eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_دهم 🔻 #ورود_آدم_و_حوا_بر_زمین🌍 🙍🏻‍♂️ #آدم از بهشت🏞️ بر روی #کوه_صفا⛰
📘 📖 📝 🔻 👩‍❤️‍👨 👫آدم و حواء به فرمان خداوند کردند💍 🔸 و خداوند از آدم خواست که حواء را به سمت خویش خواند 💁🏻‍♂️ و آدم از حواء خواست اما او نزد آدم نیامد.😑 ☝🏻 در عوض از آدم خواست تا نزد حواء رود و 🔹 و اگر آدم نیز این کار را نمی کرد جریان آفرینش به گونه ای دیگر تغییر می یافت. *-*-*-*-*-*-*-* 🔻 👬 🔸آدم در ،🤱🏻 صاحب شد. 👨‍👩‍👧‍👦 🔹و آدم و حواء بود که به همراه دختری بنام « » متولد شد 🧑🏻👧🏻 🔸و در بود که به همراه دختری بنام « » متولد شد. 👱🏻‍♀️ لوزا از دختران آدم بود. 🔹 تا او را به و اقلیما را به درآورد، 😤ولی از این رأی پدر شد و لب به باز کرد. 🌸 آدم به آنها گفت: ✨ هر کدام جداگانه نزد خداوند ببرید و هر کدام که خداوند قرار گرفت او با لوزا خواهد کرد👌🏻✨ 🔸 و آنها این چنین کردند پروردگار قرار گرفت. ✅ 😤و باز اعتراض کرد 🔹 و خداوند بعد از این اتفاق را نمود📛 🔸و به امر خدا با بنام « » وصلت نمود و👫 🔹 با دختری از بنام « » ازدواج کرد.👫 ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نوزدهم 🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام 🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به
📘 📝 🔻 ..... ❤️ به ادریس 💫 فرستاد که مردم کرده اند، من پروردگار آسمانها بر آنها رحمت آورده و از در می‌گذرم، 🔹اما توقف به رضایت تو است. ☝🏻 هنوز راضی به نبود.‼️ 🔸 خداوند را که توسط فرشته ای💫 به غار برده می شد . 🔹ادریس بی‌غذا ماند تا اینکه از شدت لب به گشود و گفت؛ 🤲🏻 پروردگارا قبل از اینکه بمیرم روزیم را قطع می کنی؟⁉️ ✨ فرمود؛ تو فقط سه روز ماندی و اینگونه و پریشانی،🤨 پس چگونه به فکر مردمت نیستی که است دچار شده اند‼️‼️ من از تو ولی تو آنها را پس از غار بیرون بیا و مانند آنان به دنبال خود باش.👌🏻 🔸ادریس با حالتی 😥 وارد شهر شد. از دور خانه‌ای🏠 را دید👀 که از آن دودی بلند بود. 🚶‍♂️ به طرف خانه🏠 رفت و 👵🏻 را دید که مشغول دو قرص نان است. 🔹 از پیرزن خواست تا قرص نانی🍞 به او بدهد. ☝🏻 اما پیرزن در جوابش گفت: 👵🏻: بنده خدا، برای ما چیزی نگذاشته است و هر آنچه را که داشتیم . به شهر دیگری و روزی خود را از آنها بخواه. 🔸ادریس دوباره کرد، 👵🏻پیرزن گفت؛ یکی از این دو نان🍞 برای می باشد و دیگری هم قسمت خود من است، 🔹 با اصرار زیاد ادریس، پیرزن را به ادریس بخشید. 🔸 با دیدن این وضع از و اضطراب .⚰️ 👵🏻 پیرزن را دانست😠 🔹ادریس که ناراحتی زیاد پیرزن را دید، گفت؛ ✨ناراحت نباش، من به ، فرزندت را زنده خواهم کرد✨ و همین کار را هم کرد.✔️ 🔸 وقتی آن پسر شد. 👵🏻پیرزن و 🧑🏻فرزندش به ادریس و در شهر فریاد زدند🗣️ که ،📢 🔹 همه مردم نزد او آمدند و از او خواستند تا دعا کند🤲🏻 از آنها دور شود، ☝🏻 ادریس گفت در صورتی این کار انجام می شود که همه شما به همراه پادشاه با پاهای برهنه👣 در برابرم حاضر شوید. 🔸 🤴از این فرمان ادریس 😤😡 و را به دنبال ادریس فرستاد تا او را به نزدش بیاورند🔗 🔹 ادریس از پادشاه شد😡 و تمام بیست نفر را کرد.😳 🔸 پادشاه🤴 دیگر را نزد ادریس فرستاد، آنها چون بدنهای_بی‌جان آن بیست نفر را دیدند😳، رو به ادریس کردند😠 و گفتند ما را با دعایت کردی و حال که برگشته ای هم این رفتار تو است😒‼️ بگو چرا اینگونه رفتار می کنی⁉️😠 🔹 بی اعتنا به آنها دستور خود را کرد، پادشاه به همراه تسلیم شدند🙌🏻 و در برابر ادریس به افتادند، ⏳چیزی نگذشت که تمام زمین 🌍را فرا گرفت و تمام زمین و مردم را سیراب کرد. ✔️ 🌺 به خاطر ↘️ و به قدرت خداوند بود ☝🏻 تا مردم بار دیگر به مخالفت با او بر نخیزند و دیگر اینکه ، و ، 😡☝🏻 عمل می کنند. حتی (پیامبران) در مرتبه‌ای بالاتر از خداوند قرار دارد ☝🏻 که بردباری💚 و صبر💙 و مهربانی💕 بی انتها و است.🌹✨ ادامه دارد....‌ _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_و_بیست_و_دوم 🔻 #نبوغ_عیسی_علیه_السلام 🔹هنگامی که عیسی #هفت_ساله
📘 📖 📝 🔻 🔹عیسی به حلقه درس دانشمندان🧐 وارد می شد و به سخنان آنها گوش فرا می داد و در آنها دقت و تأمل و تفکر 🤔می کرد، او می دید 👀که مردم به راحتی به هر سخن اعتقاد پیدا می کنند و آن را ✅ می نمایند. 🔸عیسی نتوانست❌ خود را اینگونه با (گوش کنندگان) هماهنگ سازد وبی اختیار 😌از میان مردم به ارائه و 🤔 می پرداخت و با بیان حق 📜به مجادله و بحث با آنها پرداخت، ☝️🏻 به حدی که بعضی از برخورد او 😡 شده و سؤالات او را 😒می گرفتند، 👈🏻اما بتدریج کار به جایی رسید که هرگاه لب به سخن🗣 می گشود، همگی سراپا گوش می دادند و عرصه بر آنانی که بر عقیده باطل خود استوار💪🏻 بودند تنگ شد و او را در خود فرو می بردند. ⬅️زیرا تا آن لحظه کسی در برابر☝️🏻 عقاید باطلشان به مباحثه با آنان بپردازد و یا سخنان شنونده ای بر گفتارشان مقدم بیفتد. ☝️🏻اما عیسی به اعتراض آنها 😒و خشم و کینه آنان، عیسی را از روش خود باز نداشت. 🔸بلکه را چون دانه های باران💧 بر سر آنان فرود می آورد و با 💪🏻 خود عرصه گفتار و بیان را بر آنان تنگ می ساخت. 🔹یک روز بحث و مناظره عیسی با آن چنان او را مشغول🤔 ساخت، که او و را فراموش کرد، مادر عیسی🧕🏻 که به انتظار بازگشت او نشسته بود، ناامید شد، 👈🏻لذا برخاست و به هر جایی که او رفته باشد، سر زد و از هر انجمنی👥 که احتمال حضور او را می داد پرسید،⁉️ ولی چون از جستجو نتیجه ای نگرفت، و به سوی شهر خود بازگشت. 🔹چون مریم از جستجوی در شهر خسته شد😪، فکر کرد که ممکن است عیسی به همراه نزدیکان 👥و یا با بعضی از همشهریان خویش به دهکده بازگشته باشد. ⏪پس در پی او به رفت و به جستجوی🧐 او پرداخت ولی چون خبر و اثری از او نیافت،😢 ناچار دوباره به سوی بازگشت و در آنجا به تفحّص فرزند خود پرداخت ولی اثری از او نیافت.❌ ☝️🏻 او بار دیگر با دقت بیشتر 🧐در شهر به جستجوی فرزند خود پرداخت و این بار به هر و 🏡 که حدس می زد که عیسی به آنجا رفته، سر زد. 👈🏻و در همین حال ناگهان عیسی را دید👀 که در جمع و و در دریای🌊 بحث و استدلال و مناظره غوطه ور است، و قوم را مغلوب و محکم 💪🏻خود کرده است. ✨ مریم از آنچه می دید متعجب شد😲 و با ناراحتی و نگرانی عیسی را نزد خود خواند و پرسید، چرا از من روی گردان شده ای؟!😔 🔹سپس او را مورد قرار داد و به خاطر غیبتش با او درشتی کرد و گفت؛ من در جستجوی تو ها کشیدم و برای یافتن تو چه که تحمل نکردم.😠 🌿عیسی در پاسخ گفت؛ علمی با علما و مناظره با دانشمندان مرا آنچنان در خود فرو برد 🧐که دیگر نتوانستم به موقع به دیدار شما نایل گردم.😔 ☝️🏻 سپس با عرض به همراه مادر خود به شهر ناصره بازگشت. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐