eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
685 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
خـدایـا🤲... بگیـر از مـن! آن چـه که ""🌷 را می گیـرد از مـن...😔😔 این روزهــا☀️ عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است🌈... را گفتنـد: یا علـی 💫ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی!❤️ نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه آخـر خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای عشـق شـروعی مجـدد اســت...😭💔 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
✨نگاه کن خوب #نگاه کن با تمام ِقوایت نگاه کن #دیدی⁉️ می بینی چقدر #جوان است❓ ولی ثابت کرده اینجا کوفه نیست که #علي تنها بماند❗️ #شهید_میثم_نظری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
🌷 ♨️سالی که ، محمدتقی سوریه بود. سفراولش بود که 56 روز طول کشید..توی محلمون هرشب🌙 یادی از محمدتقی می کردن و برای سلامتیش می فرستادن.. وبرای سلامتی اون و همه ی مدافعان حرم دعا 🤲می کردن😔 ♨️مخصوصا شبی🌟 که منسوب به حضرت اکبر بود، جوونای مسئولیت میزبانی شام دادن به عزاداران حسینی رو به عهده گرفتن. اون شب🌜 همش حرف بود. چقدر اون شب براش گریه کردیم😢 ♨️یه شب ما سه تا تو حسینیه کنار هم نشسته بودیم، گوشیم📲 زنگ خورد، شماره ی عجیبی بود پیش شمارش 1000بود، بعدگوشی حمیده زنگ خورد، یه شماره شبیه مال من. اونم جواب نداد. بعد هم گوشی محبوبه زنگ خورد. هرسه تا شماره تقریباً شبیه هم بودن، هیچکدوم برنداشتیم. ♨️وقتی خونه اومدم یهو به اومد، نکنه از سوریه بوده باشه!!! به نرگس زنگ زدم و ماجرا رو گفتم. گفت: بله این شماره ها از هستن..کلی خودمو سرزنش کردم که حد نداشت.. دلش هوای خواهراشو کرده بود، اما ما گوشی رو نگرفته بودیم...🌱 ♨️وقتی باز به نرگس زنگ زد، زنداداش بهش گفت که خواهرات خیلی ناراحت شدن که رونگرفتن، ومدام خودشونو سرزنش میکنن، محمدتقی دوباره زنگ زد این بار گوشی روگرفتم و تا تونستم صدقه ش رفتم.. ♨️اون شب✨ها تا اسم میومد اشکمون 😢بی اختیار جاری میشد، به همه می گفتیم تورو خدا دعا کنین، وسالم برگرده و.. صحیح وسالم هم برگشت. ♨️اما شبهای امسال...🍃 تا اسم میاد، باز اشک تو چشمامون حلقه میزنه چون خیلی دلمون براش تنگ 💔شده...😔😢 اما این بار دیگه..خیلی دوره..اون قدر دور که نمی شنویم..گرچه حضورش وحس می کنیم ..ولی.. ♨️اینک دلم 💞به یاد برادر گرفته است شاعر از او بخوان که پر 🦋گرفته است آن را که قیمتِ دیگر گرفته است این شعر ادامه داشت اگر می گذاشت...😭 راوی: نرگس سالخورده 🌷 ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄
#خاطره♥️💌 یه روز به #علی آقا گفتم: برای کاری نذر کرده بودم، دعام مستجاب شده؛ قصد کردم یه هیئت برپا کنم و روضه #اباعبدالله (علیه السلام) رو بخونیم😌 و آخرش هم به بچه‌ها پیتزا🍕 بدم😋 گفت: واقعا قصد انجامش رو داری؟ گفتم: آره.🙃 همون موقع تلفن همراهش رو برداشت و شروع کرد زنگ زدن به چندتا از بچه‌ها...📲 جمعشون کرد دور هم. بعد به یکی گفت بشین روضه بخون...🏴 اون هم مونده بود... شروع کرد به خوندن... چند دقیقه‌ای دل‌هامون کربلایی شد و تمام.🌅 با لبخند و خیلی جدی گفت: خب حالا وقت مرحله دوم نذر شماست. اونم پیتزا دادن به اهل هیئت...🍕✨ به همین راحتی...😌 اصلا معتقد نبود که باید با تعداد خاصی با شرایط خاصی در مکان خاصی روضه و هیئت برپا کرد... هرجا دلش می‌رفت❣، بچه‌ها رو دورهم جمع می‌کرد و به یکی هم می‌گفت بخون. همیشه اولین نفری هم که اشکش جاری می‌شد خودش بود ...💦 ✨به روایت از: حسین رزمی✨ #شهید_علی_خلیلی❤️ #داداش_علے 💞 ┄┅┅✿❀ #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله🏴 #دلتنگ‌حرم‌بطلب‌ارباب💔🏴 #ڪانال‌رفـاقـت‌با‌شـہداتاظـہورمـہدی‌عج 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄
ـ لَا یُضَیِّعُ اَجر قلب نَبضَ بِحُبَّه ❤️ ضایع نشود آنکه تپشهایِ دلش ، حبّ است! ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
✨پیامبر فرمودند : 🌸برای هرچیزی پروانه و جوازی وجود دارد و پروانه عبور از پل صراط محبت بن ابی طالب است . 📚بحارالأنوار ج : 39 ص20 ‌‌‌‌‌┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄