eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #19 ... کرده بود 🕋 #خداوند_متعال مي فرمايد :👇🏻 ✨وَ ا
باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 ....بر  👈🏻 و                     ، 🔸به اينكه وقتي اوضاع خوب شد ، و امور منظّم گرديد ، جايي هم به آنها برسد و چون از رسيدن به به دست آن حضرت مأيوس شدند ☹️ 👥با بعضي از خود همراه شدند تا شتر پيغمبر صلي االله عليه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناك حضرت را بيفكند و كشته شود و صورتشان را پوشاندند مثلديگران ☝️🏻ولي پيغمبرش را از نيرنگ آنان قرار داد و و نتوانستند آسيبي برسانند ، 👥 آن دو نفر حالشان نظير طلحه و زبير است كه آمدند و با كردند 🤝 ☝🏻به طمع اينكه هر كدامشان فرماندار يك استان بشوند ، وقتي مأيوس شدند بيعت را شكستند ، 🤝❌ و آن حضرت كردند ، تا اينكه كارشان بدانجا كشيد كه عاقبت كار افرادي است كه 🔹سخن كه به اينجا رسيد امام حسن بن علي عليه السلام براي نماز برخاست ، 🍃🌸 نيز با او برخاست و من از خدمتشان بازگشتم و به جستجوي احمد بن اسحاق برآمدم كه ديدم↪️ به نزدم آمده 😭 ▪️ گفتم : چرا معطّل شدي ؟⁉️ 🤔 و چرا گريه مي كني⁉️😳 👤گفت : پيراهني كه مولايم مطالبه فرمود 😔 ، ▪️گفتم : ناراحت مباش برو به حضرت خبر بده 🔸 پس بر حضرت داخل شد و برگشت در حالي كه درود مي فرستاد ▪️گفتم : چه خبر است ؟⁉️😃 👤گفت ديدم پيراهن زيرپاي مولايم گسترده است ، 🔸پس را بجاي آورديم ، و پس از آن روز چند روزي هم به 🏠 مي رفتيم ولي آن را نزد حضرت نمي ديديم 😔 🔸چون روز وداع و خداحافظي رسيد من و احمد بن اسحاق و كهلان همشهري من برآن حضرت وارد شديم ، 👤 احمد بن اسحاق بپاخاست و عرضه داشت : 👇🏻 ، رفتن نزديك و غصّه مان زياد است 😔 🤲🏻از درگاه خداوند مي خواهيم كه درود خود را بر جدت ّ و پدرت و مادرت و دو سرور جوانان بهشت و امامان پاكيزه بعد از ايشان از پدرانت بفرستد ، و نيز درود و صلوات خود را بر قرار دهد ، و از خدا مي خواهيم كه و گردند🤲🏻 ، و خدا نكند كه اين آخرين ديدارمان با شما باشد . چون سخن احمد بن اسحاق به اينجا رسيد حضرت متأثر شد بطوري كه اشك از ديدگانش جاري گشت😢 ، سپس 🌸فرمود :✨ اي ابن اسحاق خود را از حدّ مگذران✋🏻 كه تو در اين سفر 😍. 🔹احمد بن اسحاق تا اين سخن را شنيد بيهوش افتاد... ادامه دارد... 📄ص: 60 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌