eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نوزدهم 🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام 🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به
📘 📝 🔻 ..... ❤️ به ادریس 💫 فرستاد که مردم کرده اند، من پروردگار آسمانها بر آنها رحمت آورده و از در می‌گذرم، 🔹اما توقف به رضایت تو است. ☝🏻 هنوز راضی به نبود.‼️ 🔸 خداوند را که توسط فرشته ای💫 به غار برده می شد . 🔹ادریس بی‌غذا ماند تا اینکه از شدت لب به گشود و گفت؛ 🤲🏻 پروردگارا قبل از اینکه بمیرم روزیم را قطع می کنی؟⁉️ ✨ فرمود؛ تو فقط سه روز ماندی و اینگونه و پریشانی،🤨 پس چگونه به فکر مردمت نیستی که است دچار شده اند‼️‼️ من از تو ولی تو آنها را پس از غار بیرون بیا و مانند آنان به دنبال خود باش.👌🏻 🔸ادریس با حالتی 😥 وارد شهر شد. از دور خانه‌ای🏠 را دید👀 که از آن دودی بلند بود. 🚶‍♂️ به طرف خانه🏠 رفت و 👵🏻 را دید که مشغول دو قرص نان است. 🔹 از پیرزن خواست تا قرص نانی🍞 به او بدهد. ☝🏻 اما پیرزن در جوابش گفت: 👵🏻: بنده خدا، برای ما چیزی نگذاشته است و هر آنچه را که داشتیم . به شهر دیگری و روزی خود را از آنها بخواه. 🔸ادریس دوباره کرد، 👵🏻پیرزن گفت؛ یکی از این دو نان🍞 برای می باشد و دیگری هم قسمت خود من است، 🔹 با اصرار زیاد ادریس، پیرزن را به ادریس بخشید. 🔸 با دیدن این وضع از و اضطراب .⚰️ 👵🏻 پیرزن را دانست😠 🔹ادریس که ناراحتی زیاد پیرزن را دید، گفت؛ ✨ناراحت نباش، من به ، فرزندت را زنده خواهم کرد✨ و همین کار را هم کرد.✔️ 🔸 وقتی آن پسر شد. 👵🏻پیرزن و 🧑🏻فرزندش به ادریس و در شهر فریاد زدند🗣️ که ،📢 🔹 همه مردم نزد او آمدند و از او خواستند تا دعا کند🤲🏻 از آنها دور شود، ☝🏻 ادریس گفت در صورتی این کار انجام می شود که همه شما به همراه پادشاه با پاهای برهنه👣 در برابرم حاضر شوید. 🔸 🤴از این فرمان ادریس 😤😡 و را به دنبال ادریس فرستاد تا او را به نزدش بیاورند🔗 🔹 ادریس از پادشاه شد😡 و تمام بیست نفر را کرد.😳 🔸 پادشاه🤴 دیگر را نزد ادریس فرستاد، آنها چون بدنهای_بی‌جان آن بیست نفر را دیدند😳، رو به ادریس کردند😠 و گفتند ما را با دعایت کردی و حال که برگشته ای هم این رفتار تو است😒‼️ بگو چرا اینگونه رفتار می کنی⁉️😠 🔹 بی اعتنا به آنها دستور خود را کرد، پادشاه به همراه تسلیم شدند🙌🏻 و در برابر ادریس به افتادند، ⏳چیزی نگذشت که تمام زمین 🌍را فرا گرفت و تمام زمین و مردم را سیراب کرد. ✔️ 🌺 به خاطر ↘️ و به قدرت خداوند بود ☝🏻 تا مردم بار دیگر به مخالفت با او بر نخیزند و دیگر اینکه ، و ، 😡☝🏻 عمل می کنند. حتی (پیامبران) در مرتبه‌ای بالاتر از خداوند قرار دارد ☝🏻 که بردباری💚 و صبر💙 و مهربانی💕 بی انتها و است.🌹✨ ادامه دارد....‌ _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_هشتم 🔻 #شتر_صالح 🔹روزی #صالح رو به #قوم_ثمود فرمود؛ 🍃 من از #خ
📘 📖 📝 🔻 ........ تمام به خاطر 🐪 از او می‌ترسیدند و با دیدنش فرار می کردند. 🔹بی تردید، صالح که سالیان دراز اصرار قوم خود را بر ، و آنان را به خاطر داشت ☝🏻 آنگاه که حجت وی بر ضد بت پرستان🗿 آشکار گردد، آنان را ناراحت می سازد و از برهان صالح به می افتند😨 و آنگاه که گواه رسالت او گشت✔️ 🔻 و 🔻 مخفی آنان 👈🏻 می گردد و از دیدن او عصبانی می شوند😡، ☝🏻لذا که مردم دست به این شتر🐪 بزنند، همین نگرانی وی را ساخت قوم خود را از کشتن این حیوان برحذر دارد و از این بابت بود که صالح به آنان گفت؛ ✨«از این شتر🐪 که است استفاده کنید و به او »✋🏻.✨ 🔸 مدتها به چرا مشغول بود و به نوبه خود می نوشید بطوری که یک روز آب می نوشید و روز دیگر از صرف آب خودداری می‌نمود. 🔹جای تردید نیست، که و ، عده ای را متوجه صالح می کرد، و با مشاهده این شتر 👈🏻 ، و کردند که صالح در خود است.✔️ 🔸 ، بت‌پرستان🗿 را و که دولت آنان نابود و .😰 🔹 به آن دسته که افکارشان به سوی صالح سوق داده شده بود گفتند؛ 👥:آیا شما می دانید که صالح ⁉️ ☘️ یاران صالح می گفتند؛ آری❗️ ما به او آورده ایم. ✔️ ↩️اما با شنیدن این پاسخ، از و 🗿 کاسته نشد، ☝🏻 از روی بر خود ورزیدند و به ⬅️ و ⬅️ پیروان صالح پرداختند و گفتند؛ 👥:ما نسبت به آنچه شما ایمان آورده اید، .✔️ 🔸همانگونه که گفته شد هیبت شتر صالح🐪، شترهای آنان را رم می داد و با وجود این شتر مخالف بودند و چه بسا آنگاه که مردم احتیاج فراوان به آب💧 داشتند، شتر آب نوشیدن خود را به آنان نمی‌داد و از آب استفاده کنند و همین عمل شتر، و و آنان با صالح، آنان را ناگزیر می ساخت تا صالح را از بین ببرند✔️ ☝🏻 -متوجه_شدند، این معجزه، قلوب💕 مردم را به صالح می‌کند و مردم را به او میسازد، و که معتقدین به صالح و یاوران و .✔️ 🔹 همه این دست به دست هم داد و تا شتر🐪 را کنند و برخلاف سفارش صالح و عواقبی که از آزار و اذیت این حیوان برای آنان گفته بود، گرفتند❗️ 🔸 فکر می کردند که این حیوان و برای⏪ حکومت آنان است، ☝🏻 لذا پس از تفکر و تفحص تصمیم به حیوان گرفتند ولی از کشتن آن بر جان خود داشتند و موقعی که تصمیم قتل آن را می گرفتند، به علت 😰، از فکر خود می شدند و عقب نشینی می کردند و کسی بر👈🏻 آن عمل را نمی‌کرد. ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وپانزدهم 🔻 #حضرت_مریم_علیهاالسلام 🌺حضرت مریم، ☝️🏻 آن بانوی بزرگو
📘 📖 📝 🔻 🧕🏻مادر مریم طبق ☝️🏻 که کرده بود او را به فرستاد، و چون فهمید🤔 مریم در خدمت به بیت المقدس پذیرفته✔️ شده است، ☝️🏻بار دیگر غمهایش زدوده شد 😊 🔹و دانست که خدا او را مشمول و خاص خود قرار داده است 😍و او را بر این نعمت برگزیده است. 👈🏻لذا را در پارچه ای پیچید و به سوی بیت المقدس روان شد و او را به حرم 🕌سپرد و 🧕🏻گفت؛☝️🏻 این دختر نزد شما باشد، زیرا من نذر کردم که باشد. ⬅️آنگاه که مریم تحویل روحانیون بیت المقدس شد، و اطراف او جمع 👥شدند و در پرستاری و تکفل او به نزاع پرداختند و هر یک می خواستند☝️🏻 را زیر نظر داشته باشند و او را به عهده بگیرند، 👈🏻زیرا دختر پیشوای آنها بود و در زمان حیات در بین خادمین بیت المقدس، و 😌داشت، از این رو همگی می خواستند که این افتخار نصیب آنها گردد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻   🔸در میان زکریا نسبت به مریم مهربان تر 😊بود و به نگهداری او داشت. ✨او می گفت؛✋🏻 من او هستم، این دختر را به من بدهید و مرا مخصوص توجه به او قرار دهید،☑️ ☝️🏻زیرا من از جهت به او نزدیکتر و بیشتر مورد اعتمادم. 👥مشاجره بالا گرفت و هر یک برای مقصود خود دلیلی📜 بیان می کرد، و با می خواستند را خود به عهده بگیرند✅ ❌ هیچکدام حاضر نشدند که این نصیب شخص دیگری شود و را به او بسپارند،😒 زیرا هر کدام امیدوار بودند که بدینوسیله به پروردگار خود جویند🤲🏻. ⬅️بالاخره همگی 👥تصمیم به گرفتند و در کنار نهری جمع شدند و ✍🏻خود را در آب انداختند، تا قلم هر کس بالا آمد از آن او باشد. ☝️🏻پس از لحظاتی⏳ قلمها زیر آب رفت و تنها 🖋 بود که روی آب 🌊آمد، لذا تسلیم رأی او شدند و مریم را به او سپردند. 🔸 از آن پس مریم تحت سرپرستی و کفالت درآمد و زکریا تربیت او را به عهده گرفت.✅ 🌿زکریا تصمیم گرفت به 🤲🏻 این کار وسایل آسایش و رفاه مریم را به بهترین وجه فراهم سازد. ♥️ عشق و علاقه زکریا به مریم، او را وا داشت تا مریم را دور از نگهدارد. ☝️🏻لذا اطاق بلندی در بنا کرد که راهی به آن جز بوسیله نردبان نبود.❌ 🍃زکریا شخصاً به بررسی و کفالت امور مریم پرداخت✔️. او مرتب به 🏠 و عبادت 🤲🏻مریم سر می زد تا از حال وی آگاه گردد و او را فراهم سازد. ☝️🏻هرگاه که زکریا به نزد مریم می رفت، او را در حال 🤲🏻 می دید و همیشه غذایی🍲 آماده که در برابرش ظاهر می گشت، 🌿گفت؛ ای مریم این از کجا آمده است؟🤔 ✨ او پاسخ گفت: ☝️🏻این از جانب که خدا به هرکس بخواهد بی شماری روزی می دهد.😊 🌸مریم نیز از مردم کناره گرفت و در مکانی گزید و پوششی برای خود برگزید☝️🏻 تا از دید مردم دور باشد و در برابر آنان پرده ای بر خود گرفت☑️. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وبیست_وششم 🔻 #معجزات_عیسی_علیه_السلام 👥مردم از عیسی #معجزه_ای خو
📘 📖 📝 🔻 🔹عیسی به منظور خود🤔 به سوی بیت المقدس حرکت کرد و روز را برگزید تا ☝️🏻در اجتماعشان دعوت خود را اعلام📢 کند. 🔸او دعوت خود را بر مهاجرینی که از نقاط دور و نزدیک آمده بودند عرضه کرد. 📜 و عیسی در دل ❤️آنها نفوذ کرد و در پی آن عده بیشتری دعوت او را پذیرفتند.✅ ☝️🏻این حادثه 😡 یهود را برانگیخت و به فکر فرو رفتند که چگونه از دعوت های عیسی رهایی یابند. ولی آنان ❌، زیرا خداوند بالاتر از هر مکر و حیله ای است.😊 🔹عیسی برای دعوت بیشتر مردم👤به دین خدا به راه افتاد و در شهر و روستاها خود را به مردم اعلام📢 کرد. 👈🏻 در این سفر تبلیغی نیز به همراه عیسی بودند. ⬅️عیسی و یارانش مدتی در یک دهکده 🏘اقامت می کردند و سپس عازم روستای دیگری می شدند و☝️🏻 با کمی درنگ مجددا برای حرکت به محل دیگری اسباب سفر خود را مهیا می ساختند و بدین طریق را ابلاغ می کردند. 🔸یکروز آنان در انتهای مسیر به 🏜رسیدند که در آن اثری از آب و آبادی دیده نمی شد.☝️🏻 و اگرچه به رسالت عیسی و نبوت وی ایمان آورده🤲🏻 بودند، ولی همیشه محتاج و یقین بودند.☑️ ☝️🏻به ناچار در آن بیابان خشک و بی آب و علف به عیسی گفتند؛ 👥آیا خدایت قدرت دارد از برای ما بفرستد؟🤔 ✨عیسی از تعجب😲 کرده و به آنها گفت؛ ☝️🏻اگر ایمان دارید و از پیشنهاد اینگونه معجزات اجتناب کنید تا سبب فساد شما نگردد.❌ ☝️🏻مگر معجزاتی را که خدا به دست من اجرا کرد و در آنها را بینا 👀ساخت، پیسی زده را عافیت بخشید و مردگان را زنده کرد، ندیدید؟!🤨 👥حواریون چون دیدند که عیسی ناراحت 😔گشته است خواستند را آرام ساخته و غصب او را فرو نشانند به او گفتند؛ ✋🏻 ما در ایمان خود صادق هستیم و در رسالت تو 😊، اگر ما درخواست 🍎 کرده ایم فقط به خاطر این است می خواهیم از غذای بهشتی استفاده کنیم، چون بر ما فشار آورده و غذایی نداریم که جان ما را حفظ کند.😔 🔸آنگاه عیسی چون و یاران خود را دید، ☝️🏻دریافت که آنها به فکر و عناد نیستند❌ و شک و تردید آنان را وادار به این درخواست نکرده است 👈🏻لذا خداوند را خواند🤲🏻 و عرضه داشت؛ ✨«بارخدایا! ای مالک ملک و گرداننده آسمانها و زمین 🌏و ای مدبر امور خلق و متوالی اعمال بندگان، از آسمان برای ما بفرست 🙏🏻که روز نزول آن برای اول و آخر ما و ای از جانب تو باشد و از آن به ما روزی عطا فرما که تو بهترین روزی دهندگانی!»😍 🌸خداوند به عیسی وحی فرستاد؛ ☝️🏻من چنین مائده ای را بر شما ✔️، 🔻ولی باید متوجه باشید که مسئولیت شما بعد از نزول این مائده بسیار خواهد بود، ☝️🏻اگر پس از مشاهده چنین هرکس از شما به راه رود👿، او را آنچان کنم که هیچ کس را آن گونه عذاب نکرده باشم. 🌸خداوند طبق وعده ای که داده بود سفره ای از آسمان🍎 برایشان فرستاد که و به همه جاری گشت.😍 ✨ عیسی با مشاهده انعام پروردگار از روند این آزمون برآشفت و ترسید😰 که به کشیده شوند 👈🏻لذا از خدا خواست تا این غذا برای آنان باشد و یارانش را هدایت نماید.☑️ ⏪سپس به یاران خود گفت؛ این را که خدا فرستاده بخورید و سپاس او را بجای آورید🤲🏻 تا فضل و کرمش بر شما افزایش یابد. 👥یاران عیسی هرچه خواستند از 🍎 خوردند و خرسند 😃گشتند و بر ایمانشان افزوده شد. ☝️🏻پس از این جمعیت کثیری از مردم به دین عیسی ایمان آوردند. 🔹در میان آن مائده آسمانی چند قرص 🍞و چند 🐠 بود و چون مائده در روز نازل شد، مسیحیان☝️🏻 آن روز را نامیدند و دردعای حضرت مسیح نیز آمده؛ ✨« موجب عید برای ما شود».✨ ⬅️یعنی: ما را به و و نخست مان باز گرداند که☝️🏻 براساس توصیه و ایمان است. 📜روایت شده: پس از چند بار ، خداوند به حضرت عیسی وحی فرستاد؛ 🌿«مائده را برای قرار بده، نه ثروتمندان»🌿 ✨حضرت نیز چنین کرد، به شک و تردید🤨 افتادند و مردم را نیز به انداختند که مائده معجزه بوده است یا نه. 🌸خداوند از مردان آنها را به صورت 🐷، مسخ نمود که حرکت می کردند و کثافات را می خورند😖. 👥 بستگان آنها گریه کردند😭 و دست به دامن حضرت شدند، ولی آنها بعد از به هلاکت رسیدند. ادامه دارد .... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
✨﷽✨ 💥 🔷 یڪ پدر پیر 👴🏻بہ پسرش👱🏻‍♂: 💢 هیچ دستی✋🏻 در هیچ جای این دنیا🌍 و 😢 را با دستان خود ✴️👥 💢 استخوانی ندارد✋🏻 ولی اینقدر 💪🏻هست ڪہ بتواند بہ راحتی قلبی را 💔 ✴️☝️🏻 ❗️ 💢بہ ڪسانی👥 ڪہ حرف میزنند اعتنا_باش😌 آنها 👥 جایشان همانجاست دقیقا 😏 ✴️ ✔️ 💢گاهی خداوند از تو ڪسی 👤یا چیزی را از تو ☝️🏻 بہ برگشتنش 🚫 😔 ✴️ خداوند وجود دارد،پس را قبول ڪن✔️ 🔹عمر من 0⃣8⃣ سالہ ولی مثل 8⃣ ⌛️ گذشت و دارہ بہ پایان میرسہ تو این دقیقہ‌های ڪم⏰،ڪسی👤 را از دست خودت ❌ 💢 بہ ☝️🏻 هست ✔️✋🏻نہ بہ . اگر صدای بلند🗣 بود سگ🐕 سرور 👑 مردان بود😐 💢قبل از اینڪہ سرت را 👆🏻 ببری و را بہ پیش ☑️نظری بہ 👇🏻 بینداز و را .🤲🏻🌸 ✴️🦋            👈🏻 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌