eitaa logo
مجتمع فرهنگی مذهبی مسجد جامع مهرشهر
729 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
232 فایل
کانال رسمی مسجد جامع مهرشهر خراسان جنوبی_بیرجند_مهرشهر_بین بلوارامام حسین علیه السلام و ولیعصر۷_مسجدجامع صاحب الزمانی عجل الله ارتباط با ادمین کانال @Mojahed31350 @Rajabi6100
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋السلام علیک یا بن فاطمة الزهراء....... 🏴 ای صاحب عزای ماتم ڪرب‌ و بلا بيـا ؛ 🚩تنها اميد خلق جهان يا بن‌ فاطٰمه بیا... 🤲دعای زينب کبری (س)... خدایا حق ما را بگیر و انتقام ما را از کسانی که به ما ستم نمودند بستان !! 💚مولای غریبم دعای عمه جانتان میان مجلس حرامیان ‌‌!! تو رو به اِضطرار زینب‌ کبری بیا آقا ... 💔 اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام 🌟💚🌟
هر كه نعمت خداوند عزّ وجلّ را فقط در خوراك يا نوشيدنى يا پوشاك ببيند... @masjed_jamea_mehrshahr
...🌼 به تو می اندیشم من در هیاهوی این زمان در پشت صدا های بلند این دوران آرام به تو می اندیشم به تو که با مهربانی ساده نگاهت می توان ظلم پیچیده این دوران را به سخره گرفت به تو که با آرامش نفس هایت می توان این جهان پر آشوب را رام کرد و من به تو می اندیشم نه به خاطر معادله ساده نگاهت نه برای عاشقانه نفس هایت نه .... من به یاد تو،به تو می اندیشم ‌ اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🤲 @masjed_jamea_mehrshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اینکه امام زمان عجل الله نمیان، تقصیر ماست که راهشون رو بستیم. وقتشه بشیم... اگه دیدی هرسال مُحرمت مثل سال قبله، یعنی اوضاعت خرابه...❗️ 🖤 @masjed_jamea_mehrshahr
✍امام سجاد(علیه السلام): خداوند هر دل غمگين و هر بنده‌ی سپاسگزارى را دوست دارد. روز قيامت، خداوند به‌يكى از بندگانش ميفرمايد: چرا از فلانى سپاسگزارى نكردى؟ بنده عرض مي‌كند: پروردگارا ! من تورا سپاس گفتم. خداوند فرمايد: چون از او سپاسگزارى نکردی، مرا هم سپاس نگفته‌ای سپس امام سجاد(ع) فرمودند: شكر گزارترين شما از خدا، كسى است كه از مردم بيشتر تشکر كند. 📚اصول كافى، ج۳ ،ص ۱۵۶ 🏴 امام سجاد(ع) @masjed_jamea_mehrshahr
به رسم با ادبان احتـرام اضافه کنیم برای عرض ارادت قیام اضافه کنیم به سمت حضرت ارباب خم شویم همه به ذکرصبح کمی هم سلام اضافه کنیم 🥀 مراسم هیئت هفتگی جوانان انصارالحجه عجل الله 🥀 ویژه: خواهران و برادران 🔊خطیب: برادر خسروی 🎤 بانوای گرم : کربلایی مسعود کوچی و کربلایی ابوالفضل اکبرزاده ⏰ زمان: یکشنبه ۲۳مردادماه ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۱۵ 🕍 مکان: مسجد جامع مهرشهر (هیئت انصارالحجه عجل الله ) ضمن حضور اطلاع رسانی گردد🙏🙏 متشکرم ------- ❥︎᯽❥︎ ------- @Heyat_ansar_alhojjah ‌‌‌‌ ------- ❥︎᯽❥︎ --------
🧡بسم الله الرحمن الرحیم🧡 عشق او به خانم صدیقه طاهره (س) بیشتر از این حرفها بود که به زبان بیاید ، یا قابل وصف باشد. یک بار بین بچه ها گفت:" دوست دارم با خون گلوم، اسم مقدس مادرم (همیشه نام مبارک حضرت را به همین لفظ مادر خطاب می کرد) رو بنویسم."♥️ به هم نگاه کردیم. نگاه بعضی‌ها تعجب زده بود؛🧐 اینکه می خواست با خون گلویش بنویسد، جای سوال داشت. همین را هم ازش پرسیدم. قیافه اش محزون شد. گفت:" یک صحنه از روز عاشورا همیشه قلب منو آتیش میزنه!"💔 با شنیدن اسم عاشورا، حال بچه ها از این رو به آن رو شد.😢 خودش هم منقلب شد و با صدای لرزان ادامه داد:" اون هم وقتی بود که آقا اباعبدالله (س) خون حضرت علی اصغر (ع) رو به طرف آسمان پاشیدند و عرض کردند خدایا قبول کن من هم دوست دارم با همین خون گلوم ، اسم مقدس بی بی رو بنویسم تا عشق و ارادت خودم رو ثابت کنم."❤️ جالب بود که می گفت:" از خدا خواستم تا قبل از شهادتم، این آرزو حتما برآورده بشه."👑 بعدها چند بار دیگر هم این را گفت. ولی توی چند تا عملیات که همراش بودم، خواسته اش عملی نشد. توی عملیات والفجر یک باهاش نبودم، اما وقتی شنیدم مجروح شده تشویش و نگرانی همه وجودم را گرفت.😨 بچه ها می گفتند: تیر خورده به گلوش. گلو جای حساسی است. حتی احتمال دادم شهید شده باشد، همین را هم به‌شان گفتم. گفتند: نه الحمدلله زخمش کاری نبوده. پرسیدم : چطور ؟ گفتند : ظاهرا گلوله از فاصله دوری شلیک شده ، وقتی به گلوی حاجی خورده آخرین حدود بردش بوده.😢 یکی از بچه ها پی حرف او را گرفت و گفت: بالأخره آرزوی حاجی برآورده شد؛ من خودم دیدم که روی یک تخته سنگ، با همون خونی که از گلوش می اومد، اسم مقدس بی‌بی رو نوشت. اتفاقا آن روز قسمت شد وقت تخليه مجروحها، عبدالحسين را ببینم. روی برانکار داشتند می بردنش.😔 نیمه بیهوش بود و نمی شد باهاش حرف بزنی، زخم روی گلو را ولی خیلی واضح دیدم، و اثر خون روی انگشت سبابه دست راستش را. به بیمارستان که رسیده بود ، امان نداده بود زخمش خوب شود. بلافاصله برگشت منطقه. چهره اش شور و نشاط خاصی داشت. با خوشحالی می گفت:" خدا لطف کرد و دعای من مستجاب شد ، دیگه غیر از شهادت هيچ آرزویی ندارم."😌 راوی: حمید خلخالی🌻 منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک🌼 @masjed_jamea_mehrshahr