⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیستوچهارم 🔻 #وفات_موسی_و_هارون 🔶درباره #مدت_عمر⏳ موسی و هارون و
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وبیستوپنجم
🔻 #حضرت_خضر_علیهالسلام
🔸 #خضر از شاهزادگان 👑بود.
👥عدهای او را از پیامبرانالهی میدانند.
☝️🏻او همیشه مشغول #عبادت📿 پروردگار بود.
🔸خضر #تنها_فرزندخانوادهاش_بود و پدرش تصمیم گرفت برایش زنی 🧕🏻بگیرد.
🔻 #اولین_ازدواج_او با یک دختر و
🔻 #دومین_ازدواج_او با زنی بیوه بود. ولی او #هرگز با آنها نزدیکی نمیکرد❌.
🧕🏻 #زن_دوم او شکایت خود را پیش #پدر_خضر برد و پدر خضر او را #زندانی⛓ کرد.
👈🏻چون پادشاه 🤴🏻( #پدر_خضر) خواست به #ملاقاتش برود او را در زندان نیافت 🤷🏻♂️
☝🏻 #زیرا به قدرتخداوند می توانست به هر کجا که می خواهد سفر کند.😲
🔹 #حضرت_خضر در دوران موسی نیز زندگی میکرد✅.
🔸 او مدتی را با #پادشاه_ذوالقرنین گذراند و از آب 💧 #چشمه_حیات نوشید و خود را در آن #شست_و_شوی داد.☑️
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #خضر_و_عهدشکنی_مردتاجر
🔹سالها گذشت تا اینکه #دو_مردتاجر که از شهر خضر برای سفر و تجارت به #دریای_سرخ🌊 رفته بودند، #خضر را در آنجا دیدند👀، خضر از آن دو قول گرفت که #راز محل زندگی او را برای کسی👤 #فاش_نسازند. ❌
🔸 خضر نیز #به_جبران_محبت_آنها، ابری☁️ را مأمور ساخت تا آن دو را به سرزمین شان برساند. ✅
☝️🏻 #اما یکی از آن دو نفر #عهدش 🤝را #شکست و پادشاه🤴🏻 را از محل زندگی پسرش #باخبر_کرد.☑️
↩️ از طرفی دیگر #بر_اثر_گناهانزیاد_قومخضر در آن شهر، خداوند #عذابی را بر آنها نازل کرد که #تمام_شهر🏘 نابود شد
⬅️و تنها آن مرد تاجری که #راز_خضر را نگفته بود و #همسراول خضر که #راز_زناشویی خود را برای کسی بازگو نکرده بود،❌ زنده ماندند و از آن شهر رفتند.
↩️ بعدها باهم #ازدواج💍 کردند و به خداوند #ایمان_آوردند.
☝🏻 #اما پادشاه 🤴🏻شهرشان که از موضوع اطلاع پیدا کرده بود آن دو را در دیگی از #آب_جوش سوزاند🔥 و خانه شان را بر سرشان #ویران🏚 ساخت.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاه_ونهم 🔻 #داوود_به_حکومت_رسید 🔹در پی فرار داوود #نفوذ_طالوت در
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشصتم
🔻 #داوود_قاضی_میشود
🔸داوود بارها از خداوند خواست تا او را به #منصب_قضاوت و #دادرسی میان مردم 👥منصوب کند،
☝️🏻 اما هر بار خداوند سختی این کار را به او گوشزد میکرد و میفرمود؛
✨مردم تحمل #قضاوت_ناعادلانه را ندارند.❌
🔹اما #با_اصرار_داوود خداوند این شغل را به او #واگذار_کرد.✅
🔸داوود قاضی #عادل و #حق_شناسی بود.😊
☝️🏻او بیآنکه پرسش کند و یا تحقیقی 🔍انجام دهد، میدانست حکم را چگونه صادر کند، خداوند قدرتی 💪🏻به او عطا فرمود تا بتواند #ظالم😈 و #مظلوم 😔را از هم باز شناسد.☑️
🔸روزی #دو_مرد 👥برای دادخواهی نزد داوود آمدند.
🌸داوود بی پرسش و گفتگو دستور داد ☝️🏻گردن آن کسی را که خواهان بود بزنند.🔪
👈🏻این کار او باعث شد تا مردم قضاوت او را #ظالمانه تلقی کنند.😒
🍃 داوود از پروردگار خویش #کمک_خواست. 🤲🏻
🌺پروردگار وحی فرستاد،
✋🏻 ای داوود #حکم_تو_بر_حق_بوده است، چرا که آن شخص #قاتل🔪 بود و تو او را به #قصاص جنایتش رساندی،✅
☝️🏻 اما چون نه #پرسشی کردی و نه #شاهدی خواستی مردم این حکم تو را #ناعادلانه میدانند.
👈🏻 #محل_اختفای_شخصی را که آن مرد به قتل رسانده بود را به تو نشان میدهم✔️
👥 #مردم را به آن محل ببر و #مقتول را به آنها نشان بده.✔️
🌿 داوود به محل مورد نظر رفت و شخصی را که در زیر خاک مدفون بود، به آنها نشان داد☝️🏻 و به اذن خداوند آن #جسد به همه چیز #اقرار_کرد ✅
و دادرسی داوود را درست و #عادلانه خواند.
🌺خداوند به داوود وحی فرستاد که تو #نیکوترین_بنده من هستی اگر، به #بیت_المال که در دست توست #دست_دراز_نکنی❌ و آن را #امانت نزد خود بدانی.✅
☝️🏻در زمان داوود مردم به #طاعونی سخت مبتلا شدند😰، آن حضرت برای رفع بلا به #بیت_المقدس رفت.
🔹 #با_دعای_داوود🤲🏻 مردم از طاعون نجات یافتند✔️ و در محلی که دعای او به اجابت رسید مسجدی🕌 ساختند.
✨برای ساخت این مسجد مدت #یازده_سال از عمر داوود گذشت✨
🔸هنگامی که موقع #عرفات میشد، داوود به خاطر زیاد بودن جمعیت 👥👥و #صدای_بلند🗣 آنها به دامنه کوهی⛰ پناه میبرد تا #مناجاتش🤲🏻 به گوش خدا برسد.
🔹در این لحظه #جبرئیل فرود آمد و او را با خود به #جده برد و از آنجا به #دریای_سرخ🌊 برد، در عمق دریا صخرهای به مسافت #چهل_شبانه_روز، وجود داشت و زیر آن کرمی🐛 زندگی میکرد.
✨ #جبرئیل_گفت؛
☝️🏻 بدان که خداوند صدای این کرم را در #اعماق_دریا می شنود، پس گمان مبر ❌که صدایت در میان #همهمه_دیگران گم میشود.
🔸روزی داوود با خود گفت؛ فکر نمیکنم🤔 کسی در #کثرت_عبادت مثل من باشد
☝️🏻وقتی که نمازش به پایان رسید، #قورباغهای را دید👀 که به داخل محراب آمده.
🐸 #حیوان_رو_به_داوود_گفت؛
قرائت زیبایت را همیشه میشنوم و شاهد عبادت 🤲🏻زیاد تو هستم، اما بدان که من خداوند را هر شب #هزار_بار تسبیح میگویم.✅
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسوم 🔻 #آخرین_هشدار_یونس_علیه_السلام 🍃 #یونس_گفت؛ ✨من با زبان
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهارم
🔻 #یونس_در_شکم_ماهی
⬅️«پس یونس با سرنشینان کشتی قرعه انداخت و خود از #بازندگان شد.»
🔹یونس چون دید #سه_بار قرعه به نامش درآمد، دریافت🤔 که در این پیشامد #رازی_نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حکمتی دارد✅.
☝️🏻سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت که
🔸 قبل از اینکه #اجازه هجرت و ترک شهر و مردمش 👥را داشته باشد و #پیشاز_صدور_امر_الهی، قوم و دیار خود را ترک کرده است.
👈🏻به همین جهت خود را در میان دریا🌊 انداخت و جان خویش را تسلیم🙌🏻 امواج خروشان دریا کرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج دریا فرو رفت.
✨«و او را به دریا افکندند و #عنبر_ماهی🐳 (نهنگی) او را بلعید،
☝️🏻در حالی که مردمان هم ملامتش میکردند و اگر او از زمره #تسبیح_کنندگان📿 بود،
قطعا تا روزی که برانگیخته میشوند، در شکم آن ماهی میماند.»
🔸چون یونس را به دریا افکندند، #نهنگی او را بلعید.
🐳 نهنگ در #دریای_سرخ به طرف #نیل
👈🏻و سپس به #دریای_طبرستان
👈🏻 و بعد به #دجله رفت
👈🏻و از آنجا به #اعماق_زمین🌍 تا جایی
🔹که #قارون در آن به زنجیر⛓ کشیده بود، رفت.
🌸خداوند #فرشته ای را مأموریت داده بود، که هر روز به اندازه یک قامت قارون را پایین ببرد.
🔸هنگامی که او صدایی🔉 را از میان #شکم_نهنگ شنید،
🍃پرسید چه کسی هستی؟⁉️
☝️🏻 و بعد متوجه شد
✨ او #یونس_بن_متی است،
🔹قارون از یونس در موردی #موسی و #هارون و #آل_عمران پرسید ⁉️
☝️🏻و هنگامی که متوجه شد همگی به #دیار_باقی شتافتند، بر فقدان آنها افسوس😔 خورد و خدا را به خاطر نعمت هایش سپاس 🤲🏻گفت.
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐