#با_حسین_علیه_السلام
#با_عباس_علیه_السلام
#قصه_عبرت
#شب_جمعه
🔷🔶 #کرامات_و_عنایت_حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 مرحوم آیتالله حاج #سید_سعید_حکیم، مرجع عالیقدر شیعه نقل فرمودند:
در زمان صدّام یک تخته قالی بسیار نفیسی در حرم امام حسین عليهالسلام بود. صدّام به آن طمع کرد و گروهی را مأمور کرد که به حرم حضرت سیدالشهداعليهالسلام رفته و آن قالی را بیاورند.
🍃 شب امام حسین عليهالسلام به خواب کلیددار آمد و امر فرمود که آن قالی را به حرم حضرت ابوالفضل عليهالسلام منتقل نماید و ایشان انجام داد.
هنگامی که مأمورین صدّام آمدند و آن قالی را خواستند، کلیددار گفت: آن قالی در حرم حضرت ابوالفضل عليهالسلام است.
🍃 مأموران به حرم قمر منیر بنی هاشم رفتند و گفتند: برخیز و قالی را جمع کن و به ما بده.
کلیددار گفت: من جرأت نمیکنم، هر کس جرأت دارد، بیاید و جمع کند.
یکی از مأمورین که خیلی شجاع و تنومند بود، با نخوت و غرور جلو رفت و قالی را لوله کرد و از زمین بلند کرد و بر دوش خود نهاد.
🍃 یک مرتبه از زمین کنده شد، در هوا قطعه قطعه شده روی زمین افتاد.
مأمورین از خدّام حرم تعهّد گرفتند که هرگز نباید این خبر به کسی نقل شود و لذا تا صدّام زنده بود، این خبر منتشر نشد، پس از هلاکت صدّام توسط خدّام، این خبر انتشار یافت.
📚 جرعهای از کرامات امام حسین عليهالسلام، علی اکبر مهدیپور، ص۱۲۳
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_حسین_علیه_السلام
#با_عباس_علیه_السلام
#قصه_عبرت
#شب_جمعه
🔷🔶 #کرامات_و_عنایت_حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 روزی مرحوم حاج #میر_علی_محدث از پدر خانمش مرحوم آیه اللّه #حاج_میرباقر_مجتهد (۱۲۶۱ _ ۱۳۴۶ قمری) که از بزرگان علمای خوی بود، میپرسد:
🔹در ایام اقامت خود در عتبات عالیات، چه کرامتی از آن بزرگواران مشاهده کردی؟
ایشان می فرماید: دو خانواده معروف در کربلا با یکدیگر وصلت می کنند. پس از شش ماه اختلاف اخلاقی پیش میآید و دختر به خانهی پدر برمیگردد و آشنایان هر چه وساطت میکنند، مفید واقع نمیشود.
🍃 یک سال بعد پدر و مادر این دختر به نجف اشرف مهاجرت میکنند و این دختر در کربلا تنها میماند.
روزی پسر به سراغ دختر میآید، با وعده و وعید او را قانع میکند، وارد خانه شده و با او همبستر میگردد.
داماد میرود و دیگر به سراغ دختر نمیآید، دختر حامله میشود، پسر مطّلع میشود و ادّعای ناموس میکند.
خانواده دختر از دختر ماجرا را میپرسند و او حقیقت را بیان میکند ولی داماد انکار میکند.
🍃 برادران دختر تصمیم میگیرند که خواهرشان را به قتل برسانند، دختر میگوید: اگر دست من به دامن پسر برسد، من بی گناهی خود را اثبات میکنم.
🍃 خانواده پسر و دختر، او را به زور به خانهی دختر میآوردند، هر چه دختر او را نصیحت میکند، تأثیر نمیکند، دختر یقهی او را میگیرد و او را کشانکشان به حرم مطهّر حضرت ابوالفضل عليهالسلام میآورد.
🍃 علاوه بر خانواده دختر و پسر، مردم کوچه و بازار نیز به دنبال آنها راه میافتند.
دختر در حالی که با یک دست از یقهی او گرفته بود، با دست دیگر از ضریح حضرت ابوالفضل عليهالسلام میگیرد و عرض میکند:
اگر نمیخواهید که آبروی من و خانوادهام از بین برود، بین من و این جوان عصیانگر داوری کن.
🍃 ناگهان ضریح به حرکت درمیآید و جوان بدبخت چند متر به هوا پرتاب میشود، به هلاکت میرسد و سیاه میشود و بر زمین میافتد.
خدّام حرم و مردم حاضر در صحنه، ریسمانی به پایش میبندند و جسد نحس او را در شهر میگردانند.
📚 جرعهای از کرامات امام حسین عليهالسلام، علی اکبر مهدیپور
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_حسین_علیه_السلام
#با_عباس_علیه_السلام
#قصه_عبرت
#ویژه_محرم
#ماه_محرم
◼️ #کرامات_و_عنایت_حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 مرحوم آیتالله حاج #سید_سعید_حکیم، مرجع عالیقدر شیعه نقل فرمودند:
در زمان صدّام یک تخته قالی بسیار نفیسی در حرم امام حسین عليهالسلام بود. صدّام به آن طمع کرد و گروهی را مأمور کرد که به حرم حضرت سیدالشهداعليهالسلام رفته و آن قالی را بیاورند.
➖ شب امام حسین عليهالسلام به خواب کلیددار آمد و امر فرمود که:
آن قالی را به حرم حضرت ابوالفضل عليهالسلام منتقل نماید و ایشان انجام داد.
هنگامی که مأمورین صدّام آمدند و آن قالی را خواستند، کلیددار گفت: آن قالی در حرم حضرت ابوالفضل عليهالسلام است.
➖ مأموران به حرم قمر منیر بنی هاشم رفتند و گفتند: برخیز و قالی را جمع کن و به ما بده.
کلیددار گفت: من جرأت نمیکنم، هر کس جرأت دارد، بیاید و جمع کند.
یکی از مأمورین که خیلی شجاع و تنومند بود، با نخوت و غرور جلو رفت و قالی را لوله کرد و از زمین بلند کرد و بر دوش خود نهاد.
➖ یک مرتبه از زمین کنده شد، در هوا قطعه قطعه شده روی زمین افتاد.
مأمورین از خدّام حرم تعهّد گرفتند که هرگز نباید این خبر به کسی نقل شود و لذا تا صدّام زنده بود، این خبر منتشر نشد، پس از هلاکت صدّام توسط خدّام، این خبر انتشار یافت.
📚 جرعهای از کرامات امام حسین عليهالسلام، علی اکبر مهدیپور، ص۱۲۳
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar