eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونود_وسوم 🔻 #حضرت_ایوب_علیه_السلام 🔹ایوب پیامبر، مردی از اهل #روم ب
📘 📖 📝 🔻 🔹 پیامبری بود که فرشتگان‌الهی بوجود او می بالیدند😌. ☝🏻زیرا او بنده‌ای ، و بود.✔️ 🔸 بین فرشتگان، در مورد خلق و عبادت و معصیت بحث و گفتگو در جریان بود. ☝️🏻 ؛ 💫امروز در روی زمین🌏بهتر از یافت نمی شود.✖️ ⏪او ✔️ و ⏪ است.✔️ ⏪او در اموال💰خود، سهمی برای سائل و محروم معلوم کرده است✔️ و ⏪روزگارش به عبادت و سپاس🤲🏻 نعمتهای بیکران خدا میگذرد. ✔️ ✨ و او برای ثروتمندان و توانگران روی زمین حجت است. 👌🏻 ↩️ سپس فرشتگان دیگر نیز گفتار او را تأیید نمودند.✅ 🔸ایوب در زمان خود از نظر زندگی مادّی یکی از ثروتمندان💰 عصر خود بوده است. و چون  و دید 👀دامنه ثروت و بساط نعمت ایوب بسیار گسترده است ولی غنا و ثروت و وفور نعمت او را به کفران نکشانده است❌ سخت بر او گران آمد👿 و متأثر و نگران شد، چون تمام سعی او در و وسوسه مؤمنان است و ایوب همیشه به و 🤲🏻 پروردگار خویش مشغول است. 👈🏻 به زیردستان ✖️ ⬅️ و به معنای واقعی خادم گرسنگان و برهنگان و اسیران ⛓و حاجتمندان است✔️ ↩️ و بعلاوه به نشر علم و معرفت📚 در بین مردم همّت می‌گمارد و آنان را از بند جهل رها میسازد✔️ و 👈🏻ستمکاران را از عمل خود باز میدارد، ☝️🏻 لذا تا او را گمراه و اغواء سازد. 😈 خود را به ایوب نزدیک کند و او را گمراه و دچار وسوسه نماید و دنیا و زیبائیهای آن را برای او جلوه دهد و از عبادت🤲🏻 و امور خیر بازش دارد. ☝🏻 زود دریافت که اگرچه ایوب در ناز و نعمت غوطه ور است، لیکن غنا و ثروت او را به خوشگذرانی وا نداشته❌ 🔄و دائما زبان به شکر و سپاس🤲🏻 پروردگار می‌گشاید و نسبت به همه مردم 👥مخصوصا ، و مهربان است😊 و از ایشان با روی گشاده استقبال میکند. 🔸سخنان بیهوده در گوش و همچنین هوی و هوس در قلب❤️ ایوب راهی ندارد❌ و او می‌باشد که تسلط شیطان را نمی‌پذیرد. 😈ابلیس از آنچه دید بود و و ناچار به سوی خدا بازگشت و گفت؛ ✋🏻بارخدایا! ایوب همان بنده ات که تو را و می نماید و قلبش❤️ به تو می‌طپد و زبانش به 📿 تو باز است، از روی اخلاص و ، این کارها را انجام نمیدهد، ✖️ ☝️🏻 تو را فقط و 💰 فراوان و فرزندان زیادی که به او عنایت کرده ای، پرستش و عبادت میکند و به این امید آرزو است که مال و مقام او را حفظ کنی و آنها را برکت بخشی و در حقیقت عبادتش بهای نعمتهایی است که به او عطا کرده‌ای.😑 ☝️🏻آیا هزاران گوسفند🐑 و شتر 🐫و صدها اسب🐎 و گاو🐄 و کشتزارهای خرم و با صفا و زمین های پهناور و پسران👦🏻 و دختران👧🏻 زیاد شکر و سپاس تو را نمی‌طلبد؟ ⁉️ 😈و آیا 👈🏻زوال و تباهی این همه ثروت و نعمت نیست که او را . 🔸پس عبادت ایوب از روی خلوص نیست.❌ این ثروت زیاد که در اختیار دارد را از او بگیر✔️ ↩️ و او را از این نعمت فراوان ، ✔️ ☝️🏻آنگاه می بینی که زبان او از ذکر تو خاموش و قلب❤️ وی از فرمانت گریزان می گردد.😏 ادامه دارد…… _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_یازدهم 🔻 #حضرت_یحیی_علیه_السلام 🌺با عنایت از خداوند جهان       
📘 📖 📝 🔻 🔹هنگامی که رهبانان و مسافران را در لباس ها و شب کلاه های بلند و پشمینه می دید👀 و هنگامی که می دید چگونه از سینه خود ⛓را عبور داده و به ستون های مسجد بسته اند. ⬅️از مادرش 🧕🏻خواست تا برای او نیز جامه ای مثل آنان تهیه کند ☝️🏻تا به برود و همراه عابدان به و بپردازد. 🔸 زکریا با خواسته او . 👈🏻زیرا که او هنوز 👦🏻 بود. 🔹 اما یحیی از پدرش پرسید؛ ☝️🏻آیا کوچکتر از من از این دنیا چشم فرو نبسته اند؟🤨 ✨زکریا و 😍فرزندش را دید، از همسرش خواست تا برای او لباسی تهیه کند.☑️ ⏳مدتی از رفتن یحیی به بیت المقدس می گذشت.☝️🏻 تا آنکه از شدت 🤲🏻 و به استخوان پاره ای تبدیل شد. ✨یحیی چنان و 😍 عبادت شده بود که از شدت عبادت و اندامش🤕 نحیف گشته بود، پوست صورتش به استخوان چسبیده و عضلاتش تحلیل رفته بود.😓 ⬅️در آن لحظه یحیی از وضع خود به خداوند زاری 😩نمود. 🌸 خداوند خطاب به او فرمود؛ ✋🏻 به عزتم سوگند اگر می دانستی که 🔥چه سوزشی دارد به جای ، لباسی از آهن به تن می کردی. ☝️🏻 بعد از این گفته پروردگار، یحیی آن قدر گریست😭 تا گونه هایش گردید. 🔹وقتی خبر این اتفاق به گوش زکریا رسید، سراسیمه 😟نزد پسرش حاضر شد و گفت؛ 🌿 ای فرزندم چرا با خود چنین می کنی😕، من از خدا خواستم تا تو را قرار دهد. 🍃یحیی گفت؛☝️🏻 آیا شما بارها به من نگفتید که میان 🏞 و 🔥گذرگاهی است که فقط گریه کنندگان😭 از ترس خدا، قادر به عبور از آن خواهند بود؟ 🔸یحیی با برخورداری از 📚، مسائل تورات را مورد بررسی و دقت🧐 قرار می داد و مشکلات آن را حل می نمود و☝️🏻 بر اصول و فروع آن مسلط شد.✅ 🔹او برای مردم شده بود که در اجرای ، شجاع💪🏻 و در مخالفت با باطل است و در راه خدا از سرزنش😏 نکوهش کنندگان و از قدرت خودسران ستمگر ترسی به خود راه نمی دهد.❌ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وپانزدهم 🔻 #حضرت_مریم_علیهاالسلام 🌺حضرت مریم، ☝️🏻 آن بانوی بزرگو
📘 📖 📝 🔻 🧕🏻مادر مریم طبق ☝️🏻 که کرده بود او را به فرستاد، و چون فهمید🤔 مریم در خدمت به بیت المقدس پذیرفته✔️ شده است، ☝️🏻بار دیگر غمهایش زدوده شد 😊 🔹و دانست که خدا او را مشمول و خاص خود قرار داده است 😍و او را بر این نعمت برگزیده است. 👈🏻لذا را در پارچه ای پیچید و به سوی بیت المقدس روان شد و او را به حرم 🕌سپرد و 🧕🏻گفت؛☝️🏻 این دختر نزد شما باشد، زیرا من نذر کردم که باشد. ⬅️آنگاه که مریم تحویل روحانیون بیت المقدس شد، و اطراف او جمع 👥شدند و در پرستاری و تکفل او به نزاع پرداختند و هر یک می خواستند☝️🏻 را زیر نظر داشته باشند و او را به عهده بگیرند، 👈🏻زیرا دختر پیشوای آنها بود و در زمان حیات در بین خادمین بیت المقدس، و 😌داشت، از این رو همگی می خواستند که این افتخار نصیب آنها گردد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻   🔸در میان زکریا نسبت به مریم مهربان تر 😊بود و به نگهداری او داشت. ✨او می گفت؛✋🏻 من او هستم، این دختر را به من بدهید و مرا مخصوص توجه به او قرار دهید،☑️ ☝️🏻زیرا من از جهت به او نزدیکتر و بیشتر مورد اعتمادم. 👥مشاجره بالا گرفت و هر یک برای مقصود خود دلیلی📜 بیان می کرد، و با می خواستند را خود به عهده بگیرند✅ ❌ هیچکدام حاضر نشدند که این نصیب شخص دیگری شود و را به او بسپارند،😒 زیرا هر کدام امیدوار بودند که بدینوسیله به پروردگار خود جویند🤲🏻. ⬅️بالاخره همگی 👥تصمیم به گرفتند و در کنار نهری جمع شدند و ✍🏻خود را در آب انداختند، تا قلم هر کس بالا آمد از آن او باشد. ☝️🏻پس از لحظاتی⏳ قلمها زیر آب رفت و تنها 🖋 بود که روی آب 🌊آمد، لذا تسلیم رأی او شدند و مریم را به او سپردند. 🔸 از آن پس مریم تحت سرپرستی و کفالت درآمد و زکریا تربیت او را به عهده گرفت.✅ 🌿زکریا تصمیم گرفت به 🤲🏻 این کار وسایل آسایش و رفاه مریم را به بهترین وجه فراهم سازد. ♥️ عشق و علاقه زکریا به مریم، او را وا داشت تا مریم را دور از نگهدارد. ☝️🏻لذا اطاق بلندی در بنا کرد که راهی به آن جز بوسیله نردبان نبود.❌ 🍃زکریا شخصاً به بررسی و کفالت امور مریم پرداخت✔️. او مرتب به 🏠 و عبادت 🤲🏻مریم سر می زد تا از حال وی آگاه گردد و او را فراهم سازد. ☝️🏻هرگاه که زکریا به نزد مریم می رفت، او را در حال 🤲🏻 می دید و همیشه غذایی🍲 آماده که در برابرش ظاهر می گشت، 🌿گفت؛ ای مریم این از کجا آمده است؟🤔 ✨ او پاسخ گفت: ☝️🏻این از جانب که خدا به هرکس بخواهد بی شماری روزی می دهد.😊 🌸مریم نیز از مردم کناره گرفت و در مکانی گزید و پوششی برای خود برگزید☝️🏻 تا از دید مردم دور باشد و در برابر آنان پرده ای بر خود گرفت☑️. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_ونوزدهم 🔻 #ولادت_عیسی_علیه_السلام ☝️🏻بی تردید #پرهیزگاری_مریم، ت
📘 📖 📝 🔻 🔹آنگاه که 👥 به جانب او آمدند و گفتند؛ ✋🏻ای مریم، عجب کاری و کردی.😠 ☝️🏻ای مریم، خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود، و نه مادری بدکار.❌ 🦋مریم با اشاره پاسخ آنها را به حواله کرد، آنها گفتند؛ ما چگونه با که در گهواره است سخن بگوییم🤨. 🌻طفل گفت؛ همانا من هستم که مرا کتابی آسمانی📔 و عطا فرموده و مرا هر کجا که باشم برای جهانیان🌍 مایه و گردانید. ☝️🏻و تا زنده ام به ، و سفارش کرد.✅ و به نیکوئی با مادر🧕🏻 توصیه نمود و مرا ستمکار نگردانید❌. 🔹هنگامی که قومش به مریم زدند، عیسی به دفاع✋🏻 از مادرش پرداخت. ✨ عیسی از مادرش زاده شد و بی شک اگر او قادر به و از خود نبود❌ 🧕🏻مادرش در معرض اتهام قرار می گرفت. 🌻عیسی در گهواره در ادامه صحبت خود مردم را کرد و به دعوت نمود و گفت؛ ☝️🏻و سلام حق بر من باد روزیکه به دنیا آمدم و روزیکه از جهان بروم ⚰و روزیکه برای زندگانی ابدی باز برانگیخته خواهم شد✔️. 🌸خدا هرگز اتخاذ نکرده که وی منزه از آنست (او ) که چون حکم نافذش📜 به ایجاد چیزی تعلق گیرد، گوید موجود باش، آن چیز بی درنگ موجود می شود☑️. 🌸 پروردگار من و شما و همه عالم است☑️، او را بپرستید🤲🏻 که راه راست همین راه خداپرستی است. ✅آری عیسی از همان ، مردم👥 را دعوت به نمود و حجت را بر آنها تمام کرد. ☝️🏻 او را نامیدند، به خاطر وجود و به کسی که در وجودش بود ☑️و همیشه با مسح طهارت و پاکی ها😊، خود را از گناه مصون می داشت. 👈🏻 او بیماری را نمی کرد مگر آنکه زود 😄می گرفت و هنگام تولدش با بالهایش او را ،✅ تا از شر شیطان 😈در امان باشد. ⬅️به راستی این بیان قاطع که از دهان یک خارج می گردد نیازی به جهت و برهان دیگری بر و مریم ندارد.❌ 📜 حکمت خدا که طفل را در بدو تولد توان بخشیده و به برگزیده است، ☝️🏻بطور مسلم دلیل برائت مریم و آیت و معجزه ای روشن بر طهارت او است.✔️ ⏪ زیرا خدایی که نوزاد را در این سن به سخن آورده، قادر است که مانند این طفل را بوجود آورد. ☝️🏻پس قوم دریافتند که این کودک با خلق شده و باید دست از ملامت و سرزنش😒 مریم بردارند و او را مورد تردید قرار ندهند و فتنه و آشوب برپا نکنند.❌ ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_ودوم 🔻 #حکایاتی_جذاب_و_شنیدنی_از_حضرت_عیسی_علیه_السلام ☝️🏻از
📘 📖 📝 🔻 🔹روزی عیسی بن مریم رو به خود گفت؛ ✨من یک حاجت🤲🏻 دارم و می خواهم آن را در مورد شما انجام دهم.✅ ☝️🏻آنگاه عیسی از جا بلند شد و پای یک یک آنها را شست.💧 👥 حواریون گفتند؛ ای روح خدا، شما استحقاق این را داشتید که ما پای شما را بشوییم.😊 ✋🏻ما از این کار شما شرمنده می شویم.😔 🌻عیسی پاسخ داد؛ ☝️🏻سزاوراترین مردم به شخص عالم، مشغول می باشند.☑️ ✋🏻من این گونه می خواستم، به شما کنم😊 تا شما بعد از من با مردم اینگونه رفتار کنید. 🔸با تواضع# حکمت📚 رشد می کند، ☝️🏻 اما ، تکبّر 😏است که مانع از رشد حکمت و علم می شود. 👥یاران عیسی از و معاش دست کشیده و در پی عیسی حرکت می کردند. آنان می توانستند، همراه عیسی پای پیاده از روی 🌊 عبور کنند. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹در بین بنی اسرائیل افرادی👥 بودند که بدون آنکه و 🤲🏻 داشته باشند بعد از دعایشان برآورده می شد.😯 ☝️🏻 و گاهی افرادی بودند که تمام وقت⏳ خدا را عبادت🤲🏻 کرده و به انجام واجبات مشغول بودند ولی دعای آنها بعد از مستجاب نمی شد.😕 🔸 این افراد نزد عیسی آمدند و از او خواستند تا در حقشان دعا🤲🏻 کند. با عیسی در مورد _دعا صبحت کردند.🤔 ⬅️در این لحظات بر عیسی وحی رسید؛ ✨که بنده من از راهی که باید وارد نمی شوند.❌ ☝️🏻با و 🤨 نسبت به پیامبری تو، از من چیزی می خواهند، ☝️🏻تا ابد هم که دعا کنند مستجاب نخواهد شد.❌ 🌻عیسی رو به آنها گفت؛ آیا در حین دعا، پیامبری مرا باور نداشتید؟🤔 👥آنها کرده و بعد از مدتی از افراد در آمدند.😊 ادامه دارد ...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
با هم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #9 ١) مي گويم : منظور اين است كه وجوب معرفت و #شناخت_
باهم بخوانیم کتاب 📘 را👇🏻 📝 و... 7️⃣و به سندي📜 كه مانند صحيح يا بنا به بعضي وجوه صحيح است از حضرت باقر عليه السلام روايت است كه فرمود : 🌸✨البته كسيخداي را مي شناسد و عبادت مي كند🤲🏻 ، كه را و خود را كه از خاندان ما است ✔️ ، ☝🏻 و هر آنكه خداي عزّ و جل را شناخته و امام از خاندان ما را نشناخت باشد ↩️ و عبادت كرده است🤦🏻‍♂️ به خدا سوگند همين است 8️⃣و در خبر صحيح از حضرت باقر عليه السلام آمده است كه فرمود  قلّه 🗻و بلندي امر و كليد 🗝آن و راه اشیا ⬅️ ✅ ⬅️ ✅ 🔵 بعد از معرفت و شناخت او كه خداوند عزّ و جل مي فرمايد ✨{ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلّي فَمااَرْسَلْناكَ عَلَيْ ِهمْ حفيظا}✨ 🌸✨[هر آنكه به راستي كه خداي را اطاعت كرده است ،👌🏻 و هر كه سر باز زند پس تو مسؤل او نيستي✋🏻]✨ ☝🏻و شخصي شبها 🌃به برخيزد🤲🏻 و روزهايش 🏙️را بدارد و را دهد و را ☝🏻 ولايت وليّ خدا را تا از او پيروي  كند و تمام اعمالش با راهنمايي او انجام پذيرد ، حقّ ثواب نزد خداوند براي او ✋🏻 و او از اهل ايمان نمي باشد😞 9️⃣و در خبر صحيح از عيسي بن السري اَبوالْيَسع روايت شده است كه گفت به حضرت ابوعبدالله صادق عليه السلام گفتم : 👤: را كه هيچ كس نمي تواند در شناختن آنها تقصير كند و اگردر آنها اخلال نمايد خواهد بود و در درگاه الهي و هر كه آنها را بشناسد و به آنها عمل كند دينش مورد پسند پروردگار بوده و به خاطر ندانستن امور ديگر در واقع نخواهد شد براي من بيان فرماييد ؟⁉️ 📄ص: 47 ادامه دارد.... _______________________ 1)مؤيد اين مطلب روايتي است كه ثقهالاسلام كليني در كافي ( 2/336 حديث 3 ( از مفضّل بن عمر نقل مي كند كه گفت :از حضرت ابوعبداللَّه ( امام صادق عليه السلام ) شنيدم كه مي فرمود : مبادا فاش كنيد ، به خدا قسم امام شما سالياني از روزگار غايب خواهد شد و شما در امتحان سخت واقع خواهيد شد . تا اينكه درباره او سخنان مختلف گفته مي شود : مرده ، كشته شده ، در كداموادي رفته است ؟ البته ديدگان مؤمنين بر او گريان خواهد بود ، و در امواج حوادث واژگون خواهند شد؛ همانطور كه كشتي در امواجدريا واژگون مي شود . پس كسي نجات نمي يابد مگر آنكه خداوند از او پيمان گرفته ، و در دلش ايمان ثبت گرديده ، و او را بهوحياز جانب خود تأييد نموده باشد . و دوازده پرچم اشتباه انداز برپا خواهد شد كه بايد ردّ شود ، كه نمي دانند به كدام سو رو كنند راوي گويد : آنگاه گريه كردم و گفتم : پس چه بايد كرد ؟ آن حضرت نگاهي به آفتاب افكند كه به ايوان تابيده بود و فرمود : اي اباعبداللَّه اين آفتاب را مي بيني ؟ گفتم : آري . فرمود : به خدا سوگند امر ما از آفتاب روشنتر است . ( مؤلف ) 2)سوره نساء ، آيه . 80 3)اصول کافی، 1، 185 _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وچهارم 🔻 #صد_سال_فراق 🌿عزیر بر حیوان 🐎خود سوار شد و به جستج
📘 📖 📝 🔻 🔹در کشور شهری 🏘بنام ( ) وجود داشت که پادشاهی صالح 😇بر آن حکومت می کرد. ☝️🏻 اما بعد از مرگ پادشاه، میان مردم 😠 به وجود آمد 🔸 تا آنکه پادشاهی بنام ( 👤) از سرزمین فارس به آن شهر حمله ⚔کرد و آنجا را به اشغال خود در آورد. 👤 برای خود کاخ بزرگی ساخت و تاج پادشاهی👑 بر سر گذاشت. 🔹کارگران بی شماری را به کار🛠 گمارد، کاخش از 💎 برق می زد و برای ساخت تخت خود از و و آبگینه ها استفاده کرد و دانشمندان🧐 زیادی را در طراف خود جمع کرد. 👥مردم شهر اقسوس در روز گرد خدایان خویش، جشن گرفته و به خود تقرب🙏🏻 می جستند ☝️🏻ولی یکی از جوانان اشراف زاده که از خاندان اصیل شهر بود، به آنچه می دید اعتقادی نداشت❌ 🔸 و و 🤲🏻 اینگونه خدایان مورد توجه او نبود و موجب او نمی شد😕 ⬅️و به همین جهت در عقیده آنان تردید داشت و فکرش مضطرب و متحیر😰 بود. ☝️🏻لذا از جمع مردم 👥جدا شد و مخفیانه از صفوفشان بیرون رفت تا به 🌳 رسید و در زیر سایه آن درخت با غم و اندوه،😔 در تفکر فرو رفت، 🔹چیزی نگذشت که 👱🏻‍♂دیگری نیز به او پیوست، او هم در عقیده مردم و 🤨پیدا کرده و در آن متحیر و متفکر بود. 🔻 هم از شرافت نژاد و اصالت خانواده برخوردار بود.✅ ⏪سپس افراد دیگری نیز به آنها پیوستند تا تعداد آنان به 👥 بالغ شد و جملگی به عقیده مردم معترض 😠و به خدایان آنها اعتقادی نداشتند. 🔸به زودی و ❤️ بین آنها برقرار شد و در عقیده خود با یکدیگر مشترک شدند. 👥آنها گرچه خویشاوندی نزدیک با هم نداشتند ❌ولی با یکدیگر شدند😊، 👈🏻سپس با فکر نافذ🤔 و فطرت سلیم خویش به تحقیق نظام و پرداختند ☝️🏻تا افکارشان به ✨ منور گشت و به وجود هدایت شدند و روحشان آسوده 😌و قلبشان♥️ مطمئن شد. 👥آنها تصمیم گرفتند ☝️🏻که عقیده خود را دارند تا کسی به رمز و راز آنها پی نبرد.❌ 🔹دقیوس بنام های «▪️ ،      ▪️ ،         ▪️ » ☝️🏻در سمت راست خود 🔸و سه مشاور بنام های «▪️ ،       ▪️ ،          ▪️ » ☝️🏻 در سمت چپ خود گماشته بود.✅ 👥جوانانی که با مخالفت 😒کرده بودند و با یکدیگر 🤝 گشته بودند ☝️🏻همین شش نفر مشاور دقیوس بودند. ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وپنجم 🔻 #توحید_ندای_فطرت 🔹در کشور #روم شهری 🏘بنام ( #اقسوس)
📘 📖 📝 🔻 👱🏻‍♂جوانان مانند دیگران در مراسم و مجالس عمومی👥 شرکت می کردند و تظاهر😊 به همسویی با آنها می نمودند 🔸ولی آنگاه که به خود می رفتند به و و 🤲🏻 خدا می پرداختند ☝️🏻تا اینکه در یکی از شبها 🌌که گرد یکدیگر جمع شده بودند و آنان برقرار بود. 👤 یکی از آنان با صدای آهسته و و 😰گفت؛ ✋🏻ای دوستان! دیروز خبری شنیده ام و به نیز اعتقاد دارم،☑️ ☝️🏻 اگر چنین باشد، نتیجه آن و یا از دست رفتن جان ما است.😔 🔸من شنیده ام از راز ما آگاه شده و عقیده و دین ما در نظر او خوشایند نیست.❌ 👈🏻 او از این موضوع بسیار 😡شده و کرده که اگر از ♥️ خود دست برنداریم ما را تحت و قرار می دهد. اکنون در کار خود فکر کنید🤔 و بگیرید. 🍃دومی گفت؛ ✋🏻 من هم خبر را شنیده بودم و فکر می کردم حقیقت ندارد😒 و این سخنان ناشی از و است، ☝️🏻 و معلوم می شود که این مطلب را می دانند پس از این به بعد امکان وقوع هر حادثه ای می رود.😕 🔹او در ادامه گفت؛ ⬅️معتقدم که باید بر استوار💪🏻 باشیم و در مقابل تهدیدی که در کمین ماست داشته باشیم.✅ ☝️🏻محال است در مقابل های آنان سر تعظیم فرود آوریم😠 🔸 زیرا به آنان یقین داریم و دست از عبادت خدای یکتا 🤲🏻بر نمی داریم. 🌸 خدایی که وجود هر موجودی در جهان هستی دلیلی بر وجود و است.😇 ✅آری افشای راز یکتاپرستی و توحید آنان صحت داشت ☝️🏻و با فاصله کمی از ، آنها مجددا به حضور پادشاه احضار شده و گرد هم آمدند. 🔸شاه خطاب به آنها گفت؛ می خواستید عمل خود را پنهان کنید ولی ،😏 💪🏻 کوشیدید که دین خود را نمایید ولی موفق نشدید.❌ 👥 شما در و به اعمالی دست می زنید که من از آنها آگاهم.☑️ ⬅️و شما کم و بیش می دانید🧐 به من خبر رسیده که از و رعیت خارج شده و به دین جدیدی روی آورده اید.😒 🔹پادشاه گفت؛ من در شما عجله نمی کنم❌ و مدتی شما را به حال خود می گذارم تا در کار خود تأمل و تفکر 🤔کنید و به دین و آیین ما بازگردید و به عقاید مردم احترام🙏🏻 بگذارید، ☝️🏻در غیر این صورت به زودی که از کنار قصر من می گذرد می بیند که سرهایی آویزان⛓ و بدنهایی قطعه قطعه⚔ شده است و خون شما از آن جاری می باشد.😟 ادامه دارد .... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
✨﷽✨ 📖 🌸🌿امیر نگاهت👀 باش☝️🏻 تا اسیر گناهت نشوی🌿🌸 🔷در بنی‌اسرائیل زنی👱🏻‍♀️ زناکار بود، که هرکس👤 با دیدن او، به آلوده می‌شد😲 🔸 درب خانه‌اش🏠  به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در🚪، مشرف به بیرون بود و از این طریق 👨🏻 و 👱🏻‍♂ را به می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید 💰 برای انجام حاجتش به او می‌داد❗️ 👤 از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش👀 به خیره کننده زن افتاد، 💵 نداشت، نزدش بود فروخت، پولش💶 را برای آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم👀 به او دوخت،   😩 💢که‌ ای که به است🤦🏻‍♂️، 😰 من و ،⁉️ 😰 من و مخالفت با حق⁉️ با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت🤦🏻‍♂️ 🔶رنگ از صورت پرید😨، 👱🏻‍♀️زن پرسید این چه وضعی است⁉️. 👤گفت: ،😰 👱🏻‍♀️ زن گفت: وای بر تو❗️ بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند😒 👤گفت: ای زن❗️ من ، مال را به تو حلال کردم بروم، 🔸از نزد زن👱🏻‍♀️خارج شد در حالی که بر خویش و 😔می‌خورد و 😭! 💢👱🏻‍♀️زن را در دل 😰 عارض شد و گفت: این مرد🧔🏻 ☝️🏻 بود که می‌خواست مرتکب شود❗️، این گونه به افتاد‼️؛ من سال‌هاست در_گناهم😔، ☝️🏻همان خدایی که از عذابش او ترسید، ✅ ، 🔺باید من خیلی از او باشد؛✔️ 🔴در همان حال و در را بست🚪 و پوشید و روی به آورد و پیش خود گفت: 🔺 اگر این را پیدا کنم، به او می‌دهم، شاید با من ازدواج کند و من از این طریق ☝️🏻با معالم و آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.👌🏻 🔹👜🏮بار و بنه خویش را و به قریه عابد رسید، 🔺از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ 🔸نزد آمد و داستان ملاقات آن☝️🏻 روز خود را با آن مرد الهی گفت، 👤 فریادی🗣😱 زد و از دنیا رفت،⚰️ 🧕🏻زن شدیداً ناراحت😢 شد. 🔹پرسید از او هست که داشته باشد🤔 👥 گفتند: دارد که مرد خداست🧔🏻 ولی از قادر به ازدواج نیست، 🧕🏻زن حاضر شد با او کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق عطا کرد که همه از شدند 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
رحمت واسعه خداوند در 🔶 شب نهم ذی‌الحجه از ليالى متبركه و شب مناجات با قاضى الحاجات است و در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است و كسى كه آن شب را به به سرآورد اجر صد و هفتاد سال عبادت داشته باشد 🔸[منبع: مفاتيح؛ اعمال روز عرفه] ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_دویست_پنجاه_نهم 🔻 #پیامبران_مجوسیان 👥👥مجوسیان قومی بودند که به تمام
📘 📖 📝 🔻 🔹مرد عابد به نزد زن👱🏻‍♀ رفت ،زن با دیدن او متعجب شد😳 و گفت ▪️تا به حال کسی مثل تو را نزد خود ندیدم 😏 ✴️ بنده خدا، بدان که تر از توبه است و معلوم نیست توبه هر کس نزد خدا پذیرفته شود. 👿 حتما شیطانی تو را وسوسه کرده، از همان راهی که آمده ای برگرد. عابد به خود آمد و از منزل زن خارج شد.✨ ▪️فردای آن روز بر در خانه عابد این جمله ها به چشم می خورد، در مراسم فوت آن 👱🏻‍♀زن خودفروش حاضر شوید که او اهل بهشت است.✔️ ⏪چون بعد از مدتی آن زن فوت کرد، به امر ♥️خداوند موسی بن عمران بر جنازه آن زن نماز خواند و گفت؛ ⏪این زن به خاطر اینکه یکی از بندگان خدا را از گناه بازداشته بود، شده است.😊✔️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔻 👨🏻مرد عابدی در بین قوم بنی اسرائیل زندگی می کرد که چهل سال عُمر خود را به ♥️خداوند گذراند. 👨🏻او روزی گوسفندی🐏 را برای قربانی به مسلخ برد. اما مورد قبول♥️ پروردگار واقع نشد.😔 👨🏻 مرد عابد ناراحت😔، نَفْس خود را مورد خطاب قرار داد و گفت؛ ⏪ امروز آنچه کشیدم از دست توست و♨️ گناهانم را تو باعث شدی.😠 💫در آن لحظه پروردگار بر او وحی فرستاد، سرزنش امروز تو در مورد نَفْس اماره ات از عبادت چهل ساله ات نزد من بهتر است.😊✔️ 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨ 🔻 💫اشج بن اشجان که «کیس» نامیده می شد و 226 سال حکومت کرد و در 51 سال حکومتش عیسی بن مریم به پیامبری برگزیده شد. 👌🏻 ☝️🏻او در بیت المقدس مدت 33 سال بنی اسرائیل را به خدا پرستی دعوت 💌کرد، اما جز تعداد اندکی پاسخ دعوتش را ندادند.🤦🏻‍♂ 💫 اشج بن اشجان عاقبت به دست بنی اسرائیل زنده در زمین دفن شد.😔 ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ 🔻 💫عیسی بن مریم به هنگام عروج به آسمان،✨ نور نبوت خود را به بن حمون به ودیعت سپرد. شمعون همچنان به مبارزه با کافرین پرداخت.😊 🔹در زمان شمعون شاپور بن اردشیر مدت سی سال بر تخت پادشاهی نشست. بعد از فرزندش جانشین پدر شد و در زمان او بود که♥️ خداوند را بر مردم حاکم کرد و 187 سال به مردم حکومت کرد و به خاطر گرفتن خون یحیی هفتاد هزار نفر را به قتل رساند. 🍃در چهل و هفتمین سال سلطنت او، (عذیر) به پیامبری رسید و صد جنگجو در زمان این پیامبر به دست بخت نصر به قتل رسیدند. 🔹بعد از بخت نصر فرزندش جانشین پدر شد،نام فرزند او بود، که شش سال بر تخت پادشاهی🤴🏻 نشست. 🖕🏻او کسی بود که دانیال پیامبر را در میان گودالی از آتش🔥 سوزاند😰 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #30 ... #طلب_آمرزش🤲🏻 كنند ، ☝🏻اي علي؛ #اگرمانبوديم‌
باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 🔹پس مرا به طور ناگفتني در نور 💫✨✨فروبرد و تا آنجا كه خدا خواسته بود در ملكوتش منتهي شدم ، آنگاه ندا رسيد✨ يا محمد ✨ 🌷گفتم : ✨لَِّبيْكَ رَبّي وَ سَعَدَيْكَ تَبارَ ْكتَ وَ تَعالَيْتَ ✨. 🦋باز ندا شدم ✨ تو بنده‌ من هستي ومن پروردگار توأم ، مرا كن و بر من نماي☝🏻 كه تو 👈🏻 در بندگانم و 👈🏻 در مخلوقاتم و 👈🏻 در آفريدگانم ميباشي ، 🏞 را براي كسي كه از تو كند آفريدم ✔️و 🏜️🔥 را براي آن كس كه نمايد قرار دادم؛ ✔️ ⏪و خود را براي تو واجب نمودم و✔️ ⏪ را براي تو لازم ساختم✔️ 🌷گفتم : پروردگارا اوصياي‌ من كيانند؟⁉️ 🍃 پس ندا شدم كه ✨ اوصياي تو همانها هستند كه بر نامشان نوشته شده است ، اول آنان 👈🏻 و آخرين ايشان 👈🏻 امت من است 🌷گفتم : پروردگارا آنان اوصياي پس از منند ؟⁉️ 🍃 ندا رسيد : ✨ آنان بعد از تو هستند و بعد از تو مي باشند .✔️ ☝️🏻 كه ◀️دينم را به وسيله ايشان ظاهرميكنم ◀️و كلمه‌ام رابه وجودآنان بلند مي‌نمايم ◀️و زمين🌍را به آخرين ايشان از پاك مي كنم ◀️ و مشارق و مغارب زمين را ملك او ◀️ و بادها🌪 را در تصرّف و تسخير او قرار مي دهم ، ◀️و گردنهاي سخت را براي او رام مي‌گردانم ◀️و او را بر وسائل پيروزي مسلّط مي‌گردانم ◀️و با لشكريانم كمكش مي كنم ◀️و با فرشتگانم مددش مي رسانم . تا 👈🏻 و 👈🏻بر جمع‌سازد.✅ 🔻سپس ملك او را استمرار دهم وحكومتش را به دست اولياي خود دست به دست تا روز قيامت ادامه دهم (1)⬅️وَ الْحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصَّلاهُ عَلي نَبِيِّنا وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ وَ سَلَّمَ تَسْ ً ليما 🔷✌️🏻دوّم : 🔸بايد توجه داشته باشي كه اگر امام زمان عجل اللَّه فرجه نبود يك ساعت🕰️ هم زنده نمي ماندي و بلكه هيچ چيزدر اين دنيا ✋🏻 ، ▪️دليل بر اين معني روايتي است كه ثقه الاسلام كليني در كافي به سند صحيحي از حسن بن علي الوشّا آورده است كه گفت از حضرت ابوالحسن امام رضا عليه السلام پرسيدم كه :↪️ 👤آيازمين به غيرامام باقي‌مي‌ماند؟⁉️ 🌺فرمود : نه ،... 📄ص: 74 ______________________ 1-کمال الدین، 1، 254 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ╰─┈➤↴ ╭┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╮ 🕊⃟🇮🇷 @masirsaadatee •••❥⊰🥀↯ ╰┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╯