eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 زرّافه ، دربان متوكل مى‌گويد: از مرد نزد متوكل آمد. و لعنت الله علیه ، شعبده بازى را خيلى دوست مى‌ داشت. و اين شخص در فنِ خويش ، خيلى ماهر بود. متوكل خواست امام على النقى-عليه السّلام-را سازد. ➖ به مرد شعبده‌ باز گفت: اگر بتوانى او را سازى، هزار دينار به تو مى‌دهم ! زرّافه مى‌گويد: متوكل دستور داد هاى نازک و سبكى بپزند و آن‌ها را بر سر سفره بگذارند. و مرا نيز كنار سفره نشاند. و امام عليه‌السّلام را هم براى غذا خوردن دعوت كرد. و طرف چپ حضرت ، متّكايى بود كه تصوير شير بر آن بود. ➖ شعبده‌ باز هم روبروى متّكا نشست. وقتى كه امام عليه‌السّلام دستش را به سوى نان دراز كرد ، مرد شعبده‌ باز كارى كرد كه نان به هوا پريد. دوباره امام-عليه السّلام-دست برد تا نان را بردارد ، باز شعبده‌ باز كار سابق خويش را تكرار نمود. و همه . 👈🏼 در اين هنگام ، حضرت دست خود را به تصوير كه در متّكا بود، زد و فرمود: اين مرد را بگير. ناگهان شير از متّكا پريد و مرد شعبده‌ باز را دريد و خورد و به جاى سابق خويش برگشت. ➖ مردم از اين كار ، شدند. سپس امام برخاست. متوكل گفت: خواهش مى‌كنم بنشين و اين مرد را برگردان. حضرت فرمود: به‌خدا قسم! او ديگر بعد از اين ديده نخواهد شد. و رو به متوكل كرد و فرمود : آيا دشمنان خدا را بر دوستان او مسلّط‍‌ مى‌ گردانى؟! حضرت رفت و آن مرد، ديگر رؤيت نگرديد. 📚الخرائج و الجرائح ج۱، ص۴۰۰ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 می‌گوید: مردی در به بیماری پوستی بَرَص مبتلا شد، تا آنجا که زندگی بر او تلخ و ناگوار گشت. روزی یکی از دوستانش به نام به او گفت: «اگر خدمت امام هادی علیه‌السلام بروی و از او بخواهی برایت دعا کند، ان‌شاءالله بیماری‌ات خوب شود». 🍃 این شخص بیمار روزی هنگام بازگشت امام هادی علیه‌السلام از خانه ، در مسیر راه امام نشست و همین که چشمش به امام افتاد برخاست که نزدیکش شود و از او درخواست دعا کند، اما امام سه بار به او فرمود: «خداوند تو را عافیت عنایت فرماید». 🍃 ابوعلی فهّری به مرد بیمار گفت: «امام برایت دعا کرده است پیش از آنکه از او بخواهی. برو که حتماً به‌زودی خوب می‌شوی». مرد بیمار به خانه‌اش برگشت، شب خوابید و صبح که از خواب برخاست هیچ نشانی از بیماری بر پوستش نبود. 📚 ، ج۵۰، ص۱۴۵، ح۲۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar