⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وسوم 🔻 #تواضع_عیسی_علیه_السلام 🔹روزی عیسی بن مریم رو به #حوا
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_وچهارم
🔻 #عیسی_در_جستجوی_گنج
🔹روزی عیسی به اتفاق #حواریون از کنار شهری می گذشتند، در بیرون از شهر #گنجی💰 را یافتند
☝️🏻و از عیسی خواستند تا زمانی را در مورد گنج جستجو و تحقیق🔍 کنند.
🌿 #عیسی_گفت؛ شما به کار خود بپردازید.✅
✋🏻من هم در جستجوی گنج داخل این شهر میروم.
🔸عیسی به منزل پیرزنی👵🏻 آمد که با پسرش در نهایت #فقر و #تنگدستی😪 زندگی میکردند
🌿عیسی در چهره پسر آثار #رنج و #استعداد_رشد را دید👀 از او علّت غصه اش را پرسید؟🤔
👱🏻♂ #جوان_گفت؛ مدتهاست به دختر پادشاه علاقمندم💓، اما به علّت #فقر جرأات ابراز آن را ندارم.😞
🌿 #عیسی_به_او_گفت؛ فردا نزد درباریان برو و به آنها بگو که برای خواستگاری💍 دختر پادشاه آمدهام.
👱🏻♂ جوان هم چنین کرد و درباریان او را مسخره کردند😏
تا اینکه پادشاه از جریان مطلع گشت.
☝️🏻هنگامی که جوان را نزد پادشاه بردند
🤴🏻 #پادشاه_گفت؛ به شرطی دخترم را به تو میدهم که این مقداری را که میگویم #یاقوت و #مروارید برایم تهیه کنی.
👱🏻♂جوان جریان را به عیسی گفت و حضرت عیسی او را با #سنگهای_قیمتی نزد پادشاه فرستاد.
🔹 پادشاه که میدانست این جوان #فقیر است با او صحبت کرد و چون فهیمد🤔 عیسی بن مریم این جوان را یاری کرده، دخترش🧕🏻 را به #عقد او در آورد.✅
🔸پادشاه #ولایتعهدی را به دامادش بخشید 😊و پس از چند روز از دنیا رفت⚰ و جوان بر تخت پادشاهی رسید.
⬅️چون عیسی خواست از جوان جدا شود، جوان از او پرسید؛
👱🏻♂ تو با این همه #قدرت💪🏻، چرا اینگونه #فقیرانه زندگی میکنی؟🤔
🌿 #عیسی_فرمود؛ عابد و مومن 🤲🏻خدا و کسی که پستی دنیا🌏 و فنایی آن را میداند هرگز به این چیزها فکر نمیکند.❌
☝️🏻 من در مقام #تقرب_خدا به لذتی معنوی 😍رسیدهام که لذت دنیوی در برابرش ارزشی ندارد.
🔸بعد از آن جوان تخت پادشاهی را #ترک_کرد و از یاران و اصحاب👥 آن حضرت درآمد.
🌿 عیسی با جوان نزد یاران خود بازگشت و گفت: این جوان همان #گنجی است که گفتم در پی آن به شهر می روم.😊
ادامه دارد ....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وششم 🔻 #دستگیری_خداپرستان 👱🏻♂جوانان #خداپرست مانند دیگران
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهل_وهفتم
🔻 #فرار_خداپرستان
🌸پروردگار بزرگ قلبهایآنان ♥️را محکم کرد و به آنها اطمینان😌 بخشید،
☝️🏻لذا #درجواب_دقیوس_گفتند؛ ای شاه! ما از روی تقلید در این دین وارد نشده ایم،❌ از روی اکراه و اجبار به آن عمل نمی کنیم ❌و با جهل و نادانی آن را انتخاب نکرده ایم❌
☝️🏻 #بلکه فطرتمان، ما را به این دین دعوت کرد و ما هم به ندای #فطرت خود پاسخ مثبت ✅دادیم،
🧠 #عقل مسیر روشنی را به ما نشان داده و ما در پرتو 💫آن حرکت کردیم، ما به سوی #خدای_یکتا دعوت💌 شدیم و جز او معبود دیگری را نمی پذیریم.✋🏻
👈🏻اگر حقیقت را بخواهی، این قوم ما هستند که از روی #جهل و #تقلید به عبادت🙏🏻 بت ها پرداخته اند و هیچ دلیلی بر کار خود ندارند و با حجت و #برهان_روشنی راهنمایی نشده اند❌
🔹و اکنون این است حاصل #فکر ما و آنچه به آن #یقین پیدا کرده ایم، هرچه می خواهی درباره ما انجام بده!😌
🤴🏻 #پادشاه_گفت؛ امروز بروید، به شرطی که فردا بیایید تا درباره شما بیندیشم و قضاوت⚖ کنم.
🔸 خداپرستان بار دیگر گرد هم آمدند و در کار خویش به #تفکر 🤔و #مشورت و تبادل نظر👥 پرداختند و #تصمیم_گرفتند که برای حفظ دین خود به سمت کوه🏔 حرکت کرده و #در_غار_آن_پناه_گیرند.
👥جوانان خداپرست بار سفر بسته و دست از وطن خود شستند و برای حفظ💪🏻 دین خود هجرت کردند، و #از_شهر_اقسوس_خارج_شدند.
7⃣ #هفت_فرسخ راه را با پای پیاده از شهر فاصله گرفتند.
☝️🏻آن #شش_مشاور جوان، در بین راه #چوپانی را دیدند👀 که با آنها همسفر شد،
در این میان #سگ_چوپان 🐕به نام #قطمیر نیز به آنها نزدیک شد.
🔹 اما آنان با پرتاپ سنگ سعی کردند سگ را از خود دور کنند، ☝️🏻اما سگ دور نمی شد❌ و عاقبت به #سخن در آمد و از آنان خواست🙏🏻 تا او را همراه خود ببرند.
⏳ مدتی بعد همگی به غاری به نام « #وصید» رسیدند وتصمیم گرفتند شب🌌 را همان جا سر کنند.
👥آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان #ایمان 🤲🏻آورده و بر هدایتشان افزودیم و دلهایشان❤️ را استوار گردانیدیم.
✨ آنگاه که به قصد #مخالفت با شرک برخاستند و گفتند؛☝️🏻 تا پروردگار آسمان ها و زمین است، جز او هرگز معبودی نخواهیم خواند❌، که در این صورت قطعا ناصواب گفته ایم😔
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐