eitaa logo
مثنوی معنوی
34 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
0 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
[تمثيل براى بيت پيشين‏] كودك اول چون بزايد شير نوش‏ مدتى خامش بود او جمله گوش‏ مدتى مى‏بايدش لب دوختن‏ از سخن تا او سخن آموختن‏ ور نباشد گوش و تى‏تى مى‏كند خويشتن را گنگ گيتى مى‏كند كر اصلى كش نبود آغاز گوش‏ لال باشد كى كند در نطق جوش‏ ز آن كه اول سمع بايد نطق را سوى منطق از ره سمع اندر آ ادخلوا الأبيات من أبوابها و اطلبوا الأغراض في أسبابها
[كيفيت كلام حق‏] نطق كان موقوف راه سمع نيست‏ جز كه نطق خالق بى‏طمع نيست‏
[بى‏نازى خداوند] مبدع است او تابع استاد نى‏ مسند جمله و را اسناد نى‏ باقيان هم در حرف هم در مقال‏ تابع استاد و محتاج مثال‏
[توبه و تضرع دائم، سالكان را رستگار مى‏كند] زين سخن گر نيستى بيگانه ‏اى‏ دلق و اشكى گير در ويرانه ‏اى‏ ز آن كه آدم ز آن عتاب از اشك رست‏ اشك تر باشد دم توبه پرست‏ بهر گريه آمد آدم بر زمين‏ تا بود گريان و نالان و حزين‏ آدم از فردوس و از بالاى هفت‏ پاى ماچان از براى عذر رفت‏ گر ز پشت آدمى وز صلب او در طلب مى‏باش هم در طلب او ز آتش دل و آب ديده نقل ساز بوستان از ابر و خورشيد است باز تو چه دانى قدر آب ديده‏گان‏ عاشق نانى تو چون ناديدگان‏
[پرهيز از شكمبارگى، راهى براى كسب معرفت‏] گر تو اين انبان ز نان خالى كنى‏ پر ز گوهرهاى اجلالى كنى‏
[از نفسانيات، پرهيز كن تا فرشته سيرت شوى‏] طفل جان از شير شيطان باز كن‏ بعد از آنش با ملك انباز كن‏
[تيرگى درون، نشان مصاحبت با شيطان است‏] تا تو تاريك و ملول و تيره‏اى‏ دان كه با ديو لعين همشيره‏اى‏
[تأثير لقمه ‏] لقمه ‏اى كان نور افزود و كمال‏ آن بود آورده از كسب حلال‏ روغنى كايد چراغ ما كشد آب خوانش چون چراغى را كشد علم و حكمت زايد از لقمه ‏ى حلال‏ عشق و رقت آيد از لقمه ‏ى حلال‏ چون ز لقمه تو حسد بينى و دام‏ جهل و غفلت زايد آن را دان حرام‏
[تمثيل براى ابيات پپشين‏] هيچ گندم كارى و جو بر دهد ديده ‏اى اسبى كه كره‏ى خر دهد لقمه تخم است و برش انديشه‏ها لقمه بحر و گوهرش انديشه ‏ها زايد از لقمه ‏ى حلال اندر دهان‏ ميل خدمت عزم رفتن آن جهان‏
5 تعظيم كردن ساحران موسى را كه اول تو عصا بينداز [ساحران در عهد فرعون اگر چه با موسى دعوى برابرى و همسرى كردند.] [اما از او احترام كرده و در انداختن عصا او را مقدم داشتند.] [و گفتند تو بر ما مقدم هستى اگر مى‏خواهى اول تو عصا بينداز.] [موسى فرمود نه اول شما حيله‏هاى خود را بكار بريد و آن چه مى‏خواهيد بيفكند.] [اين تعظيم فقط جان آنها را خريد ولى آن دعوى همسرى باعث شد كه دست و پايشان بحكم فرعون بريده شد.] [سحره چون قدر موسى را شناختند بجرم آن دست و پاى خود را بر باد دادند.] [خوردن لقمه و گفتن نكته براى مرد كامل حلال است پس تو كه كامل نيستى اين لقمه را نخور و اين نكته را نگو و لال باش.] [تو چون گوش هستى و او از جنس تو نبوده او چون زبان است و خداى تعالى فرمود وقتى كه قرآن مى‏خوانند ساكت باش و گوش كن.] [كودك نوزاد كه مشغول شير خوردن است مدتى ساكت بوده و همه را گوش مى‏دهد.] [و بايستى مدتى لب ببندد و از سخن گويان سخن ياد بگيرد.] [ () تا ياد نگيرد از صد كلمه يك كلمه هم نتواند گفت و اگر چيزى بگويد زائد و بى‏معنى است.] [اگر گوش نداشته باشد تى‏تى مى‏كند و خود را لال معرفى مى‏نمايد.] [كر اصلى كه از اول گوش نداشته لال خواهد بود و كى مى‏تواند سخن بگويد.] [پس براى گفتن اول شنيدن لازم است و براى رسيدن به منزلگاه بايد از راه سامعه داخل شد] [كه فرموده‏اند بخانه‏ها از درشان وارد شويد و روزى را از راه اسباب طلب كنيد.] [آن نطقى كه تابع سامعه نيست نطق خداوند جهان است.] [او مبدع است و تابع هيچ استادى نيست و تمام چيزها مستند باو بوده و او بچيزى اسناد داده نمى‏شود.] [جز خدا همگى چه در پيشه و صفت و چه گفتگو و نطق تابع استاد و معلم بوده و محتاجند كه چيزى را ديده يا بشنوند و مثل او را بتوانند بگويند يا نشان دهند.] [اگر تو اين طور كه گفتيم نبوده و اين سخن را نمى‏پذيرى بيگانه هستى و گناه‏كارى دلقى بخود پيچيده در ويرانه منزل كن و اشك بريز و توبه كن.] [براى اينكه آدم بوسيله اشك از عذاب الهى مستخلص شد و كسى كه در حال توبه است هر نفس از او با اشك ترى توام است.] [آدم فقط براى اينكه گريه و زارى و ناله كرده و اشك بريزد زمين را مناسب ديده و بر خاك قدم گذاشت.] [از بهشت و از بالاى آسمانها براى پاى بوس و معذرت از گناه با امتنان صرف نظر نمود] [اگر تو نيز خلف او هستى و از صلب او بوجود آمده‏اى در راه طلب از او تقليد كن.] [ () تو كه چون خر پايت بگل فرو رفته و از رفتار باز مانده‏اى مزه آب ديده را چه مى‏دانى.] [آب ديده و آتش دل را نقل خود قرار بده زيرا كه بوستان از ابر و خورشيد سبز و خرم مى‏گردد.] [تو چون نابينايان عاشق نانى و در بند دنيا مزه آب ديده را كه براى رسيدن بمغفرت الهى ريخته مى‏شود نچشيده و ذوق نكرده‏اى.] [اگر تو انبان دل را از نان خالى كرده و از دنيا صرف نظر كنى از گوهرهاى جلال و عظمت پر خواهد شد.] [طفل جان خود را از شير شيطان بگير پس از آن با فرشتگان آسمان پيوندش كن.] [مادامى كه دلت تاريك و خاطرت ملول و افسرده است بدان كه با ديو از يك پستان شير مى‏خورى.] [لقمه‏اى كه نور و كمال را پرورش داده و زياد مى‏كند آن است كه از كسب حلال بدست آمده باشد.] [روغنى كه چراغ را خاموش كند روغن نيست بلكه آب است.] [از لقمه حلال علم و حكمت توليد شده عشق و نرم دلى بوجود مى‏آيد.] [اگر از لقمه‏اى حسد و دام ببينى و جهل و غفلت از آن بزايد بدان كه آن لقمه حرام است.] [هيچ ديده‏اى كه گندم بكارى و جو سبز شود يا اسبى كره خر بزايد؟] [لقمه بمنزله تخم است كه ميوه آن انديشه‏هاى تو است لقمه بمنزله دريايى است كه گوهرش خيالات و صفات‏ تو است.] [از خوردن لقمه حلال ميل بخدمت خلق و تمايل بعالم ديگر توليد مى‏شود.] [ () از اثر لقمه حلال حضور قلب پيدا كرده و چشمت روشن مى‏گردد.] 👈 ادامه دارد ... 🆔 @masnavei
4 ۴. داستان‌های آموزنده و حکمت‌آمیز جذابیت مثنوی‌خوانی یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های مثنوی‌خوانی، استفاده مولانا از داستان‌ها و حکایات آموزنده برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است. مولانا با استفاده از این روش، مفاهیم پیچیده و سنگین را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم بیان می‌کند. هر داستان در مثنوی معنوی، حامل پیامی عمیق و حکیمانه است که می‌تواند در زندگی روزمره و مسائل معنوی انسان‌ها کاربرد داشته باشد. این داستان‌ها از فرهنگ‌ها و ادیان مختلف الهام گرفته‌اند و مولانا از آن‌ها به عنوان ابزاری برای انتقال مفاهیم عرفانی استفاده می‌کند. برای مثال، داستان‌هایی مانند «پادشاه و کنیزک»، «فیل در تاریکی»، و «طوطی و بازرگان»، هر یک به تبیین جنبه‌هایی از معرفت، عشق، و رابطه انسان با خداوند می‌پردازند. این داستان‌ها همچنان تازگی خود را حفظ کرده‌اند و می‌توانند برای خواننده‌های امروزی نیز آموزنده و الهام‌بخش باشند. ادامه دارد ... 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei