⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نوزدهم 🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام 🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به
📘 #از_آدم_تا_خاتم
📝 #پارت_بیستم
🔻 #رضایت_ادریس_علیه_السلام
#و_بخشیدن_گناه_مردم
..... ❤️ #خداوند به ادریس #وحی💫 فرستاد که مردم #توبه کرده اند، من پروردگار آسمانها بر آنها رحمت آورده و از #گناهشان در میگذرم،
🔹اما توقف #عذاب به رضایت تو است. ☝🏻 #اما_ادریس هنوز راضی به #بخشش نبود.‼️
🔸 خداوند #غذای_ادریس_و_یارانش را که توسط فرشته ای💫 به غار برده می شد #قطع_کرد.
🔹ادریس #سه_روز بیغذا ماند تا اینکه از شدت #گرسنگی لب به #اعتراض گشود و گفت؛
🤲🏻 پروردگارا قبل از اینکه بمیرم روزیم را قطع می کنی؟⁉️
✨ #خداوند فرمود؛
تو فقط سه روز #بی_غذا ماندی و اینگونه #ناتوان و پریشانی،🤨
پس چگونه به فکر مردمت نیستی که #بیست_سال است دچار #خشکسالی شده اند‼️‼️
من از تو #خواستم ولی تو آنها را #نبخشیدی پس از غار بیرون بیا و مانند آنان به دنبال #روزی خود باش.👌🏻
🔸ادریس با حالتی #ناتوان😥 وارد شهر شد.
از دور خانهای🏠 را دید👀 که از آن دودی بلند بود.
🚶♂️ به طرف خانه🏠 رفت و #پیرزنی👵🏻 را دید که مشغول #پختن دو قرص نان است.
🔹 از پیرزن خواست تا قرص نانی🍞 به او بدهد.
☝🏻 اما پیرزن در جوابش گفت:
👵🏻: بنده خدا، #دعای_ادریس برای ما چیزی نگذاشته است و هر آنچه را که داشتیم #از_دست_دادهایم.
#برو به شهر دیگری و روزی خود را از آنها بخواه.
🔸ادریس دوباره #اصرار کرد،
👵🏻پیرزن گفت؛ یکی از این دو نان🍞 برای #پسرم می باشد و دیگری هم قسمت خود من است،
🔹 #بالاخره با اصرار زیاد ادریس، پیرزن #سهم_پسرش را به ادریس بخشید.
🔸 #فرزند_پیرزن با دیدن این وضع از #ترس و اضطراب #جان_سپرد.⚰️
👵🏻 پیرزن #ادریس را #مسئول_مرگ_پسرش دانست😠
🔹ادریس که ناراحتی زیاد پیرزن را دید، گفت؛
✨ناراحت نباش، من به #اذن_خدا، فرزندت را #دوباره زنده خواهم کرد✨ و همین کار را هم کرد.✔️
🔸 وقتی آن پسر #زنده شد.
👵🏻پیرزن و 🧑🏻فرزندش به ادریس #ایمان_آوردند و در شهر فریاد زدند🗣️ که #ادریس_بازگشته_است،📢
🔹 همه مردم نزد او آمدند و از او خواستند تا دعا کند🤲🏻 #عذاب_الهی از آنها دور شود،
☝🏻 #ولی ادریس گفت در صورتی این کار انجام می شود که همه شما به همراه پادشاه با پاهای برهنه👣 در برابرم حاضر شوید.
🔸 #پادشاه🤴از این فرمان ادریس #برآشفت😤😡 و #بیست_نفر را به دنبال ادریس فرستاد تا او را به نزدش بیاورند🔗
🔹 ادریس از #سرکشی پادشاه #عصبانی شد😡 و تمام بیست نفر را #قبض_روح کرد.😳
🔸 پادشاه🤴 #پنجاه_نفر دیگر را نزد ادریس فرستاد، آنها چون بدنهای_بیجان آن بیست نفر را دیدند😳، رو به ادریس #اعتراض کردند😠 و گفتند #بیست_سال ما را با دعایت #دچار_عذاب_الهی کردی و حال که برگشته ای هم این رفتار تو است😒‼️
بگو چرا اینگونه رفتار می کنی⁉️😠
🔹 #ادریس بی اعتنا به آنها دستور خود را #تکرار کرد، #تا_اینکه_بالاخره پادشاه به همراه #همه_مردم تسلیم شدند🙌🏻 و در برابر ادریس به #خضوع افتادند،
⏳چیزی نگذشت که #بارانی⛈ #پربرکت تمام زمین 🌍را فرا گرفت و تمام زمین و مردم را سیراب کرد. ✔️
🌺 #دعای_ادریس به خاطر ↘️
#رام_کردن و #آگاه_کردن_مردم به قدرت خداوند بود
☝🏻 تا مردم بار دیگر به مخالفت با او بر نخیزند و دیگر اینکه #پیامبران #در_راه_خدا، #دینداری و #دعوت_مردم_به_حق،
#به_شدت😡☝🏻 عمل می کنند.
حتی #خشم_آنها(پیامبران) در مرتبهای بالاتر از خداوند قرار دارد
☝🏻 #زیرا که بردباری💚 و صبر💙 و مهربانی💕 #خدا بی انتها و #بیمثال است.🌹✨
ادامه دارد....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_هشتم 🔻 #در_زمان_تبعید_حضرت_ابراهیم 🔹مدتی که ابراهیم در #بابل بو
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_نهم
🔻اسماعیل
#در_زندگی_ابراهیم_علیه_السلام
🔹ابراهیم بهفلسطین رفتو در روستای « #حبرون»کهاکنونبهشهر«قدسخلیل» معروف است #ساکن_شد.✔️
🔸 #ابراهیم در آن سرزمین #با_کمک_لوط، مردم را به خدا و توحید #دعوت_کرد، و در سایه کوشنهای او بسیاری از #مستضعفین از نظر مادی و معنوی #بینیاز_شدند و به او #ایمان_آوردند.✔️
🔹ابراهیم #پس_از_سالها_مشقت به سن پیری👴🏻 رسید و دوست داشت پسری داشته باشد،
🧕🏻همسر ابراهیم #ساره بچه دار نمیشد، در نتیجه #با_درخواست_ساره ابراهیم با #هاجر🧕🏻 ازدواج کرد.💑
↩️ #پس_از_مدتی خداوند از هاجر به ابراهیم فرزندی بنام « #اسماعیل» داد.🤱🏻
🔸 حضرت اسماعیل سه هزار و چهارصد و هجده سال بعد از هبوط آدم به دنیا آمد.✔️
چون ابراهیم بارها به خدا عرض کرده بود؛
🍃«خداوندا! فرزندپاکی به منبده🤲🏻»
#خداوند نیز به او #مژده✨ داده بود که؛
💚«فرزندی #متین و #صبور به او خواهد داد».👌🏻
🧕🏻 #ساره نیز درخواست فرزند از ابراهیم کرد تا #ثمره_عمرش باشد و چون هر دو در سن پیری بودند امیدی به فرزند نبود.🤷♂
↩️ #ولی خداوند به او عنایت کرد و با اینکه در این سن فرزنددار شدن #غیرعادی بود، دعای ابراهیم به #استجابت رسید✅
و #مژده✨ فرزندی بنام « #اسحاق» به ابراهیم و ساره داده شد.✔️
🔹ابراهیم شکر خدا را بجا آورد و گفت:
🍃🤲🏻«شکر و سپاس خداوندی را که #اسماعیل و #اسحاق را #در_سن_پیری به من عنایت فرمود، پروردگار من #شنونده و #برآورنده است.»✔️
🔸در آن سرزمین نیز #ابراهیم و #لوط مردم را به خداپرستی #دعوت_کردند
#ولی مردم به دعوت آنها پاسخ ندادند🙁 و #دچار_عذاب_الهی شدند.
👈🏻بهطوریکه شهر آنها #وارونهگردید😲
👈🏻 و #سنگهای_آسمانی بر آنها بارید😰
👈🏻و به #کیفر_اعمالزشت خود رسیدند.✔️
✨«ایناست کیفر ستمگران وناپاکان»✨
ادامه دارد....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفدهم 🔻 #موسی_در_وادی_طورسینا 🏜بیابانی که موسی در آن بود بیابان #
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهجدهم
🔻 #موسی_در_مبارزه_با_فرعون
🔷هنگامی که موسی به سوی #مصر میآمد، نزدیک شهر🏘 باز همان #مرد_دانشمند را با عدهای از مردم👥 دید،
🔸دانشمند با دیدن 👀موسی دریافت که او همان #موسی_بن_عمران است.✅
☝️🏻و چون مدتها⏳ در انتظار چنین روزی بودند همگی بر اطاعت او گردن نهادند.✔️
🔹 #بنیاسرائیل بعد از وفات #یوسف دوران سختی 😓را طی کردند و مدت #چهارصد_سال در نهایت سختی به انتظار تولد همان کودکی 👦🏻بودند که #یوسف ✨بشارت داده بود.
🔶 #فرعون_زمان_موسی از تمام فرعونهای پیشین #ستمکارتر_بود بهطوری که #دختران_بنیاسرائیل را #هتک_حرمت میکردند🤦🏻♂️ و زنان را به #خدمتکاری می بردند😔
🔹موسی #شبانه🌌 وارد مصر شد و به عنوان مهمانی ناخوانده به #منزل_مادرش🏠 پناه برد و بعد، از #هارون برادرش خواست تا او را تا قصر همراهی کند.
⬅️ #موسی و #هارون به پشت دروازه قصر رسیدند و موسی در🚪 را کوبید و از صدای کوبیدن #فرعون بر خود لرزید.😱
☝️🏻چون پرسیدند #چه_کسی در را میکوبد.؟⁉️
🍃 #موسی_گفت؛
✋🏻 من #فرستاده_پروردگار_جهانیان هستم☑️.
💫خداوند به موسی #وحی_کرد که به فرعون #وعده_دهد که اگر☝️🏻 به خداوند ایمان آورد، #عمری_طولانی به او عطا 🎁کند و #جوانیش را به او بازگرداند✔️
🤴🏻فرعون به فکر🤔 فرو رفت ولی #هامان وزیرش او را وسوسه😈 کرد.
🌃شب هنگام وقتی موسی و هارون از قصر باز می گشتند به دلیل #بارش_باران⛈ به خانه پیرزنی👵🏻🏠 پناه بردند، اما #جاسوسان آن دو را تعقیب کردند.
👈🏻وقتی آنها به منزل پیرزن #حمله_ور⚔ شدند #عصای_موسی به حرکت درآمد و به جدال با آنها پرداخت⚔️ و چند نفر از #قبطیان را کشت.
👵🏻 #پیرزن بعد از این جریان به موسی #ایمان_آورد. ✔️
🌌آن شب #فرعون🤴🏻 با اطرافیان خود #مشورت کرد که چه کنیم؟🧐 یا باید #جواب_دندانشکنی به این مرد عجیب داد یا روزگار ما را سیاه می کند.
☝️🏻حتما یک چیزی هست. و اگر ما با زور بخواهیم بر موسی غلبه کنیم #بدنام میشویم.🤦🏻♂️
🔹روز بعد #هامان ساحران را جمع کرد. #دلیل_جمعکردن_ساحران این بود که ↘️
👈🏻 « #در_شب_گذشته که موسی به نزد فرعون رفته بود برای آنها نشانهای از #قدرت_خدای_بزرگ را نشان داد و آن این بود که عصای خود را به زمین انداخت و عصا به صورت #اژدهایی_عظیم🐉 درآمد و فرعون و حاضران ترسیدند😰😱.»
🔸با آمدن ساحران، موسی و هارون نیز آمدند و مردم👥 برای تماشا👀 جمع شدند.
🤴🏻 #فرعون_گفت؛ ای موسی، روز گذشته کارهایی کردی و آنها را #نشانه_پیامبری✨ دانستی در حالی که #غلامان_من هم میتوانند این کارها را بکنند😏
☝️🏻در آن حال، #مسابقه بین آنها آغاز شد☑️، #ساحران کارهای خود را انجام دادند و عصای آنها به #مارهایی🐍 تبدیل شدند.
◀️ سپس #موسی_گفت؛
🍃 ☝️🏻حالا #قدرت_خدا را تماشا کنید.
👈🏻 وقتی عصا را انداخت، عصا به اژدهایی🐉 تبدیل، شد و همه مارها را بلعید😱
↩️ و به #اطرافیان_فرعون حمله ⚔کرد.
#موسی فورا دست✋🏻 دراز کرد و #اژدها را گرفت و #دوباره_عصا_شد.✅
🔷در این موقع #ساحران_فهمیدند_که کار موسی سحر و #جادو_نیست❌
لذا به #سجده افتادند و به خدای موسی #ایمان_آوردند و بعضی از مردم👥 نیز به خداوند بزرگ #ایمان_آوردند✅
🤴🏻فرعون با دیدن👀 این صحنه ساحران را تهدید👿 به مرگ کرد
☝️🏻ولی ساحران در جواب گفتند؛
« #باکی_نیست😏، ما روی به سوی پروردگار خود می آوریم✔️،
ما امیدواریم پروردگارمان گناهانمان را ببخشاید.🙏🏻 چرا که نخستین #ایمان_آورندگان بودیم😊.»
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیستوچهارم 🔻 #وفات_موسی_و_هارون 🔶درباره #مدت_عمر⏳ موسی و هارون و
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وبیستوپنجم
🔻 #حضرت_خضر_علیهالسلام
🔸 #خضر از شاهزادگان 👑بود.
👥عدهای او را از پیامبرانالهی میدانند.
☝️🏻او همیشه مشغول #عبادت📿 پروردگار بود.
🔸خضر #تنها_فرزندخانوادهاش_بود و پدرش تصمیم گرفت برایش زنی 🧕🏻بگیرد.
🔻 #اولین_ازدواج_او با یک دختر و
🔻 #دومین_ازدواج_او با زنی بیوه بود. ولی او #هرگز با آنها نزدیکی نمیکرد❌.
🧕🏻 #زن_دوم او شکایت خود را پیش #پدر_خضر برد و پدر خضر او را #زندانی⛓ کرد.
👈🏻چون پادشاه 🤴🏻( #پدر_خضر) خواست به #ملاقاتش برود او را در زندان نیافت 🤷🏻♂️
☝🏻 #زیرا به قدرتخداوند می توانست به هر کجا که می خواهد سفر کند.😲
🔹 #حضرت_خضر در دوران موسی نیز زندگی میکرد✅.
🔸 او مدتی را با #پادشاه_ذوالقرنین گذراند و از آب 💧 #چشمه_حیات نوشید و خود را در آن #شست_و_شوی داد.☑️
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #خضر_و_عهدشکنی_مردتاجر
🔹سالها گذشت تا اینکه #دو_مردتاجر که از شهر خضر برای سفر و تجارت به #دریای_سرخ🌊 رفته بودند، #خضر را در آنجا دیدند👀، خضر از آن دو قول گرفت که #راز محل زندگی او را برای کسی👤 #فاش_نسازند. ❌
🔸 خضر نیز #به_جبران_محبت_آنها، ابری☁️ را مأمور ساخت تا آن دو را به سرزمین شان برساند. ✅
☝️🏻 #اما یکی از آن دو نفر #عهدش 🤝را #شکست و پادشاه🤴🏻 را از محل زندگی پسرش #باخبر_کرد.☑️
↩️ از طرفی دیگر #بر_اثر_گناهانزیاد_قومخضر در آن شهر، خداوند #عذابی را بر آنها نازل کرد که #تمام_شهر🏘 نابود شد
⬅️و تنها آن مرد تاجری که #راز_خضر را نگفته بود و #همسراول خضر که #راز_زناشویی خود را برای کسی بازگو نکرده بود،❌ زنده ماندند و از آن شهر رفتند.
↩️ بعدها باهم #ازدواج💍 کردند و به خداوند #ایمان_آوردند.
☝🏻 #اما پادشاه 🤴🏻شهرشان که از موضوع اطلاع پیدا کرده بود آن دو را در دیگی از #آب_جوش سوزاند🔥 و خانه شان را بر سرشان #ویران🏚 ساخت.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐