eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 افطاری مورد علاقه‌ی 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. ، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد. منبع📚 کتاب خون دلی که لعل شد @masirsaadatee
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نود_و_نهم 🔻 #اعتراف_زلیخا 🔹از آن روز هر زنی💁🏻‍♀️ یوسف را میدید، #دلب
📘 📖 📝 🔻 ... 🔹 دل یوسف را تسخیر و هوای نفس او را تحریک نمودند، بین نوید و تهدید مضطرب بود، ☝️🏻 تا آنجا که ترسید ،😈 جمال حقیقت را از نظرش پوشیده دارد. ⏪پس و به درگاه او ناله کرد😩 تا فکر پلید زنان👩🏻 در او کارگر نیفتد. 🔸 پس ؛ 🧔🏻:«پروردگارا❗️🤲🏻 برای من دوست داشتنی‌تر است از آنچه مرا به آن می‌خوانند و اگر نیرنگ آنان را از من دور نکنی به سوی آنان باز خواهم گرایید و از جمله نادانان خواهم بود.» 😔 🔹یوسف و که برای او گستردند و تهمت‌های ناروایی که به او نسبت دادند و .✔️ ⏪ هنگامی که 👸🏻 بارها و بارها بی اعتنایی و دوری یوسف را از خود مشاهده کرد، 👈🏻 همسرش را به وسیله و مجبور کرد تا اورا به زندان بیاندازد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-** 🔻 🔸آری، یوسف و گناهی ، 👈🏻 اما به عدل و داد الهی امیدوار بود و خود را تسلیم محیط سرد و تاریک زندان کرد.✔️ 🔹سالهای پی در پی یوسف در زندان ماند، او در زندان به ↘️ ▪️ 🤒 و ▪️ و ▪️ می‌پرداخت و ▪️ .✔️ ☝🏻 تا اینکه ⬅️ و زندانیان به او علاقمند شدند و در تنهایی و ناراحتی به یوسف پناه می بردند. ↩️ 👥 دو جوان دیگر از درباریان نیز به زندان افتادند.⛓️ 🔸دو جوان با او در زندان آمدند، روزی یکی از آن دو گفت؛ 👱🏻‍♂️من خود را در خواب دیدم که 🍇 را برای 🍷 می فشارم. 🔹 و دیگری گفت؛ 🙎🏻‍♂️من خود را در خواب دیدم که بر سرم 🍞 میبرم و از آن میخورند. 🔹و رو به یوسف گفتند؛ 👥«به ما ، که ما تو را از نیکوکاران می بینیم.» ↩️در همان وقت که دو جوان تعبیر خواب خود را خواستند یوسف را شمرد و از این فرصت و گفت؛ 🧔🏻:در وراء بتهایی🗿 که می پرستید خدایی می‌باشد که به من ✨ کرده شما را به سوی او و . و اگر مایلید دلیلی بر بدست آورید و برهانی برای صدق دعوت من پیدا کنید، به تعبیر خواب این دو جوان ، ☝️🏻 و ، بدانید که من از عالم غیب وحی میگیرم، و ↩️آنگاه گفت؛ 🧔🏻:«ای دو رفیق زندانیم، یکی از شما به آقای خود 🍷 می نوشاند و اما دیگری به آویخته میشود و پرندگان از مغز سرش می خورند.» ⏳ یکی از آنان شد و هنگامی که می خواست از آنجا خارج شود یوسف گفت؛ 🧔🏻🍃«مرا نزد آقای خود یاد کنید.» 🍃 ⏪و 😈 یاد پروردگار را برای لحظه‌ای هرچند کوتاه از ذهن یوسف زدود و مدت بیشتری را در زندان سپری کند و خداوند برای او ✨ فرستاد، که 💫آیا ما نبودیم که به تو آموختیم❓ 🧔🏻 که به اشتباه خود پی برد، نزد خداوند و از خدا خواست تا از زندان نجاتش بخشد.🤲🏻 ادامه دارد.... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_وهفتم 🔻 #فساد_بنی_اسرائیل_و_عذابی_دیگر ⬅️بعد از آنکه قوم بنی
📘 📖 📝 🔻 🔹در پایان سخنان ارمیاء، بزرگ بنی اسرائیل👥 برخاست و با لحنی تمسخرآمیز😏 گفت؛ ☝️🏻تو را مجتمع ساختی تا این حرفها را برای آنان بزنی، به راستی که به خدا دروغ بسته ای😏! 👈🏻آیا خدایی که ما را از میان مخلوق خود برگزیده☑️ و ما را برای پذیرش کتاب خود لایق دانسته، اکنون سلطنت ما را بدست کافرانی که فقط 🔥 را پرستش می کنند، نابود می کند،😒 بدون تردید ندانسته سخن می گویی و در وادی ره می سپاری. 🌿ارمیاء گفت؛ ای بنی اسرائیل! خدا ایشان را برای و ☄ شما می فرستد، ☝️🏻همانگونه که وبا و طاعون😷 همه گیر را برای غذاب می فرستد. 🔸 راستی چه فرقی است میان بلایی که شما را ریشه کن🗡 سازد و☝️🏻 یا سلطان ستمگری😈 بر سر شما فرود آورد تا شما را و سازد. 🌸 خدا گواه است که به شما دادم📜 به خود بیائید و راه خود را انتخاب کنید. 👥بنی اسرائیل گفتند؛ ارمیاء، گویا و حلم ما را زیاد دیدی🤨 و بر گفتار خود مغرور شده ای و ما را به باد سرزنش گرفتی، ☝️🏻 اکنون حکم ما بر این است که دستها و پاهای تو به ⛓ کشیده شده در بیفتی و یا به مکانی دور تبعید گردی، 🔹و سرانجام با طلوع سپیده،🌤 ارمیاء با دست و پای در غل و زنجیر گرفتار بنی اسرائیل شد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌿ارمیاء چون خصوصیات پست را از پروردگار شنید از خداوند خواست آن شخص👤 را به او نشان دهد. ☝️🏻تا برای خود و خانواده اش از او امان نامه ای📜 بگیرد. ✨ ارمیای پیامبر با کمک پروردگار خویش بر جایگاه آن شخص مطلع شد. و به سراغ رفت. 🔹 در میان انبوه زباله ها و بیغوله ها، پسرکی👦🏻 را دید که تکه های را با شیر خوک🐷 می خورد. 🌿ارمیاء نام او را پرسید،🤔 👦🏻 پسرک پاسخ داد؛ من هستم. 👤بخت نصر همان کسی بود که بعدها بر چیره گشت.✅ ☝️🏻او از بازماندگان بود. 🔸 او یک بود که بیت المقدس را بعدها به ویرانی🏚 کشید و غیره... . 🌿ارمیاء با دیدن او گفت؛ ✨ خداوند به من خبر داده است که تو در آینده ای نزدیک بر قوم👥 بنی اسرائیل چیره خواهی گشت،☝️🏻 اینک به من بده که من و خانواده ام، موقع حمله تو از ⛓ و 🗡، در امان باشیم، بخت نصر نیز امان نامه ای به او داد. 🔸بخت نصر مدتی را از راه به امرار معاش پرداخت تا آنکه رفته رفته لشگری عظیم👥 برای خود فراهم کرد. ☝️🏻تا بیت المقدس را کند. 👈🏻در سرزمین بیت المقدس دوبار اتفاق افتاد. 🍃«و در کتاب آسمانی شان📔 به فرزندان اسرائیل خبر دادیدم که؛ ☝️🏻 قطعا دوبار در زمین فساد خواهیم کرد و قطعا به 😒 بسیار بزرگی برخواهید خواست. پس آنگاه که وعده تحقق نخستین آن دو فرا رسد، 👥بندگانی از خود را که سخت نیرومند💪🏻 هستند بر شما می گماریم تا میان خانه هایتان برای و شما به جستجو درآیند و این تهدید تحقق یافتنی است.»🍃 ادامه دارد ..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌