eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 📖 ✍🏻روزی حضرت عیسی (علیه السلام) از صحرایی🏜️ می‌گذشت. در راه به 🕌 رسید که در آن جا زندگی می کرد. با او مشغول سخن گفتن شد. ♦️در این هنگام 👱🏻‍♂ که به کارهای و مشهور بود😧 از آن جا گذشت. 🔸وقتی 👀 به (علیه السلام) و مرد افتاد.... 😥پایش شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: 👇🏻 🤲🏻 من از کردار زشت خویش . 😔😓 اکنون اگر مرا ببیند و کند، چه کنم؟😥 😢 ! را و را .‼️😔🤲🏻 👤مرد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:..... 🤲🏻 خدایا مرا در با این 👱🏻‍♂ گناه کار . 😩 ❇️در این هنگام.......👇🏻 🌹 به فرمود که به این بگو: 👇🏻 💢ما دعایت را کردیم و تو را با این جوان👱🏻‍♂ نمی‌کنیم، ✋🏻 ☝️🏻 او به دلیل و ، اهل 🏞 است و تو به دلیل و ، اهل .🏜 📚 کیمیای سعادت، جلد اول _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
🔷 📖 ✍🏻روزی حضرت عیسی (علیه السلام) از صحرایی🏜️ می‌گذشت. در راه به 🕌 رسید که در آن جا زندگی می کرد. با او مشغول سخن گفتن شد. ♦️در این هنگام 👱🏻‍♂ که به کارهای و مشهور بود😧 از آن جا گذشت. 🔸وقتی 👀 به (ع) و مرد افتاد.... 😥پایش شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: 👇🏻 🤲🏻 من از کردار زشت خویش . 😔😓 اکنون اگر مرا ببیند و کند، چه کنم؟😥 😢 ! را و را .‼️😔🤲🏻 👤مرد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:..... 🤲🏻 خدایا مرا در با این 👱🏻‍♂ گناه کار . 😩 ❇️در این هنگام.......👇🏻 🌹 به فرمود که به این بگو: 👇🏻 💢ما دعایت را کردیم و تو را با این جوان👱🏻‍♂ نمی‌کنیم، ✋🏻 ☝️🏻 او به دلیل و ، اهل 🏞 است و تو به دلیل و ، اهل .🏜 📚 کیمیای سعادت، جلد اول _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
♦️آیت الله مجتهدی (ره): 🔻 در بنی اسراییل بود. شب🌃 خواب دید، 👈🏻 در خواب💤 به او گفتند؛👇🏻 تو ⃣8⃣ عمر می کنی، ⃣4⃣ در 😌 و 0⃣4⃣در .😰 ☝️🏻کدام یک را می خواهی⁉️ 0⃣4⃣چهل سال 😌را یا چهل سال در 😰 را؟ او گفت:👇🏻 من عیال 🧕🏻 دارم، با او می کنم. ببینم او چه ⁉️ از خواب💤 بیدار شد. رفت پیش عیالش🧕🏻 و گفت؛ 👇🏻 من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟ ❇️زن گفت: بگو من چهل سال0⃣4⃣ اول را در می خواهم. از آن شب🌌 به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست ✋🏻می زد طلا💰 می شد. 🧕🏻زنش هم می گفت:👇🏻 🔸 فلانی خانه🏠 ندارد برایش خانه . 🔹فلان پسر👱🏻‍♂ می خواهد عروسی🎊 کند ، 🔸فلان دختر🧕🏻 می خواهد شوهر کند و... 🔴همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست . 🔵سر ⃣4⃣ خواب دید. ❇️در خواب به او گفتند؛ 🕋 می خواهد از تو کند. 0⃣4⃣چهل سال اول به تو داد👇🏻 تو هم به دیگران دادی، ☝می خواهد چهل سال دوم را هم در باشی😌. 💢ما این را کرده ایم. 👥کسانی که کمک مالی💵 به دیگران می کنند، در هم خوبند، ولی کسانی که دارا💰 بودند و ✋🏻، آخر عمر می شوند و به می افتند 😰 ما این را ایم...👌🏻 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ @masirsaadatee
🔷 📖 ✍🏻روزی حضرت عیسی (علیه السلام) از صحرایی🏜️ می‌گذشت. در راه به 🕌 رسید که در آن جا زندگی می کرد. با او مشغول سخن گفتن شد. ♦️در این هنگام 👱🏻‍♂ که به کارهای و مشهور بود😧 از آن جا گذشت. 🔸وقتی 👀 به (ع) و مرد افتاد.... 😥پایش شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: 👇🏻 🤲🏻 من از کردار زشت خویش . 😔😓 اکنون اگر مرا ببیند و کند، چه کنم؟😥 😢 ! را و را .‼️😔🤲🏻 👤مرد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:..... 🤲🏻 خدایا مرا در با این 👱🏻‍♂ گناه کار . 😩 ❇️در این هنگام.......👇🏻 🌹 به فرمود که به این بگو: 👇🏻 💢ما دعایت را کردیم و تو را با این جوان👱🏻‍♂ نمی‌کنیم، ✋🏻 ☝️🏻 او به دلیل و ، اهل 🏞 است و تو به دلیل و ، اهل .🏜 📚 کیمیای سعادت، جلد اول _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ @masirsaadatee ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
شمربن ذی الجوشن.mp3
2.18M
آیا شمر در جنگ صفین از اصحاب امیرالمومنین(علیه السلام) بود یا در لشکر معاویه؟ 🎤پاسخ آیت الله احمد شمر (لعنة الله علیه) از برپاکنندگان جنگ علیه امیرالمومنین(علیه السلام) بوده... ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
✨﷽✨ 📖 🌸🌿امیر نگاهت👀 باش☝️🏻 تا اسیر گناهت نشوی🌿🌸 🔷در بنی‌اسرائیل زنی👱🏻‍♀️ زناکار بود، که هرکس👤 با دیدن او، به آلوده می‌شد😲 🔸 درب خانه‌اش🏠  به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در🚪، مشرف به بیرون بود و از این طریق 👨🏻 و 👱🏻‍♂ را به می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید 💰 برای انجام حاجتش به او می‌داد❗️ 👤 از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش👀 به خیره کننده زن افتاد، 💵 نداشت، نزدش بود فروخت، پولش💶 را برای آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم👀 به او دوخت،   😩 💢که‌ ای که به است🤦🏻‍♂️، 😰 من و ،⁉️ 😰 من و مخالفت با حق⁉️ با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت🤦🏻‍♂️ 🔶رنگ از صورت پرید😨، 👱🏻‍♀️زن پرسید این چه وضعی است⁉️. 👤گفت: ،😰 👱🏻‍♀️ زن گفت: وای بر تو❗️ بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند😒 👤گفت: ای زن❗️ من ، مال را به تو حلال کردم بروم، 🔸از نزد زن👱🏻‍♀️خارج شد در حالی که بر خویش و 😔می‌خورد و 😭! 💢👱🏻‍♀️زن را در دل 😰 عارض شد و گفت: این مرد🧔🏻 ☝️🏻 بود که می‌خواست مرتکب شود❗️، این گونه به افتاد‼️؛ من سال‌هاست در_گناهم😔، ☝️🏻همان خدایی که از عذابش او ترسید، ✅ ، 🔺باید من خیلی از او باشد؛✔️ 🔴در همان حال و در را بست🚪 و پوشید و روی به آورد و پیش خود گفت: 🔺 اگر این را پیدا کنم، به او می‌دهم، شاید با من ازدواج کند و من از این طریق ☝️🏻با معالم و آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.👌🏻 🔹👜🏮بار و بنه خویش را و به قریه عابد رسید، 🔺از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ 🔸نزد آمد و داستان ملاقات آن☝️🏻 روز خود را با آن مرد الهی گفت، 👤 فریادی🗣😱 زد و از دنیا رفت،⚰️ 🧕🏻زن شدیداً ناراحت😢 شد. 🔹پرسید از او هست که داشته باشد🤔 👥 گفتند: دارد که مرد خداست🧔🏻 ولی از قادر به ازدواج نیست، 🧕🏻زن حاضر شد با او کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق عطا کرد که همه از شدند 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌