eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🔴 #وقایع_آخرالزمان 🌸 #قسمت_سی_وششم 😈 #آخرین_سخنان_شیطان در دنیا🌏 💢 ساعاتی بعد از ندای آسمانی، #شی
🔴 🌸 ⭕️ را از کجا بشناسیم⁉️🤔 💠 از امام صادق علیه السلام پرسیدند:👇🏻 👤پس چه کسی ندای صادق را از ندای کاذب می‌شناسد؟ ⁉️ 🌷امام فرمودند: ✨🍃کسانی که ما را روایت می‌کنند آن را . [گویا امام با این جمله مسیر را مشخص کرده که:👈🏻 یا از راویان حدیث و عالمان دین باش، یا از آنان که می‌شناسند 👌🏻]🍃✨ 🌼 امام باقر علیه السلام فرمودند:↘️ ✨ «نشانه‌ی آن است که 👈🏻ندا به اسم و اسم پدرش می‌دهد».✨ 🖲 دیگر: 👇🏻 1️⃣ ندای جبرئیل بعد از 🤝🏻با ✨حضرت مهدی علیه السلام. ✨ 2️⃣ ندایی در 🗓ماه ظاهرا. 3️⃣ ندای بیداء که هنگام ورود👤 فرمانده در سرزمین بیداء، منادی از آسمان ندا می‌دهد:👇🏻 🌱«ای بیداء! قوم را » و زمین آنها را می‌بلعد😲😱 4️⃣ ندای 💨باد؛ پس از خروج حضرت از کنار 🕋کعبه، خداوند متعال بادی می‌فرستد که در هر وادی📣ندا می‌دهد: ⬇️ 🍃این است که به داوری داود و سلیمان می‌کند و بر آن گواه و شاهد نمی‌خواهد...😊🍃 📚الغیبه نعمانی، ب۱۴، ح۱۳و۲۸ 📘ندای آسمانی، زمانی، بخش۳ ___☀️ 🌤 🌥 ☁️_ @masirsaadatee
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاه_وهشتم 🔻 #تصمیم_بر_قتل_داوود 🔹روزی طالوت، #داوود_را از خواب😴
📘 📖 📝 🔻 🔹در پی فرار داوود در بین مردم 📈 ⏪و جمعیت انبوهی👥👥 علیه وی ، ⏪و تعداد فراوانی از سربازانش . 🤴🏻طالوت نیز از ترس و وحشت😰 را ریخت و آنها را شکنجه⛓ میکرد. ☝️🏻سپس به پرداخت و برای حفظ سلطنت خود لشکری نیرومند💪🏻 مهیا ساخت و با و بر آنها حکومت نمود. 🔹 نیز در این میان لشکری👥👥 عظیم مهیا ساخت✔️ ☝🏻تا در صورت نیاز بتواند پاسخ مکر و نیرنگ و ظلم و ستم طالوت را بدهد.✔️ 🔸داوود با سپاهش به سوی طالوت حرکت کرد و☝️🏻 آنها را در دره ای که از فرط خستگی به 😴 رفته بودند یافت.✅ 🔹داوود به آرامی به سمت طالوت رفت و او را که در پهلوی خویش داشت برداشت.✔️ 🤴🏻 از خواب بلند شد و به دنبال خود پرداخت و چون آن را نیافت به جستجوی کسی👤 که آن را برداشته بود پرداخت. ↩️ در این میان نزد او آمد و گفت؛ 👤: این نیزه تو است، خدا به داوود قدرت💪🏻 داد که سرت را از بدنت جدا کند ولی داوود با ♥️ خود چنین نکرد.❌ 🗣️گفتار نماینده داوود در دل طالوت اثر کرد و آتش🔥 و 😪 در او زبانه کشید. 🤴🏻طالوت 😔 که چرا به داوود خیانت کرد، ☝️🏻درحالی‌که او ❌ 🔹 پشیمان بود😔 که چرا مردم بی گناه را کشته و اکنون باید در پیشگاه عدل‌الهی چه کند و چه عذری آورد؟🤦🏻‍♂️ 🤴🏻طالوت از همان راهی که رفته بود، و 😣 بازگشت. 🏜️در بیابانها پیوسته 😢 میریخت و از خدا و 🤲🏻می‌نمود تا اینکه در همان حال جان سپرد. ⚰️ 🔹 ، بنی اسرائیل همگی به سوی داوود شتافتند و با او 🤝کردند. 🌸خدا نیز سلطنت او را مستحکم💪🏻 کرد و به او ↘️ 🔻 و 🔻 و 🔻 عطا کرد.✅ ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #19 ... کرده بود 🕋 #خداوند_متعال مي فرمايد :👇🏻 ✨وَ ا
باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 ....بر  👈🏻 و                     ، 🔸به اينكه وقتي اوضاع خوب شد ، و امور منظّم گرديد ، جايي هم به آنها برسد و چون از رسيدن به به دست آن حضرت مأيوس شدند ☹️ 👥با بعضي از خود همراه شدند تا شتر پيغمبر صلي االله عليه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناك حضرت را بيفكند و كشته شود و صورتشان را پوشاندند مثلديگران ☝️🏻ولي پيغمبرش را از نيرنگ آنان قرار داد و و نتوانستند آسيبي برسانند ، 👥 آن دو نفر حالشان نظير طلحه و زبير است كه آمدند و با كردند 🤝 ☝🏻به طمع اينكه هر كدامشان فرماندار يك استان بشوند ، وقتي مأيوس شدند بيعت را شكستند ، 🤝❌ و آن حضرت كردند ، تا اينكه كارشان بدانجا كشيد كه عاقبت كار افرادي است كه 🔹سخن كه به اينجا رسيد امام حسن بن علي عليه السلام براي نماز برخاست ، 🍃🌸 نيز با او برخاست و من از خدمتشان بازگشتم و به جستجوي احمد بن اسحاق برآمدم كه ديدم↪️ به نزدم آمده 😭 ▪️ گفتم : چرا معطّل شدي ؟⁉️ 🤔 و چرا گريه مي كني⁉️😳 👤گفت : پيراهني كه مولايم مطالبه فرمود 😔 ، ▪️گفتم : ناراحت مباش برو به حضرت خبر بده 🔸 پس بر حضرت داخل شد و برگشت در حالي كه درود مي فرستاد ▪️گفتم : چه خبر است ؟⁉️😃 👤گفت ديدم پيراهن زيرپاي مولايم گسترده است ، 🔸پس را بجاي آورديم ، و پس از آن روز چند روزي هم به 🏠 مي رفتيم ولي آن را نزد حضرت نمي ديديم 😔 🔸چون روز وداع و خداحافظي رسيد من و احمد بن اسحاق و كهلان همشهري من برآن حضرت وارد شديم ، 👤 احمد بن اسحاق بپاخاست و عرضه داشت : 👇🏻 ، رفتن نزديك و غصّه مان زياد است 😔 🤲🏻از درگاه خداوند مي خواهيم كه درود خود را بر جدت ّ و پدرت و مادرت و دو سرور جوانان بهشت و امامان پاكيزه بعد از ايشان از پدرانت بفرستد ، و نيز درود و صلوات خود را بر قرار دهد ، و از خدا مي خواهيم كه و گردند🤲🏻 ، و خدا نكند كه اين آخرين ديدارمان با شما باشد . چون سخن احمد بن اسحاق به اينجا رسيد حضرت متأثر شد بطوري كه اشك از ديدگانش جاري گشت😢 ، سپس 🌸فرمود :✨ اي ابن اسحاق خود را از حدّ مگذران✋🏻 كه تو در اين سفر 😍. 🔹احمد بن اسحاق تا اين سخن را شنيد بيهوش افتاد... ادامه دارد... 📄ص: 60 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌