eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ویازدهم 🔻 #حضرت_موسی_علیه‌السلام 🌷می کنم آغاز با نام کریم
📘 📖 📝 🔻 🔷 در مصر زندگی می کرد و چوپانی🐑 بود و خداپرست نیز بود، ✔️ 🔸 او یک دختر👧🏻 و یک پسر👦🏻 به نام داشت و باز همسرش باردار🤰🏻 بود که شبی🌌 طفلش به دنیا آمد🤱🏻 ↩️ و چون از مطلع شدند، طفل را مخفی کردند 👈🏻 نگهداری او خیلی دشوار😥 بود و هر لحظه ممکن بود به برسد، در این‌باره خیلی فکر🤔 کردند و عاقبت که👇🏻 ✨«او را در گ‌ای بگذار و سپس در رودش🌊 افکن تا آب او را به کرانه اندازد و دشمن من و دشمن موسی او را برگیرد و مهری💕 از خودم بر تو افکندم☝️🏻 تا زیر نظر من پرورش یابی و تو را پروردم✔️ ✋🏻مترس و اندوه مدار ❌که ما او را به تو باز می گردانیم✔️ و قرار می‌دهیم.😊 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*- 🔻 🌿 فرا رسید و هرچه نزدیک تر می شد مادر موسی (یوکابد یا یوخابید) نگران تر 😥می شد. 🌱 که آثار حمل در یوکابد آشکار نباشد ❌ ↩️از سویی یوکابد با قابله‌ای دوست بود. کسی را به دنبال قابله فرستادند، قابله آمد و او را .👌🏻 👶🏻نوزاد 👥 متولد شد. ✔️ 🔹در این هنگام ✨ مخصوصی از چهره موسی درخشید که بدن قابله به لرزه افتاد، ☝️🏻 همان دم قابله گفت؛ «تصمیم🤔 داشتم را به مأموران خبر دهم ولی او چنان بر قلبم ❤️چیره شد که مویی از او کم شود.»😊 ♦️ از خانه بیرون آمد و او را دیدند 👀و به خانه مادر موسی وارد شدند. و دستپاچه😱 شدند و موسی را در انداختند. 💂🏻‍♂ وارد شدند و جز تنور آتش چیزی ندیدند😑 و شده از خانه خارج🚶🏻‍♂ شدند. ☝️🏻در این لحظه 😭 نوزاد از تنور بلند شد. مادر به سوی تنور رفت و دید 👀که خداوند را بر موسی 🌸 ساخته است. 🧕🏻مادر که از صدای گریه 😭نوزاد نگران شده بود که نکند متوجه او شوند دست به 🤲🏻بلند کرد و از خدا خواست که چاره ای دیگر پیش روی او بگشاید و با الهام او را از نگرانی😔 حفظ گرد و در چنین آمد؛⬇️ 💫« او را شیر 🍼بده و هنگامی که بر او ترسیدی وی را در 🌊 بیفکن و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو و او را از قرار می‌دهیم.✅»💫 🔸 بعد از این جریان نزد نجاری رفت و دستور ساخت یک به شکل تابوت⚰ را داد. 👤 از موضوع نوزاد آگاه گشت و نزد جاسوس فرعون رفت اما به☝️🏻 امر الهی بر زبان او زده شد و سخن بگوید😐 و هرچه تلاش کرد حرفی نزد، نیز او را به باد کتک گرفتند و از قصر بیرون انداختند.😏😁 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونوزدهم 🔻 #ساختن_کاخی_عظیم 🔹چون #فرعون موقعیت خویش را متزلزل دید😥،
📘 📖 📝 🔻 🔸چون از دریا🌊 گذشتند به سرزمین و 🏜 رسیدند. تحمل آنها به سر آمد و از ☀️و به موسی 😩 کردند. 🌸خداوند نیز ابری ☁️بر بالای سر آنها قرار داد تا از گرما☀️ در اَمان باشند و از برای آنها فرستاد و های🌊 فراوان بر آنها جاری ساخت. ولی قوم .❌😐 🔹 موسی خطاب به آنها گفت: 🍃شما را 🌍عوض می کنید، حالا ☝️🏻هرچه را که می‌خواهید، خود از اینجا خارج 🚶🏻‍♂شوید و را برآورده سازید ↩️ ، موسی از میان آنها رفت و قوم رفتن موسی را به معنای می‌دانستند. ☝️🏻پس توبه🤲🏻 کنند و خداوند توبه آنها را به شرط ماندن در بیابان🏜 « تیه» قبول کرد.✔️ 🔸در این میان تنها از توبه سر باز زد😒. آنها هر بار قصد خروج از تیه را داشتند با ☄روبرو می شدند فاصله بیابان تا مصر فقط 4⃣ بود و هرگز نتوانستند از آنجا خارج شوند❌ ⏳چیزی نگذشت که خداوند آنها را فراهم ساخت ✔️تا به رسیدند و یعقوب و پدرموسی، اسحاق و یوسف در آنجا به دنیا آمدند. ☝️🏻 که خداوند توبه آنها را قبول کرد،☑️ به قوم بنی اسرائیل خطاب کرد تا بعد از خروج از تیه وارد « اریحا» در فلسطین شوند و 🤲🏻 نجات خود را بجا آورند و 📜 در دوستی با خدا و محمّدصلی‌الله‌علیه‌وآله و علی‌علیه‌السلام . 🔸ولی آنها 😒کردند و این سرپیچی باعث شد ☝️🏻که خداوند 😷 را بر آنها فرستاد. ✨خداوند از موسی خواست☝️🏻 تا با قومش وارد شوند.☑️ ولی چون گروهی👥 ستمگر بنام ( عمالة) در آنجا زندگی می کردند قوم حاضر به رفتن نشد.❌ 🔹 موسی درصدد ⚔ با آنها برآمد و چند نفر را جهت آگاهی 🧐از آنها فرستاد. ☝️🏻 این گروه در بیرون شهر🏘 با ( عوج بن عناق) روبرو شدند. 👈🏻 او با قامتی به ارتفاع که گویند ماهیان🐠 را از قعر اقیانوس 🌊میگرفت و با نور خورشید ☀️سرخ میکرد.😲 🔸به هنگام از نوح خواست تا او را با خود ببرد ☝🏻 نوح او را می دانست و او را با خود نبرد.❌ 🔹 فقط آب تا رسید. او مدت عمر کرد.✅ 🔸زمانی که موسی با او مواجه شد با ضربه ای به پای او کوبید و چون به زمین افتاد او را به 🗡 رساند.✔️ ⏳بعد از مدتی قوم📜 عهد خود را بشکستند و تنها یوشع بن نون و کالب بن یوحنا به طرفداری موسی درآمدند✔️ 🔹موسی نیز . سرکرده قوم موسی به ⚰ از دنیا رفتند و هرکس که در مقابل موسی ایستاد به رسید😲 ♦️اما بنی اسرائیل به فرمان موسی گردن نهادند و به جنگ⚔ با ستمکاران پرداختند.☑️ ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘‌ #از_آدم_تا_خاتم📖 📝  #پارت_صد_وسی‌وپنجم 🔻 #اجر_بن_ابلث‌علیه‌السلام 🔸 #اجر، قائم مقام پدرش شد و
📘 📖 📝 🔻 .......⬅️ در همسایگی قصر پادشاه مردی و 📿 زندگی می کرد. 👈🏻 او در باغ 🌳خود مشغول و 👨‍🌾 بود.✅ ♦️تا اینکه روزی ، 👸🏻 همسر پادشاه آن مرد را به 🗡 رساند و باغ او را صاحب شد.😲 🔸 این اتفاق شد و او را برای هدایت و ارشاد قوم👥 خویش گردانید.✔️ ✨ او ابتدا یکی از بندگان صالح😇 بنی‌اسرائیل بود که همیشه در حال مناجات🤲🏻 با پروردگار خویش بود.✔️ 🌿 مردم را از پرستش بُتی بنام برحذر می‌داشت. ✋🏻 ☝️🏻 با تحریک پادشاه🤴🏻و همسرش👸🏻 مردم از او میکردند ↩️ و هربار و واقع میشد😟 ☝🏻 تا اینکه آنان را مورد قرارداد و خود به دامان کوهها🏔 و جنگلها پناه برد. ✨الیاس مدت در میان غاری زندگی کرد✔️ ☝️🏻 تا اینکه پادشاه فرزندی👦🏻 داشت که به 🤒 مبتلا شد و پزشکان👨‍⚕️ نزد الیاس می‌دانستند. 🤴🏻پادشاه گروهی را نزد او فرستاد ☝️🏻 الیاس به فرستادگان پادشاه گوشزد کرد که ✨ نه از بنده ضعیفی مثل او.✋🏻 🤴🏻 پادشاه از این پاسخ الیاس بسیار 😖 شد و پنجاه نفر را برای 🗡 او به سویش روانه ساخت. 👥آنها به رسیدند و الیاس را صدا🗣 زدند. چون در گفته خویش ❌ و الیاس پیامبر این نکته را متوجه شد، از خدا خواست که 🔥 به سویشان بفرستد. 👈🏻چیزی نگذشت که ☄ فرود آمد و پنجاه نفر را سوزاند.😲 ↩️ بار دیگر پادشاه را برای ملاقات با الیاس فرستاد. ☝🏻 این بار نیز پادشاه ستمگر، نقش برآب شد😏 و چندی بعد تنها ⚰️ 🔶بعد از آن الیاس نزد زنی🧕🏻 آمد و مدتی را نزد آنها زندگی کرد. 👈🏻 در آن زمان زن، فرزندی خردسال👦🏻 داشت که همان بود☑️، 🤧شد و از دنیا رفت. ⚰️ 🧕🏻 از الیاس خواست تا دست بر دعا 🤲🏻بردارد و کودکش را دوباره زنده گرداند. 🌿 الیاس هم به درگاه خداوند دعا کرد، تا بار دیگر به اذن‌پروردگار یونس زنده شد✅. ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وسی‌وششم 🔻 #حضرت_الیاس_علیه‌السلام .......⬅️ در همسایگی قصر پادشاه
📘 📖 📝 🔻 ♥️خداوند از الیاس پیامبر خواست تا از او 🙏🏻 کند، 🍃الیاس از خداوند خواست تا به پدران و ملحق شود✅. ☝️🏻 زیرا که از 😒و 😏قومش خسته شده بود.😔😩 ♥️ : ✨ثبات و زندگی این مردم 👥 و☝🏻 اگر تو نباشی، بودن آنها هیچ سودی نخواهد داشت❌. ↩️ آنگاه از پروردگار خواست تا بر مردمش 💧 نبارد.❌ 🔸 شروع شد و آنقدر و بر مردم فشار آورد تا در نهایت 🙌🏻خواسته‌های پیامبر شدند.✅ 👈🏻 آنگاه به اتفاق الیسع به میان قوم 👥خود بازگشت و نزد پادشاه 🤴🏻رفت و به او گفت⬇️ 🍃«گمراه شدن مردم توسط تو☝️🏻 باعث این و گردید.»🍃 🌌تاریکی شب همه جا فرا گرفت. 🔸 ؛ 🍃نگاه کن👀 ببین در آسمان ؟ 👤 ؛ ابرایی ☁️ می‌بینم که به ما نزدیک می شود. 🍃 ؛ به مردم 😍که باران ⛈ رحمت الهی در شرف باریدن است. 👈🏻 و به آنها که اموال خویش را از خطر غرق‌شدن حفظ کنند. ✅ ⏳مدتی گذشت و به اذن پروردگار زمین بار دیگر سرسبز🌳 شد و مردم از تنگدستی😩 و رنج .😌 ☝️🏻اما بار دیگر مردم ناسپاس😒 مجددا به و روی آوردند. 🤦🏻‍♂️ ⬅️ تا جایی که خداوند پادشاهی🤴🏻 از پادشاه قبلی را بر آنان . *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻در این میان 👸🏻 چون دید که الیاس مردم را به 📿 دعوت میکند، 👈🏻 لذا تا از پیروی الیاس کند و به مخالفت با او ⚔ کند. 🤴🏻پادشاه نیز چنین کرد و به تحریک همسرش از پیروی الیاس دست کشید و او را کرد و در صدد 🗡 آن حضرت برآمد. 🌿الیاس نیز به ⛰و 🏜گریخت. ☝️🏻 چون دیدکه دیگر ✖️در میان مردم باقی بماند لذا او السیع را و خود قرار داد☑️ ⬅️و که در حوزه مأموریت او بود و خود در جامه‌ای از نور به سوی آسمان پر کشید🕊 ♦️او از نظرها غایب شد ✅ و ☝️🏻تا زمان↙️ ❤️☀️ ظهور حضرت حجت بن الحسن‌العسکری.❤️ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفتاد_وچهارم 🔻 #به_حکومت_رسیدن_سلیمان_علیه‌السلام 🌷چون که داوود از
📘 📖 📝 🔻 🔹 مردم👥 را بسوی خود فراخواند و قوم برخاستند و ⚔ بالا گرفت، آشوب گسترده ای بر حاکم شد و بیم آن میرفت که را نابود سازد.😲 🔸 داوود از جریان آگاه🧐 شد و بر او گران آمد که علیه وی کند. ☝️🏻 اما ٫خویشتنداری کرد✔️ و به اطرافیان خود گفت؛ ✨بیائید از شهر🏘 خارج شویم تا از 😡 در امان باشیم. 🔹 داوود و اطرافیان او با عبور از 🌊 به بالای 🏔 پناه بردند. 👥عده‌ای به پرداختند و با حرف‌های نامربوط او را ناراحت 😔ساختند. 🔸داوود به درگاه خدا شتافت و دست به برداشت🤲🏻 و از خدا خواست وی را از این ناراحتی 👈🏻 و این بلایی که او را احاطه کرده است از او برطرف گرداند.☑️ 🔹آنگاه که و از آن خارج شد، آبیشالوم وارد شهر شد و زمام امور را به دست گرفت. 🔸داوود ناچار فرماندهان خود را فرستاد و به آنان ☝️🏻 که این آشوب را با عقل و تدبیر🤔 کنترل نمایند و حتی الامکان در سعی نمایند✅ ☝️🏻ولی سرنوشت فرزند داوود غیر از خواسته پدر مهربان بود.😔 👥 بر آبیشالوم مسلط 💪🏻شدند و راهی غیر از 🗡 او نیافتند.🤷🏻‍♂️ 🔸 لذا او را کشتند و و مردم نفس راحتی کشیدند. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹هنگامی که بنا به وصیت📜 حضرت داوود به تخت سلطنت تکیه زد و به پیامبری رسید بیش نداشت.❌ 🔸به لطف خداوند سلیمان بر سلطنتی 💪🏻و مملکتی و مقامی دست یافت.✅ ♦️مشهور است، در این زمان برادر دیگر که « » نام داشت در زمان سلطنت سلیمان هواداران آبیشالوم را گرد👥 خود فراخواند و را علیه سلیمان رهبری کرد، ☝️🏻 در این زمان نیز سلیمان ناچار🙁 به ⚔ شد و شورشیان و فتنه جویان را و برادرش ادونیا نیز در جریان این درگیری 🔹در ابتدای حکومت، سلیمان خود را از مردم تا زمانی که خداوند اراده کرد که او از پس پرده غیبت نماید و علنا به دعوت خویش ادامه دهد.✅ ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهشتاد_ونهم 🔻 #قوم_سبأ_و_اهل_ثرثار 🔹 #یمن محل زندگی مردمی👥 بود که م
📘 📖 📝 🔻 🔹 دارای در کنار رودخانه ای پرآب🌊 بودند. بزرگترین شهر آنان🏘 ( اسفندار) نام داشت که پادشاهی به نام🤴🏻 ( ترکوذبن غابور) بر آن حکومت میکرد.👑 🔸در این شهر چشمه ای وجود داشت که دور تا دور آن را درختهای صنوبر فرا گرفته بود. 👥مردم شهرهای اطراف، آب 💧خود را از این چشمه تأمین می کردند.✔️ 🔹 آنها معتقد بودند که محل زندگی خدایان می باشد.🙄 ☝️🏻 اما جز هیچ کس حق نداشت از آب آن چشمه بنوشد🚫 و اگر کسی آبی می نوشید، او را به 🗡می رساندند.😲 🔸آنها آب خود را از رودخانه ای در سرزمین رسّ تأمین می کردند.✔️ مردم آبادی های مختلف هرماه 📆یک بار دور چشمه جمع👥 می شدند. ☝️🏻در بین که اطراف چشمه 🌊قرار داشت. 🔹آنان درخت صنوبری به نام 🌳 را می پرستیدند🙏🏻 👈🏻آن درخت در حقیقت درختی بود که کاشته بود.✔️ 👥مردم به خاطر این درخت صنوبر گرداگردش جمع می شدند ☝️🏻 و بر روی درخت پشه بندی می‌انداختند و به خاطرش گاو 🐄و گوسفند🐑 . 🔸آنها هیزم های زیادی را 🔥 می‌ساختند 👈🏻 و هنگامی که دود🌫 فضا را تاریک میکرد به می افتادند🙇🏻‍♂️🙇‍♀️ و از آن درخت .😐 😈 نیز در این موقع به کمک آنها می شتابید. ☝️🏻 در ساقه و برگ🍃 درخت حرکت ایجاد میکرد و در این لحظه 🧒🏻 را از میان درخت به گوش آن مردم نادان می رسانید که میگفت؛ ✋🏻ای بندگانم من از شما .😃 اینک و ☝️🏻 و مردم از خوشحالی شروع به 🥂 میکردند، چنگ می‌نواختند و باز زمانی که جشن عید🎉 فرا می رسید، کوچک و بزرگ در کنار چشمه و صنوبر بزرگ جمع می شدند. 👥 آنها تمام را به عیش و خوش گذرانی و باده گساری می‌پرداختند.🤦🏻‍♂️ ادامه دارد…… _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونودم 🔻 #پرستش_درخت_و_یا_شیطان 🔹 #قوم_رسّ دارای #دوازده_آبادی در کن
📘 📖 📝 🔻 🌸خداوند در این اوقات برای ارشاد آنان مبعوث کرد.✔️ ☝🏻 اما راهنمایی های او ❌و مردم رسّ به نافرمانی خود افزودند🤦🏻‍♂️ 🔸 پیامبر خدا تا قدرت خویش💪🏻 را به نمایش بگذارد و 🌳 . ☀️صبح روز بعد مردم دیدند👀 که تمامی درختان🌳 شهرشان خشک شده، آنها خشک شدن درخت صنوبر و درخت های دیگر را کار پیامبرخدا میدانستند.🤨 ↩️و می گفتند با استفاده از و 🔮 میخواهد خدایان ما را، از ما دور کند. 👥اهل رسّ 🕳 حفر کردند و خدا را در میان آن گذاشتند و در دهانه چاه قرار دادند. ☝️🏻در تمام مدت صدای🗣 پیامبر از عمق چاه به گوش مردم رسّ میرسید که میگفت؛ 🍃🤲🏻 تو تنگی مکان و نهایت سختی😰 مرا می‌بینی. بر من 😊 و هرچه زودتر جانم را بستان😩 👈🏻و خداوند جان پیامبر را در اعماق چاه ستاند. 🔹آن مردم گمراه گمان کردند 🧐که با 🗡 پیامبر خدا میتوانند 😄خود را کسب کنند و روشنایی و سرسبزی را بار دیگر به سرزمین‌شان برگردانند. ⬅️در این لحظه خداوند به وحی فرستاد؛ 💠آنها گمان می کنند با کشتن فرستاده من و عبادت درختان از خشمم😡 در امان میمانند.☝️🏻 به عزتم سوگند که از آنها تا باعث عبرت جهانیان 🌍گردد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 👥اصحاب رسّ 👨🏻با بر یکدیگر قناعت می کردند و 🧕🏻 به روی آوردند. خداوند را به سوی قوم رسّ مبعوث گردانید.✅ ☝️🏻 اما همه آنها به دست آن قوم نافرمان .🗡 ⬅️بعد از اینکه آنها پیامبر خدا را در حفر کردند. خداوند منتظر ماند تا آنها را به ☄ و سزایشان برساند. 🔹روز بود✔️ و مردم رسّ با خیالی 😌 به خوشگذرانی و عیش و نوش مشغول بودند. ♦️ناگهان 🌪 به رنگ سرخ شروع به وزیدن کرد. 🌍 تکانی خورد و زیرپای آنها تبدیل به 🔥شد. نیز 💥بر سر و روی آنها فرو ریخت. 👈🏻چیزی نگذشت که تمام اهل رسّ تبدیل به شدند. 👥گروهی دیگر بودند که معتقد بودند که دریا 🌊خدایشان است و به هنگام عید بر 🐳سجده میکردند. ☝️🏻که خداوند پیامبری را نیز برای آنان فرستاد. 🔸هنگامی که فرستاده خدا در مقابل دریا ایستاد، و خاضع در برابر پیامبر خدا حاضر شدند☑️. ☝️🏻امّا آنان باز هم پیامبر خدا را 😒 و او را به رساندند.🤦🏻‍♂️ 🌸پروردگار نیز را مأمور ساخت تا تمام مردم رسّ را به اتفاق دام‌هایشان در دریا🌊 غرق کند. ⬅️بعد از نابودی آن قوم در دریا🌊، خداوند به جانشین پیامبر وحی فرستاد تا به برود و 💎 بسیاری را که در آنجا قرار دارد بین خود تقسیم ➗کند و در سرزمین رسّ، در ناحیه خالی از سکنه به زندگی ادامه دهد. ↩️ بعد از مدتی بازهم آن قوم به پرداختند و به و روی آوردند😔. ☝️🏻 بطوری که پدر از دختر و خواهر خود کام میگرفت🤦🏻‍♂️ و زنان خویش🧕🏻 را در اختیار همسایه و برادر خود قرار میدادند.🤦🏻‍♂ 👈🏻و این عمل را نوعی قلمداد می کردند😐. در آن لحظات 😈 بنام ( ) در بین زنان🧕🏻 آن قوم رفت و نحوه را به آنان آموخت.😔 ادامه دارد…… _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونود_ویکم 🔻 #کشتن_فرستاده_خدا 🌸خداوند در این اوقات #پیامبری_از_فرزن
📘 📖 📝 🔻 🔹در آن وقت خداوند پیامبری بنام ( ) بر آن قوم مبعوث گردانید. 👈🏻 در آن سرزمین کوه بلندی⛰ وجود داشت که بود. 🔸روزی سیمرغ از شدت گرسنگی و 👧🏻🧒🏻 از آن قوم را شکار کرد. 👥مردم آن قوم نزد حنظله آمدند و از او خواستند تا به درگاه خداوند و آنان را از چنگال این پرنده نجات دهد.✔️ 🔹حنظله دعا کرد 🤲🏻 تا از روی زمین برچیده شود. ⏳کمی بعد نسل آن حیوان از بین رفت.✔️ 🔸 سودی نداشت❌ و آنان به نافرمانی خود ادامه دادند.🤦🏻‍♂️ ✨خداوند به سوی آن قوم مبعوث کرد که همه کشته🗡 شدند.😔 ↩️ تا اینکه خداوند ⚡️ را در ابتدا و انتهای شب بر آنان نازل کرد و اثری از آن مردم و دیارشان باقی نماند.❌ ▪️به آنان می گفتند، ☝️🏻چون پیامبران خود را درون خاک دفن میکردند.🤦🏻‍♂️ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔸 بر مردمی مبعوث شد که پادشاهی بنام ( سصدقیا) داشتند. 🔹 ابتدا آنان بر خدا ایمان داشتند و مردمی درستکار😊 بودند✔️، ↩️ تا اینکه در دین خود نهادند.😟 🌸خداوند در پاسخ سرکشی آنها را مأمور حکومت آنان گردانید. ☝️🏻اما آن قوم دست به دعا برداشتند و . خداوند نیز توبه آنان را بخاطر پدران صالحشان😇 پذیرفت.✔️ ☀️صبح گاهان مردم مشاهده 👀 کردند که تمامی در اردوگاه خود به هلاکت 🗡رسیدند و فقط از آنها از جمله بخت نصر از خشم الهی جان سالم به در بردند. ☝️🏻و بار دیگر را بر آنان حاکم کرد. 🔹صدقیا مردی و 📿 بود تا زمانی که صدقیا بر مردم حکومت می کرد، مردم به آئین و اطاعت پیامبر خود باقی ماندند✅ ⬅️او به فرمان خدا مأمور شد تا قوم خود را از و باز ✋🏻دارد و آنها را بار دیگر به ایمان و خداپرستی فرا خواند. پروردگار به وحی فرستاد که به زودی جان صدقیا را خواهم ستاند. ☝️🏻بهتر است از او بخواهی برای خود انتخاب کند. 🔸شعیا وحی خداوند را به صدقیا رساند.✔️ صدقیا به تضرع و زاری پرداخت و از آنکه نتوانست توشه ای برای خود فراهم کند، ابراز پشیمانی😔 کرد و از خداوند خواست تا اجلش را به اندازد. ✨خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و دیگر بر عمر او افزود➕ ↩️ مردم بار دیگر به سرکشی و گناه روی آوردند. 🌸خداوند به شعیا وحی فرستاد که به زودی و گنهکار و امت تو نابود می شوند. 🍃 ؛ گناه خوبان در این میان چیست؟ ⁉️ ✨ ؛☝️🏻 آنها با گنهکاران همنشینی داشتند و هیچ گاه بر آنان به خشم نگاه نکردند و از معاشرت با آنان ناراحت نبودند.❌ 🔹شعیا به سوی قومش رفت تا آنان را کند. ☝️🏻اما آنها نه تنها دعوتش را و ارشادهایش را گوش ندادند ❌ تصمیم به قتلش گرفتند.🤦🏻‍♂️ 🔸شعیا از میان ان قوم سرکش و خود را در داخل تنه درختی🌳 پنهان کرد. اما شیطان را به مردم نشان داد و آنان با اره ای بزرگ درخت را به همراه شعیا از وسط جدا کردند😣. ↩️ پیامبری بنام بر آن قوم مبعوث گشت. 👈🏻 او خطاب به قومش گفت؛ 📔 خبر از ظهور کتابی روشن میدهد که از ⛰️ بر سراسر گیتی پرتو می‌افکند و آسمان از ستایش محمّد و امت او لبریز است.😍✔️ 👤مردی سوار بر شترش🐫 خشکی را در نوردیده و برای ما به ارمغان می آورد. ✨ظهور او بعد از خواهد بود.☑️ ☝🏻اما آن قوم گفته های حبقوق را نیز ❌و تصمیم به او گرفتند. ↩️ تا اینکه پروردگار آن قوم سرکش و نافرمان را به و جزای اعمالشان رساند.✔️ ادامه دارد…… _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_ونهم 🔻 #خدا_به_زکریا_فرزند_عطا_میکند 🔹برخورد با مریم، زکریا را
📘 📖 📝 🔻 🔹حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت 🤲🏻حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید ☝️🏻تا وقتی که به دستور آن زمان فرزندش یحیی را به ⚔رساندند، 🔸زکریا از ترس😱 وی از شهر خارج شد و در یکی از باغ های🌳 اطراف پنهان گردید، به تعقیب او وارد باغ شدند. 🌳 در آنجا بود و زکریا در میان آن درخت رفته و پنهان گردید، 💂🏻‍♂ به 😈 که به صورت انسانی👤 درآمده بود به کنار آن درخت آمده و با اره آن درخت را دو نیم کرده و نیز در وسط درخت به دو نیم شد.😖 ↩️و سپس خداوند بزرگ برای ⚔ خبیث‌ترین مردم😈 را بر سر آنها مسلط کرد و از آنها را به انتقام ریختن خون پاک آن دو پیغمبر بزرگوار به دیار نابودی فرستاد. 🔸جنازه آن بزرگوار در دفن شد و قبر آن حضرت در آنجا است. 😈ابلیس در آن روزها در خانه‌های بنی‌اسرائیل رفت و آمد میکرد و در مورد تهمت هایی روا میداشت.😟 ☝️🏻و پیوسته شایعاتی در مورد آنها رواج میداد تا آنکه مردم👥 را تحریک کرد و آنان پیامبر خدا را به ⚔ رساندند. 🌸خداوند به فرشتگانش دستور داد که زکریا را غسل داده و بر آن نماز 🤲🏻بخوانند و آنگاه دفن کنند. 👈🏻هرگاه زکریا به آسمان نگاه 👀 میکرد و نامهای مبارک 🌷محمّد صلی الله علیه و آله ،   🌷علی علیه السلام ،      🌷فاطمه علیهاالسلام         🌷و حسن علیه السلام ☝️🏻را می‌دید، تمام 😔 از بین می رفت.😊 ✨ اما با دیدن نام 🌹 بغض گلویش😢 را می فشرد و پیوسته ناله 😩سر می داد و با دیدن نام حسین بن علی علیه السلام سه روز در مسجد🕌 میکرد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وچهارم 🔻 #عیسی_در_جستجوی_گنج 🔹روزی عیسی به اتفاق #حواریون ا
📘 📖 📝 🔻 🔹روزی عیسی بن مریم با 👥 از یارانش از راهی می گذشتند. 🛣در راه به دست یافتند و خواستند آن را بین خود تقسیم کنند. 🌿عیسی خطاب به آنها گفت؛ ☝️🏻این گنج فایده ای نداشته و شما را به کشتن 🗡می دهد. ⏳مدتی گذشت و هر کدام به بهانه ای از حضرت جدا شدند. 👥آنها به محل رفته و تصمیم گرفتند🤔 که آن را میان خود تقسیم کنند. 🔸 از بین آن سه نفر یک نفر راهی شد تا 🍞 از شهر تهیه کند. 👤شخص غذای آن دو نفر را بوسیله ، مسموم کرد😈 تا طلاها را به تنهایی صاحب شود. ⬅️ آن دو نفر هم در این مدت نقشه ⚔ او را کشیدند. ☝️🏻هنگامی که شخص، با غذا🍞 از شهر بازگشت آن دو او را و مدتی بعد چون از آن غذا خوردند خودشان نیز مردند.⚰ 🌿 عیسی که چنین چیزی را پیش بینی می کرد 🧐بر بالای حاضر شد و به اذن پروردگار بار دیگر آنها را زنده کرد تا بدانند ✋🏻وعده عیسی بر حق بوده است.✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔸روزی عیسی از شدت و 🌨به خانه ای پناه برد. ☝️🏻اما در آنجا 🧕🏻 را دید و بیرون رفت. 🔹 به غاری پناه برد، امّا آنجا هم با 🦁 مواجه شد. 👈🏻 هنگامی که از غار بیرون آمد، فرمود؛ ✨بار الها هرکس مأوایی دارد جُز پیامبرت!😔 🌸خداوند بر او وحی فرستاد؛ ✋🏻ای روح خدا خانه تو🏠 در جوار است. ✨و روز قیامت را به ازدواجت 💍در می آورم و در مراسم عروسیت شادی😄 خواهند کرد ☝️🏻و منادی عرش فریاد می زند، 🍃کجایند زهد پیشگان عالم که مراسم عروسی زاهدی، به نام عیسی بن مریم را ببینند.😊 ادامه دارد ..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وهفتم 🔻 #فساد_بنی_اسرائیل_و_عذابی_دیگر ⬅️بعد از آنکه قوم بنی
📘 📖 📝 🔻 🔹در پایان سخنان ارمیاء، بزرگ بنی اسرائیل👥 برخاست و با لحنی تمسخرآمیز😏 گفت؛ ☝️🏻تو را مجتمع ساختی تا این حرفها را برای آنان بزنی، به راستی که به خدا دروغ بسته ای😏! 👈🏻آیا خدایی که ما را از میان مخلوق خود برگزیده☑️ و ما را برای پذیرش کتاب خود لایق دانسته، اکنون سلطنت ما را بدست کافرانی که فقط 🔥 را پرستش می کنند، نابود می کند،😒 بدون تردید ندانسته سخن می گویی و در وادی ره می سپاری. 🌿ارمیاء گفت؛ ای بنی اسرائیل! خدا ایشان را برای و ☄ شما می فرستد، ☝️🏻همانگونه که وبا و طاعون😷 همه گیر را برای غذاب می فرستد. 🔸 راستی چه فرقی است میان بلایی که شما را ریشه کن🗡 سازد و☝️🏻 یا سلطان ستمگری😈 بر سر شما فرود آورد تا شما را و سازد. 🌸 خدا گواه است که به شما دادم📜 به خود بیائید و راه خود را انتخاب کنید. 👥بنی اسرائیل گفتند؛ ارمیاء، گویا و حلم ما را زیاد دیدی🤨 و بر گفتار خود مغرور شده ای و ما را به باد سرزنش گرفتی، ☝️🏻 اکنون حکم ما بر این است که دستها و پاهای تو به ⛓ کشیده شده در بیفتی و یا به مکانی دور تبعید گردی، 🔹و سرانجام با طلوع سپیده،🌤 ارمیاء با دست و پای در غل و زنجیر گرفتار بنی اسرائیل شد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌿ارمیاء چون خصوصیات پست را از پروردگار شنید از خداوند خواست آن شخص👤 را به او نشان دهد. ☝️🏻تا برای خود و خانواده اش از او امان نامه ای📜 بگیرد. ✨ ارمیای پیامبر با کمک پروردگار خویش بر جایگاه آن شخص مطلع شد. و به سراغ رفت. 🔹 در میان انبوه زباله ها و بیغوله ها، پسرکی👦🏻 را دید که تکه های را با شیر خوک🐷 می خورد. 🌿ارمیاء نام او را پرسید،🤔 👦🏻 پسرک پاسخ داد؛ من هستم. 👤بخت نصر همان کسی بود که بعدها بر چیره گشت.✅ ☝️🏻او از بازماندگان بود. 🔸 او یک بود که بیت المقدس را بعدها به ویرانی🏚 کشید و غیره... . 🌿ارمیاء با دیدن او گفت؛ ✨ خداوند به من خبر داده است که تو در آینده ای نزدیک بر قوم👥 بنی اسرائیل چیره خواهی گشت،☝️🏻 اینک به من بده که من و خانواده ام، موقع حمله تو از ⛓ و 🗡، در امان باشیم، بخت نصر نیز امان نامه ای به او داد. 🔸بخت نصر مدتی را از راه به امرار معاش پرداخت تا آنکه رفته رفته لشگری عظیم👥 برای خود فراهم کرد. ☝️🏻تا بیت المقدس را کند. 👈🏻در سرزمین بیت المقدس دوبار اتفاق افتاد. 🍃«و در کتاب آسمانی شان📔 به فرزندان اسرائیل خبر دادیدم که؛ ☝️🏻 قطعا دوبار در زمین فساد خواهیم کرد و قطعا به 😒 بسیار بزرگی برخواهید خواست. پس آنگاه که وعده تحقق نخستین آن دو فرا رسد، 👥بندگانی از خود را که سخت نیرومند💪🏻 هستند بر شما می گماریم تا میان خانه هایتان برای و شما به جستجو درآیند و این تهدید تحقق یافتنی است.»🍃 ادامه دارد ..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وهشتم 🔻 #بنی_اسرائیل_پیامبر_خود_را_به_زنجیر_کشیدند 🔹در پایان
📘  📖 📝 🔻 🔹بعد از این ماجرا، روزی قوم بنی اسرائیل 👥چون به سمت نگاه کردند، ناگهان دیدند👀 ‌ 🌫از زمین برخاسته و به حدی بالا رفته که جلو نور خورشید☀️ را گرفته است و زمین را در 🌑 فرو برده است. ⬅️طولی نکشید که غبار شکافته شد و 💪🏻که فرماندهی لشکری عظیم را برعهده داشت، در حالی که چون رعد می غرید و به سمت شهر🏘 حرکت می کرد، پدیدار گشت. 🔸این فرمانده جسور کسی نیست جز☝️🏻 ‌ که از بابل به قصد حمله⚔ به بنی اسرائیل حرکت کرده تا آنان را به هلاکت برساند ☝️🏻و او ‌☄ است که خدا فرستاده است و هیچ کس را یارای مقابله با او نیست❌، و در این حال قوم به جهل و عناد خود پی بردند و از یکدیگر پرسیدند؛ 👥آیا این همان است که ارمیاء ما را از آن می ترساند؟😧 ☝️🏻اگر همان باشد، و و ما را فرا گرفته است.😔 🔹و با آمدن بخت نصر وعده پروردگار تحقق یافت✔️. که در میان آن قوم انجام شد، ▪️ یکی مخالفت😒 با احکام تورات و ‌ بود ▪️و دیگری و نقشه قتل عیسی بن مریم که نتیجه ای نبخشید❌ و همان ستم هایی بود که توسط بخت نصر بر آنها روا شد.✅ 🔸بخت نصر به آنان که بر عاقبت خود چاره ای بیندیشند🤔، با جسارت تمام به شهر حلمه کرد و هرچه بر سر راه بود ویران🏚 کرد و سپس با سپاهیانش راهی شد. 🔹در مسیر راهش به تلی از رسید. که از میانش جوشان فَوران می کرد.😟 👈🏻 وقتی علت را پرسید🤨 👥گفتند؛ این یحیی بن زکریا است که توسط بنی اسرائیل به ناحق ریخته شد.😔 👤 بخت نصر یاد کرد✋🏻 آنقدر مردم را بکشد🗡 تا آن خون از جهش بایستد. 🔻(میان شهادت یحیی و ظهور بخت نصر فاصله افتاد). 🔸او را شکست و عبادت در آنجا را تعطیل کرد.🚫 ⬅️سپس به هر شهری که می رسید همه را به هیچ سؤال و جوابی ⚔ و گردن می زد او به و مردم پرداخت و 🌊 در شهر جاری ساخت. 🌊نهری از خون توسط او در شهر ایجاد شد. حتی به 🐎 نیز رحم نمی کرد.❌ 🔹آخرین نفری را که کشت یک از بنی اسرائیل بود. 💰 مردم را به تاراج بُرد و در اندک مدتی شهر را با یکسان و به تلی از آوار تبدیل نمود. 🔹حتی او در بابل 🕳 حفر نمود و ارمیای پیامبر را به همراه ماده شیری🦁 درون آن چاه انداخت. ☝️🏻 اما ماده شیر به اذن پروردگار از کف چاه می خورد و ارمیای پیامبر از شیر 🥛آن حیوان تغذیه می کرد. ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌