eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_سی_ام 🔻 #نفرین_نوح_علیه_السلام 🔹پس از اینکه نوح بعد از #سیصد_سال م
📘 📖 📝 🔻 ............ 🔹 مردم هنوز ستمگر و پادشاهان بودند.🤦🏻‍♂️ 💫نزد نوح آمد و به او وحی آورد که خرما را بکارد و وقتی درخت🌴 به بار بنشیند، زمان فرج خواهد رسید.✔️ ⏳ وقتی زمان فرج ، نیمی بیشتر از پیروان نوح از ایمان خود دست کشیدند. 🔸 نوح دست بر برداشت🤲🏻 و گفت؛ ✨ ! از اصحاب من جز گروه کوچکی باقی نمانده است، من می ترسم که آن عده هم از دین خود دست بردارند و شوند،✨😥 🔹 در این حال از سوی به شد؛ ✨«جز آنانکه (تاکنون) آورده‌اند، دیگر هیچ کسی از تو ایمان نخواهد آورد.» ☝🏻 از کارهایی که انجام می دهند، 😊✨ و در این هنگام، خداوند دستور 🚢 را به حضرت نوح اعلام و چنین وحی فرمود؛👇🏻 ✨«و اکنون در حضور ما و طبق وحی ما، 🚢 و درباره آنها که ستم کردند ✋🏻 که همه آنها غرق شدنی هستند.»✨ 🌸حال دیگر بهر کشتی ساختن 🍃خویش را آماده کن ای ممتحن 🌸پس به دست حضرت روح الامین 🍃طرح کشتی رسم شد روی زمین 🔸" بین و 50 سال طول کشید."⏳ 🔹اینگونه بود که حضرت نوح آنها را دید و در موردشان چنین کرد؛↘️ ✨«پروردگارا🤲🏻 احدی از را روی زمین 🌏زنده مگذار،❌ ☝🏻 چرا که اگر آنها را زنده بگذاری، را می کنند و جز نسلی👨‍👩‍👧‍👦 و به وجود نمی‌آورند.» 🔸 حضرت نوح مشغول 🌱 شد، قوم او از کنارش عبور می کردند و از روی می خندیدند و می گفتند؛ 👥«این پیرمرد را ببین که شده است.»😆😏 🔹🗓️سالها گذشت، ها بلند و تنومند🌳 شدند، خداوند به او 💫 فرستاد که تخته هایی از درخت 🌲 تهیه کنند،✔️ نوح با 🚢 آشنا نبود. 💫 او را از کشتی -ساخت و آن 🚢بود که بر روی زمین🌏 ساخته شد. ✅ 🔸 در میان قوم خود که هرکس در کار و مرا یاری کند، های به جای مانده برای او به و تبدیل می شود.✔️ ولی گروهی از مردم او را مورد قرار می دادند😆 و به گِرد او اجتماع می کردند و می گفتند؛ 😲شگفتا❗️ در بیابانی که و 💧 وجود ندارد، این مرد کشتی می سازد.😏✨ ↩️یکی می گفت؛ 👤:نوح از دست کشیده و شده است. 👤دیگری می گفت؛ حالا هم که نوح می خواهد خانه بسازد🏠 این خانه بزرگ چوبی که به درد کسی نمی خورد. 👤سوّمی می گفت؛ در این جای که آبی وجود ندارد💧 کشتی 🚢با این عرض و طول را برای چه می سازی❓ و در می خواهی کنی⁉️😆😏 و هرکس به گونه ای به نوح می گفت و او را می کرد.☹️ 🍃حضرت نوح در پاسخ و گفتار آنها، بیش از پاسخ نداشت و می فرمود: ✨« من در بیابان بی آب،💧 است، ☝🏻و این مسخره و ، از کار من نمی کاهد.» 🍃و می گفت؛✨ «... اگر شما ما را مسخره می کنید، خواهید دانست که خوار کننده و بار به سراغ کدامیک از ما دو طائفه خواهد آمد...».✨ ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ •🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ودهم 🔻 #نزول_عذاب 🔷 #شعیب آنقدر به دعوت💌 قومش پرداخت تا به #سن_پیر
📘 📖 📝 🔻 🌷می کنم آغاز با نام کریم 🍃 قصه فرعون و موسای کلیم 🔷 فرزند از نوادگان می باشد. تا یعقوب عبارت است از 👇🏻 ✨موسی بن عمران بن یصهر بن یافث بن لاوی بن یعقوب✨ 🔶 نامی است که از ✌️🏻دو جزء تشکیل شده ☝️🏻یکی به معنای 🌊 و دیگری👈🏻 به معنای 🌳 است. ♦️او را ↪️ گهواره او در کنار درختی 🌳در داخل آب بدست آمد. ✔️ 🔹 👈🏻 یوخابید بود که در تورات📔 نیز نامش برده شده است. 🔸 ، 👈🏻 که بزرگتر از موسی بود 👈🏻 و و که کوچکتر بودند. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*- 🔻 🔷 گذشت ☝️🏻تا فرعون بزرگ که از همه زیرک‌تر🧐 بود روی کار آمد و تسلّط او بر قوم ۳۷۴۸ سال بعد از هبوط آدم اتفاق افتاد.✔️ ☝️🏻 و پایه های قدرت خود را محکم ساخت 😏 شد و با دیدن مردم خود را خدای روی زمین نامید.😐 ♦️ او 🤷🏻‍♂️ و 🧕🏻آسیه و بود.✅ 🌃شبی در خواب 😴دید که آتش 🔥پیدا شد که خانه🏘 قبطیها یعنی را سوزانده ☝️🏻ولی خانه های سالم ماند. 🔶او تمام ساحران و غیب گویان🔮 را جمع کرد. 👥آنها گفتند که متولد می شود که می آورد و مردم را به دعوت💌 می کند و را از او می ستاند. 🔹 با شنیدن این سخن دستور داد 👇🏻 هر فرزند پسری👦 که از به دنیا می آید او را به برسانند. ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ودوازدهم 🔻 #تولّد_موسی‌علیه‌السلام 🔷 #عمران در مصر زندگی می کرد و
📘 📖 📝 🔻 🔷 اتفاقا 🌊 از قصر می گذشت. ☝️🏻در آن روز فرعون و همسرش آسیه در قصر ایستاده بودند که چشمانشان 👀به افتاد که سوار بر امواج🌊 جلو می آمد و چون به نظرگاه رسید در میان درختها🌳 گیر کرد. 🔹 را نزد آوردند و چون در آن را برداشتند را دید😍، چون از آینده خود می ترسید😰 دستور قتل 🗡او را داد. ☝️🏻در آن هنگام به اذن پروردگار در ❤️ افتاد. و هر دو که او را به فرزندی قبول کنند☑️. 🌸همسر فرعون چون او را بدید ✨ مهر کودک در دلش آمد پدید 🌸گفت با فرعون از قتلش گذر ✨تا به فرزندی بگیریم این پسر 🔶اسم کودک را گذاشتند ☝️🏻 او را از و در کنار 🌳 پیدا کردند. 🔸درصدد یافتن ای برای موسی افتادند ولی هر دایه ای را برای موسی گرفتند، موسی شیر🍼 نمی نوشید و همگی به دنبال دایه‌ای مناسب برای کودک گشتند.✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔷 که در قصر ٫فرعون کار می کرد، گفت: کسی را می شناسم که می تواند او را 🍼دهد و مدتی⏳ بعد برای شیر دادن وارد قصر شد😍 🔹و همه دیدند👀 که کودک با کمال شیر 🍼می نوشید و چون آسیه اصل و نسب زن را پرسید⁉️ جواب داد👇🏻 🧕🏻: من ، هارون را که دو ساله است تازه از شیر گرفتم و هنوز هم شیر دارم✔️. ♦️چون دید کودک پستان🤱🏻 آن زن را قبول کرد برای نگهداری آن زن که در حقیقت☝️🏻 بود فرعون را راضی کرد تا برای او حقوق ماهیانه💶 مقرر کند و از خواست در قصر مانده و کودک را بدهد. 🔹مادر موسی 😑✋🏻و گفت؛ 🧕🏻:من دارای خانه و فرزند هستم و نمی‌توانم از آنها دست برداشته و آنها را تنها بگذارم 👌🏻 اگر مایلید کودک را به خانه🏡 می برم و در آنجا به او شیر داده و از او ✅. 👸🏻 با این پیشنهاد موافقت کرد ✔️ ↩️ به این ترتیب ، او را به خانه برد و با خیالی راحت و 😌به مشغول شد. ☝️🏻گویند از زمان 🕰قرار دادن در صندوقچه تا 🧕🏻 با کودک در خانه فرعون فقط . 📆روزها و ماهها گذشت تا 🍼 او گذشت و مادر او را به 🏡خانه فرعون . ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپانزدهم 🔻 #خروج_موسی_از_مصر ☝️🏻در این وقت که موسی با حال #ترس😰 از
📘 📖 📝 🔻 🏜بیابانی که موسی در آن بود بیابان و قسمت جنوبی بود. 🔷 درفکر 🤔چاره ای بود که از دور 🔥 را دید که شعله ور است. موسی خانواده خود را متوقف✋🏻 کرد و گفت ✨می خواهم بطرف آتش بروم🚶🏻‍♂ تا را به سوی شما بیاورم.☑️ 🔶 موسی بطرف آتش روان شد. چون نزدیک شد 🌳را دید که ✨ است و از آتش شعله ور است. ⬅️ نزدیک رفت تا مقداری از آن گرما را نزد 🧕🏻 ببرد، اما هربار از هجوم نهیب 🔥 به عقب رفت. ☝️🏻 تا اینکه صدایی از میان 🌳 به گوش 👂🏻موسی رسید. پس هنگامی که به آن 🔥 رسید. 💫ندا داده شد ✨«ای موسی! ، پای از کفش 👞خویش بیرون آور که و من تو را ✅ ☝️🏻 پس به آنچه می‌شود ✔️، ✋🏻 منم، من، خدایی که . ❌ ✨پس مرا 🤲🏻 کن و به یاد من برپا دار. ☝️🏻در حقیقت فرا رسنده است.☑️ می خواهم آن را دارم تا هرکه به موجب آنچه می کوشد 💪🏻 ‌ یابد.» 🔹این ندا را به بُهت 😲فرو برد و این ندا را نیز شنید که فرمود↘️ 💫 « که به دست راست✋🏻 داری؟🧐» 🌿موسی که به نائل گشته، به پاسخ حق‌تعالی لب گشود و ↘️ ✨«این که بر آن تکیه میزنم. و با آن ☝️🏻برای گوسفندانم🐑 برگ 🌿می‌تکانم و مرا در آن نیز هست.»😊 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 ☝️🏻این سؤال و پاسخ به همین مقدار پایان نپذیرفت.❌ سؤال حق تعالی بود☑️ ☝️🏻و موسی را برای دیدن 👀 معجزه شگفت‌انگیز خویش . 😃 🔹پس پروردگار فرمود؛ 💫✨«ای موسی! ✋🏻منم، من خداوند، پروردگار جهانیان🌏 ↩️ و : 💫عصای خود را بیفکن، پس دید👀 آن مثل 🐍می جنبد، پشت کرد و برنگشت.❌ 💫 ✨ ای موسی پیش آی و ✋🏻 که تو و دست در گریبانت ببر تا سپید بی‌گزند بیرون بیاید. ✔️ 👈🏻 بازویت را به خویشتن بچسبان. این دو نشانه از جانب پروردگار تو است که باید به سوی و او ببری.✅ آنان همواره .» ⬅️در اینجا موسی 🗡 آن که به دست او انجام شده بود افتاد، ↩️ و از سوی دیگر و در نظرش 👀مجسّم شد و سپس از پروردگار درخواست کرد که؛ ↘️ ✨پروردگارا! سینه‌ام بگشای و کار را برایم آسان کن 🙏🏻و گره از زبانم باز کن که گفتارم 🗣را بفهمد و... . 🔸خداوند نیز او را داد و دل ❤️او را و 💪🏻ساخت.✔️ 🔹موسی پس از اینکه را دریافت ✔️ و به رسید به نزد همسرش🧕🏻 بازگشت و پس از چند روزی او را با نوزادی👶🏻 که تازه به دنیا آمده بود بسوی مدین فرستاد و خود به سوی روان🚶🏻‍♂شد. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐