✨﷽✨
#پندانه
حاکم 🤴🏻و کشاورز بیچاره👨🏻🌾
❇️روزی #حاکمی🤴🏻 برای #گردش به بیرون از شهر رفته بود که #مرد_میانسالی 👴🏻را در حال کار بر روی #زمین_کشاورزی دید.
🤴🏻 #حاکم پس از دیدن آن مرد👨🏻🌾 بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد #کشاورز👨🏻🌾 را به #کاخ_بیاورند.
👨🏻🌾 #روستایی بینوا با ترس و لرز😰 در مقابل تخت #حاکم🤴🏻 ایستاد.
#حاکم دستور داد #لباس_گرانبهایی 👘بر او پوشاندند و یک #قاطر🐎 به همراه #افسار و #پالان خوب هم به او دادند.‼️
🤴🏻#حاکم که از تخت پایین آمده بود و #آرام_قدم_میزد به مرد #کشاورز👨🏻🌾 گفت:☝️🏻
🔹میتوانی بر سر کارت برگردی،
🔸ولی همین که دهقان بینوا👨🏻🌾 خواست حرکت کند 🤴🏻 #حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت. 😳
👥همه حیران😧 از آن #عطا و حکمت این #جفا، منتظر توضیح #حاکم 🤴🏻بودند‼️
🤴 #حاکم از #کشاورز پرسید: مرا میشناسی⁉️
👨🏻🌾 کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر👑 رعایا و #حاکم شهر هستید❗️
🤴 #حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی⁉️
♦️#سکوت مرد حاکی از #استیصال و #درماندگی او بود😟
🤴 #حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب🌃 بارانی 🌧که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان 🌌کردم و گفتم
💢خدایا🤲🏻 به حق این #باران🌧 و #رحمتت مرا #حاکم این شهر کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی
🔻 که ای #ساده_دل❗️ من #سالهاست از خدا یک #قاطر🐎 با #پالان برای کار کشاورزیام #میخواهم هنوز #اجابت_نشده آن وقت تو #حکومت این شهر را #میخواهی؟😏
✴️یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد🤔
🤴حاکم گفت: این #قاطر و #پالانی که میخواستی،
🔻این #کشیده هم #تلافی همان کشیدهای که به من #زدی❗️😏
☝🏻فقط میخواستم بدانی که برای خدا #حکومت این شهر یا #قاطر و #پالان_فرق_ندارد❌
🔴فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که #فرق_دارد☝️🏻
✅ از خدا #فقط_بخواه، خدا #بینهایت_بخشنده و #مهربان است و در #بخشیدن_بیانتهاست♥️
💟ولی به
👈🏻 #خواستهات و
👈🏻 #لطف و
👈🏻 #تقدیر خداوند
⬅️ #ایمان_داشته_باش.✅
#دختر_فاطمی
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
✨﷽✨
#پندانه
حاکم 🤴🏻و کشاورز بیچاره👨🏻🌾
❇️روزی #حاکمی🤴🏻 برای #گردش به بیرون از شهر رفته بود که #مرد_میانسالی 👴🏻را در حال کار بر روی #زمین_کشاورزی دید.
🤴🏻 #حاکم پس از دیدن آن مرد👨🏻🌾 بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد #کشاورز👨🏻🌾 را به #کاخ_بیاورند.
👨🏻🌾 #روستایی بینوا با ترس و لرز😰 در مقابل تخت #حاکم🤴🏻 ایستاد.
#حاکم دستور داد #لباس_گرانبهایی 👘بر او پوشاندند و یک #قاطر🐎 به همراه #افسار و #پالان خوب هم به او دادند.‼️
🤴🏻#حاکم که از تخت پایین آمده بود و #آرام_قدم_میزد به مرد #کشاورز👨🏻🌾 گفت:☝️🏻
🔹میتوانی بر سر کارت برگردی،
🔸ولی همین که دهقان بینوا👨🏻🌾 خواست حرکت کند 🤴🏻 #حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت. 😳
👥همه حیران😧 از آن #عطا و حکمت این #جفا، منتظر توضیح #حاکم 🤴🏻بودند‼️
🤴 #حاکم از #کشاورز پرسید: مرا میشناسی⁉️
👨🏻🌾 کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر👑 رعایا و #حاکم شهر هستید❗️
🤴 #حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی⁉️
♦️#سکوت مرد حاکی از #استیصال و #درماندگی او بود😟
🤴 #حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب🌃 بارانی 🌧که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان 🌌کردم و گفتم
💢خدایا🤲🏻 به حق این #باران🌧 و #رحمتت مرا #حاکم این شهر کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی
🔻 که ای #ساده_دل❗️ من #سالهاست از خدا یک #قاطر🐎 با #پالان برای کار کشاورزیام #میخواهم هنوز #اجابت_نشده آن وقت تو #حکومت این شهر را #میخواهی؟😏
✴️یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد🤔
🤴حاکم گفت: این #قاطر و #پالانی که میخواستی،
🔻این #کشیده هم #تلافی همان کشیدهای که به من #زدی❗️😏
☝🏻فقط میخواستم بدانی که برای خدا #حکومت این شهر یا #قاطر و #پالان_فرق_ندارد❌
🔴فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که #فرق_دارد☝️🏻
✅ از خدا #فقط_بخواه، خدا #بینهایت_بخشنده و #مهربان است و در #بخشیدن_بیانتهاست♥️
💟ولی به
👈🏻 #خواستهات و
👈🏻 #لطف و
👈🏻 #تقدیر خداوند
⬅️ #ایمان_داشته_باش.✅
#دختر_فاطمی
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_هیجدهم 🔻 #پادشاه_زمان 🔸در زمان نبوت ادریس، #پادشاهی_ستمگر بنام ( #یب
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_نوزدهم
🔻 #نفرین_ادریس_علیه_السلام
🔹...... ولی آن مردم و #پادشاه🤴 به دستور ادریس #عمل_نکردند و از دستورات ❤️ خداوند و ادریس #سرپیچی کردند.
🔸به همین خاطر #ادریس از خدا خواست تا شهر را #ترک_کند و همینطور از خداوند درخواست کرد تا وقتی که به آن شهر باز می گردد، #باران را #قطع_کند.
❤️ #خداوند به ادریس فرمود؛↘️
✨در این صورت آن شهر #ویرانه میشود و انسانهای زیادی #هلاک میشوند.✨
▪️ امّا ادریس به این عذاب #راضی بود.‼️
🔹آنگاه با #چند_تن از یارانش به #غاری پناه بردند.
🍱 #غذای آنها به #اذن_پروردگار تأمین می شد.✔️
☝🏻 تا اینکه شهر بر اثر #خشکسالی #ویران گشت
و #پادشاه 🤴و #همسرش👸 نیز از بین رفتند.
🔸 #بیست_سال بود که بارانی🌧 نباریده بود، کم کم حالت #توبه و پشیمانی 😢درمردم ظاهر شد✔️
↩️ و به #عبادت_خدا روی آوردند و #سجده_بر_خاک گذاشتند.🙇♂️🙇♀️
و به دعا و نیایش پرداختند.🤲🏻✨
ادامه دارد.....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_بیست_و_هشتم 🔻 #ازدواج_مجدد_نوح_علیه_السلام 🔹نوح از اینکه مردم #خدا
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_بیست_و_نهم
🔻 #حکایتیکوتاه_از_نوحعلیهالسلام
🔹روزی جمعی👥👥 از مردم به خاطر #نیامدن باران🌧 که #قحطی به همراه داشت، تصمیم گرفتند نزد #نوح بروند و از او بخواهند #دعا 🤲🏻کند تا بلکه #باران ببارد.🌧
🔸 وقتی به در خانه🏠 رسیدند، در را زدند، زنِ نوح🧕🏻 از خانه🏠 بیرون آمد،
👥آنها گفتند؛ «نوح کجاست⁉️ ما آمدیم از او بخواهیم #دعا🤲🏻 کند تا #باران🌧 ببارد».
🧕🏻 #زن اوّل گفت؛ اگر دعای نوح #مستجاب میشد، برای خود ما دعا میکرد که #وضع_زندگیمان #خوب شود.☹️
🔹او اکنون به #بیابان🏜️ رفته تا #هیزم جمع کند و بفروشد و آن چنان #مقامی هم ندارد که دعایش #مستجاب گردد.😟
🔸خلاصه آنها👥 به آن #بیابان🏜️ رفتند،
💥 #ناگهان دیدند که #نوح هیزم به پشت گرفته و بر #شیری🦁 سوار است و #ماری🐍 به دست گرفته و آن مار را تازیانه خود (در راندن شیر) قرار داده است.😲😳
👥 #قحطیزدگان به نوح گفتند؛ «دعا کن تا #باران بیاید،🌧 #قحطی همه جا را گرفته است».☁️😔
🍃 #نوح_دعا_کرد 🤲🏻و باران آمد.⛈✔️
👥 آنها به نوح گفتند؛ تو که این گونه #مستجاب_الدّعوه هستی چرا در مورد #زن🧕🏻 خودت #نفرین نمی کنی که مثلاً از خانه ات🏠 بیرون رود و #مجازات شود و پشت سرت بدگویی نکند.⁉️
🍃نوح در پاسخ فرمود؛
✨ #ارزش و #ثواب_تحمّل و #صبر با چنین زنی، #بهتر از آن است که با #نفرین، او را به #مجازات برسانم.✨
ادامه دارد....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_سی_و_پنجم 🔻 #پهلو_گرفتن_کشتی_نوح 🔹 #عمر_قوم_نوح 👈🏻
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_سی_و_ششم
🔻 #پایان_عمر_نوح_علیهالسلام
🔹هنگامی که #نوح بر روی زمین🌎 آمد، شروع به کاشت #درخت_خرما🌴 کرد که #ابلیس😈 بارها آن را از #ریشه جدا کرد و نوح مجددا آن را میکاشت.
🔸نوح پس از پایین آمدن از کشتی🚢 #500سال زندگی کرد.
🔹 روزی #جبرئیل💫 نزد او آمد و گفت؛
✨ #مدت_نبوّت تو به #پایان رسید.✋🏻 اینک #اسم_اکبر و #علم خود را نزد فرزندت #سام بگذار،
☝🏻 #زیرا که تا آمدن #پیامبری دیگر، این #ودیعهها باید نزد فرد عالمی باشد، که فرزندت سام نیز از آنهاست.✅
🌸بعد از عمری رنج و زحمت آن جناب
🍃ساعتی بنشست اندر آفتاب 🌸شخصی آمد نزد او با احترام
🍃ابتدا بنمود بر ایشان سلام
🌸گفت مأمورم برای قبض روح
🍃گفتفرصت تا روم در سایه،نوح
🔸روزی که نوح زیر #آفتاب☀️ نشسته بود، #ملک_الموت نزد او آمد و سلام کرد و به او خبر داد که برای #قبض_روح او آمده است.
🔹 نوح از او خواست تا #فرصتی به او بدهد تا از آفتاب به زیر سایه برود، نوح بعد از اینکه زیر سایه نشست، به ملک الموت گفت؛
✨آنچه که بر من در این دنیا گذشت، در این عمر بلندم به اندازه جابجایی من از آفتاب، به این سایه بود و سپس به #اذن خدا #قبض_روح شد.✔️✨
🔸 نوح مجموعا #دو_هزار_وپانصد_سال عمر کرد که #850سال آن👈🏻 #قبل_از_بعثت✨ و #950سال آن #بعد_از_بعثت✨
او بود و
#200سال هم مشغول #ساخت_کشتی🚢 معروفش بود و #پانصد_سال هم بعد از خروج از کشتی به #آبادانی_شهرها پرداخت.
🔹نوح به #زبان_سریانی سخن میگفت، نوح بر #25حرف_اسم_اعظم ♥️خداوند #آگاهی_داشت.✔️
🔸آدم👱♂ در کشتی🚢 همراه نوح بود و هنگامی که نوح از کشتی خارج شد، او را در زیر #مسجد_منی دفن کرد.
🔹 #ابلیس😈 در تمام مدت غرق شدن انسانها با #قوت_الهی در میان آسمان☁️ و زمین🌎 به #گردش مشغول بود.
↩️همچنین #طایفه_جن در هیئت ارواح #معلق_برفراز_آب میچرخیدند.
🌌#کهکشانی که در آسمان به نام #قوچ معروف است همان محلی است که باز شد و #طوفان🌪 و #باران⛈ از آنجا آمد و زمانی که کهکشان آرامش یافت #اثرات_آن مثل زخمی سر باز کرد به صورت #رنگینکمان🌈 در آسمان باقی ماند.
🔸 #در_زمان_نوح زنان #سالی_یک_بار #حائض می گشتند، آنان در طول سال خود را #میآراستند و به #شهوترانی میپرداختند و خداوند #به_جهت
⬅️ #کاهش هوسرانی های آنان و بیرون راندن آنها از این گونه مجالس، آنان را #ماهی_یکبار حائض ساخت.
🔹هنگامی که نوح میخواست #بز🐐 را سوار کشتی کند، حیوان #سرکشی نمود و نوح #مجبور_شد او را به داخل کشتی #پرتابکند و به این خاطر نیمی از دمش #کنده شد و #عورتش نمایان گشت،
↩️ اما هنگامی که #میش🐑 را سوار کرد، حیوان آرام و سر به راه از دیگر حیوانات پیشی گرفت، نوح دم او را #نوازش کرد و از آن پس بود که بر پشت حیوان دُنبه ای رویید و از همان هنگام شد که حیوان به این شکل درآمد.
🔸آن هنگام که آب #فوران⛲ نمود و همه جا را فرا گرفت، مادری که #نوزادش را بسیار دوست می داشت، بسیار #هراس داشت بر بلندی #کوهی🏔 رفت، و هرچه آب #بالاتر می آمد، زن کودکش را #بالاتر می گرفت. و هنگامی که آب تا #گردن زن را فرا گرفت،
زن نوزادش را بالای #سرش گرفت، اما #سیل🌊 هر دو را #احاطه کرد و آنها #هلاک_شدند.
🌷رسول اکرم صلی الله علیه و آله پس از نقل این جریان فرمود؛
✨« #اگر خداوند به کسی از قوم گنهکار نوح، #رحم می کرد به #مادر آن کودک رحم می کرد».✔️
نوح را « #سِکنْ» نیز می نامیدند،
☝🏻 #زیرا که مدت #950سال بر قومش #نوحه_سرایی کرد و بیتابی_نمود.✨
ادامه دارد....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_یکم 🔻 #حکایتی_از_حضرت_عزرائیل 🔹نقل شده که از #عزرائیل پرسیدند
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_چهل_و_دوم
🔻 #عذاب_قوم_عاد
🔹وقتی #نصایح_هود بر قوم عاد #بینتیجه ماند و دعوت او در قومش کارساز نیفتاد،
♥️ خداوند به مدت #هفتسال آن قوم را دچار #قحطی نمود.
بارانی🌧 نبارید ☁️و #خشکسالی و #قحطی همه جا را فرا گرفت🏜️.
🔸در آن هنگام شغل هود #کشاورزی👨🌾 بود.
👥 مردم به خانه هود آمدند و از همسر او خواستند تا از هود بخواهد برای آنها دعا کند،🤲🏻
🧕🏻 همسر هود گفت؛ اگر دعای او #مستجاب می شد برای خودش دعا می کرد. 😟برای اینکه زمین هایش #محتاج یک قطره آب است.💧
👥مردم عاد از خانه🏠 هود بیرون آمدند و به جستجوی هود🧐 پرداختند، وقتی او را یافتند از او خواستند تا در حق شان #دعا کند.🤲🏻
🍃 هود دست به دعا برداشت و برای قوم عاد #دعا_کرد✔️ و از قوم عاد خواست که #توبه کنند.👌🏻
↩️هنگامی که #قوم_عاد از پیش هود برمی گشتند #باران شروع به باریدن کرد.🌧
👥 مردم عاد دوباره نزد هود بازگشتند و از او راجع به #همسرش🧕🏻 سؤال کردند،🤔
🍃هود پاسخ داد،
♥️ خداوند هیچ مؤمنی را خلق نمیکند،☝🏻 #مگر اینکه دشمنی را برای #آزار او در کنارش قرار دهد و این زن، #دشمن من است.
🔹پس از دعای هود تمام سرزمین ها دوباره سرسبز شد.🍃
👱♂« #عاد» همان فرزند « عوص» و #برادر_نَسَبی_هود، دارای دو پسر به نام های #شدید و #شدّاد بود.✔️
🔸 بعد از مرگ عاد آن دو به #کفر و #پرستش_بت روی آوردند و برای خود کاخ هایی بزرگ ساختند.
🔹همانطور که در صفحات قبل گفته شد #شدّاد بنایی با انواع #طلا و #نقره، ساخت و مأموران او برای ساختن یکی از کاخهای او #بیست_سال مشغول جمع آوری #زیور_آلات بودند و در جایی دیگر نقل کرده اند که #سیصد_سال طول کشید تا کار ساخت قصر تمام شد.✔️
🔸 قصری با هزار قصر دیگر و #برجهای_بلند، #هزار_پرچم_برافراشته و نام قصر همان [ #ارم_ذات_العماد] بود
🔸هنگامی که سالها از دعوت هود میگذشت، آن قوم هنوز هم #بت_پرستی می کردند، و اعمال زشتی را مرتکب میشدند.🤦🏻♂️
🔹 #بعد_از_قحطی که دوباره به دعای هود سرسبزی🍃 زمین🌎 را فرا گرفت، بازهم به خدا #ایمان_نیاوردند و به کفر گرویدند😟 و باز خداوند بار دیگر یاران رحمت خود را از آنان #دریغ داشت، آن قوم دست بر دعا برداشتند🤲🏻 و از خدا باران خواستند🌧، تا اینکه مخالفین هود در آسمان، ابر سیاهی را دیدند که آسمان نیلگون را تاریک ساخت،🌑 قوم چشمها👀 را به ابر دوختند و برای دیدار آن شتافتند زیرا مدتی بود که #باران نباریده بود و گفتند؛
👥این ابری که در #آسمان است بزودی برای ما #باران می آورد.🌧😃
🔸 اما هود به آنها گفت؛
🍃این سیاهی که در آسمان می بینید، ابر رحمت نیست،❌ ☝🏻 #بلکه #عذاب_خداوند است، این همان عذابی است که در ارسال آن عجله می کردید. بادی است که #عذابی_دردناک و #کشنده به همراه دارد.✔️
↩️چیزی نگذشت که #بادی_هولناک🌪 وزیدن گرفت، آن باد #هفت_شبانه روز بر قوم عاد می وزید،😲
🔹 و قوم دیدند که #حیوانات و #اموال و #ابزار آنان از زمین بلند و به مکانهای دور دست پرتاپ می شود بادی که #تنه_درختان🌳 را از جا می کند و مردم را چون #ملخ به این طرف و آن طرف پرتاب می کرد. آن هفت روز را [ #ایام_المعجوز] می نامند.✔️
🔸 در مدت یک هفته، ماه به وسیله برج زحل و مریخ در نحوست به سر می برد. به این تندباد و طوفان #باد_عقیم هم می گویند که از #هفتمین_طبقه زمین🌏 بیرون می آید و این باد نشانه #خشم_پروردگار😨 می باشد و این باد تا به حال بر هیچ قومی جز #قوم_عاد نوزیده است.✔️
↩️ این باد #توسط_جبرئیل 💫به طرف قوم عاد هدایت می شد. به بادی که قوم عاد را نابود کرد [ #ص_صر] نیز می گویند. ✔️
👨👩👧👦مردم از ترس و با #وحشت😱 و به سرعت به خانه ها🏠 پناه بردند.
این قوم عذاب زده فکر می کردند که بدین وسیله می توانند جان خود را #حفظ کنند ولی این #عذاب بلایی عمومی و #همگانی بود.
🔹سرانجام قوم #مانند_تنه_نخل_خشکیده به خاک هلاکت افتادند، #نسل_آنها_ناپدید و آثارشان بکلی متلاشی و از صفحه تاریخ برچیده شد.
✨#قرآن_کریم نیز در اوصاف این عذاب می فرماید؛ #تندباد🌪 وحشتناک و سردی را در یک #روز_شوم مستمر بر آنان نازل کردیم که مردم را همانند تنه های نخل #ریشه_کن کرد و به هر طرف پرتاپ می کرد.✔️
💢✨« #فراموش_نکنید خدای تو هیچ قوم و اهل دیاری را در صورتی که مُطیع و نیکوکار باشند به ظلم، #هلاک نمیکند».✋🏻✨
↩️تنها هود و همراهانش در این طوفان، از گزند #عذاب_الهی به دور ماندند و در تمام هفت شبانه روز به هود پناه بردند و از گزند باد #صرصر در امان ماندند.✔️
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_شصت_و_سوم 🔻 #محاکمه_ابراهیم_علیه_السلام 🔹چون مردم فهمیدند، که #ابراه
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_شصت_و_چهارم
🔻 #ابراهیم_در_آتش
🔹مردم روزهای #متوالی به جمع آوری هیزم پرداختند تا اینکه #کوهی_از_هیزم فراهم شد✔️،
↩️ سپس در زمین همواری #دیواری ساختند و در آن #آتش را شعله ور ساختند،🔥 شعله های آتش آنقدر زیاد بود که هیچ پرندهای🕊 نمی توانست از بالای آن پرواز کند.
🔸 #محل_مرتفعی را آماده کردند تا نمرود🤴 از آنجا منظره سوزاندن🔥 ابراهیم را تماشا👀 کند.
🔹 #نمرودیان برای انداختن ابراهیم در آتش #دچار_مشکل_شدند چون نمیتوانستند با این #آتش_عظیم🔥 به آن نزدیک شوند تا ابراهیم را در آن افکنند، لذا به فکر #ساختن_منجنیق افتادند تا از راه دور ابراهیم را به درون آتش #پرتاب_کنند.😳
🔸 منجنیق آماده شد و ابراهیم را در آن قرار دادند.
🔹جوش و خروش از تمام #کائنات برخاست. هر یک به زبان حال به خدا #شکایت_کردند. 😫
🌏 #زمین گفت؛
✨خدایا❗️کسی غیر از او بر روی من، تو را پرستش نمیکند آیا میگذاری #طعمه_آتش 🔥نمرود شود ⁉️
💫 #ملائکه_آسمان نیز اعتراض داشتند،.
♥️ #خداوند رو به آنها فرمود؛
✨☝️🏻 #اگر_بندهام_مرا_بخواند حتما #نجات_خواهم_داد و در وقت ضرورت #دست_او_را_خواهم_گرفت.✔️
💫 #جبرئیل به خدا، #التماس_نمود و گفت؛
✨ 🤲🏻خدایا در زمین کسی غیر از او تو را پرستش نمی کرد، اینک او را در #آتش🔥 می اندازند.😔
↩️ به جبرئیل خطاب شد؛
#ساکت_باش🤐✋🏻بنده ای مانند تو میترسد که وقت بگذرد❗️
من هر وقت بخواهم میتوانم او را #نجات دهم، #مرا_بخواند_جوابش_را_میدهم.✔️
💫 #جبرئیل در آن وقت بر ابراهیم #نازل_شد و گفت؛
✨ ابراهیم❗️ #آیا حاجت و درخواستی داری من برآورده سازم❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛
«به تو احتیاجی ندارم،❌ #خدا_کافی_وکفیل_من_است»✅
💫 #میکائیل گفت؛
✨میخواهی آتش🔥 را به وسیله آبها💧 و #باران🌧 که در اختیار من است #خاموش_سازم❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛ #نه.❌
💫 #ملک_متصّدی_بادها گفت؛
✨ مایلی #طوفانی🌪️ برانگیزم که آتش🔥 #پراکنده_شود❓
🍃 #ابراهیم جواب داد؛ #نه.❌
💫 #جبرئیل گفت؛
✨ پس #از_خدا_بخواه تا #نجاتت_دهد.🤲🏻
🍃حضرت ابراهیم گفت؛
✨«همین که او مرا در این حال #میبیند_کافی_است.»✔️
ادامه دارد.........
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صدم 🔻 #یوسف_در_آرزوی_زندان ... 🔹 #زنان_با_این_سخنان دل یوسف را تسخی
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_صدو_یکم
🔻 #یوسف_وتعبیر_خواب_سلطان_مصر
🌌شبی #فرعون_مصر در خواب دید که😴 #هفت_گاو_لاغر،🐄 #هفت_گاو_چاق🐂 را میخورند.😲
🤴🏻 فرعون تمام کسانی را که به گونهای #تعبیر_خواب می دانستند جمع کرد اما هیچ کدام #نتوانستند خواب فرعون را تعبیر کنند.🤷🏻♂️
☝🏻 تا اینکه همان جوان ساعتی راجع به #تعبیر_خواب_یوسف🧔🏻 در زندان برای آنها گفت.
🤴🏻فرعون عدهای را نزد یوسف در زندان فرستاد و از او #درمورد_خوابش_پرسید؛
🧔🏻 #یوسف_گفت؛
🍃« #هفت_سال پی در پی میکارید👨🌾 و آنچه را که #درو میکنید، جز اندکی که میخورید، همه را در خوشهاش🌾بگذارید.»
💢هفت سال سخت خواهید داشت،
💢 #هفت_سال_خشکسالی،
↩️«بعد از آن سالی که در آن مردم به #باران🌧️ میرسند و در آن آب میوه🍎🍊🍇 میگیرند.»✔️
👥 #فرستادگان با تعبیر خواب نزد فرعون بازگشتند،
🔹فرعون هنگامی که تعبیر خواب راشنید گفت؛
🤴🏻«او را نزد من بیاورید.
🔸پس هنگامی که فرستاده شاه نزد یوسف آمد،
🧔🏻 #یوسف_گفت؛
🍃نزد آقای خود برگرد و از او بپرس که حال زنانی که دستهای خود را بریدهاند چگونه است زیرا پروردگار من به نیرنگ آنان آگاه است.»
🤴🏻 #فرعون_رو_به_زنان_گفت؛
«وقتی از یوسف کام میخواستید چه منظور داشتید❓»
🔹« #زنان_گفتند؛
منزه است خدا، ما گناهی بر او نمیدانیم،
👸🏻 #همسر_عزیز_گفت؛
اکنون حقیقت آشکار شد، من بودم که از او کام میخواستم. و بی شک #یوسف_از_راستگویان_میباشد.» ✔️
↩️آنگاه عزیز مصر #دستور_آزادی_یوسف را داد✔️
و وی را معتمد خویش ساخت و بر خزینه های ثروت💰 و انبارهای گندم مصر #مأمور_ساخت
👈🏻و چون یوسف به #خزانهداری_مصر رسید دستور داد گندم ها را درون خوشههای خود🌾 حفظ کنند و با اندیشه و حکمتی که داشت، مصر را نه تنها از خشکسالی نجات داد #بلکه↘️
🔻 #سال_اول خشکسالی گندم ها را با درهم💷 و #دینار 💶فروخت.✔️
🔻 #سال_دوم گندم ها را در مقابل #طلا و #نقره ✔️
🔻 #سال_سوم در برابر #چهارپایان🐪 و
🔻 #سال_چهارم در برابر #بردگان و #کنیزان
🔻 #سال_پنجم با #املاک🏠 و
🔻 #سال_ششم با #رودخانهها
و در
🔻 #سال_آخر خشکسالی در برابر #بندگی و #غلامی_خود_خریداران به فروش می رسانید
↩️و بعد از آن تمام بندگان را #آزاد_کرد و اموال آنان را بازگرداند.✔️
ادامه دارد....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیست_وهشتم 🔻 #آشنایی_خضر_و_موسیعلیهالسلام 🔸روزی موسی در بین #اس
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_بیستونهم
🔻 #آشنایی_خضر_و_موسیعلیهالسلام
.....☝️🏻وقتی موسی از خواب بیدار شد. #یوشع را نیز #بیدار_کرد👀
👈🏻 و به او گفت؛ #آماده_شو که سفر خود را ادامه دهیم🚶🏻♂.
🔸وقتی موسی و همراه خود مقداری از راه را، پیمودند،
🌿 موسی به او گفت؛ #غذا را بیاور✔️ که ما در این سفر #خسته_شدیم.😪
⬅️چون #یوشع خواست غذا را از داخل زنبیل بیرون بیاورد، متوجه شد که #ماهی🐠 در داخل زنبیل #نیست❌
🌿 #موسی_گفت؛
☝️🏻مگر نگفتم اگر ماهی گم شد به من #اطلاع_بده.🤨
🔹 خلاصه یوشع جواب داد همان موقع که در کنار دریا #خوابیدی😴 #باران⛈ بارید،
⏪ #ماهی_زنده_شد🐠 و به آب🌊 پرید
☝🏻ولی چون خواب بودی نخواستم بیدارت کنم، بعد هم #فراموش_کردم😕.
☝️🏻در این هنگام موسی #طعم_پیروزی و #بوی_مراد را احساس کرد😍
🌿 و گفت؛ ☝️🏻 #این_پیشامد همان بوده است که طالب آن بودیم، ✔️
#آماده_شو تا به همان مکانی که ماهی🐠 را از دست دادیم برگردیم که ما #به_هدفخود_نزدیک_هستیم.✅
🍃 #موسی و #یوشع از راهی که آمدند، بازگشتند.
👈🏻 و در بازگشت برای رسیدن به مقصود از #جای_پای👣 خویش #مسیر_حرکت خود را بدست آوردند✔️
⬅️چون آنها به محل گم شدن ماهی🐠 رسیدند، #پیرمردی👴🏻 لاغر اندام با چشمانی گود افتاده را دیدند که #آثار_رسالت در جبینش نمودار است ✅
⏪و صورت او حکایت از #بزرگواری و #تقوی دارد😇،
👕لباس خود را به خویش پیچیده، یک طرف آن را #زیر_پا
👈🏻و طرف دیگر را #زیر_سر گذاشته و دراز کشیده است.
🌿موسی به پیرمرد #سلام کرد. پیرمرد روی صورت خود را باز کرد و گفت؛
👴🏻: آیا در سرزمین من اثری از #صلح_و_سلام وجود دارد؟!🧐
شما کیستی؟🤔
🍃 #موسی؛✋🏻 من موسی هستم.
🌱پیرمرد؛ موسی! #پیغمبر_بنی_اسرائیل؟
🍃 #موسی؛
بلی، پیغمبر بنی اسرائیل✅
ولی چه کسی این موضوع را به شما #اطلاع_داده است؟😳
🌱 #پیرمرد؛☝️🏻 آنکس که تو را نزد من فرستاده است.
🔹موسی دریافت که این پیرمرد، همان گمشده و مراد اوست😍.
↩️ پس در #گفتار و #کردار خود شرایط #ادب و #تواضع😊 را منظور داشت و گفت
✨«ای بنده صالح خدا،
👈🏻 #آیا به مردی که در راه دیدار تو رنج و سختی دیده است. #اجازه_میدهی تا از
🔻 #نور_علم 📚 و
🔻 #چراغ_هدایت تو بهره مند شود ✔️و خود را پیرو و مجری #امر و #نهی شما گرداند؟...
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وچهارم 🔻 #عیسی_در_جستجوی_گنج 🔹روزی عیسی به اتفاق #حواریون ا
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_وپنجم
🔻 #وعده_عیسی_علیه_السلام_بر_حق_است
🔹روزی عیسی بن مریم با #سه_نفر👥 از یارانش از راهی می گذشتند.
🛣در راه به #گنجی دست یافتند و خواستند آن را بین خود تقسیم کنند.
🌿عیسی خطاب به آنها گفت؛ ☝️🏻این گنج فایده ای نداشته و شما را به کشتن 🗡می دهد.
⏳مدتی گذشت و هر کدام به بهانه ای از حضرت جدا شدند.
👥آنها به محل #گنج رفته و تصمیم گرفتند🤔 که آن را میان خود تقسیم کنند.
🔸 از بین آن سه نفر یک نفر راهی شد تا #غذایی🍞 از شهر تهیه کند.
👤شخص غذای آن دو نفر را بوسیله #سم، مسموم کرد😈 تا طلاها را به تنهایی صاحب شود.
⬅️ آن دو نفر هم در این مدت نقشه #قتل⚔ او را کشیدند.
☝️🏻هنگامی که شخص، با غذا🍞 از شهر بازگشت آن دو او را #کشتند و مدتی بعد چون از آن غذا خوردند خودشان نیز مردند.⚰
🌿 عیسی که چنین چیزی را پیش بینی می کرد 🧐بر بالای #جسدشان حاضر شد و به اذن پروردگار بار دیگر آنها را زنده کرد تا بدانند ✋🏻وعده عیسی بر حق بوده است.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #عروسی_عیسی_علیه_السلام
🔸روزی عیسی از شدت #سرما و #باران 🌨به خانه ای پناه برد.
☝️🏻اما در آنجا #زنی🧕🏻 را دید و بیرون رفت.
🔹 به غاری پناه برد، امّا آنجا هم با #شیری_گرسنه🦁 مواجه شد.
👈🏻 هنگامی که از غار بیرون آمد، فرمود؛
✨بار الها هرکس مأوایی دارد جُز پیامبرت!😔
🌸خداوند بر او وحی فرستاد؛
✋🏻ای روح خدا خانه تو🏠 در جوار #رحمت_من است.
✨و روز قیامت #صد_حوریه_بهشتی را به ازدواجت 💍در می آورم و در مراسم عروسیت #چهارصد_سال شادی😄 خواهند کرد
☝️🏻و منادی عرش فریاد می زند،
🍃کجایند زهد پیشگان عالم که مراسم عروسی زاهدی، به نام عیسی بن مریم را ببینند.😊
ادامه دارد .....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
بخوانیم باهم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 #39 ..... #شفاعت ما را درباره او بپذير پس #خداوند شفاعت آ
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻
#40
2️⃣ #امر_به_معروف
🔹 در بحث نهي از منكر مطالب مناسبي در اين زمينه خواهد آمد انشاءاللَّه تعالي
3️⃣ #اجابت_دعاي_ما
👈🏻 #به_بركت_آن_حضرت
☝🏻بدان كه از جمله نعمتهای بزرگ خداوند متعال بر ما اين است كه به ما اجازه داده تا او را بخوانيم و #دعا_كنيم🤲🏻 و حاجتهاي خود را از او بخواهيم و #خداوند متعال به #لطف و #كرمش دعاي ما را #مستجاب مي فرمايد
☝🏻و چون در جاي خود #ثابت است كه تمام #نعمتهايالهي به #بركت_وجود
♥️ #امام_زمانمان♥️ به ما مي رسد و نيز پر واضح است كه #اجابت_دعا از #بهترين_نعمتهاست #بلكه
👈🏻 #مهمترين_نعمت است✔️ .
☝🏻 #زيراكه به وسيله اين نعمت به #نعمتهاي_ديگر دست مي يابيم؛
🔸اهميت #حق_مولايمان امام زمان بر ما روشن مي شود☝🏻 #زيرا كه وجود آن حضرت #وسيله_تحققيافتن اين نعمت و موهبت بزرگ از جانب #خداوند است ،
☝🏻 #پس بر ما واجب است كه با #دعا و يا #كارهاي_ديگر
#جبران_اين_لطف_را_بنماييم✔️
↩️و از جمله دلايلي كه بر اين جهت به طور خصوص #دلالت دارد - كه وجود امام عليه السلام واسطه و سبب مستجاب شدن #دعاي_مردم است- ✔️
📄 روايتي است كه صفّار در بصائر الدرجات به سند خود از امام ابوجعفر باقر عليه السلام آورده است كه فرمود : 🌸✨رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم به اميرالمؤمنين فرمود :
🌷✨آنچه برتو ديكته مي كنم بنويس ✍🏻، علي عليه السلام عرضه داشت :
🌹✨اي پيامبر خدا آيا ميترسي فراموش كنم ⁉️
🌷 فرمود : ✨نمي ترسم فراموش كني؛ من از خداوند خواسته ام كه تو را #حفظ كند ، و فراموشت ننمايد ، ولي #براي_شريكانت_بنويس✍🏻✨
🌹. عرضه داشت شركاي من كيانند ❓ 🌷فرمود : ✨امامان از #فرزندان تو كه خداوند
⏪ #به_سبب_آنان بر امت من #باران🌧 مي فرستد✔️
⏪و #به_سبب_آنان دعاي ايشان را #مستجاب مي كند✔️
⏪و #به_سبب_آنان بلا را از آنها دور مي سازد ✔️
⏪و #به_سبب_آنان رحمت از آسمان نازل ميشود✔️
🔹 و اين #نخستين آنان است
- به #امام_حسن اشاره كرد -
سپس به #امام_حسين اشاره كرد و فرمود : امامان از فرزندان تواند✔️
✍🏻 مي گويم اين حديث با ملاحظه ساير عبارتهايش در آنچه ذكر كرديم #صراحت دارد✔️
4⃣ #احسان_به_ما
🔸 #احسان_امام_زمان عجل اللَّه تعالي فرجه #به_ما نحوه هاي گوناگون دارد كه قسمتي از آنها را بعد از......
📄ص: 87
ادامه دارد....
_________________________
1)اصول کافی، 2، 172
2)بصائرالدرجات، 167
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
╰─┈➤↴
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌤️❀•❀⊱━━╮
@masirsaadatee
╰━━⊰❀•❀🌤❀•❀⊱━━╯