⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_ودوازدهم 🔻 #یحیی_و_ارشاد_مردم 🔹هنگامی که رهبانان و مسافران #بیت_
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسیزدهم
🔻 #یحیی_و_پند_شیطان
🔹هرگاه زکریا مشغول موعظه ای بود و یحیی را در میان جمعیت 👥میدید دیگر حرفی از #جهنم🔥 و #بهشت نمیبرد✋🏻
☝️🏻 زیرا که #یحیی را دارای #روحیه_ای_لطیف مییافت.
🔸روزی با دقت در میان جمعیت نگریست 👀و هنگامی که #یحیی را ندید در مورد جهنم شروع به صحبت کرد.
👈🏻 از #خشم_خداوند😡 و آتش چاهی🕳 در جهنم میگفت، در این لحظه یحیی که خود را مخفی کرده بود از میان جمعیت👥 برخواست و فریاد زد؛
😫 وای بر هر #غفلت_کننده از دوزخ،🔥
آنگاه حیران از میان جمع بیرون رفت.
↩️ هنگامی که زکریا به منزل🏡 آمد #از_یحیی_خبری_نبود، مادر🧕🏻 یحیی به دنبالش رفت.
فرزندش را در کنار آبی نشسته دید که با خداوند مناجات🤲🏻 میکرد، یحیی همراه مادرش به خانه بازگشت. ✔️
☀️صبح زود به #خواب_سنگینی😴 رفته بود و چیزی نمانده بود که نمازش قضا شود.
☝️🏻 اما #فرشتهای_درخواب_بهاو_گفت؛
✨ای یحیی آیا همنشینی بهتر از ما میخواهی، پس برخیز و #نمازت_را_به_پا_دار.😇
🔹 یحیی برخاست و نمازش را خواند و از خداوند به خاطر لغزشش #بخشش_طلبید.
↩️آنگاه از مادرش #لباسی_پشمی خواست تا بار دیگر برای عبادت 🤲🏻به #بیت_المقدس برود.
😈ابلیس بارها سعی کرد تا یحیی را #غافل_کند و اکثر اوقات بر سر راهش می نشست و آزار و ستم فراوانی در حق یحیی انجام می داد، تمام #مکر و #حیلهای را که داشت به کار میبست اما یحیی را نمیتوانست گمراه کند.❌
🔸روزی #یحیی_از_ابلیس_پرسید؛
🍃آیا تا به حال بر من چیره شدهای؟🤔
😈 #ابلیس_گفت؛ خیر.☝️🏻 اما در تو خصلتی است که میتوانم باعث #غفلت تو شوم ✔️و آن صفت #پرخوری🍞 است که نمیتوانی #شب_زندهداری کنی و نماز بپا داری.😏
🌿یحیی از همان لحظه با خداوند عهد کرد که دیگر با #شکم_سیر نخوابد❌.
♦️بیشترین آزاری که ابلیس بر پیامبران روا داشت ☝️🏻در حق #یحیی بود.
🔹 #سختترین_روزها برای مردم #سه_وقت است؛ 👇🏻
▪️ #اول، روزی که از مادرش #زاده میشود و برای اولینبار دنیای اطرافش را میبیند👀
▪️و #دوم، روزی که از دنیا🌍 میرود و برای بار اول #جهان_دیگر را می بیند.
▪️ #سوم، روزی که از قبر برانگیخته میشود و با احکام و قوانین 📜مواجه میگردد
🌸 و خداوند یحیی را در تمام این سه مرحله #ایمن و #سلامت بخشید😊 و ترس او را از بین برد.☑️
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #19 ... کرده بود 🕋 #خداوند_متعال مي فرمايد :👇🏻 ✨وَ ا
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم
📘 را 👇🏻
📝 #20
....بر
#شهادت 👈🏻 #لاالهالااللَّه
و #محمدرسولاللَّه ،
🔸به #طمع اينكه وقتي اوضاع خوب شد ، و امور منظّم گرديد ، #فرمانداري_و_ولايت جايي هم به آنها برسد و چون از رسيدن به #رياست به دست آن حضرت مأيوس شدند ☹️
👥با بعضي از #هم_فكران خود همراه شدند تا #در_شب_عقبه شتر پيغمبر صلي االله عليه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناك حضرت را بيفكند و كشته شود و صورتشان را پوشاندند
مثلديگران
☝️🏻ولي #خداوند پيغمبرش را از نيرنگ آنان #ايمن قرار داد و #حفظ_كرد و نتوانستند آسيبي برسانند ،
👥 آن دو نفر حالشان نظير طلحه و زبير است كه آمدند و با #عليعليهالسلام
#بيعت كردند 🤝
☝🏻به طمع اينكه هر كدامشان فرماندار يك استان بشوند ،
#امّا وقتي مأيوس شدند
بيعت را شكستند ، 🤝❌
و #عليه آن حضرت #قيام كردند ،
تا اينكه #عاقبت كارشان بدانجا كشيد كه عاقبت كار افرادي است كه #بيعت_را_بشكنند
🔹سخن كه به اينجا رسيد #مولايمان امام حسن بن علي عليه السلام براي نماز برخاست ،
🍃🌸 #قائم_عليه_السلام نيز با او برخاست و من از خدمتشان بازگشتم و به جستجوي احمد بن اسحاق برآمدم كه ديدم↪️
#گريان به نزدم آمده 😭
▪️ گفتم : چرا معطّل شدي ؟⁉️ 🤔
و چرا گريه مي كني⁉️😳
👤گفت : پيراهني كه مولايم مطالبه فرمود #نيافتم😔 ،
▪️گفتم : ناراحت مباش برو به حضرت خبر بده
🔸 پس بر حضرت داخل شد و برگشت در حالي كه #با_تبسم_بر_محمّدوآل_محمّد درود مي فرستاد
▪️گفتم : چه خبر است ؟⁉️😃
👤گفت ديدم پيراهن زيرپاي مولايم گسترده است ،
🔸پس #حمد_الهي را بجاي آورديم ، و پس از آن روز چند روزي هم به #خانه_مولايمان🏠 مي رفتيم
ولي
آن #كودك را نزد حضرت نمي ديديم 😔
🔸چون روز وداع و خداحافظي رسيد من و احمد بن اسحاق و كهلان همشهري من برآن حضرت وارد شديم ،
👤 احمد بن اسحاق بپاخاست و عرضه داشت : 👇🏻
#اي_فرزند_پيغمبر_خدا ، رفتن نزديك و غصّه مان زياد است 😔
🤲🏻از درگاه خداوند مي خواهيم كه درود خود را بر جدت ّ #محمد_مصطفي و پدرت #حضرت_مرتضي و مادرت #حضرت_سيده_النساء و دو سرور جوانان بهشت #عمو_و_پدرت و امامان پاكيزه بعد از ايشان از پدرانت بفرستد ، و
نيز درود و صلوات خود را بر#تو_و_فرزندت قرار دهد ، و
از خدا مي خواهيم كه #آستانهات_بلند و
#دشمنانت_پست_و_زبون گردند🤲🏻 ،
و خدا نكند كه اين آخرين ديدارمان با شما باشد .
چون سخن احمد بن اسحاق به اينجا رسيد حضرت متأثر شد بطوري كه اشك از ديدگانش جاري گشت😢 ،
سپس
🌸فرمود :✨ اي ابن اسحاق #دعاي خود را از حدّ مگذران✋🏻 كه تو در اين سفر
#خداي_را_ملاقات_خواهي_كرد 😍.
🔹احمد بن اسحاق تا اين سخن را شنيد بيهوش افتاد...
ادامه دارد...
📄ص: 60
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐