🔴 کسی که #وقت غروب روز #جمعه این دعا را ۷ مرتبه بخواند، از #بلیات تا #هفته_بعد #محفوظ می ماند ان شاءالله:
⬅️ «اللَّهُمَ صَلِّ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ وَ ادْفَعْ عَنَّا الْبَلاءَ الْمُبْرَمَ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأرْضِ، إنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» ➡️
📚(ابواب الجنّات في آداب الجمعات، ص۲۶۴)
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_سی_و_نهم 🔻 #هود_و_مردم_قوم_عاد ♥️ #خداوند هود را میان #قوم_عاد فرس
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_چهلم
🔻 #هود_و_پادشاه_زمان
🔹حضرت هود #در_زمان_پادشاهی_شدّاد بود و پیوسته او را #دعوت_به_ایمان می کرد. روزی #شدّاد گفت؛
🤴 #اگر من ایمان بیاورم، #خداوند به من چه خواهد داد⁉️
🔸 #حضرت_هود پاسخ داد؛
🍃✨ #جایگاه_تو را در #بهشت برین قرار می دهد و #زندگانی_جاوید به تو خواهد داد.✔️
🔹شدّاد #اوصاف_بهشت را پرسید و آن حضرت شمّهای از خصوصیات بهشت را برای او بیان نمود.
🤴شدّاد گفت؛ اینکه چیزی نیست😏، من خود می توانم #بهشتی بهتر از آنچه تو گفتی تهیه نمایم.😌
🔸از این رو درصدد #ساختن_شهری برآمد که #شبیه_بهشت_برین باشد، یک نفر را پیش #ضحّاک_تازی که خواهرزاده او بود فرستاد، در آن زمان ضحّاک بر مملکت جمشید « #ایران» حکومت میکرد و از او خواست هرچه #طلا و #نقره می تواند فراهم سازد.
💁🏻♂️ #ضحّاک بنا به دستور #شدّاد هرچه توانست #زر و #زیور تهیه نمود و به شام فرستاد.
🤴شدّاد به اطراف مملکت خویش نیز اشخاصی فرستاد و در تهیه #طلا و #نقره و #جواهر و #مشک و #عنبر جدیت فراوان نمود.✔️
↩️و #استادان👨💼و #مهندسین_ماهر👷♂️ برای ساختمان #شهر_بهشتی آماده کرد،✔️
🔹 #در_اطراف_شام محلّی را که از نظر #آب و #هوا بی مانند بود انتخاب نمود، دستور داد دیوار آن شهر را با بهترین #اسلوب بسازند.✔️
🔸 در میان آن #قصری_از_طلا و #نقره به وجود آورند و دیوارهای آن را به #جواهر و #گوهرهای_گرانقیمت بیارایند، در کف #جویهای_روان آن شهر #به_جای_ریگ و #سنگ_ریزه، #جواهر بریزند✔️.
🌳 #درختهایی_از_طلا ✨ساختند که بر شاخه های آن #مشک و #عنبر آویخته بود و هر وقت #باد می وزید بوی خوش از آن #درختها🌳 منتشر می شد.✔️
🔹گفتهاند؛ #دوازدههزار_کنگره_از_طلا که به #یاقوت و #گوهرهایی آراسته بود بر گرد قصر او ساختند،
🤴شدّاد #پانصد_سرهنگ👮♂ داشت که برای هر یک، #فراخور_مقامش در اطراف قصر، #کوشک_بلند مناسب با آن قصر تهیه نمودند و آنان را در #بهشت_مصنوعی خود جای داد و از هر نظر وسایل #استراحت و #عیش را فراهم کرد.✔️
↩️ در مدّت #پانصد_سال با سرعت و قدرت تمام هرچه #سیم و #زر بود برای ایجاد آن شهر بکار رفت، تا اینکه به #شدّاد🤴 خبر دادند آن بهشت که دستور داده بودید آماده گردید.✔️
🤴شدّاد در « #حضرموت» به سر میبُرد.
پس از اطلاع از #لشگری فراوان برای دیدن آن شهر حرکت کرد، چون به یک منزلی شهر رسید #آهویی به چشمش خورد که #پاهایش از #نقره و #شاخهایش از #طلا بود، از دیدن چنین آهویی در #شگفت شد😍 و اسب از پی او بتاخت تا از لشگر خود جدا گردید.✔️
↩️ #ناگاه در میان بیابان #سواری_مهیب و #وحشتآور😰 پیش او آمد و گفت؛
🍀 #ای_شدّاد خیال کردی با این #عمارت که ساختی از مرگ #محفوظ می مانی😏
از این سخن #لرزه_بر_تن_شدّاد افتاد و گفت؛
🤴: تو کیستی⁉️
💫جواب داد؛ #ملک_الموتم
🤴پرسید؛ با من چه کار داری و در این بیابان چرا مزاحم من شده ای❓
💫 #عزرائیل؛ برای #گرفتن_جان_تو آمده ام.
🤴شدّاد #التماس کرد که مهلت بده یک بار باغ و بستان خود را ببینم، آنگاه هرچه می خواهی بکن.
💫 #عزرائیل؛ به من این اجازه را نداده اند.✋🏻
🔸 و در آن حال شدّاد از اسب در #غلطید و #روحش از قالب تن #جدا شد و تمام لشگر او با بلایی آسمانی از میان رفتند و #آرزوی_دیدار_بهشت_را_به_گور_بردند.
ادامه دارد.....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
#ذکر_درمانے #ایمنی_ازشرجن_وانس
✨هر ڪس ذکر اَلْمُؤْمِنْ
✨را 136 بار قرائت ڪند
✨از شر جن و انس
✨در امان میماند.
#دعا_درمانے دعا برای #محفوظ ماندن از #بلاها
✨از وجود نورانی امام صادق علیه السلام روایت شده است که هر که در صبح سه مرتبه این دعا را بخواند تا شام به او بلایی نرسد و اگر در شام بگوید تا صبح به او بلایی نرسد.
بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لَا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
📚 بحارالانوار ج 83 ص 298.
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وچهارم 🔻 #صد_سال_فراق 🌿عزیر بر حیوان 🐎خود سوار شد و به جستج
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهل_وپنجم
🔻 #توحید_ندای_فطرت
🔹در کشور #روم شهری 🏘بنام ( #اقسوس) وجود داشت که پادشاهی صالح 😇بر آن حکومت می کرد.
☝️🏻 اما بعد از مرگ پادشاه، میان مردم #اختلافی_شدید😠 به وجود آمد
🔸 تا آنکه پادشاهی بنام ( #دقیوس👤) از سرزمین فارس به آن شهر حمله ⚔کرد و آنجا را به اشغال خود در آورد.
👤 #دقیوس برای خود کاخ بزرگی ساخت و تاج پادشاهی👑 بر سر گذاشت.
🔹کارگران بی شماری را به کار🛠 گمارد،
کاخش از #جواهرات_زیاد💎 برق می زد و برای ساخت تخت خود از #طلا و #نقره و آبگینه ها استفاده کرد و دانشمندان🧐 زیادی را در طراف خود جمع کرد.
👥مردم شهر اقسوس در روز #عید گرد خدایان خویش، جشن گرفته و به #بتهای خود تقرب🙏🏻 می جستند
☝️🏻ولی یکی از جوانان اشراف زاده که از خاندان اصیل شهر بود، به آنچه می دید اعتقادی نداشت❌
🔸 و #پرستش و #عبادت🤲🏻 اینگونه خدایان مورد توجه او نبود و موجب #آسایش_خاطر او نمی شد😕
⬅️و به همین جهت در عقیده آنان تردید داشت و فکرش مضطرب و متحیر😰 بود.
☝️🏻لذا از جمع مردم 👥جدا شد و مخفیانه از صفوفشان بیرون رفت تا به #درختی🌳 رسید و در زیر سایه آن درخت با غم و اندوه،😔 در تفکر فرو رفت،
🔹چیزی نگذشت که #جوان 👱🏻♂دیگری نیز به او پیوست، او هم در عقیده مردم #شک و #تردید 🤨پیدا کرده و در آن متحیر و متفکر بود.
🔻 #جوان_دوم هم از شرافت نژاد و اصالت خانواده برخوردار بود.✅
⏪سپس افراد دیگری نیز به آنها پیوستند تا تعداد آنان به #هفت_نفر👥 بالغ شد و جملگی به عقیده مردم معترض 😠و به خدایان آنها اعتقادی نداشتند.
🔸به زودی #مهر و #محبت❤️ بین آنها برقرار شد و در عقیده خود با یکدیگر مشترک شدند.
👥آنها گرچه خویشاوندی نزدیک با هم نداشتند ❌ولی با یکدیگر #مأنوس شدند😊،
👈🏻سپس با فکر نافذ🤔 و فطرت سلیم خویش به تحقیق نظام #خلقت و #آفرینش پرداختند
☝️🏻تا افکارشان به #نور_توحید✨ منور گشت و به وجود #خالق_یکتا هدایت شدند و روحشان آسوده 😌و قلبشان♥️ مطمئن شد.
👥آنها تصمیم گرفتند ☝️🏻که عقیده خود را #محفوظ دارند تا کسی به رمز و راز آنها پی نبرد.❌
🔹دقیوس #سه_مشاور بنام های
«▪️ #ملیخا،
▪️ #مکسلمینا،
▪️ #میشیلنا»
☝️🏻در سمت راست خود
🔸و سه مشاور بنام های
«▪️ #مرنوس،
▪️ #دیرنهوس،
▪️ #ساذریوس»
☝️🏻 در سمت چپ خود گماشته بود.✅
👥جوانانی که با #بتپرستی مخالفت 😒کرده بودند و با یکدیگر #متحد🤝 گشته بودند ☝️🏻همین شش نفر مشاور دقیوس بودند.
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐