#👌نکات _ناب_ زندگی
💢واقعیتپذیری
❇️لازم است همسران این واقعیت را عمیقا بپذیرند که #زندگی همیشه گل و بلبل نیست.
💠اختلاف نظر در همه زندگیها هست و اختلاف نظر یعنی فراهم شدن بستر بروز #مشاجرات و ایجاد استرس.
✳️عدم پذیرش این واقعیت سبب میشود زوجین به خصوص در ابتدای زندگی با بروز اختلاف نظر و مشاجره، فکر کنند زندگی آنها دچار #سقوط آزاد شده و دیگر #عشق آنها به خط آخر رسیده است.
❇️این یعنی کمترین #مشاجره یعنی پایان تفاهم!
🚫این نگاه #افراطی میتواند اوضاع را در هنگام بروز اختلافات وخیم کند.
┈••🍃🌸🍃••┈
🕌 مسجد و حسینیه حضرت امیرالمومنین "علیه السلام"
https://eitaa.com/masjedamiralmomnin
#نکات_همسرداری
✔️ داستانی زیبا و خواندنی
🔹خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد
ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!!
زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی
خواست تا شاید چاره ای کارش شود !
راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.
ببر کوهستان !!
آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت
معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت .
غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید
اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.
چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از
غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !.
هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند ....
چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .
مدتی گذشت ....
طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را
نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،
هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و
سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش
می کشید ....!!!!
بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن
راهب چه کرد ؟
نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود ..
زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با
خونسردی رو به زن کرد و گفت :
آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !!
✨با #صبر و #حوصله ، #عشق و #محبت توانستی آن حیوان را #رام کنی !!!
💪مهار خشم شوهرت در دستان توست
👌پس #محبت و #عشق را به او #ببخش و
با #حوصله و #مدارا
#خشم و #عصبانیت را از او دور ساز.
#داستانکهای_پندآموز
همه مشکلات ما این چنین هستند
پاداش صبر جز رام شدن پلنگ مشکلات را در مقابل صبر و زحمت شما در بر ندارد
┈••🍃🌸🍃••┈
🕌 مسجد و حسینیه حضرت امیرالمومنین "علیه السلام"
https://chat.whatsapp.com/CzwyH926vj8J0t2siWTSBB
💠👌نکته ناب امروز
⛔️ #بی_توجهی_ممنوع
👈 بیتوجهی، سمی که زندگی مشترک را تلخ میکند
👈 یکی از بزرگترین دشمنان زندگی مشترک #بیتوجهی است،
هیچ چیز مانند نگاه_کردن به همسر و توجه به او
زندگی را شیرین نمیکند؛
👈اگر همسرتان لباسی پوشید که او را بسیار مرتب و آراسته نشان میداد حتی واکنش نشان دهید
و مورد تمجید و تعریف قرار دهید
👈 چرا که تعریف و تمجید در صورتی که به جا و اندازه باشد #عشق شما و همسرتان را زیاد میکند
┈•••🍃🌸🍃•••┈
🕌 مسجد و حسینیه حضرت امیرالمومنین "علیه السلام"
https://eitaa.com/masjedamiralmomnin