eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 👈🏼👈🏼 در نقل‌های متقدّم اهل‌سنت نیز این حکایت آمده است: مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می‌نمود جوابی نمی‌شنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی می‌گوید ولی معنای آن را متوجه نمی‌شود. 🔻 مأمون گفت: مادر! مرا نفرین می‌کنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه می‌گوید؟! تا این‌که زبیده چنین گفت: من به یاد می‌آورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیه‌السلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است: 🔻 روزی با پدرت هارون، شطرنج‌بازی می‌کردیم، به‌شرط آن‌که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواسته‌ی او را عملی کردم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم، فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ وأوشَهَها خِلقَةً او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشت‌ترین و بَدبو‌ترین کنیز، همبستر را بدهی! 🔻 پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که: خراج یک‌سال مصر را به‌من می‌دهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکل‌تر و نجس‌تر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفه‌ی تو منعقد شد. 🔻 حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود می‌گفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمی‌کردم تو این ماجرا را برای من برملا نمی‌کردی! 📚 حیاة الحیوان، دمیری، ج۱، ص۱۱۵؛ نوادر الخلفاء، إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵ ✍ و چه زیبا و دقیق، رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: 📋 یَا عَلِیُّ! لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَمُنَافِقٌ وَمَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَهِیَ حَائِضٌ. یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمی‌ورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 پس از شهادت امام هشتم، ايشان را در طوس در مقابل قبر به‌طرف قبله كه بارگاه مقدس فعلى آن امام است به خاك سپردند، و مأمون عباسى پس از قتل امام رضا (علیه‌السلام) به بازگشته و آنجا را مركز خود قرار داد. ➖ دعبل خزاعى كه يكى از شعراى به‌نام شيعه است مى‌گويد: نزد مأمون به كاخش رفتم و به او گفتم، اجازه مى‌دهى شعر جديدى را كه سروده‌ام بخوانم؟ گفت: بخوان، و من چنين سرودم: قبران في طوس خير الناس كلـهم *** وشرّ كلّهم هذا من العبر در طوس دو آرامگاه است، آرامگاه بهترين مردم و بدترينشان، و اين از عبرتها و پندهاست. ما ينفع الرجس من قرب الزّكى وما *** على الزّكى بقرب الرجس من ضرر نه از نزديكى آن امام پاك سودى به آن پليد هارون مى‌رسد و نه بر ايشان امام رضا ضرر و زيانى از نزديكى به آن پليد است(۱). ➖ بر افروخته شده، و از اين دعبل به تنگ آمد، اما چون در برابر واقع قرار گرفته بود، نتوانست اعتراضى كند. 📚 پی‌نوشت‌: ۱. اين دو بيت از قصيده‏ای است كه دعبل پس از شهادت امام رضا (علیه‌السلام) در سروده و بالاسر مقدس حضرت امام رضا علیه‌السلام هم با کاشی‌کاری زیبا، نقش بسته است. مرحوم شیخ‌صدوق در كتاب (امالى الصدوق) ص۶۶۱، آن‌را آورده، و در آنجا مى‏گويد: أرى اميّه معـذوريـن ان قـتلــوا * ولا ارى لبـنى العبــاس من عــذر واولاد حـرب ومروان واســرتهم * بنو معيـط ولاة الحقــد والوغــر قوم قتلتم على الاســلام اوّلهــم * حتى اذا استمسكوا جازوا على الكفــر اربع بطوس على قبر الزّكــى بـه * ان كنت تربع من دين عــلى وطــر قبران فى طوس خير الناس كلّهــم * وشـر كلّهــم هـذا مـن العــبر ما ينفع الرجس من قرب الزكى وما * على الزّكى بقرب النجــس من ضـرر هيهات كل امرى‏ء رهن بما كسبـت * له يـداه فخـذ ما شــئت أو فــذر 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar