eitaa logo
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
529 دنبال‌کننده
291 عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ مقایسه پزشکیان و جلیلی ✅ پزشکیان و جلیلی ؛ چند تمایز و تفاوت برجسته ♦️آقای پزشکیان ۷۰ ساله، و آقای جلیلی ۵۹ ساله است. دکتر جلیلی ۱۱ سال جوان تر است. 🔹پزشکیان نزدیک به ۲۰ سال است که به طور مطلق، از دولت و کارهای اجرایی جدا بوده و صرفا در کسوت نمایندگی مجلس حضور داشته است. ♦️جلیلی تا یک دهه قبل، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و در مقطع حساس دو سال آخر دولت دهم که احمدی نژاد اهتمام کافی به تدبیر امور دولت نداشت، به خواست وزرای دولت، به هماهنگی بیشتر میان آنها کمک کرده است. 🔹او پس از آن نیز، تا امروز عضو شورای عالی امنیت ملی و از مشکلات دولت ها از نزدیک مطلع بوده و ضمنا با تشکیل کارگروه مشورتی مستمر و دعوت از صاحب نظران، اقدام به پایش چالش های اداری، مدیریتی و اقتصادی در حوزه های مختلف تخصصی کرده و به جمع بندی راه حل ها پرداخته است. ♦️جلیلی در مقایسه با پزشکیان، هم جوان تر و پر نشاط تر، و هم با تجربه تر و به روز تر و مسلط تر است. جلیلی بر خلاف پزشکیان، در مقابل هر پرسش فنی درباره مسولیت های مختلف رییس‌جمهور و دولت، نمی گوید که سر در نمی آورم و باید دیگران نظر بدهند! او با انبوهی از مشاوران و کارشناسان و مدیران در طول دو دهه گذشته تعامل داشته و در عین حال، خود دارای تشخیص است. 🔹رئیس جمهور، باید مُشرف بر مشاوران و مدیران زیر دست خود باشد، نه اینکه در اثر بی مهارتی و عدم اشراف کافی، منفعل عمل کند. ♦️جلیلی در عین حال که در دو دهه اخیر با مدیران و کارشناسان بسیاری - از پایتخت تا شهرهای دور- تعامل داشته، خود را وامدار هیچ حزب و جناح و گروهی نکرده که بعداً مجبور باشد سهم آنها را در دولت بپردازد. 🔹اما ستاد پزشکیان به وضوح، در تیول برخی احزاب و پدرخوانده های سیاسی (مدعیان اعتدال و اصلاحات٫ اشرافیت غربگرا) و شرکت سهامی آنهاست و آنان در کنار سهم خواهی، هر کدام سعی خواهند کرد که دولت را به سوی مخالف (سمت خود) بکشند و تناقضات بن بست آفرین برخی دولت ها در گذشته را تکرار کنند. @IMANI_mohammad 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ سیاست اقتصادی احتمالی دولت پزشکیان ✅ ‍ اگر طبیب اقتصادی بود دولت روحانی به قهقرا نمی‌رفت 🔻«علی طیب‌‌نیا، وزیر اقتصاد دولت اول روحانی از مسعود پزشکیان حمایت کرد. طیب‌نیا که به تازگی با پزشکیان دیدار کرده، قرار است به عنوان فرمانده اقتصادی پزشکیان نقش‌آفرینی کند. در دوران طیب‌‌نیا، تورم به هشت درصد رسید». 🔹انتشار فله‌ای این خبر مشترک در میان صدها سایت و کانال وابسته به مدعیان اعتدال و اصلاحات، تحلیلگران را به تعجب واداشت؛ چه این که تعبیر «فرمانده اقتصادی پزشکیان وارد شد»، قبل از هر چیز توهین به پزشکیان است. 🔻در حالی طیب‌نیا فرمانده اقتصادی پزشکیان (و نه دولت او) وانمود شد که پیش از این، کارشناسان لیبرالی مانند مسعود نیلی و عبده تبریزی و تکنوکرات‌های بی‌کفایتی مانند عباس آخوندی قبل از طیب‌نیا در ستاد پزشکیان حاضر شده و زنبیل گذاشته بودند و بنابراین اجرای دو مدل اقتصادی متناقض موسوم به بازارگرای کاپیتالیست و نهادگرا در کنار هم شدنی نیست. 🔹همین موضوع یکی از دلایل جدایی یا کنار گذاشتن طیب‌نیا در دولت دوم روحانی بود هر چند که وی مجدداً سال 97 با پیشنهاد رئیس بانک مرکزی و تأیید روحانی، عضو شورای پول و اعتبار شد. 🔻ابهام بعدی این است که اگر طیب‌نیا واقعاً موفق بود یا توانایی کار کردن با امثال نیلی و آخوندی و نوبخت و... را داشت، چرا هنرش را دولت ائتلافی قبلی مدعیان اعتدال و اصلاحات (روحانی) به نمایش نگذاشت؟ 🔹همچنین در حالی که یک طیف سیاسی مبنای ایده بهبود اقتصادی خود را برجام می‌داند، اساساً بودن و نبودن عمر و زید در دولت چقدر موضوعیت دارد؟ قطعاً گردانندگان ستاد پزشکیان نمی‌توانند ادعا کنند تورم تک رقمی حاصل کار طیب‌نیا بود و با رفتنش تورم به 60 درصد رسید. 🔻بلکه ساختار آن دولت به گونه‌ای بود که صرفاً با مسکّن و مخدر خارجی (برجام/ در ازای واگذاری امتیازات نقد و برگشت ناپذیر) می‌توانست توهم خوشی موقت را به اقتصاد بدهد و بدون آن به عزا می‌نشست. و حالا هم همان معادله فلج‌کننده و عقیم بر ستاد مدعیان اعتدال و اصلاحات حاکم است. 🔹طیب‌نیا یکی از چهار وزیر در کنار وزرای صمت، رفاه و دفاع بود که مهرماه 1394 در نامه‌ای مشترک به روحانی با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند اگر تصمیم ضرب‌الاجل اقتصادی گرفته نشود، رکود تبدیل به بحران خواهد شد. 🔻اما دولت برجام، ناتوان‌تر از این بود که بتواند تصمیم مستقلی بگیرد و بنابراین رکود تورمی سنگین را در قالب تعطیلی هشت هزار کارخانه و نرخ تورم 60 درصدی به یادگار گذاشت و امثال طیب‌نیا نیز در این سوء مدیریت شریک بودند. 🔹طیب‌نیا در دوران وزارتش سه بار از مجلس کارت زرد گرفت و در نهایت در حالی که در معرض استیضاح مجلس نهم قرار داشت در اقدامی مبهم و سربسته از دولت روحانی کناره‌گیری کرد. او در زمان وزارتش، گفته بود: شب‌های واریز یارانه نقدی به حساب مردم، شب مصیبت عظما برای دولت است! 🔻او در تاریخ ۲۵ خردادماه ۹۵‌، پس از اجرا ‌شدن برجام، از جانب دولت روحانی به FATF تعهّد داد که 41 بند برنامه‌ اقدام مالی دیکته شده از سوی این کارگروه را اجرا کند و حال آن که این اقدام سربسته و غیرشفاف، برخلاف اصل ۱۲۵ و اصل ۷۷ قانون اساسی و بدون کسب مجوز قانونی مجلس بود. 🔹اجرای ۳۷ بند از ۴۱ بند مذکور بدون در جریان گذاشتن دستگاه‌های مسئول انجام گرفت اما زمانی که FATF از دولت روحانی خواست برخی تعهدات را به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند، دولت ناچار شد تعهدات پیشاپیش داده شده را علنی کند و سراغ مجلس برود. 🔻نهایتاً در حالی که 39 بند از برنامه اقدام از سوی دولت روحانی به اجرا درآمده بود، نه تنها تحریم‌ها کاهش نیافت بلکه سخت‌ترین مضیقه‌های مالی و بانکی و نفتی در همین دولت برجام علیه ایران به کار بسته شد. 🔹وقتی هم که در اواخر دولت عبرت شده روحانی، از ظریف سؤال شد چه تضمینی وجود دارد که پس از قبول و اجرای همه بندهای برنامه اقدام FATF تحریم‌ها برداشته شود، او در پاسخ گفت: هیچ تضمینی وجود ندارد! 🔻با همه این تفاصیل و در حالی که طیب‌نیا تا همین هفته گذشته به ستاد پزشکیان نپیوسته بود، به نظر می‌رسد بردن او به ستاد مذکور بیشتر برای گرفتن عکس یادگاری و با تاریخ مصرف انتخاباتی است و منطقاً با ستادی ملغمه‌ای و شترمرغی نه می‌توان برنامه اقتصادی منسجمی نوشت و نه می‌توان آن را به اجرا گذاشت @IMANI_mohammad 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ ✅‍ طلبکاری متهمان قفل کردن صادرات نفت 🔹رسانه های زنجیره ای/ اجاره ای (از شرق و عصر ایران و انتخاب و... تا صدای آمریکا و رادیوی سازمان سیا)، از قول مجید انصاری نوشته اند: 🔻"به قیمت به خاک سیاه نشاندن ملت، کاسبی می کنند! بین ۱۵ تا ۳۰ دلار روی هر بشکه نفت، دارند تخفیف می دهند! حداقل روزی ۲۶ میلیون دلار از پول مردم تخفیف می دهند. یک گروهی به نام دور زدن تحریم می گویند جاده را باز نکنید، ما جاده فرعی می بریم. روزانه یک میلیون و سیصد هزار بشکه نفت می برند". 🔹اولا رسانه های متخاصم و خبیث بیگانه باز هم رو راست تر از عناصر داخلی هستند. رویترز و برخی رسانه های نفتی غرب -که دائما هم علیه دور زدن تحریم ها فضا سازی کرده اند- مدعی اند ایران برای فروش نفت، ۴-۵ درصد قیمت را تخفیف می دهد. 🔹قیمت جهانی نفت اکنون ۷۵ تا ۸۰ است که ۴- ۵ درصد آن می شود زیر سه چهار دلار و نه ۱۵ تا ۳۰ دلار. گفتنی است رسانه های غربی هم اذعان کرده اند که تخفیف های نفتی در دولت رئیسی نسبت به دولت روحانی کاهش یافته است. 🔹ثانیا آقای انصاری در دولت روحانی معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور بوده اما سیاست بازانه و غرض ورزانه حرف می زند، عمدا به یاد نمی آورد که در دولت برجام، صادرات نفت را به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسانده بودند. 🔹او یادش نمی آید که نفر های کنار دستی اش در دولت (نوبخت و زنگنه) از سر ناتوانی و برای بیچاره نمایی کشور و ضمنا باز کردن مسیر دوباره گدایی از آمریکای زورگو و عهد شکن علنا می گفتند: 🔻"شدیدترین مرحله تحریم نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بی‌انصاف‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند و اگر هم به‌فروش می‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد». (نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه، ۱۳ شهریور ۱۳۹۹) 🔻«امروز، هیچ نفتی نمی‌توانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمی‌توانیم بیاوریم». (بیژن زنگنه وزیر نفت، ۲۸ خرداد ۹۸) 🔹این اعترافات تلخ در حالی بود که آقای نوبخت،۲۴ تیر ۹۵ هنگام بزک کاری برجام ادعا کرده بود: «اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل می‌کردیم»! 🔹ثالثا آقای انصاری باز هم تعمدا یادش رفته که وضعیت میعانات انباشته در کشتی ها در دولت روحانی چگونه بود. 🔻۳۰ میلیون بشکه نفت فوق سنگین نیز روی کشتی‌ها مانده بود. 🔻تمامی مخازن خشکی و دریایی ایران پر شده بود و ۱۲ کشتی VLCC به ظرفیت هر کدام ۲ تن وظیفه ذخیره‌سازی را بر عهده داشتند. 🔻هر ۶ ماه یک بار یک کشتی می‌خریدند تا با استفاده از آن بتوانند میعانات گازی و نفت را ذخیره کنند. 🔻این کار سبب کاهش تولید گاز شده بود و باعث آسیب‌رسانی به نیروگاه‌ها و عدم دریافت سوخت در نیروگاه‌ها بود که منجر به خاموشی در سال ۱۳۹۹ شد. 🔻این کشتی‌ها سالانه ۴۶۰ میلیون دلار به کشور ضربه می‌زدند اما در دولت شهید رئیسی، میعانات انباشته در کشتی ها صادر شد و به صفر رسید. 🔹گویا آقای انصاری دوست دارند ملت ایران را به همان روزگار ناتوانی در فروش نفت، ناتوانی در خرید واکسن و واردات غذا و دارو و مرگ روزانه ۷۰۹ نفر فقط با کرونا برگردانند! @IMANI_mohammad 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ مصاف عقل و جهل ✅ یا 🛑 قهقرا و پیشرفت یک گزارش مستند 1⃣ 1⃣ دشمنان ایران قوی، دولت هایی هستند که چهار گوشه منطقه را به خاک و خون کشیدند. دولت هایی که آحاد ملت ایران را فارغ از این که کدام سلیقه سیاسی و مذهبی را دارند، مورد شدید ترین تحریم ها قرار دادند. این دشمنان، درباره قدرتمندی ایران و مسیر کشاندن آن به ناتوانی چگونه فکر می کنند؟ عملکرد طیف های سیاسی ، چگونه می تواند برنامه ضعیف سازی ایران را خنثی کند، یا همپوشانی داشته باشد؟ 2⃣ دو قطبی سازی، و فعال کردن شکاف های اجتماعی، قومیتی، مذهبی، جنسیتی و صنفی، ولو در پوشش رقابت انتخاباتی، رفتاری ذاتا استعماری است؛ کاری است که سرویس های جاسوسی انگلیس و آمریکا و اسرائیل، همواره به تبعیت از فرعون انجام داده اند. "إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ.. "َ. فرعون برای این که بتواند مردم را به ضعف بکشاند و بهره کشی کند، میان آنها تفرقه می انداخت و آنها را گروه گروه می کرد. امروز چه کسانی در حالی که دم از وحدت ملی می زنند، مامور فعال کردن شکاف های سیاسی و اجتماعی هستند؟! 3⃣ غرب با وجود اجرای یک دهه برنامه ضعیف سازی از داخل و خارچ، خود را شکست خورده می بیند. چنان که «سایمون تیسدال»، سردبیر خارجی روزنامه انگلیسی گاردین، ژانویه ۲۰۲۴ (اواخر دی‌ ماه گذشته) نوشت: "آمریکا دیگر، بزرگ ‌ترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است". شکست بزرگ غرب در حالی رقم خورد که "جان ساورز"، رئیس سرویس جاسوسی انگلیس (MI6)، مهر ماه ۱۳۹۴ در آستانه اجرای برجام، به شبکه CNN گفته بود؛ «برجام ظرف ۱۵ سال آینده، ایران را به کشوری میانه‌رو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه ‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌تر قرار دارد، اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. دیدگاه‌ های متفاوتی در ایران درباره آینده وجود دارد... ما نیاز داریم به شکلی استراتژیک صبور باشیم و فرصت دهیم تا ایران طی ۱۰- ۱۵ سال، به کشوری نرمال تبدیل شود». 4⃣ شبیه سخنان ساورز را «جان برنان» رئیس سازمان سیا، مرداد ۱۳۹۵ در «همایش امنیتی اسپن» گفت: «توافق هسته‌ای کار درستی بود که انجام شد... این کار، روحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران، فردی بسیار میانه ‌روتر به شمار می ‌آید، تقویت کرد. او باید دستاورد های بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانه ‌روها رقابت وجود دارد. در حالی که آنها سال آینده انتخابات برگزار می ‌کنند، ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت... نگرانی من این است که بسیاری از ایرانی ‌ها انتظار داشتند با آزاد شدن دارایی ‌های این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود، اما خوب این مسئله زمان می‌ برد.». 5⃣ عقل و منطق مطلقا زیر سوال می رفت، اگر همان بانیان خارجی و داخلی تحریم ها، بخواهند ایران را در مسیر رونق و پیشرفت قرار دهند! برخی مدعیان داخلی برداشتن تحریم، همان هایی بودند که گرای تحریم ها را به دولت اوباما داده بودند. روزنامه لس آنجلس تایمز، ۲۸ مهر ۱۳۸۸ از زبان "جان‌ هانا" مقام آمریکایی نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت ‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدید تر باشد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن... برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود. با وجود این نگرانی، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هسته‌ ای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- انجام شود»! 💢ادامه دارد 👇👇👇👇👇
✳️ قومیت، مذهب و رفتار سیاسی ، تحلیلی بر یک قطعه از جورچین ۱۵ تیر ۱۴۰۳ 1⃣ بر اساس برآوردهای اولیه، از سهم ۱۶ میلیون رای مسعود پزشکیان، حدود ۱ میلیون آن را آرای اهل‌سنت و چیزی قریب به ۴ میلیون آن را آرای ترک‌ها تشکیل می‌دهد. این درحالی‌ست که حداقل رفتار انتخاباتی ترک‌های ایرانی تا پیش از این در لایه ملی کمتر متاثر از مولفه قومیت بود. بی‌راه نیست که پیشران اصلی آرای پزشکیان چه در دور اول و چه دور دوم را همین آرا بدانیم. مشخصا در دور اول و در کاستی اقبال به صندوق، رایی که توانست پزشکیان را در قامت یک گزینه جدی وارد دور دوم کند، همین بخش از آرای او بود. در دور دوم نیز افزایش مشارکت در مناطق اهل‌سنت و ترک‌نشین، افزاینده مهم آرای مسعود پزشکیان است. 2⃣ داده‌های مختلف نگرشی نشان می‌دهد که احساس تبعیض قومیتی در ۱۰ سال گذشته، بیشترین رشد را در ایران داشته است. در سال ۹۴ تنها ۳۰ درصد از افراد بالای ۱۵ سال ایرانی بر این باور بودند که عدالت قومیتی در ایران وجود ندارد، اما این عدد در زمستان ۱۴۰۲ به ۶۶ درصد رسیده است و به تنهایی رتبه اول رشد احساس تبعیض را در بین انواع عدالت همچون عدالت قضایی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جنسیتی داشته است. مساله‌ای که البته همواره اولین راه مواجهه با آن، انکار بوده است. بر اساس داده‌های فرهنگی و اجتماعی کاملا قابل پیش‌بینی بود که انباشت متراکم احساس تبعیض با محوریت تبعیض قومیتی و جنسیتی، تعیین‌کننده‌ای کلیدی در رفتار سیاسی جامعه، از تحریم تا مشارکت در انتخابات، خواهد بود. 3⃣ مرور برخی داده‌کاوی‌های یک‌ماه گذشته کمپین انتخاباتی پزشکیان در آذربایجان نشان می‌دهد رای بالا به مسعود پزشکیان در این منطقه، بیش از مطالبات آغازین قومیتی، همچون خواست‌های زبانی و فرهنگی، برآمده از مطالبات توسعه‌محور قومیتی و منطقه‌ای است. این باور که یک رئیس‌جمهور ترک بهتر می‌تواند مسائل آذربایجان را بفهمد و بیشتر برای این منطقه کار کند، انگیزه‌ای مهم در رای دادن به پزشکیان در آذربایجان بود. رایی که نمی‌توان آن را در چارچوب دوگان‌هایی چون اصلاح‌طلب اصول‌گرا یا تحریم و ضدتحریم تعریف کرد. 4⃣ اما این باور که تا رئیس‌جمهور از خودمان نباشد، نمی‌تواند مشکلات آذربایجان را حل کند، از کجا ناشی می‌شود؟ اتفاقا بخشی از مشکل را دقیقا باید در سیاست‌هایی جست که دسته‌ای از اعضای ستاد پزشکیان در همه این سال‌ها وضع، پیگیری و اجرا کرده‌اند؛ رویکردی که سال‌ها اصرار بر برگزیدن مدیران ارشد غیربومی برای آذربایجان داشت و در برابر تسلط و انتفاع افراد بومی از معادن و صنایع این منطقه مقاومت می‌کرد. این شکاف حتی در نگاه به پیرامون نیز خود را نشان داده. در هنگامه جنگ قره‌باغ، درحالی که اهالی این‌سوی ارس با همدلی بالا در پی‌جویی تحولات شمال ارس بودند، اما در همین حال فهم قالبی مرکز در تضاد کامل با این همدلی پیرامونی بود. تحولات قره‌باغ نقطه عطفی مهم در تعمیق این گسست شناختی و حتی عاطفی بود، جایی که تصویر و تفسیر رسمیت‌یافته ملی، در تضاد با ادراک ته‌نشست‌شده بومی گشت. 5⃣ مسعود پزشکیان چالشی سخت در برآورده ساختن مطالبات قومیتی، از مطالبات توسعه‌محور تا مطالبات جدی هویتی و فرهنگی، خواهد داشت؛ از سویی بدنه امنیتی اصلاحات و اعتدال، طراحان اصلی انکارها و محدودیت‌های قومیتی در دهه‌های گذشته بوده‌اند و از سویی دیگر بخش مهمی از لایه سیاسی اصلاحات را باورمندان به ایده‌های ایران‌شهری تشکیل داده است. با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که برآیند نهایی رفتار سیاستی دولت پزشکیان در قبال قومیت‌ها و مشخصا ترک‌ها چه خواهد بود. آیا واقعا شعار ایران برای تمام ایرانیان محقق خواهد شد یا باز همچون دوره روحانی با وعده فرهنگستان زبان ترکی، در نهایت یک آبنبات قومیتی رونمایی خواهد شد! 6⃣ اما مساله اهل‌سنت؛ برخورد نادرست چه در دولت رئیسی و چه دولت روحانی با نمایندگی سیاسی اهل‌سنت و اصرار بر الگوواره‌های نادرست در معامله بر سر مطالبات ایشان، مانع اصلی در برابر رشد سیاسی اهل‌سنت ایران و مشخصا بلوچستان بوده است. کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان از اول سبد رای اهل‌سنت را جدی گرفت؛ از حضور موثر برخی از چهره‌های شاخص امنیتی دولت روحانی در بلوچستان و معامله با سران قبائل گرفته تا رویت‌پذیر کردن مبتدیانه نام برخی چهره‌های اهل‌سنت در تبلیغات تلویزیونی. از نقش جمعه تلخ زاهدان نیز نباید چشم پوشید؛ مساله‌ای که هرچند نظام در پی جبران آن برآمد، اما برخی اراده‌های کژفهم در پرونده اهل‌سنت، نخواستند این رفتار درست، اما دیرهنگام، نظام در پیگیری عاملان فاجعه زاهدان و دلجویی از قربانیان دیده شود 💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇
✳️ چند نکته درباره انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم 1⃣ انتخاب دکترپزشکیان رابه تمام کسانی که به اورای دادندتبریک میگویم. درمرام ماجزاین نیست که رقیب راتکریم کنیم ونظرمتفاوتش را محترم بشماریم.حتی اگربعضی ازرقبای مااینطور عمل نکرده باشندومثل سال 88 بدون هیچ سندی ادعای تقلب کرده باشند،اخلاق و منش ماحکم میکندطوردیگری رفتارکنیم وبه همه کسانی که درانتخابات مثل مافکرنکردند تبریک بگوییم. من باهمه وجودمعتقدم بسیاری از 16 میلیون رای دهنده به پزشکیان اگر بیشترازمادلشان برای اسلام وایران نسوزد، قطعاکمترازمادغدغه ندارنداماسلیقه و تشخیص شان متفاوت است. 2⃣ این انتخابات ازیک جهت بی نظیربود؛از این بعدکه هرفردمنصفی که شایدهنوزهم درباره سلامت انتخابات تردیدداشت،حالابهتر فهمیدکه جمهوری اسلامی ازتک تک آرای مردمش حفاظت می کند،حتی اگرفاصله رای پزشکیان باجلیلی کمتراز 3 میلیون باشد. علاوه برآن،جمهوریت نظام ما که درسایه ی ولایت فقیه معناپیدامی کند حتی حاضرنیست مشارکت 49.8 درصدی را50 درصداعلام کند! این صداقت وسلامت درانتخابات رااگرکسی هنوزهم متوجه نمی شود،فقط درزمان فقدان چنین نعمتی قدرآن راخواهددانست. 3⃣ باانتشارآماررای های جلیلی و چپزشکیان به تفکیک هراستان،نتیجه جالبی به دست آمد. اینکه طرفین تقریبابه صورت برابرفاتح استانها شده اند(در16 استان پزشکیان رای اول را آورده ودر15 استان جلیلی) امابه خاطررای قومیتی پررنگ در۴ استان اردبیل،آذربایجان شرقی،آذربایجان غربی وکردستان،پزشکیان توانست بافاصله کمتراز ۳ میلیون رای رئیس جمهور شود. نکته جالب اینجاست که فاصله رای پزشکیان باجلیلی فقط درهمین 4 استان 2 میلیون و 956 هزاررای بوده وفاصله کل آرای اوباجلیلی درتمام 31 استان نیزحدود 2 میلیون و 850 هزاررای بوده است! یعنی مزیت اصلی وتمام کننده پزشکیان دراین انتخابات نه گفتمان یا رویکردسیاسی اویاحتی بعضی ازدوقطبی های سیاسی،فرهنگی بلکه رای قومیتی اودر 4 استان بوده که باعث شده دریک رقابت بسیار نزدیک، باهمان میزان رای بیشتردراستانهای شمال غربی،انتخابات رانیزببرد. فهم این مساله ازاین جهت مهم است که اگربه این موضوع توجه نشود،دردام تحلیلهای تخیلی وغلطی خواهیم افتادکه باعث می شوداساسا صورت مساله وواقعیت انتخاباتی که گذشت را متوجه نشویم.این یعنی اگربه جای جلیلی هر فرددیگری نیزباپزشکیان رقابت می کرد، نمیتوانست برآرای قومیتی اوغلبه کند،ضمن اینکه شایدانتشار خبراردبیلی بودن مادرجلیلی و فیلمی که او به زبان آذری سخن می گوید نیز کمی در تلطیف این وضعیت کمک کرده باشد در حالی که بقیه نامزدهای رقیب پزشکیان فاقد همین مزیت (ترک بودن مادر) بودند. 4⃣ بعد از شمارش آرا، بعضی از هواداران آقای قالیباف، مدعی شدند اگر دور اول جلیلی به نفع قالیباف کنار میرفت، در دور دوم او میتوانست پزشکیان را شکست دهد. اما این تحلیل از چند جهت غلط است؛ اول اینکه بر اساس شاخص مقبولیت، جلیلی رای بیشتری داشت و طبیعتا باید در صحنه باقی می ماند و بعد از پایان دور اول نیز معلوم شد که رای او حدود سه برابر قالیباف بوده و از این جهت، شاید اگر برعکس بود و ایشان به نفع جلیلی کنار میرفت جلیلی میتوانست همان دور اول کار را تمام کند. ثانیا؛ رای منفی بالای آقای قالیباف به خاطر موضوعات مختلف که در انتخابات اخیر مجلس در تهران نیز خود را نشان داده بود، نشان میداد که او در دور دوم نیز رقیب ساده تری برای پزشکیان بود. در واقع وقتی آقای قالیباف در انتخابات اخیر مجلس نتوانست در شهری که 12 سال شهردارش بود رای اول باشد، طبیعی بود که در کل کشور نیز نمی توانست رای اول را بیاورد و بدیهی است که در دوگانه قالیباف و پزشکیان نیز پزشکیان پیروز بود با این تفاوت که حتما رای قالیباف به اندازه جلیلی نیز نبود. ضمن اینکه برخلاف برخی نظرسازی ها، واقعیت نیز نشان داد تمام آرای جلیلی سیاسی و ایدئولوژیک نبود بلکه بخش زیادی از رای او شامل آرای خاکستری بود که در صورت کناره گیری او، به سبد دیگری منتقل نمیشد. 5⃣ اما جلیلی با افزایش رای ۴ میلیونی خود در سال ۹۲ به حدود ۱۴ میلیون در سال ۱۴۰۳ نشان داد که جدای از خلق یک سرمایه سیاسی اجتماعی جدید و فعال، توانسته با نوع جدیدی از سیاست ورزی که جنسش با گعده های سیاسی پشت پرده تفاوت دارد، حاصل یک دهه تلاش مستمرش در میدان را در صندوق های رای به رخ بکشد‌. او امروز با این میزان رای، بعد شهید رییسی که در سال ۹۶ با بیش از ۱۵ ملیون رای نفر دوم شد، دارنده بیشترین رای از سوی رقیب یک رئیس جمهور است. جلیلی با این سرمایه سیاسی چه خواهد کرد؟ گذر زمان پاسخ را مشخص میکند... @Sabeti ✅ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
محسن عباسی ولدی1_12421878068.mp3
زمان: حجم: 4.01M
✳️ نتیجه انتخابات و بچه های انقلاب 1⃣ ما باید هندسه فکری خود را با رهبر جامعه همسان سازی کنیم یا به تعبیری هم افق با رهبر فکر کنیم . 2⃣ این انتخاب درس آموز و عبرت آموز بود . اختلاف بین بچه های انقلابی سم مهلکی است . 3⃣ چرا ناامیدی یک نیرو از جامعه انقلابی که مورد تایید شورای نگهبان هم بوده در انتخابات پیروز شده است . 4⃣ انتخاب رئیس جمهور پزشکیان ،حاصل یک فرآیند کاملا قانون انجام شده است . و رهبر هم ریاست آور را تنفیذ می کنند . 5⃣ زیر سوال بردن شورای نگهبان ،سربازی دشمن بدون مزد ومنت است . 6⃣ خدا هر چه به صلاح مملکت باشد همان خواهد شد . خدا بهترین مقدرات را مقرر خواهد کرد . ✅ این فایل صوتی کوتاه رو طرفداران و رای دهندگان به آقای جلیلی و هر کی از انتخاب آقای پزشکیان ناراحته گوش بده . 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ با خودت چند چندی آقای ؟! ✅ نامزد ناکام حزب مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 می‌گوید: خودش در دو دوره اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده، اما مسعود پزشکیان را نامزد اصلح معرفی می‌کرده است(!) مصطفی معین در متنی که بعد از انتخابات منتشر کرده، نوشت: «اینجانب تاکنون در پاسخ به سوال افراد در‌باره انتخابات اخیر، با انتقاد از استصوابی بودن انتخابات، جناب دکتر پزشکیان را با توجه به شناخت دیرینه‌ای که از زمان همکاری در دولت اصلاحات از ایشان داشتم به عنوان نامزد اصلح معرفی می‌کردم و برایشان در این مسئولیت محوله آرزوی موفقیت می‌نمایم. من در اعتراض به ساختار استصوابی انتخابات که آن را ناعادلانه و غیرآزاد می‌دانستم و تحلیلی که نسبت به چشم‌انداز آینده داشته‌ام، نه در مرحله اول و نه در مرحله دوم این انتخابات شرکت نکردم ولی نخواستم رسماً آن را اعلام نمایم که تنها پاسخگوی عمل خودم باشم!. او در ادامه مدعی شده که پزشکیان باید به «تنش‌زدائی و سیاست موازنه منفی  در سیاست خارجی و رفع تحریم، ارائه لایحه قانونی به مجلس برای لغو قانون نظارت استصوابی شورای نگهبان، پیگیری جدی لغو حصر خانگی و آزادی زندانیان سیاسی، پیگیری لغو گشت ارشاد و ووو» اقدام کند و در صورت عملی نشدن، عطای ریاست را بر لقای آن ببخشد». یادآور می‌شود صلاحیت مصطفی معین در انتخابات سال 84 رد شده بود اما با درخواست آقای حداد عادل و حکم حکومتی رهبر انقلاب، تأیید شد و او بدون هیچ نوع مخالف خوانی و ادا و اطواری در انتخابات شرکت کرد اما بین هفت نامزد، با چهار میلیون رأی نفر چهارم شد و از رقابت حذف شد. به نظر می‌رسد همان رادیکالیسم کوری که دولت خاتمی را به بن‌بست کشاند و فرصت خدمتگزاری به معیشت مردم را در باتلاق سیاست بازی نابود کرد و نهایتاً خاتمی را اردک لنگ معرفی کرد و خواستار استعفای او و یا عبور از خاتمی شد، خواب مشابهی را هم برای دولت جدید دیده است. نکته قابل تأمل درباره نوشته اخیر معین این که او می‌گوید در انتخابات اصلاً رای نداده ‌اما به دیگران مشورت داده است. انتخابات اگر مورد تأیید است، پس او شخصاً محکوم است که رأی نداده و اگر مورد تأیید نمی‌دانسته، چرا به دیگران گفته رأی بدهند. ضمنا ساز و کار انتخابات که تغییر نکرده، با این وجود آقای معین چگونه همان انتخابات و ساز و کاری را زیر سؤال می‌برد که خودش -به عنوان یک استثنا در طول 45 سال انتخابات- با حکم حکومتی تأیید شد و با این وجود از رقابت کناره‌گیری نکرد؟ این همه تناقض را چگونه باید حل کرد؟ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ 🔻معضلۀ ناانباشته‌گی تجربۀ ملّی 1⃣ 🖊مهدی 1⃣ سخن اصلی در یادداشت «آغاز دوبارۀ دورۀ افول ایران» این بود که در قدرت قرارگرفتن نیروهای سیاسیِ غرب‌گرا در ایران، نسبت معکوس با قدرت ایران دارد؛ چنان‌که تجربۀ سه دهۀ گذشته نشان می‌دهد که دوره‌های «تجدید قدرت غرب‌گرایان»، دوره‌های «تحدید قدرت ایران» بوده است. این امر بدان دلیل است که ذات و سرشت راهبردِ اقبال به غرب و کرنش در برابر آن، چنین نتیجه‌ای دارد و گشودگی در رابطه با غرب، به معنی گشودگی در فضای ملّی نیست، بلکه ما با فروختن سرمایه‌ها و حراج اندوخته‌های ملّی‌مان در پای میز مذاکره و خریدن وعده‌های کاغذی و نسیه، دست به «خودتاراجی» زده‌ایم. سیاست خارجی در عهد دولت‌های اصلاح و اعتدال، چنین حاصلی داشت. اگر تجربۀ عهد اصلاح، در دوردست‌هاست، اما تجربۀ عهد اعتدال، فاصلۀ سه‌ساله با ما دارد و ما در عمل و عین دیدیم که هشت‌سال «فروشندگی» در ذیل برجام، کمترین نتیجه‌ای نداشت؛ بلکه اقتصاد ملّی را شرطی و متوقف و وابسته کرد و همۀ چرخ‌ها را از حرکت افکند و در نهایت، «یک دهۀ تعطیلیِ نسبیِ اقتصاد» را رقم زد. در پایان دولت اعتدال، آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به آنها تصریح کردند که اعتماد شما به غرب، فایده‌ای نداشت و یک «تجربۀ ملّی برای آیندگان» است. 2⃣ عبور جامعه از دولت روحانی به دولت رئیسی، در اثر همین تجربه محقّق شد؛ جامعۀ سرخورده و ناامید و در تعلیق، دریافت که با برجام نمی‌توان گره‌ها را گشود و رونق معیشت را خرید، بلکه باید از درون، اتّفاقی رخ بدهد. رئیسی کوشید نشان بدهد که در درون ایران، امکان‌ها و استعدادها و قوّه‌ها به‌حدّی هستند که ما محتاج گدایی از غرب و در پیش گرفتنِ سیاست التماسی و سازش‌جویانه نباشیم و نخواهیم «شرف ملّی‌»مان را با «رونق معیشت»‌مان معامله کنیم. او توانست میان این دو، جمع برقرار کند و به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، «اگر این دولت [شهید رئیسی] ادامه پیدا می‌کرد، بنده احتمال زیاد می‌دهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می‌شد.»(در دیدار مردم، ۱۴۰۳/۴/۵). انتظار می‌رفت که بر اساس تجربۀ شکست‌خوردۀ دولت روحانی و تجربۀ کامیاب دولت رئیسی، اکثریّت جامعه از اندیشۀ برجامی و برون‌گرا و بیگانه‌گُزین و وابسته، خارج شده باشند و اگر کسی در تبلیغات انتخاباتی، اقتصاد را به مذاکره ربط داد و از برجام دفاع کرد، جامعه به وی روی خوش نشان ندهد، اما چنین نشد و بخشی از جامعه، دوباره به «تلۀ تحریف» افتاد و فریب خورد. اگر در سال نود و دو، می‌شد به جامعه حق داد که خطا کند و دچار این کج‌روایت بشود که مذاکرۀ با غرب، حل‌المسائل معیشت است، اما در سال نود و شش، دیگر نمی‌شد جامعه را توجیه کرد. حال بر اساس این دو تجربۀ منفی، اگر کسانی امروز، مرتکب «خطای سوّم» بشوند و دوباره به برجام و مذاکره و غرب و سازش، دل ببندند، به‌واقع مستحق توبیخ گزنده و نقد صریح و سخن عتاب‌آلود هستند. 3⃣ این بخش از جامعه، حق داشت «انتخاب» کند، اما حق نداشت «فریب» بخورد؛ و حق داشت «نظر» بدهد، اما حق نداشت به «تجربه» ننگرد و دوباره ایران و بقیۀ ایرانیان را درگیر روندهای بی‌فرجام و بیهودۀ برجامی کند. و در مقابل، ما حق داریم برآشفته بشویم و بگوییم از یک سوراخ، چند بار گزیده‌شدن؟! انتخاب‌های نوسانی و زیگزاگی، تا کی؟! عدم‌انباشت تجربه‌های ملّی و تکرار خطاهای پُزهزینه تا کجا؟! چرا باید کسانی بتوانند حقایق را وارونه جلوه بدهند و ذهنیّت جامعۀ ایران را دستکاری کنند و بخشی از جامعه نیز تسلیم و تابع آنها باشد؟! چرا انتخاب سیاسی، از اندیشه‌ورزی و تفکّر مستقل، بریده شده و به دست طوفان کج‌روایت و هیجان سپرده شده؟! چرا تعقّل به حاشیه رفته و احساس کور و ناموجّه، صدرنشین شده؟! چرا تحریک‌های شب‌انتخاباتی و روزانتخاباتی، آنچنان بر جامعه مؤثّر است که می‌تواند چرخش‌زا باشد؟! چرا قومیّت بر ملّیّت، سایه افکنده؟! چرا برنامه‌مندی و برخورداری از نقشه و طرح برای حکمرانی، یک فضیلت ضروری و قطعی انگاشته نمی‌شود؟! چرا برخی جریان‌های سیاسی احساس می‌کنند که می‌توانند با تحریف و خیانت به واقعیّت، بازی انتخابات را ببرند؟! چرا جامعه، مسیرهای متناقض را انتخاب می‌کند و در هر دوره‌ای به سویی می‌لغزد و مجال نمی‌دهد که غایت و تمامیّت یک مدار حرکتی، تعیّن یابد؟! چرا حرکت‌های جمعی ما، تکه‌تکه و گسسته و غیرتکاملی هستند؟! چرا جامعه دربارۀ گزاره‌هایی که نیروهای دگراندیش بیان می‌کند، فکر نمی‌کند و استدلال نمی‌طلبد و هنر تجزیه‌وتحلیل و رخنه‌افکندن در کلیشه‌ها را ندارد؟! چرا جامعه، امروز خودش انتخاب می‌کند و فردا که نتایج انتخاب ناصواب خودش سربرآورد، ساختار را بر کرسی متهم می‌نشاند و فرافکنی می‌کند؟! 💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇
✅ همه پیشبینی های پرخطا حرف های باقی مانده از انتخابات بسیار است؛ اما یکی از مهمترین های آن پیش بینی هاییست که خطا از آب در آمد. 🔻دقت کردید؟ رفتید مجدد رجوع کنید؟ چندتائی را مرور کنیم. ✅ پیشبینی غالب این بود که مشارکت آنهم بعد از شهادت رئیسی از انتخابات مجلس بیشتر باشد. در دور اول چنین نشد. ✅ پیشبینی غالب این بود که آمدن پزشکیان و حمایت خاتمی و چه و چه باعث رشد مشارکت اصلاح طلبان می شود و باز هم نشد. تکرار 1400 ✅ پیشبینی غالب این بود که در مشارکت حدود 50 درصد جریان غیراصلاح طلب پیروز میدان است و نشد. ✅ پیشبینی غالب این بود که کارآمدی دولت رئیسی منجر به رشد مشارکت می شود اما نشد. ✅ پیشبینی غالب این بود که حضور میلیونی مردم در تشییع جنازه یعنی استمرار دولت رئیسی اما غیر این رقم خورد. ✅ پیشبینی غالب این بود که سبد رای پزشکیان از جریان اصلاحات پر میشود اما از سبد رئیسی گرفت. ✅ پیشبینی غالب این بود که جمع آرای اصولگراهای 1400 به سبد جلیلی ریخته می شود اما حدود 8 میلیون جدا شد. چرا؟ این میزان خطای پیشبینی سابقه نداشته است. اینرا کنار آشفته بازار نظرسنجی ها بگذارید که اغلب گرفتار خطاهای عجیب و غریب در پیشبینی مشارکت و آرا شدند. بازهم چرا؟ 🔻یک جمله ای اش اینست: ما با پدیده نوظهوری در جامعه مواجهیم که باعث میشود مردم با ابزارهای سنتی و قواعد گذشته پیش بینی نشوند و حتی نظرسنجی ها نیز قابل اتکا نباشد. اما همین نیز چرا؟ این پدیده نوظهور چیست؟ 🔻مردم ما و البته همه دنیا در جهان جدیدی زیست می کند که با واقعیت فاصله دارد. فضای مجازی یک دنیای واقعی است اما واقعیت نیست. مردم با تصویری که برای شان ساخته می شود زندگی می کنند. یک تصویر ذهنی که الزاما ارتباطی با واقعیت ندارد و برساخته مجازی است. عمده زندگی مردم در فضای مجازی است؛ پایش روی زمین است اما دل و ذهنش در فضای مجازی. 🔻مهم نیست در واقعیت چه می گذرد، مهم اینست که در مجازی چه چیز ساخته میشود. مهم کارآمدی شهید رئیسی نیست. مهم بازنمایی آنست در تصویرمجازی. مهم خبر نیست، مهم روایت از خبرست. 🔻اما در روایت سازی چه کسی دست برتر دارد؟ کسی که بتواند روایت پرقدرت بسازد. روایت پر قدرت چیست؟ روایتی که بیشتر تکرار شود. چه روایتی بیشتر تکرار می شود؟ روایتی که در شبکه ها و گعده ها و حلقه های متنوع و مختلف بیشتری بچرخد. چه کسی می تواند به این گروه ها دسترسی بیشتری پیدا کند؟ کسی که قدرت حلقه سازی بیشتر داشته باشد و یا نظام زیرساختی حلقه ها را در اختیار داشته باشد. و البته این قدرت می تواند دست ضدانقلاب باشد یا یک جاهل داخلی. 🔻روشن است؟ انشالله عمق دردناک ماجرا حس شده است. یعنی مهم نیست مرزهای شما امن است. مهم نیست جسم ها صیانت می شود. مهم نیست یعنی کافی نیست؛ مهم اینست که ذهن ها در اختیار حقیقت نیست و بدور از واقعیت است. 🔻با این توضیح با قواعد دنیای واقعی نمی شود جامعه را پیش بینی کرد. نظرسنجی نیز خیلی وقت ها به خطا می رود. چون نظرسنجی، نظرخواهی در یک نقطه و لحظه است و معلوم نیست آخرین دریافتی مخاطب از فضای مجازی چیست و چه تصویری برای او ساخته می شود؟ به همین دلیل است که آرا و نرخ مشارکت در 24 ساعته منتهی به صندوق تغییر کرد. 🔻از انتخابات عبور کنیم. رای مردم به چشم ماست. اما مساله را از زاویه حکمرانی تحلیل کنید. آقایان هنوز در حیرت فیلترکردن و فیلترنکردن دو زانو مقابل دنیای پلتفرمی نشسته اند. 💢محسن مهدیان / روزنامه همشهری @bimemoj 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
1_12421927151.mp3
زمان: حجم: 26.67M
✳️ صوت کامل گفت‌وگو با دکتر پرویز امینی در تحلیل دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری 🔹در این گفت‌وگو موضوعات ذیل را به بحث گذاشته‌ایم: عامل افزایش ۱۰ درصدی میزان مشارکت، ترکیب آرای آقای پزشکیان و آقای جلیلی، تجزیه بدنه رای قالیباف، چشم‌انداز ترکیب دولت پزشکیان و .../ فرهیختگان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ مدیریت حکیمانه نظام این دوره اصلاح‌طلبان را به درون کشاند و بسیاری از مدعیات آنان باطل شد. درست است که آنان از لحاظ حقوقی با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار رأی پیروز انتخابات هستند، اما این پیروزی از جهت ثبت تاریخی برای آنان از شکست سنگین‌تر است. آنان هوشمندانه رصد می‌کردند تا هیچ‌گاه از مردم شکست نخورند و علت مشارکت پایین در سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را نه فقط به عملکرد دولت منتسب به خود ارجاع نمی‌دادند بلکه علت مشارکت پایین را عدم حضور کاندیدا‌های اختصاصی خود در صحنه می‌دانستند و در سال ۱۴۰۲ برای فرار از شکست به کاندیدا‌های سراسر کشور زنگ می‌زدند که به نام اصلاحات کاندیدا نشوید. آنان باوری تولید کرده بودند که ملت با ماست. با ما شرکت می‌کند و با ما شرکت نمی‌کند. خاتمی می‌گوید در ۱۴۰۲ در کنار ۶۰ درصد ایستاده است. حال معلوم شد آن ۶۰ درصد اصلاً کنار خاتمی نایستاده‌اند. اصلاح‌طلبان دولت تشکیل می‌دهند، اما آن هیمنه پنبه‌ای فرو ریخت. خاتمی، ظریف، روحانی، آذری جهرمی، نهضت آزادی، علیرضا رجایی، زیدآبادی، صمیمی، خانواده تاج‌زاده، محقق داماد و همه و همه آمدند تا پایین‌ترین درصد رأی یک رئیس‌جمهور در تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی را به آقای پزشکیان بدهند. اگرچه معتقدم آنان هیچ تأثیری نداشتند و این رأی هم مدیون مرام خود پزشکیان است. اکنون اصلاح‌طلبان صاحب پایین‌ترین رأی یک رئیس‌جمهور در کشورند. حتی نتوانستند رأی رئیس‌جمهور عاریتی خود یعنی روحانی را احیا کنند و مسن‌ترین کاندیدای تاریخ انقلاب نیز از آنان است. اکنون ۷۴ درصد ملت به آنان «نه» گفته‌اند و این وزن واقعی فقط در چنین شرایطی شفاف می‌شد. اپوزیسیون‌نما‌ها دیگر نمی‌توانند بگویند آن ۵۰درصد که مشارکت نکردند با ما هستند، زیرا شما التماس کرده‌اید، وحشت آفرینی کرده‌اید، با شعار «برای ایران» از جمهوری اسلامی برائت جسته‌اید، اما وقعی به شما گذاشته نشد.  بعد از شکست سنگین اجتماعی، شکست گفتمانی نیز رقم خورد. آیا کسانی که دنبال رأی برای پزشکیان بودند همان‌هایی هستند که در جمع ۴۰ نفر در سال ۱۴۰۰ تاج‌زاده را نفر سوم انتخاب و پزشکیان را ندیدند؟ تئوریسین‌های ضد اسلام سیاسی، مفسران یکه سالاری از ولایت فقیه، مبلغان انتخابات آزاد و رفراندوم و مرزسازان با نظام دینی، یک مرتبه همه مدعیات سه دهه خود را به رودخانه ریختند و تصاحب قدرت، دروغین بودن همه آن باور‌ها را اثبات نمود. خاتمی یا ظریف واقعاً فکر می‌کردند ملت ایران قامت آنان را با همه وجود نظاره‌گر است حال معلوم شد این‌ها اگر سهمی هم داشته‌اند زیر سقف ۲۶ درصد واجدین شرایط است. اکنون سکولار‌های ضد ایدئولوژی باید نهج البلاغه بخوانند. مفسران یکه سالاری از ولایت فقیه باید به دستور پزشکیان سیاست‌های کلی نظام را دنبال نمایند. مدعیان «مردم همیشه با ما هستند» باید برای رضایت ۵۰ درصد مردم تلاش کنند و این تلاش اکنون در درون قدرت است و نمی‌توانند بر عشوه «اصلاحات جامعه‌محور» اپوزیسیون نمایی را بفروشند. تله وزن کشی اصلاحات به بهترین شیوه کار کرد و البته مگر این جماعت غریبه‌ی نظام، از رو می‌روند؟ در این انتخابات نه آنان از تقلب سخن گفتند و نه ما طراحان انقلاب رنگی را دیدیم، همه چیز بر وفق مرادشان بود تا نظام جمهوری اسلامی آنان را به تله خودشناسی بکشاند و اسطوره‌های اجتماعی‌شان جای خود را مجدداً بشناسند. البته، چون ما مانند آنان روشنفکر اپوزیسیون‌نما نیستیم، نمی‌توانیم مشی آنان با رئیسی را دنبال کنیم. ما هرگز پزشکیان را «رئیس‌جمهور پایین‌ترین اقلیت تاریخ جمهوری اسلامی» خطاب نخواهیم کرد. هشتگ دولت علیل و دولت انتصابی نخواهیم زد. ما حتماً به او کمک خواهیم کرد. عمل مثبت او را در سبد نظام می‌دانیم. آنچه وظیفه ماست نورتابانی بر دخمه سکولار‌های خودشیفته است که ما آنان را مصادیق نااهلان و نامحرمان انقلاب اسلامی می‌دانیم و آرشیو‌های آنان را به میدان روشنایی منتقل خواهیم کرد. تردیدی نیست که آنان از پزشکیان عبور خواهند کرد و آن روز فرا خواهد رسید، زیرا روشنفکر سکولار نمی‌تواند هم درون قدرت، کلاه جمهوری اسلامی سرش باشد هم بگوید، برای «ایران انتزاعی» هستیم و همچنان فکر کند که می‌شود سر مردم کلاه گذاشت. از عوامل اصلی مشارکت پایین، فرچه‌های سیاه نمای این جماعت است. حال می‌خواستند خود را سفید نشان دهند و در قبال تابلو نظام که سیاه کرده اند سکوت کنند. هر قدر گفتند ما با نظام متفاوت هستیم٧۴درصد نپذیرفتند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️