⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_دوم 🔻 #نقشه_ابراهیم_و_شکستن_بتها🗿 🔹 شاید قوم بدین ترتیب درک کن
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_سوم
🔻 #محاکمه_ابراهیم_علیه_السلام
🔹چون مردم فهمیدند، که #ابراهیم بت ها را درهم شکسته است،
☝🏻 #به_دستور_نمرود 🤴او را دستگیر کردند و به نزد نمرود بردند، آنگاه نمرود رو به ابراهیم کرد و گفت؛
🤴«ای ابراهیم #آیا تو با #خدایان_ما چنین کردی❓
🍃 ابراهیم گفت؛ نه❗️🤷🏻♂️
این کار را #بزرگترین_بت_ها🗽 انجام داده، اگر سخن می گوید، از او بپرسید.»
👥گفتند؛ قطعا می دانی که اینها #سخن_نمیگویند،
🍃ابراهیم گفت؛ #آیا چیزی را میپرستید که #هیچ_قدرتی ندارد و #هیچ_سود و #زیانی به شما نمی رساند، #اُف_بر_شما و بر آنچه غیر از خدا می پرستید، چرا نمیاندیشید.»⁉️🤦🏻♂️
🤴نمرود و نمرودیان در #جواب_دندانشکن_ابراهیم ناکام ماندند و☝🏻 چون نتوانستند او را محکوم به این کار کنند،راجع به مجازات ابراهیم به #مشورت 👥👥نشستند
☝🏻 تا اینکه #تصمیم_گرفتند ابراهیم را در میان #آتش🔥 انداخته و او را بسوزانند.😨
👥«گفتند؛ ابراهیم را #بسوزانید و اگر اهل عمل هستید، خدایان خود را یاری نمائید.»
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔹 #قوم_نمرود تصمیم گرفتند ابراهیم را به جرم
▪️ #توحید و #خداپرستی و
▪️ #شکستن_بتها
با آتش🔥 بسوزانند.😰😖
🔸 #پیروان_نمرود به جمع آوری هیزم پرداختند و حتی برای #شفاع_بیماران خود #نذر می کردند😐 که هیزم برای #سوزاندن_ابراهیم ببرند تا بیمارشان شفا یابد.😒🤦🏻♂️
↩️ #از_همه_نقاط، مردم برای شرکت در این مراسم #دعوت شده بودند و همه با خود هیزم می آوردند.
⏳ بعد از چندی، #روز_چهارشنبه،🗓️ انبار چوب و هیزم پر شد و دور انبار را به صورتی وسیع #دیوار_کشیدند.
ادامه دارد......
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_سوم 🔻 #محاکمه_ابراهیم_علیه_السلام 🔹چون مردم فهمیدند، که #ابراه
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_چهارم
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔹مردم روزهای #متوالی به جمع آوری هیزم پرداختند تا اینکه #کوهی_از_هیزم فراهم شد✔️،
↩️ سپس در زمین همواری #دیواری ساختند و در آن #آتش را شعله ور ساختند،🔥 شعله های آتش آنقدر زیاد بود که هیچ پرندهای🕊 نمی توانست از بالای آن پرواز کند.
🔸 #محل_مرتفعی را آماده کردند تا نمرود🤴 از آنجا منظره سوزاندن🔥 ابراهیم را تماشا👀 کند.
🔹 #نمرودیان برای انداختن ابراهیم در آتش #دچار_مشکل_شدند چون نمیتوانستند با این #آتش_عظیم🔥 به آن نزدیک شوند تا ابراهیم را در آن افکنند، لذا به فکر #ساختن_منجنیق افتادند تا از راه دور ابراهیم را به درون آتش #پرتاب_کنند.😳
🔸 منجنیق آماده شد و ابراهیم را در آن قرار دادند.
🔹جوش و خروش از تمام #کائنات برخاست. هر یک به زبان حال به خدا #شکایت_کردند. 😫
🌏 #زمین گفت؛
✨خدایا❗️کسی غیر از او بر روی من، تو را پرستش نمیکند آیا میگذاری #طعمه_آتش 🔥نمرود شود ⁉️
💫 #ملائکه_آسمان نیز اعتراض داشتند،.
♥️ #خداوند رو به آنها فرمود؛
✨☝️🏻 #اگر_بندهام_مرا_بخواند حتما #نجات_خواهم_داد و در وقت ضرورت #دست_او_را_خواهم_گرفت.✔️
💫 #جبرئیل به خدا، #التماس_نمود و گفت؛
✨ 🤲🏻خدایا در زمین کسی غیر از او تو را پرستش نمی کرد، اینک او را در #آتش🔥 می اندازند.😔
↩️ به جبرئیل خطاب شد؛
#ساکت_باش🤐✋🏻بنده ای مانند تو میترسد که وقت بگذرد❗️
من هر وقت بخواهم میتوانم او را #نجات دهم، #مرا_بخواند_جوابش_را_میدهم.✔️
💫 #جبرئیل در آن وقت بر ابراهیم #نازل_شد و گفت؛
✨ ابراهیم❗️ #آیا حاجت و درخواستی داری من برآورده سازم❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛
«به تو احتیاجی ندارم،❌ #خدا_کافی_وکفیل_من_است»✅
💫 #میکائیل گفت؛
✨میخواهی آتش🔥 را به وسیله آبها💧 و #باران🌧 که در اختیار من است #خاموش_سازم❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛ #نه.❌
💫 #ملک_متصّدی_بادها گفت؛
✨ مایلی #طوفانی🌪️ برانگیزم که آتش🔥 #پراکنده_شود❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛ #نه.❌
💫 #جبرئیل گفت؛
✨ پس #از_خدا_بخواه تا #نجاتت_دهد.🤲🏻
🍃حضرت ابراهیم گفت؛
✨«همین که او مرا در این حال #میبیند_کافی_است.»✔️
ادامه دارد.........
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_چهارم 🔻 #ابراهیم_در_آتش 🔹مردم روزهای #متوالی به جمع آوری هیزم
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_پنجم
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔸ابراهیم همچنان ثابت و #استوار #بیآنکه_اظهار_عجز_کند و چهره اش تغییر یابد، تنها #دل_به_خدا_بسته با سیمایی شاد😊، لبهایش را به این گفتار حرکت داد و گفت؛
🍃« #ای_خدای_بزرگ، ای خدای یکتا و
بیهمتا و بی_نیاز که
🍀 نه #پدر_کسی هستی و نه #فرزند_کسی، و
🍀نه #نظیر و #همتایی داری،
به لطف و کرمت #مرا_از_آتش_نجات_بده.»🤲🏻✔️
🌺 امام صادق فرمود؛
✨ وقتی که ابراهیم را در آتش🔥 افکندند عرض کرد؛
🤲🏻«خدایا! #به_حق_محمّدوآلَ ش از درگاهت #میخواهم که مرا از آتش #نجات_دهی،
خداوند نیز آتش🔥 را برای او #سرد و #گوارا_کرد.»✨✔️
↩️از هر سو #شعلههای_آتش🔥 سر به آسمان⛅️ زبانه کشیده بود و #قهقهه_نمرودیان بلند شده بود،😆 و #منجنیق ابراهیم را در دل توده های آتش #پرتاب_کرد، 😰
☝🏻#اما_خداوند_به_یاد_ابراهیم_بود، در همان لحظه از مصدر وحی الهی✨ به سوی آتش فرمان آمد؛↘️
💫« #ای_آتش🔥❗️
سرد و سلامت شو بر ابراهیم.»✨
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
🔻 #ابراهیم_دلها_را_تسخیر_می_کند
🔹آنگاه #شعلههای_آتش🔥 فرو نشست و حرارتش به #سردی گرایید.😲✔️
🤴 نمرود و نمرودیان
مشاهده کردند که ابراهیم در کمال صحت و #سلامت در میان آتش نشسته است. 👥مردم از این وضع #تعجب😳 کرده و به #وحشت😱 افتادند.✔️
↩️ تمام حاضران دیدند که سراسر گودالِ پر از آتش،🔥 #تبدیل_به_گلستان💐 شده و ابراهیم در میان گلستان، بر تختی که یک پیرمرد (که #جبرئیل💫 بود) در کنار او نشسته و با او سخن میگوید.✨✔️
🤴نمرود با دیدن این منظره که #بهت_زده 😲شده بود ناخودآگاه فریاد زد؛ 🗣
🤴☝🏻 #اگر بنا است کسی برای خود خدائی را برگزیند، #سزاوار است که #خدای_ابراهیم را بپذیرد.✔️
🔹در این وقت #یکی_از_ساحران🧝♀ رو به نمرود گفت؛
🧝♀️: #من_قادرم آتش را شعله ور کنم تا ابراهیم را #بسوزاند،🔥
⏳ #چیزی_نگذشت که به اذن پروردگار #تیری_از_شعله_آتش به سینه مرد اصابت کرد و او را #کشت.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°