eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_هیجدهم 🔻 #پادشاه_زمان 🔸در زمان نبوت ادریس، #پادشاهی_ستمگر بنام ( #یب
📘 📖 📝 🔻 🔹...... ولی آن مردم و 🤴 به دستور ادریس و از دستورات ❤️ خداوند و ادریس کردند. 🔸به همین خاطر از خدا خواست تا شهر را و همینطور از خداوند درخواست کرد تا وقتی که به آن شهر باز می گردد، را . ❤️ به ادریس فرمود؛↘️ ✨در این صورت آن شهر می‌شود و انسانهای زیادی می‌شوند.✨ ▪️ امّا ادریس به این عذاب بود.‼️ 🔹آنگاه با از یارانش به پناه بردند. 🍱 آنها به تأمین می شد.✔️ ☝🏻 تا اینکه شهر بر اثر گشت و 🤴و 👸 نیز از بین رفتند. 🔸 بود که بارانی🌧 نباریده بود، کم کم حالت و پشیمانی 😢درمردم ظاهر شد✔️ ↩️ و به روی آوردند و گذاشتند.🙇‍♂️🙇‍♀️ و به دعا و نیایش پرداختند.🤲🏻✨ ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نوزدهم 🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام 🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به
📘 📝 🔻 ..... ❤️ به ادریس 💫 فرستاد که مردم کرده اند، من پروردگار آسمانها بر آنها رحمت آورده و از در می‌گذرم، 🔹اما توقف به رضایت تو است. ☝🏻 هنوز راضی به نبود.‼️ 🔸 خداوند را که توسط فرشته ای💫 به غار برده می شد . 🔹ادریس بی‌غذا ماند تا اینکه از شدت لب به گشود و گفت؛ 🤲🏻 پروردگارا قبل از اینکه بمیرم روزیم را قطع می کنی؟⁉️ ✨ فرمود؛ تو فقط سه روز ماندی و اینگونه و پریشانی،🤨 پس چگونه به فکر مردمت نیستی که است دچار شده اند‼️‼️ من از تو ولی تو آنها را پس از غار بیرون بیا و مانند آنان به دنبال خود باش.👌🏻 🔸ادریس با حالتی 😥 وارد شهر شد. از دور خانه‌ای🏠 را دید👀 که از آن دودی بلند بود. 🚶‍♂️ به طرف خانه🏠 رفت و 👵🏻 را دید که مشغول دو قرص نان است. 🔹 از پیرزن خواست تا قرص نانی🍞 به او بدهد. ☝🏻 اما پیرزن در جوابش گفت: 👵🏻: بنده خدا، برای ما چیزی نگذاشته است و هر آنچه را که داشتیم . به شهر دیگری و روزی خود را از آنها بخواه. 🔸ادریس دوباره کرد، 👵🏻پیرزن گفت؛ یکی از این دو نان🍞 برای می باشد و دیگری هم قسمت خود من است، 🔹 با اصرار زیاد ادریس، پیرزن را به ادریس بخشید. 🔸 با دیدن این وضع از و اضطراب .⚰️ 👵🏻 پیرزن را دانست😠 🔹ادریس که ناراحتی زیاد پیرزن را دید، گفت؛ ✨ناراحت نباش، من به ، فرزندت را زنده خواهم کرد✨ و همین کار را هم کرد.✔️ 🔸 وقتی آن پسر شد. 👵🏻پیرزن و 🧑🏻فرزندش به ادریس و در شهر فریاد زدند🗣️ که ،📢 🔹 همه مردم نزد او آمدند و از او خواستند تا دعا کند🤲🏻 از آنها دور شود، ☝🏻 ادریس گفت در صورتی این کار انجام می شود که همه شما به همراه پادشاه با پاهای برهنه👣 در برابرم حاضر شوید. 🔸 🤴از این فرمان ادریس 😤😡 و را به دنبال ادریس فرستاد تا او را به نزدش بیاورند🔗 🔹 ادریس از پادشاه شد😡 و تمام بیست نفر را کرد.😳 🔸 پادشاه🤴 دیگر را نزد ادریس فرستاد، آنها چون بدنهای_بی‌جان آن بیست نفر را دیدند😳، رو به ادریس کردند😠 و گفتند ما را با دعایت کردی و حال که برگشته ای هم این رفتار تو است😒‼️ بگو چرا اینگونه رفتار می کنی⁉️😠 🔹 بی اعتنا به آنها دستور خود را کرد، پادشاه به همراه تسلیم شدند🙌🏻 و در برابر ادریس به افتادند، ⏳چیزی نگذشت که تمام زمین 🌍را فرا گرفت و تمام زمین و مردم را سیراب کرد. ✔️ 🌺 به خاطر ↘️ و به قدرت خداوند بود ☝🏻 تا مردم بار دیگر به مخالفت با او بر نخیزند و دیگر اینکه ، و ، 😡☝🏻 عمل می کنند. حتی (پیامبران) در مرتبه‌ای بالاتر از خداوند قرار دارد ☝🏻 که بردباری💚 و صبر💙 و مهربانی💕 بی انتها و است.🌹✨ ادامه دارد....‌ _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_یکم 🔻 #حکایتی_از_حضرت_عزرائیل 🔹نقل شده که از #عزرائیل پرسیدند
📘 📖 📝 🔻 🔹وقتی بر قوم عاد ماند و دعوت او در قومش کارساز نیفتاد، ♥️ خداوند به مدت آن قوم را دچار نمود. بارانی🌧 نبارید ☁️و و همه جا را فرا گرفت🏜️. 🔸در آن هنگام شغل هود 👨‍🌾 بود. 👥 مردم به خانه هود آمدند و از همسر او خواستند تا از هود بخواهد برای آنها دعا کند،🤲🏻 🧕🏻 همسر هود گفت؛ اگر دعای او می شد برای خودش دعا می کرد. 😟برای اینکه زمین هایش یک قطره آب است.💧 👥مردم عاد از خانه🏠 هود بیرون آمدند و به جستجوی هود🧐 پرداختند، وقتی او را یافتند از او خواستند تا در حق شان کند.🤲🏻 🍃 هود دست به دعا برداشت و برای قوم عاد ✔️ و از قوم عاد خواست که کنند.👌🏻 ↩️هنگامی که از پیش هود برمی گشتند شروع به باریدن کرد.🌧 👥 مردم عاد دوباره نزد هود بازگشتند و از او راجع به 🧕🏻 سؤال کردند،🤔 🍃هود پاسخ داد، ♥️ خداوند هیچ مؤمنی را خلق نمی‌کند،☝🏻 اینکه دشمنی را برای او در کنارش قرار دهد و این زن، من است. 🔹پس از دعای هود تمام سرزمین ها دوباره سرسبز شد.🍃 👱‍♂« » همان فرزند « عوص» و ، دارای دو پسر به نام های و بود.✔️ 🔸 بعد از مرگ عاد آن دو به و روی آوردند و برای خود کاخ هایی بزرگ ساختند. 🔹همانطور که در صفحات قبل گفته شد بنایی با انواع و ، ساخت و مأموران او برای ساختن یکی از کاخهای او مشغول جمع آوری بودند و در جایی دیگر نقل کرده اند که طول کشید تا کار ساخت قصر تمام شد.✔️ 🔸 قصری با هزار قصر دیگر و ، و نام قصر همان [ ] بود 🔸هنگامی که سالها از دعوت هود میگذشت، آن قوم هنوز هم می کردند، و اعمال زشتی را مرتکب می‌شدند.🤦🏻‍♂️ 🔹 که دوباره به دعای هود سرسبزی🍃 زمین🌎 را فرا گرفت، بازهم به خدا و به کفر گرویدند😟 و باز خداوند بار دیگر یاران رحمت خود را از آنان داشت، آن قوم دست بر دعا برداشتند🤲🏻 و از خدا باران خواستند🌧، تا اینکه مخالفین هود در آسمان، ابر سیاهی را دیدند که آسمان نیلگون را تاریک ساخت،🌑 قوم چشمها👀 را به ابر دوختند و برای دیدار آن شتافتند زیرا مدتی بود که نباریده بود و گفتند؛ 👥این ابری که در است بزودی برای ما می آورد.🌧😃 🔸 اما هود به آنها گفت؛ 🍃این سیاهی که در آسمان می بینید، ابر رحمت نیست،❌ ☝🏻 است، این همان عذابی است که در ارسال آن عجله می کردید. بادی است که و به همراه دارد.✔️ ↩️چیزی نگذشت که 🌪 وزیدن گرفت، آن باد روز بر قوم عاد می وزید،😲 🔹 و قوم دیدند که و و آنان از زمین بلند و به مکانهای دور دست پرتاپ می شود بادی که 🌳 را از جا می کند و مردم را چون به این طرف و آن طرف پرتاب می کرد. آن هفت روز را [ ] می نامند.✔️ 🔸 در مدت یک هفته، ماه به وسیله برج زحل و مریخ در نحوست به سر می برد. به این تندباد و طوفان هم می گویند که از زمین🌏 بیرون می آید و این باد نشانه 😨 می باشد و این باد تا به حال بر هیچ قومی جز نوزیده است.✔️ ↩️ این باد 💫به طرف قوم عاد هدایت می شد. به بادی که قوم عاد را نابود کرد [ ] نیز می گویند. ✔️ 👨‍👩‍👧‍👦مردم از ترس و با 😱 و به سرعت به خانه ها🏠 پناه بردند. این قوم عذاب زده فکر می کردند که بدین وسیله می توانند جان خود را کنند ولی این بلایی عمومی و بود. 🔹سرانجام قوم به خاک هلاکت افتادند، و آثارشان بکلی متلاشی و از صفحه تاریخ برچیده شد. ✨ نیز در اوصاف این عذاب می فرماید؛ 🌪 وحشتناک و سردی را در یک مستمر بر آنان نازل کردیم که مردم را همانند تنه های نخل کرد و به هر طرف پرتاپ می کرد.✔️ 💢✨« خدای تو هیچ قوم و اهل دیاری را در صورتی که مُطیع و نیکوکار باشند به ظلم، نمی‌کند».✋🏻✨ ↩️تنها هود و همراهانش در این طوفان، از گزند به دور ماندند و در تمام هفت شبانه روز به هود پناه بردند و از گزند باد در امان ماندند.✔️
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وسی‌وششم 🔻 #حضرت_الیاس_علیه‌السلام .......⬅️ در همسایگی قصر پادشاه
📘 📖 📝 🔻 ♥️خداوند از الیاس پیامبر خواست تا از او 🙏🏻 کند، 🍃الیاس از خداوند خواست تا به پدران و ملحق شود✅. ☝️🏻 زیرا که از 😒و 😏قومش خسته شده بود.😔😩 ♥️ : ✨ثبات و زندگی این مردم 👥 و☝🏻 اگر تو نباشی، بودن آنها هیچ سودی نخواهد داشت❌. ↩️ آنگاه از پروردگار خواست تا بر مردمش 💧 نبارد.❌ 🔸 شروع شد و آنقدر و بر مردم فشار آورد تا در نهایت 🙌🏻خواسته‌های پیامبر شدند.✅ 👈🏻 آنگاه به اتفاق الیسع به میان قوم 👥خود بازگشت و نزد پادشاه 🤴🏻رفت و به او گفت⬇️ 🍃«گمراه شدن مردم توسط تو☝️🏻 باعث این و گردید.»🍃 🌌تاریکی شب همه جا فرا گرفت. 🔸 ؛ 🍃نگاه کن👀 ببین در آسمان ؟ 👤 ؛ ابرایی ☁️ می‌بینم که به ما نزدیک می شود. 🍃 ؛ به مردم 😍که باران ⛈ رحمت الهی در شرف باریدن است. 👈🏻 و به آنها که اموال خویش را از خطر غرق‌شدن حفظ کنند. ✅ ⏳مدتی گذشت و به اذن پروردگار زمین بار دیگر سرسبز🌳 شد و مردم از تنگدستی😩 و رنج .😌 ☝️🏻اما بار دیگر مردم ناسپاس😒 مجددا به و روی آوردند. 🤦🏻‍♂️ ⬅️ تا جایی که خداوند پادشاهی🤴🏻 از پادشاه قبلی را بر آنان . *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻در این میان 👸🏻 چون دید که الیاس مردم را به 📿 دعوت میکند، 👈🏻 لذا تا از پیروی الیاس کند و به مخالفت با او ⚔ کند. 🤴🏻پادشاه نیز چنین کرد و به تحریک همسرش از پیروی الیاس دست کشید و او را کرد و در صدد 🗡 آن حضرت برآمد. 🌿الیاس نیز به ⛰و 🏜گریخت. ☝️🏻 چون دیدکه دیگر ✖️در میان مردم باقی بماند لذا او السیع را و خود قرار داد☑️ ⬅️و که در حوزه مأموریت او بود و خود در جامه‌ای از نور به سوی آسمان پر کشید🕊 ♦️او از نظرها غایب شد ✅ و ☝️🏻تا زمان↙️ ❤️☀️ ظهور حضرت حجت بن الحسن‌العسکری.❤️ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📝 ١ 🤲🏻 براي تعجيل فَرَج حضرت وليّ عصر ارواحنا فداه اي بزرگ بر عهده و اطهارعليهم السلام است ✔️ ☝🏻كه مي بايست اين سنّت پسنديده بين ايشان به صورت گسترده اي رواج يابد ، و همگان به اين برنامه مهم ديني ّ توجه كامل داشته باشند✅ و 🔻يكديگر را به آن سازند ،✔️ و 🔻نجات دنيا و آخرت خود را در آن ببينند✔️ 🔶بسيار اتّفاق افتاده كه مردم با كمبود باران مواجه شده اند ، و براثر آن به و و دچار گرديده اند ، و خسارتهاي سنگيني به آنان رسيده است ، 😣 امّا ☝️🏻 پس از به درگاه خداوند 🤲🏻، باران سودمندي برايشان باريده 🌧، و رحمت الهي برمردم فرو ريخته ،😍 و طراوت و شادابي همه جا را فرا گرفته است🍃🌸 🔷در احاديث تأكيد شده كه ؛ 👈🏻 امور طبيعي و مادّي نيست❌ ☝🏻 علّت اصلي بعضي از است🤦🏻‍♂️ 💢 به خصوص گناهاني كه در مقابله با ⬅️ و ⬅️ و ⬅️ و ، صورت مي گيرد. 🔸خداوند اين كمبودها و فشارها را پيش مي آورد تا ↪️ 👈🏻مردم از خواب غفلت ✨ و 👈🏻 كامل دست غيب و قادر متعال را لمس كنند ،✨ و 👈🏻با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع ✨ و 👈🏻از گناهان خود ✨ و 👈🏻به عجز و درماندگي خويش ✨✅ _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘  #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_ودوم 🔻 #عمر_ارمیای_پیامبر 🔹اولین پدری که از فرزندش کوچکتر
📘 📖 📝 🔻 🔹روزی ارمیا با دادن قرصی 🍞 به صاحب یک کشتی🛳، از او خواست تا او را از آب عبور دهد. ☝️🏻اما صاحب آن کشتی نان را داخل آب 🌊پرتاب کرد و گفت؛ 👤 تکه های نان در ما خرد می شود و فایده ای ندارد.😏 ⏳ مدتی بعد ☄نازل گشت و تمام مناطق را در برگرفت، ☑️ ☝️🏻تا جایی که آدمیان👥 برای ، یکدیگر را می خوردند 😲 ☝️🏻و تا جایی که مادران 🧕🏻فرزندان خود را می کشتند 🗡و گوشتشان را می خوردند.😣 🌿ارمیا با دیدن این وضع و بی گناه که توسط مادران انجام می شد، دست به دعا🤲🏻 برداشت و از خداوند خواست تا از درگذرد و به خاطر یک گنهکار آنها را عذاب نکند.❌ 🌸پروردگار نیز به خاطر عذاب را از آن قوم دور کرد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 👥گویند همان ارمیای پیامبر است که خداوند بر قوم بنی اسرائیل مبعوث کرد.✅ 🔹روزی چون وارد باغ🌳 خود شد، دید درخت ها سبز و سایه آنها گسترده است و 🍎 آنها نزدیک شده است. 🕊 نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند.😃 🌿 ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای 👀سبزه 🌱و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط 😊شد، آنگاه سبدی از 🍇و سبد دیگری از و مقداری 🍞به همراه برداشت. سوار بر الاغ خود شد و راه منزل🏠 خویش را در پیش گرفت. 🌿 در بازگشت خود آنچنان در به فکر فرو رفت🤔 که راهش را گم کرد چند لحظه بعد خود را در میان ویرانه ای🏚 دید که از حکایت می کرد. 🔹«ارمیا آن روز که از شهری که بام هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد ✨ و با خود می گفت چگونه خداوند اهل این ده ویرانکده را پس از مرگشان زنده می کند؟🤔 🌸 پس خداوند او را به مدت صل سال میراند. آنگاه او را برانگیخت و به او گفت؛ چقدر درنگ کردی؟🤨 🌿 گفت؛ یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم. 🌸 خداوند فرمود؛ نه❌، ☝️🏻 بلکه درنگ کردی، به و 🍞خود بنگر که طعم و رنگ آن تغییر نکرده است ❌ 👈🏻و به خود نگاه کن، که چگونه از هم متلاشی شده است. ✨این ماجرا برای آن است که ☝️🏻هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را در مورد نشانه ای برای مردم قرار دهیم. ☑️ ⬅️و به این بنگر، چگونه آنها را برداشته و به هم می دهیم. ☝️🏻پس بر آن می پوشانیم. 🔸پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده برای او آشکار شد. گفت؛ 🍃اکنون می دانم که خداوند بر هر چیزی .😊 ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌