⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🔴 #وقایع_آخرالزمان 🌸 #قسمت_سی_ویکم ❇️ #ندای_آسمانی در #کتب_مسیحیان 📘 انجیل مَتّی:👇🏻 🔹«آنگاه علا
🔴 #وقایع_آخرالزمان
🌸 #قسمت_سی_ودوم
⁉️ آیا در گذشته هم #ندای_آسمانی داشته ایم؟! 🤔
🔰 #در_جنگ_اُحُد، وقتی حضرت علی(علیه السلام) آن رشادتها و از خودگذشتیهایی را نشان داد،
🌸 #جبرئیل_ندا_داد:
✨ «لا سَیف إلّا ذوالفَقار وَ لا فَتی إلّا عَلی»،✨
👈🏻 و کسانی که در آنجا بودند آن ندا را از آسمان شنیدند...
👤 #زید_بنوهب به ابن مسعود گفت:
پایداری علی در اُحُد مایهی تعجب است!😳
👤 #ابنمسعود میگوید:
اگر تو #تعجب میکنی، به تحقیق، ملائک از آن تعجب کردند!
🔹مگر نمیدانی جبرئیل در آن روز در حالی که به آسمان میرفت،
گفت: ✨«لا سَیف إلّا ذوالفَقار وَ لا فَتی إلّا عَلی»✨؟
👤 #زید گفت:
😳از کجافهمیدند ندایجبرئیل است؟⁉️
👤 #ابنمسعود پاسخ داد:
مردم، #صدای_بلند را شنیدند که از آسمان این مطلب را فریاد میزند، از پیامبر در موردش سؤال کردند،
🌷ایشان فرمودند:
✨ #این_صدای_جبرئیل_است.✨
📘در جلد ۴۲ بحار نیز حدیثی نقل شده که: 👇🏻
🔸 #جبرئیل بعد از شهادت حضرت علی(علیه السلام) با صدایی که هر فرد بیدار، آن را میشنید چنین ندایی سر داد:
🌸✨ #به_خدا_سوگند! پایه های هدایت منهدم شد، ستارگان آسمان و نشانه های تقوا خاموش شد و ریسمانهای محکم، پاره گشت!
پسر عموی محمدمصطفی کشته شد، وصی و برگزیده کشته شد...✨
📗 الخصال، ج۲، ص۶۰۰ و ۶۰۷
📘 الإرشاد، ج۱، ص۸۷ و ۸۳
#یازینب
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_چهارم 🔻 #ابراهیم_در_آتش 🔹مردم روزهای #متوالی به جمع آوری هیزم
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_پنجم
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔸ابراهیم همچنان ثابت و #استوار #بیآنکه_اظهار_عجز_کند و چهره اش تغییر یابد، تنها #دل_به_خدا_بسته با سیمایی شاد😊، لبهایش را به این گفتار حرکت داد و گفت؛
🍃« #ای_خدای_بزرگ، ای خدای یکتا و
بیهمتا و بی_نیاز که
🍀 نه #پدر_کسی هستی و نه #فرزند_کسی، و
🍀نه #نظیر و #همتایی داری،
به لطف و کرمت #مرا_از_آتش_نجات_بده.»🤲🏻✔️
🌺 امام صادق فرمود؛
✨ وقتی که ابراهیم را در آتش🔥 افکندند عرض کرد؛
🤲🏻«خدایا! #به_حق_محمّدوآلَ ش از درگاهت #میخواهم که مرا از آتش #نجات_دهی،
خداوند نیز آتش🔥 را برای او #سرد و #گوارا_کرد.»✨✔️
↩️از هر سو #شعلههای_آتش🔥 سر به آسمان⛅️ زبانه کشیده بود و #قهقهه_نمرودیان بلند شده بود،😆 و #منجنیق ابراهیم را در دل توده های آتش #پرتاب_کرد، 😰
☝🏻#اما_خداوند_به_یاد_ابراهیم_بود، در همان لحظه از مصدر وحی الهی✨ به سوی آتش فرمان آمد؛↘️
💫« #ای_آتش🔥❗️
سرد و سلامت شو بر ابراهیم.»✨
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
🔻 #ابراهیم_دلها_را_تسخیر_می_کند
🔹آنگاه #شعلههای_آتش🔥 فرو نشست و حرارتش به #سردی گرایید.😲✔️
🤴 نمرود و نمرودیان
مشاهده کردند که ابراهیم در کمال صحت و #سلامت در میان آتش نشسته است. 👥مردم از این وضع #تعجب😳 کرده و به #وحشت😱 افتادند.✔️
↩️ تمام حاضران دیدند که سراسر گودالِ پر از آتش،🔥 #تبدیل_به_گلستان💐 شده و ابراهیم در میان گلستان، بر تختی که یک پیرمرد (که #جبرئیل💫 بود) در کنار او نشسته و با او سخن میگوید.✨✔️
🤴نمرود با دیدن این منظره که #بهت_زده 😲شده بود ناخودآگاه فریاد زد؛ 🗣
🤴☝🏻 #اگر بنا است کسی برای خود خدائی را برگزیند، #سزاوار است که #خدای_ابراهیم را بپذیرد.✔️
🔹در این وقت #یکی_از_ساحران🧝♀ رو به نمرود گفت؛
🧝♀️: #من_قادرم آتش را شعله ور کنم تا ابراهیم را #بسوزاند،🔥
⏳ #چیزی_نگذشت که به اذن پروردگار #تیری_از_شعله_آتش به سینه مرد اصابت کرد و او را #کشت.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صدو_یکم 🔻 #یوسف_وتعبیر_خواب_سلطان_مصر 🌌شبی #فرعون_مصر در خواب دید که
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_صدو_دوم
🔻 #دیدار_یوسف__بنیامین
🤴🏻عزیز مصر بر #هفتاد_زبان مسلط بود و🧔🏻 یوسف نیز با هر زبانی که او سخن میگفت پاسخش را میداد و این امر موجب #تعجب عزیز مصر شد. 😲😳
🔸در آن زمان #یوسف_سی_سال_داشت فاصله میان یوسف و پدرش در حدود #هجده_روز بود.
🔹 #در_دوران_خشکسالی🏜️ مردم دسته دسته به مصر می آمدند تا برای خود آذوقه فراهم کنند.
🔸 #یعقوب_و_فرزندانش که دچار خشکسالی شدند، تصمیم گرفتند که به طرف #مصر حرکت کنند و #گیاهان_دارویی🍀 را برای #فروش به مصر همراه خود بردند.✔️
↩️ از آن وقت #یوسف خود بر خرید و فروش ها و معاملات #شرکت_میکرد.
🔹هنگامی که #برادران_یوسف را دیدند او را نشناختند و هرگز فکر نمیکردند که او زنده باشد،
☝️🏻 #ولی یوسف آنان را شناخت و در مورد پدرشان و خانواده پرسید و↘️
👨🏻یکی از آنها گفت؛
که برادر کوچکی به نام #بنیامین داریم.
🧔🏻 #یوسف از آنان درخواست کرد که دفعه بعد که می آیند برادر کوچکشان بنیامین را به همراه بیاورند تا بار دیگر آذوقه آنها را فراهم کند و تمام کالای آنان را پنهانی در میان بار شتران🐪 آنها پنهان کرد.✔️
↩️چون #فرزندان_یعقوب خواستند که بار دیگر برای گرفتن آذوقه بیایند #یعقوب_راضی_نشد که بنیامین را با آنان همراه کند چون بر آنها #اعتماد_نداشت❌
☝🏻 چرا که بنیامین برادر تنی یوسف بود.✔️
🔸با اصرار زیاد آنان، #یعقوب_راضی_شد تا بنیامین هم همراه آنان برود
☝🏻 #به_شرطی_که او را حتما سالم بازگردانند.✔️
👥پسران همگی کنعان را به سوی #مصر ترک کردند.
🧑🏻 #بنیامین در تمام طول راه با برادران هیچ صحبتی نکرد و حتی با آنان که وارد مصر شدند هم سفره نشد.❌
🧔🏻 یوسف #متوجه این دوری
بنیامین از برادرانش شد و پرسید؛
🍃چرا از برادرانت دوری میکنی⁉️
🧑🏻 #بنیامین_گفت؛
🍃آنان برادرم یوسف را با خود بیرون بردند و #وانمود کردند که گرگ🐺 او را خورده، ☝🏻در حالی که او را به قصد کشت در چاه🕳️ انداختند.
من نیز #عهد_کردم بعد از یوسف دیگر با آنها حرفی نزنم.
🧔🏻 #یوسف_گفت؛
آیا ازدواج کرده ای⁉️
🧑🏻 #گفت؛
بله چند پسر دارم و نام همه آنها برگرفته از یوسف برادرم میباشد.✔️
🔹 #بنیامین_یوسف_را_نشناخت زیرا که یوسف به مردی کامل تبدیل شده بود و با کودکی خود تفاوت داشت
.
🧔🏻یوسف #خود_را_به_او_معرفیکرد و از او خواست که نزدش بماند.
🧑🏻 #بنیامین_گفت؛
🍃آنها با پدرم #عهد کردند که مرا نزد او باز گردانند.
↩️هنگامی که برادران شروع به حرکت کردند یکی از خواجهگان یوسف گفت؛
👤:پیمانه غله که از #طلا بود گُم شده و باید اثاثیه ها را بگردم.
👥 #برادران_گفتند که ما دزد نیستیم.
🧔🏻 #یوسف به آنجا آمد و گفت؛
🍃سزای کسی که پیمانه در میان بار او باشد چیست❓
👥 #برادران_گفتند:
☝🏻 اگر آن را در میان ما پیدا کردی، میتوانی او را #زندانی کنی،
↩️ آنگاه که در میان بارها شروع به جستجو کردند، غله در میان بار بنیامین پیدا شد و بدین ترتیب یوسف توانست بنیامین را نزد خود نگه دارد.✔️
ادامه دارد....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
با هم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 #41 ...... قسمتی از آنها را بعد از اين اشاره خواهيم كرد
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم
📘 را 👇🏻
📝 #42
.....و
دشمنان شما را از بين مي بردند(1)✨
🔹خوش دارم كه در اينجا جرياني را بياورم كه ↪️
🌱عالم فاضل رباني حاج ميرزا حسين #نوري خداوند بر نور و درجه اش در آخرت بيفزايد
در كتاب #جنَّهُ_الْمَأوي📕 در بيان
كساني كه #سعادتديدار
✨ #حضرت_حجّت✨
☝️🏻يا ديدن #معجزاتحضرتشدرغيبت كبري نصيبشان شده آورده است :
🌱ميرزا حسين نوري مي گويد :
#عالمجليل و دانشمند بزرگوار شیخ علی رشتی كه
⏪ #عالمي_نيكوكار و
⏪ #زاهدي_پرهيزكار
از #شاگردان👨🎓 👈🏻 سيّد سَنَد و
استاد اعظم حجه الاسلام ميرزاي بزرگ شيرازي بود ،
☝🏻و چون مردم نواحی فارس مکرر #شکایتوگله داشتند ازاینکه عالم و روحانی کاملی ندارند ☹️❌
میرزای شیرازی ایشان را بدانجا فرستاد وپیوسته درميان آنها با كمال #احترام زندگي كرد تا وفات يافت.⚰
🔸من با او در سفر و حضر مصاحبت داشته ام ،
كمتر كسي را در #اخلاقوفضل نظيرش ديده ام
👤وي گفت : در يكي از سفرها كه #از_زيارت حضرت ابي عبداللَّه عليهالسلام #به_سوي نجف اشرف از راه فرات باز ميگشتم ، #در_كشتيكوچكي 🚤 كه بين كربلا و طويريج بود سوار شدم از طويريج راه حلّه و نجف جدا ميشود ،
👥مسافرين كه همه اهل #حلّه بودند به
🔻 #بازيگري و
🔻 #بي_عاري و
🔻 #مزاح مشغول شدند✔️
↩️به جز☝️🏻 #يكنفر كه با اينكه با ايشان بود احياناً همسفرها بر #مذهب او خرده مي گرفتند و او را
#سرزنش مي كردند 😓
با كمال #متانت نشسته بود ، و هيچ شوخي نمي كرد و نمي خنديد .
از اين وضع در #تعجب 😳 بودم
تا اينكه به جايي رسيديم كه آب كم بود
و
#ناچار صاحب كشتي ما را بيرون فرستاد .✔️
🔹در كنار نهر كه مي رفتيم🚶♂🚶♂ .
به طور اتّفاقي با آن شخص همراه شدم
از او پرسيدم :
👤علت كناره گيري اش از وضع همسفريها و خرده گيري آنها در مذهب او چيست ⁉️
🌱گفت : اينها #از_اهلسنّت و #خويشاوندمنند پدرم نيز از ايشان است ولي مادرم از اهل
#ايمان ، من نيز مذهب آنها را داشتم و به #بركت حضرت
✨ #حجتصاحبالزمانعجلاللَّهتعاليفرجه ✨
#شيعه شدم✔️
👤از علت و نحوه #تشيع او سؤال ⁉️كردم ،
🌱جواب داد : اسم من #ياقوت؛ و
شغلم #روغنفروشيكنار_پلحله است .
🔸 در يكي از سالها #براي_خريدن_روغن از شهر حله بيرون رفتم تا از #صحرانشينان روغن وارد كنم . چند منزل رفتم تا آنچه مي خواستم خريدم✔️
و به اتفاق عدّه اي از اهالي حلّه بازگشتم و در يكي از #منزلها🏠كه فرود آمديم و #خوابيديم 😴، وقتي بيدار شدم ، #ديدم 👀 همه رفته اند و من در صحراي بي آب...
📄ص: 89
ادامه دارد.....
_________________
📚 1)الاحتجاج، 2، 323
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
╰─┈➤↴
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮
@masirsaadatee
╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯