eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ✅یکی از نشانه های ظهور، حرکت عمومی مردم و یا مردم کشورهای بر ضد حاکمان است. حاکمانی که استبداد، زورگویی و ظلمشان چنان مردم را بر آشفته که جز به کشتن آنان راضی نخواهند شد. ✅اگرچه روایات پیش بینی حوادث آینده مصر فراوان است اما تنها بخشی از آنها به عصر ظهور مرتبط می شود. روایات پیش بینی فتح مصر توسط مسلمانان و همچنین روایات غلبه ها بر که در دوران انقلاب فاطمیان به حقیقت پیوسته است، از جمله روایاتی است که ربطی به مساله ظهور ندارند و باید مراقب بود که ما را به اشتباه نیاندازند و با روایات ظهور درآمیخته نگردند. بنابراین برای جلوگیری از این مشکل تنها به روایاتی مراجعه خواهیم کرد که به نحوی دلالت بر حوادث دوران ظهور داشته باشند. 💫امـــــام زمـــــان (عجــل الله) ظهور منجی آخر الزمان از جمله مسایلی است که شیعه و سنی به آن معتقدند و در منابع روایی هر دو، روایات متعددی در این باره وجود دارد. پیامبر خدا و اهل بیت، نشانه هایی را که پیش از ظهور حضرت ولی عصر(عجــل الله) رخ می دهد، ارائه کرده اند تا مردمی که در دوران پیش از ظهور زندگی می کنند خود را برای این اتفاق بزرگ آماده سازند و همچنین مردم دوران های دیگر مدعیان دروغین را بشناسند. یکی از این نشانه ها که اخبار فراوانی را به خود اختصاص داده، رخدادهای مرتبط با کشور مصر است. ناآرامی های کنونی این کشور و جنبش مردم مسلمان این دیار، نگاه ها را بیش از گذشته به سوی این پیش گویی ها جلب کرده است. چرا که برخی از این نشانه ها همچون جنبش های پی در پی مردمی در کشورهای عربی و کشیده شدن این حرکت های مردمی به کشور مصر، با حوادث کنونی این سرزمین قابل تطبیق است. https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
‍ 📌#سـرزمـینـهای_درگــیردرواقـــعــه_اخــرالــزمــان #قسمـــت_اول #مصـــــر ✅یکی از نشانه های ظهور
‍ 📌   ⁉️اما به راستی آیا حوادث کنونی همان است که در روایات اهل بیت برای ظهور حضرت    پیش بینی شده؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید همه روایاتی را که در زمینه نشانه های ظهور به دست ما رسیده و به نوعی با مصر در ارتباط است، مورد کنکاش قرار دهیم و نمایی کلی از این دسته از روایات ارائه نماییم. اما مهمتر آن است که بتوانیم تحلیلی  بر این گروه از روایات، داشته باشیم و نتیجه ای شایسته از آن بگیریم. 💫حوادث مصر در آستانه ظهور اگرچه روایات پیش بینی حوادث آینده مصر فراوان است اما تنها بخشی از آنها به عصر ظهور مرتبط می شود. روایات پیش بینی    توسط مسلمانان و همچنین روایات غلبه    ها بر مصر که در دوران انقلاب  به حقیقت پیوسته است، از جمله روایاتی است که ربطی به مساله ظهور ندارند و باید مراقب بود که ما را به اشتباه نیاندازند و با روایات ظهور درآمیخته نگردند. بنابراین برای جلوگیری از این مشکل تنها به روایاتی مراجعه خواهیم کرد که به نحوی دلالت بر حوادث دوران ظهور داشته باشند. با مراجعه و بررسی این دسته از روایات می توان رخدادهای مرتبط با ظهور را به دسته تقسیم کرد که در نگاه اول، ترتیب روشنی برای این حوادث دیده نمی شود. اما با اندکی تامل می توان به یک ترتیب منطقی اما احتمالی دست یافت. این اتفاقات عبارتند از: 1ـ حرکت انقلابی مردم علیه  در مصر و دیگر کشورهای عربی 2ـ کشته شدن  به دست مردم 3ـ    و    و    در کشور به دلیل فقدان پیشوا 4ـ ورود نیروهای    به مصر 5ـ انقلاب    از مصر و ایجاد    در این کشور 6ـ پیوستن    مستقر در مصر به سفیانی 7ـ آمادگی برای    از امام زمان و ورود حضرت به این کشور ➥ https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_ششم 🔻 #ابراهیم_دلها_را_تسخیر_می_کند 🔹سپس #نمرود به آزر رو کرد و
📘 📖 📝 🔻 و 🔹 ، بر شخصیت ابراهیم افزوده شد و بیش از بیش در دلها جای گرفت.✔️ 🤴 نمرود روز به روز بر خود می افزود، او از تعالی، همیشه و همچنان به و خود ادامه داد،🤦🏻‍♂️ 🔸 بالاخره خود که بودند و لشکر او رفت و تمامی نمرودیان را از میان برداشت.✔️ 🤴نمرود به کاخ🏯 خود ولی خداوند را مأمور کرد تا وارد شد و هر روز او را ،😖 🔹 گویند برای آرام کردن سردردهای نمرود با به سر او می زدند تا پشه برای چند لحظه و خوب شود.👌🏻 👆🏻این روال ادامه پیدا کرد و سرانجام با این وضع از دنیا رفت. 📖قرآن به این مطلب اشاره می کند و می فرماید؛👇🏻 ✨«نمرود و نمرودیان با و و نقشه های گوناگون خواستند ابراهیم را شکست دهند، ما ابراهیم بودیم و دشمنان او را جزء و قرار دادیم.»✔️✨ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🤴نمرود که از هر سو بوسیله ابراهیم ضربه میخورد و می‌دید که👀 به کمک او می آید ☝🏻 ابراهیم را از سرزمین بابل تا لااقل در پایتخت از دستش .✔️ 👥بعضی دیگر گویند، ابراهیم خود برای انجام بهتر دید که بابل را ترک کند و به سوی ▪️ و ▪️ و ▪️ هجرت نماید و در آنجا مردم را .✔️ 🔸به هر حال آن# مسافرت برای ابراهیم یک نوع بود. ☝🏻 چنانکه قرآن در آیه‌ای از از آن تعبیر به نجات میکند.✔️ ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_هفتم 🔻 #شکست_عظیم_نمرود و #پایان_عم
📘 📖 📝 🔻 🔹مدتی که ابراهیم در بود، مردی بنام « » و دختری🧕🏻بنام« » به او ایمان آوردند.✔️ و ابراهیم با ساره کرد.✔️ 🧕🏻ساره بنام « لاحج» بود و داشت و آنرا گذاشت تا صرف کند✔️ ✨ابراهیم در سن با ساره ازدواج کرد.✔️ ↩️به این ترتیب ابراهیم به سوی ، شهر پیامبران و اولیای خدا روانه شد.✔️ 🔸با این هجرت ابراهیم گفت؛ 🍃«من هر جا بروم به سوی پروردگار میروم، او راهنمای من است و با او ».😊 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹 ابراهیم ابتدا وارد شد، سرزمین مصر حاکمی🤴 داشت بنام « ». 👈🏻 چون ساره زیبا بود برای حفظ او از 👀 ابراهیم او را در گذاشت.✔️ 🔸 به مصر مأموران او را کرده و به نزد حاکم بردند.😥 🤴حاکم به ابراهیم گفت؛ را باز کن❗️ 🔹ابراهیم پاسخ داد؛ 🍃 🧕🏻 در صندوق است. حاضرم تمام را بدهم تا در صندوق را باز نکنم.❌ 🤴حاکم سخت 😕و دستور داد صندوق را باز کردند، حاکم به طرف او کرد. ↩️ در آن هنگام ابراهیم از شدت به خدا عرض کرد؛ 🍃 را از همسرم کوتاه کن. 🔸پس از این دعا دست حاکم .😲 🤴حاکم به دست و پای ابراهیم افتاد گفت؛ 🍃 دستم را به حال اول بازگرداند و دیگر با همسر تو . 🔹 ابراهیم نیز و دست او .✔️ 🔸 حاکم این کار را کرد و دوباره دست او .😲 🤴 حاکم دوباره به التماس🙏 افتاد. 🔹ابراهیم گفت؛ 🍃 از خدا می خواهم که قصد نداری❌ خوب شوی.✨ 🤴حاکم و ابراهیم دعا کرد و دست او خوب شد.✔️ 🔸حاکم با دیدن این به او و گفت؛ در این سرزمین ، هرجا میخواهی برو، و را با جمال و با کمال تا همسر ابراهیم باشد.✔️ 🔸ابراهیم قبول کرد و حاکم کنیز را که نامش « » بود به ساره بخشید.✔️ 🔹ابراهیم نیز به او . او آنچنان ابراهیم گردید که گفت؛ 🤴«ای ابراهیم! تو با این برنامه ات ».✔️ ادامه دارد.... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صدو_یکم 🔻 #یوسف_وتعبیر_خواب_سلطان_مصر 🌌شبی #فرعون_مصر در خواب دید که
📘 📖 📝 🔻 🤴🏻عزیز مصر بر مسلط بود و🧔🏻 یوسف نیز با هر زبانی که او سخن می‌گفت پاسخش را می‌داد و این امر موجب عزیز مصر شد. 😲😳 🔸در آن زمان فاصله میان یوسف و پدرش در حدود بود. 🔹 🏜️ مردم دسته دسته به مصر می آمدند تا برای خود آذوقه فراهم کنند. 🔸 که دچار خشکسالی شدند، تصمیم گرفتند که به طرف حرکت کنند و 🍀 را برای به مصر همراه خود بردند.✔️ ↩️ از آن وقت خود بر خرید و فروش ها و معاملات . 🔹هنگامی که را دیدند او را نشناختند و هرگز فکر نمی‌کردند که او زنده باشد، ☝️🏻 یوسف آنان را شناخت و در مورد پدرشان و خانواده پرسید و↘️ 👨🏻یکی از آنها گفت؛ که برادر کوچکی به نام داریم. 🧔🏻 از آنان درخواست کرد که دفعه بعد که می آیند برادر کوچکشان بنیامین را به همراه بیاورند تا بار دیگر آذوقه آنها را فراهم کند و تمام کالای آنان را پنهانی در میان بار شتران🐪 آنها پنهان کرد.✔️ ↩️چون خواستند که بار دیگر برای گرفتن آذوقه بیایند که بنیامین را با آنان همراه کند چون بر آنها ❌ ☝🏻 چرا که بنیامین برادر تنی یوسف بود.✔️ 🔸با اصرار زیاد آنان، تا بنیامین هم همراه آنان برود ☝🏻 او را حتما سالم بازگردانند.✔️ 👥پسران همگی کنعان را به سوی ترک کردند. 🧑🏻 در تمام طول راه با برادران هیچ صحبتی نکرد و حتی با آنان که وارد مصر شدند هم سفره نشد.❌ 🧔🏻 یوسف این دوری بنیامین از برادرانش شد و پرسید؛ 🍃چرا از برادرانت دوری میکنی⁉️ 🧑🏻 ؛ 🍃آنان برادرم یوسف را با خود بیرون بردند و کردند که گرگ🐺 او را خورده، ☝🏻در حالی که او را به قصد کشت در چاه🕳️ انداختند. من نیز بعد از یوسف دیگر با آنها حرفی نزنم. 🧔🏻 ؛ آیا ازدواج کرده ای⁉️ 🧑🏻 ؛ بله چند پسر دارم و نام همه آنها برگرفته از یوسف برادرم میباشد.✔️ 🔹 زیرا که یوسف به مردی کامل تبدیل شده بود و با کودکی خود تفاوت داشت . 🧔🏻یوسف و از او خواست که نزدش بماند. 🧑🏻 ؛ 🍃آنها با پدرم کردند که مرا نزد او باز گردانند. ↩️هنگامی که برادران شروع به حرکت کردند یکی از خواجه‌گان یوسف گفت؛ 👤:پیمانه غله که از بود گُم شده و باید اثاثیه ها را بگردم. 👥 که ما دزد نیستیم. 🧔🏻 به آنجا آمد و گفت؛ 🍃سزای کسی که پیمانه در میان بار او باشد چیست❓ 👥 : ☝🏻 اگر آن را در میان ما پیدا کردی، میتوانی او را کنی، ↩️ آنگاه که در میان بارها شروع به جستجو کردند، غله در میان بار بنیامین پیدا شد و بدین ترتیب یوسف توانست بنیامین را نزد خود نگه دارد.✔️ ادامه دارد.... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپانزدهم 🔻 #خروج_موسی_از_مصر ☝️🏻در این وقت که موسی با حال #ترس😰 از
📘 📖 📝 🔻 🏜بیابانی که موسی در آن بود بیابان و قسمت جنوبی بود. 🔷 درفکر 🤔چاره ای بود که از دور 🔥 را دید که شعله ور است. موسی خانواده خود را متوقف✋🏻 کرد و گفت ✨می خواهم بطرف آتش بروم🚶🏻‍♂ تا را به سوی شما بیاورم.☑️ 🔶 موسی بطرف آتش روان شد. چون نزدیک شد 🌳را دید که ✨ است و از آتش شعله ور است. ⬅️ نزدیک رفت تا مقداری از آن گرما را نزد 🧕🏻 ببرد، اما هربار از هجوم نهیب 🔥 به عقب رفت. ☝️🏻 تا اینکه صدایی از میان 🌳 به گوش 👂🏻موسی رسید. پس هنگامی که به آن 🔥 رسید. 💫ندا داده شد ✨«ای موسی! ، پای از کفش 👞خویش بیرون آور که و من تو را ✅ ☝️🏻 پس به آنچه می‌شود ✔️، ✋🏻 منم، من، خدایی که . ❌ ✨پس مرا 🤲🏻 کن و به یاد من برپا دار. ☝️🏻در حقیقت فرا رسنده است.☑️ می خواهم آن را دارم تا هرکه به موجب آنچه می کوشد 💪🏻 ‌ یابد.» 🔹این ندا را به بُهت 😲فرو برد و این ندا را نیز شنید که فرمود↘️ 💫 « که به دست راست✋🏻 داری؟🧐» 🌿موسی که به نائل گشته، به پاسخ حق‌تعالی لب گشود و ↘️ ✨«این که بر آن تکیه میزنم. و با آن ☝️🏻برای گوسفندانم🐑 برگ 🌿می‌تکانم و مرا در آن نیز هست.»😊 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻این سؤال و پاسخ به همین مقدار پایان نپذیرفت.❌ سؤال حق تعالی بود☑️ ☝️🏻و موسی را برای دیدن 👀 معجزه شگفت‌انگیز خویش . 😃 🔹پس پروردگار فرمود؛ 💫✨«ای موسی! ✋🏻منم، من خداوند، پروردگار جهانیان🌏 ↩️ و : 💫عصای خود را بیفکن، پس دید👀 آن مثل 🐍می جنبد، پشت کرد و برنگشت.❌ 💫 ✨ ای موسی پیش آی و ✋🏻 که تو و دست در گریبانت ببر تا سپید بی‌گزند بیرون بیاید. ✔️ 👈🏻 بازویت را به خویشتن بچسبان. این دو نشانه از جانب پروردگار تو است که باید به سوی و او ببری.✅ آنان همواره .» ⬅️در اینجا موسی 🗡 آن که به دست او انجام شده بود افتاد، ↩️ و از سوی دیگر و در نظرش 👀مجسّم شد و سپس از پروردگار درخواست کرد که؛ ↘️ ✨پروردگارا! سینه‌ام بگشای و کار را برایم آسان کن 🙏🏻و گره از زبانم باز کن که گفتارم 🗣را بفهمد و... . 🔸خداوند نیز او را داد و دل ❤️او را و 💪🏻ساخت.✔️ 🔹موسی پس از اینکه را دریافت ✔️ و به رسید به نزد همسرش🧕🏻 بازگشت و پس از چند روزی او را با نوزادی👶🏻 که تازه به دنیا آمده بود بسوی مدین فرستاد و خود به سوی روان🚶🏻‍♂شد. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفدهم 🔻 #موسی_در_وادی_طورسینا 🏜بیابانی که موسی در آن بود بیابان #
📘 📖 📝 🔻 🔷هنگامی که موسی به سوی می‌آمد، نزدیک شهر🏘 باز همان را با عده‌ای از مردم👥 دید، 🔸دانشمند با دیدن 👀موسی دریافت که او همان است.✅ ☝️🏻و چون مدتها⏳ در انتظار چنین روزی بودند همگی بر اطاعت او گردن نهادند.✔️ 🔹 بعد از وفات دوران سختی 😓را طی کردند و مدت در نهایت سختی به انتظار تولد همان کودکی 👦🏻بودند که ✨بشارت داده بود. 🔶 از تمام فرعونهای پیشین به‌طوری که را می‌کردند🤦🏻‍♂️ و زنان را به می بردند😔 🔹موسی 🌌 وارد مصر شد و به عنوان مهمانی ناخوانده به 🏠 پناه برد و بعد، از برادرش خواست تا او را تا قصر همراهی کند. ⬅️ و به پشت دروازه قصر رسیدند و موسی در🚪 را کوبید و از صدای کوبیدن بر خود لرزید.😱 ☝️🏻چون پرسیدند در را میکوبد.؟⁉️ 🍃 ؛ ✋🏻 من هستم☑️. 💫خداوند به موسی که به فرعون که اگر☝️🏻 به خداوند ایمان آورد، به او عطا 🎁کند و را به او بازگرداند✔️ 🤴🏻فرعون به فکر🤔 فرو رفت ولی وزیرش او را وسوسه😈 کرد. 🌃شب هنگام وقتی موسی و هارون از قصر باز می گشتند به دلیل ⛈ به خانه پیرزنی👵🏻🏠 پناه بردند، اما آن دو را تعقیب کردند. 👈🏻وقتی آنها به منزل پیرزن ⚔ شدند به حرکت درآمد و به جدال با آنها پرداخت⚔️ و چند نفر از را کشت. 👵🏻 بعد از این جریان به موسی . ✔️ 🌌آن شب 🤴🏻 با اطرافیان خود کرد که چه کنیم؟🧐 یا باید به این مرد عجیب داد یا روزگار ما را سیاه می کند. ☝️🏻حتما یک چیزی هست. و اگر ما با زور بخواهیم بر موسی غلبه کنیم می‌شویم.🤦🏻‍♂️ 🔹روز بعد ساحران را جمع کرد. این بود که ↘️ 👈🏻 « که موسی به نزد فرعون رفته بود برای آنها نشانه‌ای از را نشان داد و آن این بود که عصای خود را به زمین انداخت و عصا به صورت 🐉 درآمد و فرعون و حاضران ترسیدند😰😱.» 🔸با آمدن ساحران، موسی و هارون نیز آمدند و مردم👥 برای تماشا👀 جمع شدند. 🤴🏻 ؛ ای موسی، روز گذشته کارهایی کردی و آنها را ✨ دانستی در حالی که هم میتوانند این کارها را بکنند😏 ☝️🏻در آن حال، بین آنها آغاز شد☑️، کارهای خود را انجام دادند و عصای آنها به 🐍 تبدیل شدند. ◀️ سپس ؛ 🍃 ☝️🏻حالا را تماشا کنید. 👈🏻 وقتی عصا را انداخت، عصا به اژدهایی🐉 تبدیل، شد و همه مارها را بلعید😱 ↩️ و به حمله ⚔کرد. فورا دست✋🏻 دراز کرد و را گرفت و .✅ 🔷در این موقع کار موسی سحر و ❌ لذا به افتادند و به خدای موسی و بعضی از مردم👥 نیز به خداوند بزرگ ✅ 🤴🏻فرعون با دیدن👀 این صحنه ساحران را تهدید👿 به مرگ کرد ☝️🏻ولی ساحران در جواب گفتند؛ « 😏، ما روی به سوی پروردگار خود می آوریم✔️، ما امیدواریم پروردگارمان گناهانمان را ببخشاید.🙏🏻 چرا که نخستین بودیم😊.» ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐