⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_چهارم 🔻 #ابراهیم_در_آتش 🔹مردم روزهای #متوالی به جمع آوری هیزم
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_پنجم
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔸ابراهیم همچنان ثابت و #استوار #بیآنکه_اظهار_عجز_کند و چهره اش تغییر یابد، تنها #دل_به_خدا_بسته با سیمایی شاد😊، لبهایش را به این گفتار حرکت داد و گفت؛
🍃« #ای_خدای_بزرگ، ای خدای یکتا و
بیهمتا و بی_نیاز که
🍀 نه #پدر_کسی هستی و نه #فرزند_کسی، و
🍀نه #نظیر و #همتایی داری،
به لطف و کرمت #مرا_از_آتش_نجات_بده.»🤲🏻✔️
🌺 امام صادق فرمود؛
✨ وقتی که ابراهیم را در آتش🔥 افکندند عرض کرد؛
🤲🏻«خدایا! #به_حق_محمّدوآلَ ش از درگاهت #میخواهم که مرا از آتش #نجات_دهی،
خداوند نیز آتش🔥 را برای او #سرد و #گوارا_کرد.»✨✔️
↩️از هر سو #شعلههای_آتش🔥 سر به آسمان⛅️ زبانه کشیده بود و #قهقهه_نمرودیان بلند شده بود،😆 و #منجنیق ابراهیم را در دل توده های آتش #پرتاب_کرد، 😰
☝🏻#اما_خداوند_به_یاد_ابراهیم_بود، در همان لحظه از مصدر وحی الهی✨ به سوی آتش فرمان آمد؛↘️
💫« #ای_آتش🔥❗️
سرد و سلامت شو بر ابراهیم.»✨
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
🔻 #ابراهیم_دلها_را_تسخیر_می_کند
🔹آنگاه #شعلههای_آتش🔥 فرو نشست و حرارتش به #سردی گرایید.😲✔️
🤴 نمرود و نمرودیان
مشاهده کردند که ابراهیم در کمال صحت و #سلامت در میان آتش نشسته است. 👥مردم از این وضع #تعجب😳 کرده و به #وحشت😱 افتادند.✔️
↩️ تمام حاضران دیدند که سراسر گودالِ پر از آتش،🔥 #تبدیل_به_گلستان💐 شده و ابراهیم در میان گلستان، بر تختی که یک پیرمرد (که #جبرئیل💫 بود) در کنار او نشسته و با او سخن میگوید.✨✔️
🤴نمرود با دیدن این منظره که #بهت_زده 😲شده بود ناخودآگاه فریاد زد؛ 🗣
🤴☝🏻 #اگر بنا است کسی برای خود خدائی را برگزیند، #سزاوار است که #خدای_ابراهیم را بپذیرد.✔️
🔹در این وقت #یکی_از_ساحران🧝♀ رو به نمرود گفت؛
🧝♀️: #من_قادرم آتش را شعله ور کنم تا ابراهیم را #بسوزاند،🔥
⏳ #چیزی_نگذشت که به اذن پروردگار #تیری_از_شعله_آتش به سینه مرد اصابت کرد و او را #کشت.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°