکری👥👥 عظیم مهیا ساخت✔️ ☝🏻تا در صورت نیاز بتواند پاسخ مکر و نیرنگ و ظلم و ستم طالوت را بدهد.✔️ 🔸داوود با سپاهش به سوی طالوت حرکت کرد و☝️🏻 آنها را در دره ای که از فرط خستگی به 😴 رفته بودند یافت.✅ 🔹داوود به آرامی به سمت طالوت رفت و او را که در پهلوی خویش داشت برداشت.✔️ 🤴🏻 از خواب بلند شد و به دنبال خود پرداخت و چون آن را نیافت به جستجوی کسی👤 که آن را برداشته بود پرداخت. ↩️ در این میان نزد او آمد و گفت؛ 👤: این نیزه تو است، خدا به داوود قدرت💪🏻 داد که سرت را از بدنت جدا کند ولی داوود با ♥️ خود چنین نکرد.❌ 🗣️گفتار نماینده داوود در دل طالوت اثر کرد و آتش🔥 و 😪 در او زبانه کشید. 🤴🏻طالوت 😔 که چرا به داوود خیانت کرد، ☝️🏻درحالی‌که او ❌ 🔹 پشیمان بود😔 که چرا مردم بی گناه را کشته و اکنون باید در پیشگاه عدل‌الهی چه کند و چه عذری آورد؟🤦🏻‍♂️ 🤴🏻طالوت از همان راهی که رفته بود، و 😣 بازگشت. 🏜️در بیابانها پیوسته 😢 میریخت و از خدا و 🤲🏻می‌نمود تا اینکه در همان حال جان سپرد. ⚰️ 🔹 ، بنی اسرائیل همگی به سوی داوود شتافتند و با او 🤝کردند. 🌸خدا نیز سلطنت او را مستحکم💪🏻 کرد و به او ↘️ 🔻 و 🔻 و 🔻 عطا کرد.✅ ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وشصتم 🔻 #داوود_قاضی_میشود 🔸داوود بارها از خداوند خواست تا او را به
📘 📖 📝 🔻 🔸 ، هنگامی که از نمازش فارغ گشت تمام انبیاء را مدح و ثنا میگفت. ☝️🏻اما هنگامی که به داوود میرسید، از کنار آن میگذشت.😑 🔹داوود از این وضع به خداوند کرد.☹️ 🌸 ؛ ✨آنها پیامبرانی هستند که مورد و واقع شدند✔️ ⬅️ و بر اثر و 💪🏻 به چنین درجه‌ای رسیدند، ☝️🏻اما در مورد تو بلا و گرفتاری پیش نیامد❌ و تو مورد واقع گشتی، ✔️ 🍃داوود از خداوند 🤲🏻 تا واقع شود تا به درجه صابرین برسد و ثنایش گفته شود.✅ 🌸خداوند به او وعده داد که مورد آزمایش قرار خواهد گرفت در روزی معین☑️ ☝️🏻تا اینکه روزی داوود خود نشسته بود، متوجه👀 🕊 با بالهایی به رنگ سبز و پاهایی از یاقوت سرخ شد، پرنده در کنار داوود روی زمین نشست. 🔹چون داوود به سوی پرنده دست دراز کرد تا پرنده را بگیرد، پرنده پر کشید و به طرف خانه🏠 حرکت کرد. 🔸داوود که به دنبال پرنده حرکت کرد. ناگهان چشمش به 🧕🏻افتاد که در حیاط خانه‌اش مشغول شست و شوی خویش بود، داوود با دیدن این صحنه و حالت عبادت 🤲🏻خویش را از دست داد.🤦🏻‍♂️ ☝️🏻در آن زمان به دستور داوود در جبهه های جنگ ⚔به سر میبرد. 👤 در جبهه جنگ در همان زمان . 🍃داوود در کشته شدن  اوریا به مانند سایر فرماندهان لشکرش 😔 .❌ ↩️بعد از مرگ او از محراب مسجد داوود پائین آمدند و خطاب به داوود گفتند. ✨ ، 👈🏻 یکی از ما بر دیگری روا داشته. 🔹یکی از آن دو فرشته گفت؛ 💫برادر من دارد و من تنها . 🔻داوود در آن زمان و در نکاح خویش داشت. ☝️🏻با این حال او به من میگوید که آن را نیز به او ببخشم.😒 🌿 ؛ قطعا او در مطالبه میش تو اضافه بر میش‌های خویش بر تو و در حقیقت بسیاری از شریکان به همدیگر ستم میکنند. ☝🏻به جز کسانی👥 که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و اینها بسیار اندک می‌باشند 💢و ما او را مورد آزمایش قرار داده‌ایم.✅ ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهلم 🔻 #پایان_عمر_بخت_نصر 🔹مدتها گذشت و بخت نصر به سرزمین #بیت_
📘 📖 📝 🔻 🔹سالهای زیادی از این جریان گذشت و هم دستش از زندگی کوتاه گشت و اسیر⛓ مرگ شد و تخت بابل به دست پادشاهی و 😊 افتاد. 👤وی چون بنی اسرائیل را در زنجیر اسارت دید از سرگذشت آنها و علت و ایشان جویا شد.🤔 👥درباریانش گفتند؛ ☝️🏻اینها از دودمان و از بازماندگان ، در دیار شام به سر می برده اند و سرزمین آنان مورد تهاجم قرار گرفته است.☑️ 🔸شنیدن سرگذشت بنی اسرائیل، ☺️را در دل رئوف حاکم جدید برانگیخت و فرمان داد☝️🏻 تا افراد متفرق بنی اسرائیل گرد هم آیند و به سرزمین اصلی خویش بازگردند و زندگی را از نو آغاز کنند.✅ 👥بنی اسرائیل به سرزمین خود بازگشتند و بار دیگر خدا آنها را مورد لطف و عنایت خود قرار داد و مجدد اسباب و 😌 برای ایشان فراهم گشت. ☝️🏻البته سزاوار بود که بنی اسرائیل از گذشته خود پند و 📜 گیرند و در مقابل نعمتهای بیکران پروردگار سپاسگذار🤲🏻 باشند، 🔹ولی مردمی که تمام عمر با و 😈خو گرفته بعید است که از و 😇 لذت ببرند و به اعمال شایسته تمایل پیدا کنند. 🔸بنی اسرائیل به زودی به خوی دیرین خود بازگشتند و به $ظلم و پرداختند.😔 🔻(تا اینکه خداوند و ، دو پیغمبر مهربان و دو رسول بزرگوار را به سوی آنها فرستاد ولی آن قوم ظالم خون⚔ این دو پیغمبر را ریختند.) ⬅️گویا آنها تشنه خون هستند و با پیغمبران خدا ای دیرین😠 داشته اند که با آنها اینگونه رفتار می کنند. 🔹با شهادت زکریا و یحیی و ادامه 😏 و و بنی اسرائیل، بار دیگر خداوند آنها را در معرض عذاب و انتقام☄ قرار داد ☝️🏻 و همچون بخت نصر، « » را که از جباران زمان خود بود بر آنها حاکم گرداند و بار دیگر و مملکتشان متلاشی🏚 و معابدشان تخریب گشت و همگی متفرق و با ذلت و خواری 😪در اطراف زمین پراکنده و متواری شدند. ⬅️زیرا که با پیامبران به برخواستند 😡و به آیات الهی پشت کردند و نافرمانی و تعدی را پیشه خود ساختند 🔹ولی خداوند به ایشان وعده داد☝️🏻 که در صورت و بازگشت به راه حق آنها را مورد رحمت قرار می دهد و در صورت و ، در آتش🔥 عذاب و انتقال گرفتار خواهند شد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وهشتم 🔻 #سیصد_و_نه_سال_در_خواب 🔹و چون از آنها 👥و از آنچه که
📘 📖 📝 🔻 🔹بالاخره یکی از آنان با پوشیدن به شهر رفت تا غذایی🍞 فراهم کند، ⬅️در بین راه جاهایی را مشاهده می کرد که هرگز .❌ 🏳 پرچمی که بر دروازه شهر بود عوض شده بود و دروازه شهر به گونه ای دیگر .😟 👤او با و زیاد 😰وارد شهر اقسوس شد، می دید👀 که وضع شهر بطور تغییر کرده، 🏛بناها دگرگون شده، 🏚 خرابه های دیروز و کاخهای دیروز بصورت و آثار باستانی در آمده است. 👤قیافه مردم شهر برای او آشنا نبود.❌ 🔹از شخصی نام و را پرسید متوجه شد همان شهر است اما پادشاهش نیست، ❌شخصی دیگری می باشد. ⬅️سپس به نانوایی🍞 رفت تا چند قرص نان تهیه نماید، هنگامی که سکه اش💰 را برای نان پرداخت، 👤 نانوا از پول و چندین ساله او متعجب شد😲 و از او پرسید آیا پیدا کرده ای؟🤔 🌱گفت؛ خیر، این تنها پول خرمایی است که آنرا فروختم. 🔸چون بحث بین آنها بالا گرفت مردم👥 او را به نزد بردند و او مجبور شد داستان📜 فرار خود و یارانش را از دربار دقیوس تعریف کند. 🔸توضیحاتش کسی را قانع نکرد❌ تا اینکه قرار شد پادشاه را به در خانه اش 🏠ببرد. 🔸با زحمت فراوان و با دشواری زیاد 😪توانست خانه خود را پیدا کند،☝️🏻 چون خیابانها و کوچه ها تغییر کرده بود. 👤مرد جوان آنان را به درون خانه برد، و ماجرا را بار دیگر شرح داد. 👴🏻 در آن خانه بود، خود را معرفی کرد. در همین حال پیرمرد زانو زد و گفت؛ ✨ به خدا قسم این است که به همراه از مشاوران دقیوس از 😠 او به سوی کوهی🏔 فرار کردند و در غاری پنهان شدند، دقیوس هم برای مجازات آنها، در غار را کرد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌