11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی
🔶 درسی از مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله تعالی علیه
✅ بدی را با خوبی تلافی کنیم...
💠 استاد شیخ حسین گنجی
⏰ حدود 1 دقیقه و نیم
#دولابی #گنجی #خوبی
(منبع: کانال معرفی اساتید)
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیستودوم 🔻 #مکالمه_خدا_با_مردم ☝️🏻هنگامی که موسی قوانین📜 را در
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وبیستوسوم
🔻 #ماجرای_گاو_بنیاسرائیل
👤 #مردی_از_بنیاسرائیل پسرعموی خود را بدلیل ازدواج💍 با دختر 🧕🏻دلخواه خود می کشد.
☝️🏻چون #قاتل_را_نیافتند🤷🏻♂️
👥👥قوم نزد موسی آمدند و #کسب_تکلیف کردند.
🔸موسی به قوم گفت؛
🍃 به فرمان خدا #ماده_گاوی 🐄که
👈🏻 نه پیر و نه خردسال است و
👈🏻 #رنگش_زرد میباشد و
👈🏻 نه رام است تا زمین را شخم زند و
👈🏻 نه کشتزار را آبیاری کند،
👈🏻 بی نقص و هیچ لکهای در آن نیست را #سر_ببرید🔪
🔹 #بنیاسرائیل آن گاو را با قیمت بالایی 💰از مرد جوانی خریدند و آن حیوان را #ذبح 🔪کردند
↩️ و #به_دستور_موسی بدن مقتول را به آن مالیدند.
⏳ بعد از مدتی مقتول به صدا🗣 در آمد و #شهادت_داد که #پسرعمویش او را به قتل رسانده است☑️
👥قوم به موسی گفتند؛
😕 نمی دانیم از اینکه خون مقتول به هدر نرفت خوشحال باشیم 😃
یا بر این جوان صاحب گاو که دارای چنین ثروتی 💰شده است.
⬅️در این حال خدا #وحی فرستاد که هرکس به مانند این جوان بر پدرش خدمت کند☝️🏻 با #محمّدصلیاللهعلیهوآله محشور میشود😍.
↩️ و به همین خاطر #ثروتمند شد.✅
♥️ #خداوند_فرمود؛
✨ فضل و بخششی که به این جوان رسید به این خاطر است که وی همیشه ذکر📿 #محمّدوآلمحمّدصلیاللهعلیهوآله را بر زبان داشت.
☝️🏻قوم #از_فقر_ونداری به خداوند #شکوه_کردند،😩
♥️ خدا نیز فرمان داد تا موسی بزرگان را به #خرابهای🏚 ببرد که در آن #گنجی💰 نهفته است بزرگان به آنجا رفتند و #دو_برابر پولی که بابت گاو 🐄پرداختند، آنجا یافتند.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وسوم 🔻 #تواضع_عیسی_علیه_السلام 🔹روزی عیسی بن مریم رو به #حوا
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_وچهارم
🔻 #عیسی_در_جستجوی_گنج
🔹روزی عیسی به اتفاق #حواریون از کنار شهری می گذشتند، در بیرون از شهر #گنجی💰 را یافتند
☝️🏻و از عیسی خواستند تا زمانی را در مورد گنج جستجو و تحقیق🔍 کنند.
🌿 #عیسی_گفت؛ شما به کار خود بپردازید.✅
✋🏻من هم در جستجوی گنج داخل این شهر میروم.
🔸عیسی به منزل پیرزنی👵🏻 آمد که با پسرش در نهایت #فقر و #تنگدستی😪 زندگی میکردند
🌿عیسی در چهره پسر آثار #رنج و #استعداد_رشد را دید👀 از او علّت غصه اش را پرسید؟🤔
👱🏻♂ #جوان_گفت؛ مدتهاست به دختر پادشاه علاقمندم💓، اما به علّت #فقر جرأات ابراز آن را ندارم.😞
🌿 #عیسی_به_او_گفت؛ فردا نزد درباریان برو و به آنها بگو که برای خواستگاری💍 دختر پادشاه آمدهام.
👱🏻♂ جوان هم چنین کرد و درباریان او را مسخره کردند😏
تا اینکه پادشاه از جریان مطلع گشت.
☝️🏻هنگامی که جوان را نزد پادشاه بردند
🤴🏻 #پادشاه_گفت؛ به شرطی دخترم را به تو میدهم که این مقداری را که میگویم #یاقوت و #مروارید برایم تهیه کنی.
👱🏻♂جوان جریان را به عیسی گفت و حضرت عیسی او را با #سنگهای_قیمتی نزد پادشاه فرستاد.
🔹 پادشاه که میدانست این جوان #فقیر است با او صحبت کرد و چون فهیمد🤔 عیسی بن مریم این جوان را یاری کرده، دخترش🧕🏻 را به #عقد او در آورد.✅
🔸پادشاه #ولایتعهدی را به دامادش بخشید 😊و پس از چند روز از دنیا رفت⚰ و جوان بر تخت پادشاهی رسید.
⬅️چون عیسی خواست از جوان جدا شود، جوان از او پرسید؛
👱🏻♂ تو با این همه #قدرت💪🏻، چرا اینگونه #فقیرانه زندگی میکنی؟🤔
🌿 #عیسی_فرمود؛ عابد و مومن 🤲🏻خدا و کسی که پستی دنیا🌏 و فنایی آن را میداند هرگز به این چیزها فکر نمیکند.❌
☝️🏻 من در مقام #تقرب_خدا به لذتی معنوی 😍رسیدهام که لذت دنیوی در برابرش ارزشی ندارد.
🔸بعد از آن جوان تخت پادشاهی را #ترک_کرد و از یاران و اصحاب👥 آن حضرت درآمد.
🌿 عیسی با جوان نزد یاران خود بازگشت و گفت: این جوان همان #گنجی است که گفتم در پی آن به شهر می روم.😊
ادامه دارد ....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وچهارم 🔻 #عیسی_در_جستجوی_گنج 🔹روزی عیسی به اتفاق #حواریون ا
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_وپنجم
🔻 #وعده_عیسی_علیه_السلام_بر_حق_است
🔹روزی عیسی بن مریم با #سه_نفر👥 از یارانش از راهی می گذشتند.
🛣در راه به #گنجی دست یافتند و خواستند آن را بین خود تقسیم کنند.
🌿عیسی خطاب به آنها گفت؛ ☝️🏻این گنج فایده ای نداشته و شما را به کشتن 🗡می دهد.
⏳مدتی گذشت و هر کدام به بهانه ای از حضرت جدا شدند.
👥آنها به محل #گنج رفته و تصمیم گرفتند🤔 که آن را میان خود تقسیم کنند.
🔸 از بین آن سه نفر یک نفر راهی شد تا #غذایی🍞 از شهر تهیه کند.
👤شخص غذای آن دو نفر را بوسیله #سم، مسموم کرد😈 تا طلاها را به تنهایی صاحب شود.
⬅️ آن دو نفر هم در این مدت نقشه #قتل⚔ او را کشیدند.
☝️🏻هنگامی که شخص، با غذا🍞 از شهر بازگشت آن دو او را #کشتند و مدتی بعد چون از آن غذا خوردند خودشان نیز مردند.⚰
🌿 عیسی که چنین چیزی را پیش بینی می کرد 🧐بر بالای #جسدشان حاضر شد و به اذن پروردگار بار دیگر آنها را زنده کرد تا بدانند ✋🏻وعده عیسی بر حق بوده است.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #عروسی_عیسی_علیه_السلام
🔸روزی عیسی از شدت #سرما و #باران 🌨به خانه ای پناه برد.
☝️🏻اما در آنجا #زنی🧕🏻 را دید و بیرون رفت.
🔹 به غاری پناه برد، امّا آنجا هم با #شیری_گرسنه🦁 مواجه شد.
👈🏻 هنگامی که از غار بیرون آمد، فرمود؛
✨بار الها هرکس مأوایی دارد جُز پیامبرت!😔
🌸خداوند بر او وحی فرستاد؛
✋🏻ای روح خدا خانه تو🏠 در جوار #رحمت_من است.
✨و روز قیامت #صد_حوریه_بهشتی را به ازدواجت 💍در می آورم و در مراسم عروسیت #چهارصد_سال شادی😄 خواهند کرد
☝️🏻و منادی عرش فریاد می زند،
🍃کجایند زهد پیشگان عالم که مراسم عروسی زاهدی، به نام عیسی بن مریم را ببینند.😊
ادامه دارد .....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وهشتم 🔻 #سیصد_و_نه_سال_در_خواب 🔹و چون از آنها 👥و از آنچه که
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهل_ونهم
🔻 #خداپرستان_و_شهر_جدید
🔹بالاخره یکی از آنان با پوشیدن #لباس_چوپان به شهر رفت تا غذایی🍞 فراهم کند،
⬅️در بین راه جاهایی را مشاهده می کرد که هرگز #ندیده_بود.❌
🏳 پرچمی که بر دروازه شهر بود عوض شده بود و دروازه شهر به گونه ای دیگر #تغییر_کرده_بود.😟
👤او با #ترس و #وحشت زیاد 😰وارد شهر اقسوس شد، می دید👀 که وضع شهر بطور #کلی تغییر کرده،
🏛بناها دگرگون شده،
🏚 خرابه های دیروز #کاخ و کاخهای دیروز بصورت #ویرانه و آثار باستانی در آمده است.
👤قیافه مردم شهر برای او آشنا نبود.❌
🔹از شخصی نام #شهر و #پادشاهش را پرسید متوجه شد همان شهر است اما پادشاهش #دقیوس نیست، ❌شخصی دیگری می باشد.
⬅️سپس به نانوایی🍞 رفت تا چند قرص نان تهیه نماید، هنگامی که سکه اش💰 را برای نان پرداخت،
👤 نانوا از #سنگینی پول و #قدمت چندین ساله او متعجب شد😲 و از او پرسید آیا #گنجی پیدا کرده ای؟🤔
🌱گفت؛ خیر، این تنها پول خرمایی است که آنرا فروختم.
🔸چون بحث بین آنها بالا گرفت مردم👥 او را به نزد #پادشاه بردند و او مجبور شد داستان📜 فرار خود و یارانش را از دربار دقیوس تعریف کند.
🔸توضیحاتش کسی را قانع نکرد❌ تا اینکه قرار شد پادشاه را به در خانه اش 🏠ببرد.
🔸با زحمت فراوان و با دشواری زیاد 😪توانست خانه خود را پیدا کند،☝️🏻 چون خیابانها و کوچه ها تغییر کرده بود.
👤مرد جوان آنان را به درون خانه برد، و ماجرا را بار دیگر شرح داد.
👴🏻 #پیرمردی در آن خانه بود، #جوان خود را معرفی کرد. در همین حال پیرمرد زانو زد و گفت؛
✨ به خدا قسم این #جد_من است که به همراه #پنج_نفر از مشاوران دقیوس از #ستم😠 او به سوی کوهی🏔 فرار کردند و در غاری پنهان شدند، دقیوس هم برای مجازات آنها، در غار را #مسدود کرد.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐