eitaa logo
مسعودنادری|کلینیک روان‌شناسی‌سرای‌آرامش
10.3هزار دنبال‌کننده
661 عکس
2.2هزار ویدیو
76 فایل
💠هدف دراینجا تجهیز و آموزش خانواده‌هاست 🌱تغییر،رشد و رسیدن به آرامش را با ما تجربه کنید ش.پروانه: م_۶۱۷۵ 👇لینک کانال تخصصی هیپنوتیزم علمی https://eitaa.com/joinchat/2192835637C621ac73ffb راه ارتباطی: @admin_tajaror
مشاهده در ایتا
دانلود
❓بشر در آغاز چگونه متوجه خدا شد و چه انگیزه‌ای او را به فکر خداپرستی انداخت؟ اصولاً چه عاملی باعث شد که انسان به فکر خدا و خداپرستی بیفتد و در این باره بیندیشد؟ ✅در انسان غریزه‌ای به نام غریزه‌ی «علت‏جويى» وجود دارد، بشر از نخستین روزگار، «عليت» را می‌شناخته و برای هر پدیده و هر موجود نیازمندی، علتی جست‌وجو می‌کرده است، اگر گرسنه می‌شد دنبال غذا می‌رفت، زیرا غذا خوردن را علت و عامل رفع گرسنگی می‌دانست. اگر تشنه می‌شد برای رفع عطش به سراغ آب می‌رفت، چون آب را علت رفع تشنگی می‌دانست. اگر صدایی را از پشت دیوار می‌شنید یقین داشت که صدا علتی دارد و در صدد یافتن علتش بر می‌آمد. اگر بیمار می‌شد بیماری خویش را نتیجه‌ی علت و عاملی می‌دانست و به فکر علاج می‌افتاد. برای رفع سرما به حرارت پناه می‌برد. چون حرارت را علت برطرف شدن سرما می‌دانست. علت‌جویی و کنج‌کاوی در نهاد هر انسانی نهفته است. هر انسانی همواره در تلاش است که از علل پدیده‌ها آگاه گردد، لذا در مورد هر پدیده‌ای «چرا و به چه علتى» را مطرح می‌کند. وی همواره می‌کوشد تا برای حس کنج‌کاو و علت‌جوی خود، پاسخ درست و قانع کننده‌ای به دست آورد. انسان ذاتاً «علت‏جو» است و این غریزه را نمی‌تواند از دست بدهد و فراموش کند. همه‌ی انسان‌ها ـ از جمله انسان‌های نخستین ـ از این غریزه‌ی طبیعی برخوردار بوده‌اند. انسان در این جهان می‌زیسته و با حوادث و رویدادهای شگفت‌آور آن روبه‌رو بوده است، توالی منظم شب و روز، تابستان و زمستان، حرکت منظم ماه و خورشید و ستارگان، عجایب و شگفتی‌های حیوانات و گیاهان، کوه‌های مرتفع و دریاهای وسیع و آب‌های جاری... این همه را به چشم می‌دیده و به اندیشه و تفکر می‌افتاده که «علت» این جهان چیست و پدید آورنده‌ی آن کیست؟ ناچار این جهانِ منظم علتی دارد و آفریدگار دانا و توانایی آن را آفریده است و اداره می‌کند. به این ترتیب، انسان‌های نخستین هم با خدا آشنا شدند و به وجود او اعتراف نمودند و در برابر قدرت و عظمتش خاضع شدند. و در یک کلام، خداجویی در فطرت انسان نهاده شده است. گرچه گروهی به اشتباه افتادند و به پرستش معبودهای دروغین مشغول گشتند و به تدریج بت‌پرستی و خورشیدپرستی و ماه‌پرستی و آتش‌پرستی و ستاره‌پرستی ... نیز در بین مردم پیدا شد. ولی پیدایش معبودهای دروغین نیز خود شاهدی است بر این که انسان به واسطه‌ی غریزه‌ی علت‌جویی خویش توجه داشته که برای اداره‌ی این جهان علتی لازم است، ولی در برخی موارد اشتباه کرده مصادیق دروغین را به عنوان علت و آفریدگار حقیقی پنداشته و به پرستش آنها اشتغال ورزیده است. کوتاه سخن این که: انسان به وسیله‌ی غریزه‌ی «علت‏جويى» که در نهادش نهفته است برای مجموع موجودات و پدیده‌های جهان، علتی جست‌وجو می‌کرده و به این ترتیب با خدای جهان آفرین که «علت حقيقى» موجودات نیازمند و پدیده‌های جهان است آشنا گشته و به وجودش پی برده و به پرستش او برخاسته است. قرآن نیز خداجویی را امری فطری می‌داند و می‌گوید: اگر از آنان بپرسی که آسمان‌ها و زمین را چه کسی آفریده پاسخ می‌دهند خدای عزیز و دانا.[١] و می‌فرماید: و اگر از آنان سؤال کنی که چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر کرده؟ می‌گویند: خدا، پس چرا دروغ می‌بندند؟[٢] باز می‌فرماید: و اگر از آنان سؤال کنی چه کسی از آسمان باران نازل می‌کند و زمین را به وسیله آن زنده می‌کند؟ می‌گویند: خدا. به آنان بگو: سپاس مال خدا است ولی اکثر آنان خوب نمی‌اندیشند.[٣] [١]. زخرف، آيه‌ی ٩. [٢]. عنكبوت، آيه‌ی ٦١. [٣]. همان، آيه‌ی ٦٣. کارشناس پاسخگویی به مسائل دینی 🔸 @admin_tajaror_dini 🔸 🌐 @masoud_naderi
❓دلیل و آیه ای بر وجود علیه السلام را بیان فرمایید. ✅۱- در سوره قدر خداوند می فرماید: «تنزل الملائکه والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می نماید. یعنی در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمین نزول می فرمایند. در دوران رسول الله صلی الله علیه وآله به شخص پیامبر نازل می شدند. و در هر عصری باید کسی هم شأن پیامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصی که هم شأن پیامبر صلی الله علیه وآله است امام زمان علیه السلام است. ۲- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi
❓آيا در جهان آخرت همه افراد بشر مورد بازخواست قرار مى‏گيرند؟ ✅ پاسخ: بله همه مورد بازخواست قرار میگیرند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏ (صافات ۲۴) آنها را نگه داريد كه در كارشان حتماً مورد بازخواست خواهند بود. شايد استبعاد شما به جهت آن باشد كه پرسش از اين همه خلايق را كارى بسيار طولانى و بزرگ مى‏بينيد. آرى همين گونه است، ولى خداوند سريع‏الحساب است. امروزه اگر بشر با عقل خدادادى خود، كار محاسبات را اين همه سرعت بخشيده و آسان كرده است آيا براى خداوندى كه همه چيز در اختيار اوست، چنين كارى مشكل و بعيد مى‏نمايد؟ البته اين كه از هر كس چه چيز سؤال خواهد شد و نحوه سؤال چگونه است، موضوع ديگرى است. اساساً ترسيم صحنه قيامت و نامه اعمال و ميزان سنجش، فراتر از آن است كه ما تصور كنيم. قدر مسلم آن است كه روزى است بزرگ (يوم الدين) و داراى صحنه ‏هايى بس شگفت و تماشايى چرا كه بايستى عدل در آن جا تحقق يابد و هر كس به جزاى اعمال خوب و بد خويش در كمال آگاهى واصل گردد. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi
❓زنده بودن برخی انبیاء و عدم خاتمیت ❓شبهه مذکور در صدد بیان این مطلب است که بنا بر نصوص دینی ، برخی از انبیاء مانند حضرت عیسی علیه‌السّلام حضرت خضر علیه‌السّلام ، حضرت الیاس علیه‌السّلام و.... هنوز زنده هستند، حال چطور می‌توان این بحث را با خاتمیت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم جمع کرد بطوریکه خدشه‌ای بر «ختم نبوت» وارد نشود؟ ✅در برابر این دسته از شبهه افکنان می‌توان به دو صورت پاسخ داد: اولا؛ اینکه مراد از خاتمیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، عدم بعثت پس از ایشان است و انبیائی هم که در شبهه به آنها اشاره شده است قبل از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مبعوث شده‌اند. ثانیا؛ اینکه با مبعوث شدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، فقط تشریع شریعت جدید و وحی تشریعی پایان پذیرفت و این هم همان معنای «خاتمیت» می‌باشد و انبیاء فوق الذکر هیچ کدام دارای این دو مشخصه نیستند. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi
یعنی چه؟ چرا خدا به نور تشبیه شده است؟ ۱. یکی از اسماء خداوند متعال نور است، لکن منظور از نور، همین نور حسّی شناخته شده نیست؛ لذا در برخی روایات و ادعیه برای جلوگیری از این پندار آمده است: «... یا نُورَ النُّورِ یا مُنَوِّرَ النُّورِ یا خَالِقَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ النُّورِ یا مُقَدِّرَ النُّورِ یا نُورَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً قَبْلَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً بَعْدَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً فَوْقَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً لَیسَ کمِثْلِهِ نُورٌ»[ بحارالأنوار، ج91، ص390.]؛ « ای نورِ نور، ای روشن کننده ی نور، ای خالق نور، ای تدبیر کننده ی نور، ای تقدیر کننده ی نور، ای نور هر نوری، ای نوری که قبل از هر نوری است، ای نوری که بعد از هر نوری است، ای نوری که فوق هر نوری است، ای نوری که همانند او نوری نیست». ۲. نور اسمی است برای هر حقیقتی که خود به خود ظاهر بوده موجب ظهور دیگر امور نیز می شود. نور حسّی را نور می گویند چون به خودی خود ظاهر است و ظاهر شدن دیگر اشیاء مادّی نیز به واسطه ی آن می باشد. خدا را هم نور می گویند چون وجود او قائم به ذات خود بوده برای ظهور، محتاج هیچ موجودی نیست و هر چه غیر اوست برای ظاهر شدن در عرصه ی وجود محتاج او هستند؛ حتّی خود نور حسّی نیز برای موجود شدن و خروج از ظلمت عدم نیازمند اوست؛ لذا او نور نور و منوّر نور، مدبّر نور و مقدّر نور است. ۳. از حقیقت وجود نیز تعبیر به نور می شود چون وجود عین ظهور و بودن است و تمام موجودات به واسطه ی وجود موجود می شوند؛ و حقیقت وجود، که همان وجودِ صرف، محض و خالص باشد، همانا خداوند متعال است. لذا نمی توان گفت خدا را چه کسی به وجود آورده است؟ چون موجودی که عین وجود باشد بی نیاز از وجود دهنده است؛ چرا که معنی ندارد پرسیده شود: چه کسی به وجود، وجود داد؟ امّا چون انسان بودن و درخت بودن و فرشته بودن و... عین وجود بودن نیستند لذا محتاج به وجود دهنده اند. اگر این امور عین وجود بودند در آن صورت همانند خدا همواره باید می بودند؛ چون وجود محض در مقابل عدم بوده، عدم را بر نمی تابد. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi
سوال : جواب سؤالی که سؤالش این که خدا کیه و یا چیه و یا کجاست رو برای بچه زیر ۸ یا ۱۰ سال سن چطوری باید داد؟ جواب (قسمت اول ): مجموعه سؤالات شما که در برگیرنده اساسی ترین موضوعات دینی است امروزه تحت عنوان تربیت اعتقادی بررسی می شود که این عنوان یکی از شاخه های تعلیم و تربیت است و پاسخ تفصیلی به همه آنها نیاز به تدوین یک پایان نامه دارد بنابراین در این مجال کوتاه ما صرفا به چند نکته اساسی در این باره اشاره می کنیم و جواب کامل و تفصیلی را به منابع موجود در این موضوعات ارجاع می دهیم. 1. در تبیین این مسائل به هیچ وجه نباید از عبارات ناقص و گمراه کننده استفاده کرد و به عبارت دیگر شما در آموزش ریاضی به کودکان هیچ وقت مفاهیم و عملیات ریاضی را غلط یاد نمی دهید به این بهانه که خودش بعدا متوجه خواهد شد بلکه سعی می کنید در یک سطح نازل به آموزش کودک بپردازید مثلا ابتدا دو به علاوه دو را یاد می دهید و هر چه سن کودک بیشتر می شود موضوعات نیز پیچیده تر و بزرگتر می شود بنابراین در آموزش عقاید نیز مطالبی که کودک در بزرگ سالی یاد می گیرد ناقض مطالب قبلی نیست بلکه مکمل آن است. 2. به اعتقاد برخی از روان شناسان کودک به مرحله انتزاعی نرسیده است بنابراین قدرت چندانی در فهم و تحلیل موضوعات غیرمادی ندارد از این رو باید سعی کنید تا آنجا که ممکن است از مثال های ملموس استفاده کنید. مثلا وقتی کودکی می پرسد که خداوند را چه کسی آفریده است باید گفت: بعضی از چیزها علتش از خودشه مثلا شوری هر چیزی از چیه؟ از نمک. شوری نمک از چیه؟ از خودش. یا چرب بودن هر چیز به خاطر چربی های اونه و چرب بودن چربی به خاطر چیه؟ به خاطر خودشه. آفرینش همه موجودات هم از خداوند است و اما وجود خداوند از خودشه. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi