eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🔴 #وقایع_آخرالزمان 🌸 #قسمت_پنجاه_ویکم ⚔️« #جنگ_با_سفیانی و #خَسفِ‌بیداء» درقرآن📖 👤ابوخالد کابلی ا
🔴 🌸 💠 📖✨ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ ✨ [بقره/۱۵۵] 🔹 :👇🏻 📖✨و قطعا همه شما را با چیزی از ، و در و و ، و ده به↪️ استقامت کنندگان.✨ 💠ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمودند: 🌺✨ ناگزیر باید علیه السلام سالی باشد که مردم در آن سال بمانند و آنان را از 👈🏻 و 👈🏻 و 👈🏻 و فراگیرد که این در کتاب خدا بسیار آشکار است✨ [و بعد آیه بالا را خواندند] ... 📚البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۵۹ 📚الغیبه، نعمانی، ص۲۵۱ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💢 آیا میدانید « » چیه؟! 🌷پیامبر اکرم فرمود: ✨ « پروردگارا برادرانم را به من نشان بده!✨ 👥 اصحاب گفتند مگر ما برادران تان نیستیم؟!😳 🌷 حضرت فرمود: ✨ نه! شما اصحاب من هستید، برادران من، آن مردمی در هستند که به من ایمان می آورند با اینکه مرا ندیده اند. 🔅خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آنکه از صُلب پدران و از رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است.😊 یکی از آنها بر دینش... مانند کسی است که پاره ای از آتش چوبِ درختِ غضا را در دست نگاه دارد! »✨ *️⃣[« » نام درختی است بسیار محکم که آتش آن سوزان و ذغالش خیلی با دوام است❗️] 📚 بحار الانوار، ج۲، ص۱۲۴ _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نوزدهم 🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام 🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به
📘 📝 🔻 ..... ❤️ به ادریس 💫 فرستاد که مردم کرده اند، من پروردگار آسمانها بر آنها رحمت آورده و از در می‌گذرم، 🔹اما توقف به رضایت تو است. ☝🏻 هنوز راضی به نبود.‼️ 🔸 خداوند را که توسط فرشته ای💫 به غار برده می شد . 🔹ادریس بی‌غذا ماند تا اینکه از شدت لب به گشود و گفت؛ 🤲🏻 پروردگارا قبل از اینکه بمیرم روزیم را قطع می کنی؟⁉️ ✨ فرمود؛ تو فقط سه روز ماندی و اینگونه و پریشانی،🤨 پس چگونه به فکر مردمت نیستی که است دچار شده اند‼️‼️ من از تو ولی تو آنها را پس از غار بیرون بیا و مانند آنان به دنبال خود باش.👌🏻 🔸ادریس با حالتی 😥 وارد شهر شد. از دور خانه‌ای🏠 را دید👀 که از آن دودی بلند بود. 🚶‍♂️ به طرف خانه🏠 رفت و 👵🏻 را دید که مشغول دو قرص نان است. 🔹 از پیرزن خواست تا قرص نانی🍞 به او بدهد. ☝🏻 اما پیرزن در جوابش گفت: 👵🏻: بنده خدا، برای ما چیزی نگذاشته است و هر آنچه را که داشتیم . به شهر دیگری و روزی خود را از آنها بخواه. 🔸ادریس دوباره کرد، 👵🏻پیرزن گفت؛ یکی از این دو نان🍞 برای می باشد و دیگری هم قسمت خود من است، 🔹 با اصرار زیاد ادریس، پیرزن را به ادریس بخشید. 🔸 با دیدن این وضع از و اضطراب .⚰️ 👵🏻 پیرزن را دانست😠 🔹ادریس که ناراحتی زیاد پیرزن را دید، گفت؛ ✨ناراحت نباش، من به ، فرزندت را زنده خواهم کرد✨ و همین کار را هم کرد.✔️ 🔸 وقتی آن پسر شد. 👵🏻پیرزن و 🧑🏻فرزندش به ادریس و در شهر فریاد زدند🗣️ که ،📢 🔹 همه مردم نزد او آمدند و از او خواستند تا دعا کند🤲🏻 از آنها دور شود، ☝🏻 ادریس گفت در صورتی این کار انجام می شود که همه شما به همراه پادشاه با پاهای برهنه👣 در برابرم حاضر شوید. 🔸 🤴از این فرمان ادریس 😤😡 و را به دنبال ادریس فرستاد تا او را به نزدش بیاورند🔗 🔹 ادریس از پادشاه شد😡 و تمام بیست نفر را کرد.😳 🔸 پادشاه🤴 دیگر را نزد ادریس فرستاد، آنها چون بدنهای_بی‌جان آن بیست نفر را دیدند😳، رو به ادریس کردند😠 و گفتند ما را با دعایت کردی و حال که برگشته ای هم این رفتار تو است😒‼️ بگو چرا اینگونه رفتار می کنی⁉️😠 🔹 بی اعتنا به آنها دستور خود را کرد، پادشاه به همراه تسلیم شدند🙌🏻 و در برابر ادریس به افتادند، ⏳چیزی نگذشت که تمام زمین 🌍را فرا گرفت و تمام زمین و مردم را سیراب کرد. ✔️ 🌺 به خاطر ↘️ و به قدرت خداوند بود ☝🏻 تا مردم بار دیگر به مخالفت با او بر نخیزند و دیگر اینکه ، و ، 😡☝🏻 عمل می کنند. حتی (پیامبران) در مرتبه‌ای بالاتر از خداوند قرار دارد ☝🏻 که بردباری💚 و صبر💙 و مهربانی💕 بی انتها و است.🌹✨ ادامه دارد....‌ _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونوزدهم 🔻 #ساختن_کاخی_عظیم 🔹چون #فرعون موقعیت خویش را متزلزل دید😥،
📘 📖 📝 🔻 🔸چون از دریا🌊 گذشتند به سرزمین و 🏜 رسیدند. تحمل آنها به سر آمد و از ☀️و به موسی 😩 کردند. 🌸خداوند نیز ابری ☁️بر بالای سر آنها قرار داد تا از گرما☀️ در اَمان باشند و از برای آنها فرستاد و های🌊 فراوان بر آنها جاری ساخت. ولی قوم .❌😐 🔹 موسی خطاب به آنها گفت: 🍃شما را 🌍عوض می کنید، حالا ☝️🏻هرچه را که می‌خواهید، خود از اینجا خارج 🚶🏻‍♂شوید و را برآورده سازید ↩️ ، موسی از میان آنها رفت و قوم رفتن موسی را به معنای می‌دانستند. ☝️🏻پس توبه🤲🏻 کنند و خداوند توبه آنها را به شرط ماندن در بیابان🏜 « تیه» قبول کرد.✔️ 🔸در این میان تنها از توبه سر باز زد😒. آنها هر بار قصد خروج از تیه را داشتند با ☄روبرو می شدند فاصله بیابان تا مصر فقط 4⃣ بود و هرگز نتوانستند از آنجا خارج شوند❌ ⏳چیزی نگذشت که خداوند آنها را فراهم ساخت ✔️تا به رسیدند و یعقوب و پدرموسی، اسحاق و یوسف در آنجا به دنیا آمدند. ☝️🏻 که خداوند توبه آنها را قبول کرد،☑️ به قوم بنی اسرائیل خطاب کرد تا بعد از خروج از تیه وارد « اریحا» در فلسطین شوند و 🤲🏻 نجات خود را بجا آورند و 📜 در دوستی با خدا و محمّدصلی‌الله‌علیه‌وآله و علی‌علیه‌السلام . 🔸ولی آنها 😒کردند و این سرپیچی باعث شد ☝️🏻که خداوند 😷 را بر آنها فرستاد. ✨خداوند از موسی خواست☝️🏻 تا با قومش وارد شوند.☑️ ولی چون گروهی👥 ستمگر بنام ( عمالة) در آنجا زندگی می کردند قوم حاضر به رفتن نشد.❌ 🔹 موسی درصدد ⚔ با آنها برآمد و چند نفر را جهت آگاهی 🧐از آنها فرستاد. ☝️🏻 این گروه در بیرون شهر🏘 با ( عوج بن عناق) روبرو شدند. 👈🏻 او با قامتی به ارتفاع که گویند ماهیان🐠 را از قعر اقیانوس 🌊میگرفت و با نور خورشید ☀️سرخ میکرد.😲 🔸به هنگام از نوح خواست تا او را با خود ببرد ☝🏻 نوح او را می دانست و او را با خود نبرد.❌ 🔹 فقط آب تا رسید. او مدت عمر کرد.✅ 🔸زمانی که موسی با او مواجه شد با ضربه ای به پای او کوبید و چون به زمین افتاد او را به 🗡 رساند.✔️ ⏳بعد از مدتی قوم📜 عهد خود را بشکستند و تنها یوشع بن نون و کالب بن یوحنا به طرفداری موسی درآمدند✔️ 🔹موسی نیز . سرکرده قوم موسی به ⚰ از دنیا رفتند و هرکس که در مقابل موسی ایستاد به رسید😲 ♦️اما بنی اسرائیل به فرمان موسی گردن نهادند و به جنگ⚔ با ستمکاران پرداختند.☑️ ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وسی‌وششم 🔻 #حضرت_الیاس_علیه‌السلام .......⬅️ در همسایگی قصر پادشاه
📘 📖 📝 🔻 ♥️خداوند از الیاس پیامبر خواست تا از او 🙏🏻 کند، 🍃الیاس از خداوند خواست تا به پدران و ملحق شود✅. ☝️🏻 زیرا که از 😒و 😏قومش خسته شده بود.😔😩 ♥️ : ✨ثبات و زندگی این مردم 👥 و☝🏻 اگر تو نباشی، بودن آنها هیچ سودی نخواهد داشت❌. ↩️ آنگاه از پروردگار خواست تا بر مردمش 💧 نبارد.❌ 🔸 شروع شد و آنقدر و بر مردم فشار آورد تا در نهایت 🙌🏻خواسته‌های پیامبر شدند.✅ 👈🏻 آنگاه به اتفاق الیسع به میان قوم 👥خود بازگشت و نزد پادشاه 🤴🏻رفت و به او گفت⬇️ 🍃«گمراه شدن مردم توسط تو☝️🏻 باعث این و گردید.»🍃 🌌تاریکی شب همه جا فرا گرفت. 🔸 ؛ 🍃نگاه کن👀 ببین در آسمان ؟ 👤 ؛ ابرایی ☁️ می‌بینم که به ما نزدیک می شود. 🍃 ؛ به مردم 😍که باران ⛈ رحمت الهی در شرف باریدن است. 👈🏻 و به آنها که اموال خویش را از خطر غرق‌شدن حفظ کنند. ✅ ⏳مدتی گذشت و به اذن پروردگار زمین بار دیگر سرسبز🌳 شد و مردم از تنگدستی😩 و رنج .😌 ☝️🏻اما بار دیگر مردم ناسپاس😒 مجددا به و روی آوردند. 🤦🏻‍♂️ ⬅️ تا جایی که خداوند پادشاهی🤴🏻 از پادشاه قبلی را بر آنان . *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻در این میان 👸🏻 چون دید که الیاس مردم را به 📿 دعوت میکند، 👈🏻 لذا تا از پیروی الیاس کند و به مخالفت با او ⚔ کند. 🤴🏻پادشاه نیز چنین کرد و به تحریک همسرش از پیروی الیاس دست کشید و او را کرد و در صدد 🗡 آن حضرت برآمد. 🌿الیاس نیز به ⛰و 🏜گریخت. ☝️🏻 چون دیدکه دیگر ✖️در میان مردم باقی بماند لذا او السیع را و خود قرار داد☑️ ⬅️و که در حوزه مأموریت او بود و خود در جامه‌ای از نور به سوی آسمان پر کشید🕊 ♦️او از نظرها غایب شد ✅ و ☝️🏻تا زمان↙️ ❤️☀️ ظهور حضرت حجت بن الحسن‌العسکری.❤️ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وبیست_وششم 🔻 #معجزات_عیسی_علیه_السلام 👥مردم از عیسی #معجزه_ای خو
📘 📖 📝 🔻 🔹عیسی به منظور خود🤔 به سوی بیت المقدس حرکت کرد و روز را برگزید تا ☝️🏻در اجتماعشان دعوت خود را اعلام📢 کند. 🔸او دعوت خود را بر مهاجرینی که از نقاط دور و نزدیک آمده بودند عرضه کرد. 📜 و عیسی در دل ❤️آنها نفوذ کرد و در پی آن عده بیشتری دعوت او را پذیرفتند.✅ ☝️🏻این حادثه 😡 یهود را برانگیخت و به فکر فرو رفتند که چگونه از دعوت های عیسی رهایی یابند. ولی آنان ❌، زیرا خداوند بالاتر از هر مکر و حیله ای است.😊 🔹عیسی برای دعوت بیشتر مردم👤به دین خدا به راه افتاد و در شهر و روستاها خود را به مردم اعلام📢 کرد. 👈🏻 در این سفر تبلیغی نیز به همراه عیسی بودند. ⬅️عیسی و یارانش مدتی در یک دهکده 🏘اقامت می کردند و سپس عازم روستای دیگری می شدند و☝️🏻 با کمی درنگ مجددا برای حرکت به محل دیگری اسباب سفر خود را مهیا می ساختند و بدین طریق را ابلاغ می کردند. 🔸یکروز آنان در انتهای مسیر به 🏜رسیدند که در آن اثری از آب و آبادی دیده نمی شد.☝️🏻 و اگرچه به رسالت عیسی و نبوت وی ایمان آورده🤲🏻 بودند، ولی همیشه محتاج و یقین بودند.☑️ ☝️🏻به ناچار در آن بیابان خشک و بی آب و علف به عیسی گفتند؛ 👥آیا خدایت قدرت دارد از برای ما بفرستد؟🤔 ✨عیسی از تعجب😲 کرده و به آنها گفت؛ ☝️🏻اگر ایمان دارید و از پیشنهاد اینگونه معجزات اجتناب کنید تا سبب فساد شما نگردد.❌ ☝️🏻مگر معجزاتی را که خدا به دست من اجرا کرد و در آنها را بینا 👀ساخت، پیسی زده را عافیت بخشید و مردگان را زنده کرد، ندیدید؟!🤨 👥حواریون چون دیدند که عیسی ناراحت 😔گشته است خواستند را آرام ساخته و غصب او را فرو نشانند به او گفتند؛ ✋🏻 ما در ایمان خود صادق هستیم و در رسالت تو 😊، اگر ما درخواست 🍎 کرده ایم فقط به خاطر این است می خواهیم از غذای بهشتی استفاده کنیم، چون بر ما فشار آورده و غذایی نداریم که جان ما را حفظ کند.😔 🔸آنگاه عیسی چون و یاران خود را دید، ☝️🏻دریافت که آنها به فکر و عناد نیستند❌ و شک و تردید آنان را وادار به این درخواست نکرده است 👈🏻لذا خداوند را خواند🤲🏻 و عرضه داشت؛ ✨«بارخدایا! ای مالک ملک و گرداننده آسمانها و زمین 🌏و ای مدبر امور خلق و متوالی اعمال بندگان، از آسمان برای ما بفرست 🙏🏻که روز نزول آن برای اول و آخر ما و ای از جانب تو باشد و از آن به ما روزی عطا فرما که تو بهترین روزی دهندگانی!»😍 🌸خداوند به عیسی وحی فرستاد؛ ☝️🏻من چنین مائده ای را بر شما ✔️، 🔻ولی باید متوجه باشید که مسئولیت شما بعد از نزول این مائده بسیار خواهد بود، ☝️🏻اگر پس از مشاهده چنین هرکس از شما به راه رود👿، او را آنچان کنم که هیچ کس را آن گونه عذاب نکرده باشم. 🌸خداوند طبق وعده ای که داده بود سفره ای از آسمان🍎 برایشان فرستاد که و به همه جاری گشت.😍 ✨ عیسی با مشاهده انعام پروردگار از روند این آزمون برآشفت و ترسید😰 که به کشیده شوند 👈🏻لذا از خدا خواست تا این غذا برای آنان باشد و یارانش را هدایت نماید.☑️ ⏪سپس به یاران خود گفت؛ این را که خدا فرستاده بخورید و سپاس او را بجای آورید🤲🏻 تا فضل و کرمش بر شما افزایش یابد. 👥یاران عیسی هرچه خواستند از 🍎 خوردند و خرسند 😃گشتند و بر ایمانشان افزوده شد. ☝️🏻پس از این جمعیت کثیری از مردم به دین عیسی ایمان آوردند. 🔹در میان آن مائده آسمانی چند قرص 🍞و چند 🐠 بود و چون مائده در روز نازل شد، مسیحیان☝️🏻 آن روز را نامیدند و دردعای حضرت مسیح نیز آمده؛ ✨« موجب عید برای ما شود».✨ ⬅️یعنی: ما را به و و نخست مان باز گرداند که☝️🏻 براساس توصیه و ایمان است. 📜روایت شده: پس از چند بار ، خداوند به حضرت عیسی وحی فرستاد؛ 🌿«مائده را برای قرار بده، نه ثروتمندان»🌿 ✨حضرت نیز چنین کرد، به شک و تردید🤨 افتادند و مردم را نیز به انداختند که مائده معجزه بوده است یا نه. 🌸خداوند از مردان آنها را به صورت 🐷، مسخ نمود که حرکت می کردند و کثافات را می خورند😖. 👥 بستگان آنها گریه کردند😭 و دست به دامن حضرت شدند، ولی آنها بعد از به هلاکت رسیدند. ادامه دارد .... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_وهفتم 🔻 #فرار_خداپرستان 🌸پروردگار بزرگ قلب‌های‌آنان ♥️را مح
📘 📖 📝 🔻 🔹و چون از آنها 👥و از آنچه که جز خدا می‌پرستند ، پس به پناه جویید ☝️🏻تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند 🔸و برای شما در کارتان فراهم سازد✔️ و آفتاب☀️ را می بینی که چون برآید از غارشان، به سمت حایل است و چون فرو می شود🌅 از سمت دامن برچیند. ⬅️در حالی که آنان در جایی فراخ از آن غار قرار گرفتند. ☝️🏻این از نشانه های . ✨و می پندارد که ایشان بیدارند👀. در حالی که خفته اند 😴و آنها را به پهلوی راست و چپ می گردانیم و 🐕بر آستانه غار دو دست خود را دراز کرده بود، ☝️🏻 اگر بر حال آنان اطلاع می یافتی، گریزان روی از آنها می پرداختی و از مشاهده آنها آکنده از بیم 😰می شدی. 👥آنها به اذن پروردگار به فرو رفتند 👈🏻 و از آن سو، که از غیبت و سرکشی 😒آنها مطلع شد، با 🐎در جستجوی آنها روانه شد. 🔹اما هنگامی که آنها را در بیرون از شهر🏘 یافتند، دستور داد تا در ورودی غار را با مسدود کنند. ☝️🏻 تا در غار زندانی شوند و بمیرند. 🌌شب های متوالی از پس روزها☀️ آمد و سالی پس از سال دیگر گذشت ولی آنها همچنان در بودند. ⬅️در این مدت و آنها بر درک حوادث طبیعی چون طوفان و رعد و برق ⚡️بسته بود. ☀️خورشید از روزنه ای درون را روشن می ساخت و نور و حرارت🔥 به آنها می بخشید تا بقاء یابد و اگر کسی 👤در وضع آنان دقت می کرد 🧐می دید گاهی از راست به چپ و زمانی از چپ به راست می‌غلطند و ظاهرشان به قدری تغییر یافته که هر بیننده ای را به وحشت 😱می اندازد. 🔸و در غارشان درنگ کردند و نه سال بر آنها افزودند.☑️ 🌿به اذن خداوند آن سیصد و نه سال به خواب 😴رفتند و بعد از این مدت خداوند آنها را بیدار کرد. 🍃یکی از آنان گفت؛ چقدر مانده ایم؟!🤔 👥گفتند؛ یا پاره ای از روز را مانده‌ایم. 🌿یکی از آنها گفت؛ شب گذشته از عبادت خدا غافل شدیم😔. 👥 آنها در حالی که شدیدی در خود احساس می کردند و از فرط و 😪 به سختی از جای خود برمی خاستند، ☝️🏻 لذا متوجه یکدیگر نشدند،❌ آنها تصور نمی کردند که زمان زیادی در خواب بوده اند و از اطلاعی نداشتند. 👥همگی به جلوی درب غار آمدند و با تغییرات زیادی مواجه شدند،😲 هنگامی که به غار می‌آمدند درختان🌳 بسیاری را دیده بودند، اما حالا همه جا و بود. 👥آنان چون احساس گرسنگی شدیدی کردند. گفتند، ☝️🏻اینک یکی از خودمان را با این به شهر بفرستید تا ببیند کدام یک از غذاهای🍞 آن پاکیزه تر است و از آن غذا برایتان بیاورد 🔹و باید زیرکی به خرج دهد و هیچ کس را از حال ما آگاه نگرداند.❌ ☝️🏻چرا که اگر آنان بر شما دست یابند می کنند یا شما را به کیش خود باز می گردانند و در آن صورت هرگز روی نخواهید دید.😔 ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
🌼 که را 🤧 میکند : ⬅️1) 🗣     ⬅️ 2) 😴         ⬅️ 3) 🍔 🌸 که را میکند :😲 1⃣ 😭     2⃣ 😔         3⃣ 🍲             4⃣ 👀 🌺 که صورت را 😊 میکند : ⬅️1) 😇     ⬅️2) 🤝         ⬅️3) 😊             ⬅️4) 💪🏻 🌷 که و را ➕ میکند : 1⃣ و 💪🏻     2⃣ 💵         3⃣ 🎁 🌹و که و را ➖ میکند : ⬅️1) 🏙😴     ⬅️ 2) و 🤑         ⬅️ 3) 😪             ⬅️ 4) 😏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮      @masirsaadatee                 ╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯