eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 ! 👈🏼👈🏼 مرحوم در حدود سال ۱۳۷۸ شمسی از قول مرحوم (اهل گیلان) برای من جریانی آموزنده نقل کرد: من استادی داشتم به نام حاج (مدفون در قبرستان شیخان قم) که در (واقع در خیابان قم) تدریس می‌کرد. ➖ وی گاهی در اثناء تدریس بدون علت مشخصی گریه می‌کرد. یک وقتی از ایشان علت را پرسیدم. فرمود: من خاطره‌ای دارم که هرگاه به یادآن می‌افتم بی‌اختیار به گریه می‌افتم: ➖ من در نجف از شاگردان مرحوم بودم. پس از پایان تحصیلاتم وقتی می‌خواستم به مراجعت کنم، شیخ الشریعه مرا خواست. من خیلی خوشحال شدم و با خود گفتم: لابد می.خواهد به‌من اجازه اجتهاد بدهد و هم پاکتی… ➖ اما وقتی خدمت استاد رسیدم نه پاکتی در کار بود و نه اجازه اجتهادی! بلکه جمله‌ای به‌کار برد که آن روز من از ایشان ناراحت شدم و حتی برای خداحافظی نزد ایشان نرفتم. ➖ جمله‌اش این بود که فرمود: شیخ مهدی! رفتی ایران از تو انتظار ندارم که کسی را مسلمان کنی! سعی کن همین مسلمانها را کافر نکنی! ➖ بعدها فهمیدم که حرف ایشان چقدر مهم بوده است. از این رو هر گاه به‌یاد آن کلام می‌افتم، بی‌اختیار به‌گریه می‌افتم! 📚 نویسنده فرزند مرحوم شیخ ذبیح الله قوچانی و از اساتید است 📥 برای دیدن این داستان در سایت، 👈🏼 اینجا رو کلیک کنید 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar