1_9240727030.mp3
34.82M
#جریان
#نقدونظر
#فرهنگ_آرمانی
#فرهنگ_واقعی
✳️ گفتگو با دکتر #جمشیدی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا( eitaa# ) 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی 1⃣ در #واتساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/DrKmdrW9VW25fUqAkkM1yb
#کانال_مطالب_تحلیلی 2⃣ در #واتساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/GNgI5RnsmIl5OLW19t64n9
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#عادی_سازی
#پروژه_عادی_سازی
🔻 آغاز عادیسازی در عرصهی رسمی
🖊مهدی #جمشیدی
1⃣ در فتنهی سال هشتادوهشت، رهبر انقلاب اصرار کردند که محمد خاتمی از جریان فتنه، فاصله بگیرد و اعلام برائت کند. این خواستهی حداقلی، هیچگاه با پاسخ مثبت از سوی خاتمی مواجه نشد تا اینک که سالها از آن واقعه گذشته است. خاتمی، هرگز حاضر نشد از فتنهای که در اصل و اساس، معطوف به انهدام نهاد ولایت فقیه و تضعیف شخص رهبر انقلاب بود، اعلام برائت کند، بلکه تا پایان در کنار میرحسین موسوی و مهدی کروبی ماند. در این سالها نیز او به هر بهانه، در برابر انقلاب، صفآرایی کرده و آن را به چالش کشیده است. آخرین آنها، حمایت وی از اغتشاش بود. ازاینرو، رهبر انقلاب نهفقط او را به دیدار نپذیرفتند، بلکه حتی به نامههای او نیز پاسخ ندادند. او همچنان، جزو سران فتنه است و به تعبیر رهبر انقلاب، فتنه و فتنهگران نیز، «خط قرمز نظام» هستند.
2⃣ با این حال، متأسفانه پزشکیان، هم در انتخابات از خاتمی نام برد و هم دیروز با وی دیدار داشته است. او به عنوان «رئیسجمهور»، با یکی از سران فتنه، ملاقات داشته و بدین جهت، «خط قرمز نظام» را زیر پا نهاده است. اکنون چه کسی باید گریبان وی را بگیرد و از او توضیح بخواهد که چرا التزام عملی خویش به ولایت فقیه را مخدوش کرده است؟! مگر وی در تبلیغات انتخاباتی، بارها از مقام معظم رهبری نام نیاورد و به سیاستهای کلی نظام، اشاره نکرد؟!
3⃣ پیش از این نوشته بودم که پزشکیان، «کاتالیزور عادیسازی» است و میخواهد طرحهای ناتمام اصلاحطلبان را به اجرا درآورد. او در سایهی آنها نشسته و ارادهاش، مشروط به آنهاست. ملاقات با خاتمی، یکی از گامهای وی در راستای عادیسازی است. عادیسازی یعنی درهمشکستن خطوط قرمز انقلاب و زدودن ارزشهای انقلابی. او در سیاست خارجی و اقتصاد و فرهنگ، تابع و مطیع دولتهای اصلاح و اعتدال است و افزودهای ندارد. ازاینرو، ساختارشکنیهای این دو دولت را ادامه خواهد داد. سعید حجاریان، نام این «ساختارشکنیها» را «عادیسازی» گذاشته است تا به این واسطه، وضع انقلابی را نامطلوب و استثنائی و نابهنجار نشان بدهد. پس از سه سال آرامش و اطمینان در دولت شهید رئیسی، دوباره نزاع بر سر امتداد خط اصیل انقلاب آغاز خواهد شد و استحالهی انقلاب به مسألهی بالفعل تبدیل خواهد شد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#انتخابات
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#انتخابات_چهاردهم_ریاست_جمهوری
✳️ #تجربهـملی
🔻معضلۀ ناانباشتهگی تجربۀ ملّی 1⃣
🖊مهدی #جمشیدی
1⃣ سخن اصلی در یادداشت «آغاز دوبارۀ دورۀ افول ایران» این بود که در قدرت قرارگرفتن نیروهای سیاسیِ غربگرا در ایران، نسبت معکوس با قدرت ایران دارد؛ چنانکه تجربۀ سه دهۀ گذشته نشان میدهد که دورههای «تجدید قدرت غربگرایان»، دورههای «تحدید قدرت ایران» بوده است. این امر بدان دلیل است که ذات و سرشت راهبردِ اقبال به غرب و کرنش در برابر آن، چنین نتیجهای دارد و گشودگی در رابطه با غرب، به معنی گشودگی در فضای ملّی نیست، بلکه ما با فروختن سرمایهها و حراج اندوختههای ملّیمان در پای میز مذاکره و خریدن وعدههای کاغذی و نسیه، دست به «خودتاراجی» زدهایم. سیاست خارجی در عهد دولتهای اصلاح و اعتدال، چنین حاصلی داشت. اگر تجربۀ عهد اصلاح، در دوردستهاست، اما تجربۀ عهد اعتدال، فاصلۀ سهساله با ما دارد و ما در عمل و عین دیدیم که هشتسال «فروشندگی» در ذیل برجام، کمترین نتیجهای نداشت؛ بلکه اقتصاد ملّی را شرطی و متوقف و وابسته کرد و همۀ چرخها را از حرکت افکند و در نهایت، «یک دهۀ تعطیلیِ نسبیِ اقتصاد» را رقم زد. در پایان دولت اعتدال، آیتالله خامنهای خطاب به آنها تصریح کردند که اعتماد شما به غرب، فایدهای نداشت و یک «تجربۀ ملّی برای آیندگان» است.
2⃣ عبور جامعه از دولت روحانی به دولت رئیسی، در اثر همین تجربه محقّق شد؛ جامعۀ سرخورده و ناامید و در تعلیق، دریافت که با برجام نمیتوان گرهها را گشود و رونق معیشت را خرید، بلکه باید از درون، اتّفاقی رخ بدهد. رئیسی کوشید نشان بدهد که در درون ایران، امکانها و استعدادها و قوّهها بهحدّی هستند که ما محتاج گدایی از غرب و در پیش گرفتنِ سیاست التماسی و سازشجویانه نباشیم و نخواهیم «شرف ملّی»مان را با «رونق معیشت»مان معامله کنیم. او توانست میان این دو، جمع برقرار کند و به تعبیر آیتالله خامنهای، «اگر این دولت [شهید رئیسی] ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل میشد.»(در دیدار مردم، ۱۴۰۳/۴/۵). انتظار میرفت که بر اساس تجربۀ شکستخوردۀ دولت روحانی و تجربۀ کامیاب دولت رئیسی، اکثریّت جامعه از اندیشۀ برجامی و برونگرا و بیگانهگُزین و وابسته، خارج شده باشند و اگر کسی در تبلیغات انتخاباتی، اقتصاد را به مذاکره ربط داد و از برجام دفاع کرد، جامعه به وی روی خوش نشان ندهد، اما چنین نشد و بخشی از جامعه، دوباره به «تلۀ تحریف» افتاد و فریب خورد. اگر در سال نود و دو، میشد به جامعه حق داد که خطا کند و دچار این کجروایت بشود که مذاکرۀ با غرب، حلالمسائل معیشت است، اما در سال نود و شش، دیگر نمیشد جامعه را توجیه کرد. حال بر اساس این دو تجربۀ منفی، اگر کسانی امروز، مرتکب «خطای سوّم» بشوند و دوباره به برجام و مذاکره و غرب و سازش، دل ببندند، بهواقع مستحق توبیخ گزنده و نقد صریح و سخن عتابآلود هستند.
3⃣ این بخش از جامعه، حق داشت «انتخاب» کند، اما حق نداشت «فریب» بخورد؛ و حق داشت «نظر» بدهد، اما حق نداشت به «تجربه» ننگرد و دوباره ایران و بقیۀ ایرانیان را درگیر روندهای بیفرجام و بیهودۀ برجامی کند. و در مقابل، ما حق داریم برآشفته بشویم و بگوییم از یک سوراخ، چند بار گزیدهشدن؟! انتخابهای نوسانی و زیگزاگی، تا کی؟! عدمانباشت تجربههای ملّی و تکرار خطاهای پُزهزینه تا کجا؟! چرا باید کسانی بتوانند حقایق را وارونه جلوه بدهند و ذهنیّت جامعۀ ایران را دستکاری کنند و بخشی از جامعه نیز تسلیم و تابع آنها باشد؟! چرا انتخاب سیاسی، از اندیشهورزی و تفکّر مستقل، بریده شده و به دست طوفان کجروایت و هیجان سپرده شده؟! چرا تعقّل به حاشیه رفته و احساس کور و ناموجّه، صدرنشین شده؟! چرا تحریکهای شبانتخاباتی و روزانتخاباتی، آنچنان بر جامعه مؤثّر است که میتواند چرخشزا باشد؟! چرا قومیّت بر ملّیّت، سایه افکنده؟! چرا برنامهمندی و برخورداری از نقشه و طرح برای حکمرانی، یک فضیلت ضروری و قطعی انگاشته نمیشود؟! چرا برخی جریانهای سیاسی احساس میکنند که میتوانند با تحریف و خیانت به واقعیّت، بازی انتخابات را ببرند؟! چرا جامعه، مسیرهای متناقض را انتخاب میکند و در هر دورهای به سویی میلغزد و مجال نمیدهد که غایت و تمامیّت یک مدار حرکتی، تعیّن یابد؟! چرا حرکتهای جمعی ما، تکهتکه و گسسته و غیرتکاملی هستند؟! چرا جامعه دربارۀ گزارههایی که نیروهای دگراندیش بیان میکند، فکر نمیکند و استدلال نمیطلبد و هنر تجزیهوتحلیل و رخنهافکندن در کلیشهها را ندارد؟! چرا جامعه، امروز خودش انتخاب میکند و فردا که نتایج انتخاب ناصواب خودش سربرآورد، ساختار را بر کرسی متهم مینشاند و فرافکنی میکند؟!
💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇
🔻معضلۀ ناانباشتهگی تجربۀ ملّی 2⃣
🖊مهدی #جمشیدی
4⃣ بهنظرم حتی در سال نود و دو نیز، جامعه نمیباید به گزینۀ معطوف به مذاکره رأی میداد؛ چون در فروردین همان سال، آیتالله خامنهای تصریح کرد که در دولت – یعنی دولت احمدینژاد – تمایلاتی برای مذاکره با غرب شکل گرفته، اما من به سودمندی این مذاکرات، «خوشبین» نیستم. گزینۀ آیتالله خامنهای، «مقاومت» بود و نه «مذاکره». ایشان بر این باور بود که راهحل، «نظریۀ استحکام ساختِ درونی» است و نه تبدیلشدن به یک مجموعۀ اقماری و وابسته. ایشان میخواست ایران را از پیرامون به مرکز سوق بدهد و نسبتِ استعماری ایران با غرب را تمام کند. ایشان معقتد به ارتباط و تعامل بیرونی بود، اما همسایگان و شرق را ترجیح میداد و بر این باور بود که این مسیر، راهگشاتر است. اما استدلال، حریف وسوسهای که خواص در دلوجان توده افکنده بودند نمیشد و سرانجام، حسن روحانی با تکیه بر ایدۀ مذاکره به قدرت رسید و هشتسال برای آزمودن این ایده در میدان عمل، فرصت داشت. یک فرصت گشوده در اختیار وی نهاده شد و او در برجام، حتی از خطوط قرمزِ تعیینشدۀ توسط آیتالله خامنهای نیز عبور کرد، اما باز هم به نتیجه نرسید و شکست خورد. در پایان این دوره، موجی از ناامیدی اجتماعی و بیاعتمادی سیاسی در متن جامعه، ریشه دوانیده بود و همگی، حاصل تجربۀ تلخِ اعتماد به غرب بودند.
5⃣ چرا آیتالله خامنهای به راهحل مذاکره با غرب، «بدبین» بود و بخشی از جامعه به آن «خوشبین» بودند؟! چه کسانی و چگونه، حس خوشبینی را در بخشی از جامعه ایجاد کردند؟! چرا جامعه از خود نپرسید که حسن روحانی که امروز، وعدۀ امکان مذاکرۀ موفق را میدهد، در سالهای پایانی دولت خاتمی نیز به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملّی، همین مسیر را پیمود و پس از دوسالونیم تعلیق هستهای، به نقطۀ صفر بازگشت؟! چرا جامعه برای آزمودن دوربارۀ این وعده، از وی «ضمانت» نخواست و یکباره و بیپروا، تمکین کرد؟! چرا سخن آیتالله خامنهای در این بخش از جامعه، شنیده نشد اما تبلیغات انتخاباتیِ بیپایه و شعاری، اثر گذاشت و این بخش از جامعه را فریفت؟! این بخش از جامعه، در کدام «جهانِ رسانهای» به سر میبردند که چهبسا، حتی استدلالهای آیتالله خامنهای را نشنیده بودند؟! چگونه این بخش از جامعه به پیشرفت پوشالی و برونگرا و وابسته، راضی شدند و همچنان خواستند ذیل تاریخ غرب باشند؟! البته در انتخابات سال نود و شش، رئیسی توانست با کسب شانزده میلیون رأی، نفر دوّم بشود و نشان بدهند که از ظرفیت اجتماعیِ روحانی، کاسته شده است، اما همچنان بخشی از جامعه، به امتداد برجام رأی دادند. بههرحال، میشد از آغاز، به «پیشبینی آیتالله خامنهای» اعتماد کرد و وارد این بیراهۀ تاریخی نشد و این حجم انبوه از فرصتها و امکانها را فدای کاغذپارۀ برجام نکرد. این تجربه، ضرورت نداشت و نوعی تحمیلِ نامعقولِ بخشی از جامعه بر بخش دیگر جامعه بود.
6⃣ در اینجاست که حسّاسیّت آیتالله خامنهای نسبت به نقش «خواص» در جامعه، بهروشنی فهم میشود. هرچه که هست، کنشگری خواص است؛ چون بخش مهمی از جامعه، انتخابش وابسته به ارادۀ خواص است. ریشۀ فتنهها و وسوسهها را نیز باید در «بیرون از جامعه» جستجو کرد: این خواص هستند که فرایندهای «ساختشکنیِ ذهنی» را پی میگیرند و جامعه را از درون، پوک و متزلزل میکنند. بازی سیاسی، برآیند «بازی شناختی» است و صحنۀ سیاسی، برونداد اتّفاقاتی است که «روایتها» و «گزارهها» و «مفاهیم» میآفرییند. همهچیز در اینجا رقم میخورد و ما پیامدها و نتایج عینی را در انتخابهای سیاسیِ جامعه، مشاهده میکنیم. آن دستِ پنهانی که قادر است بازیسازی و ذهنیّتپردازی کند، همین سرآمدان و شهرهگان هستند. موریانۀ تحلیلِ غلط، اندکی پیش از انتخابات به جان جامعه میافتد و ساختار ذهنی را دگرگون میسازد و همۀ بافتهها را پنبه میکند. در زیر پوستِ جامعه، چنین روند نامحسوسی در جریان است. ما ذهنیّتها و فکرها واندیشهها رابه دست باد سپردهایم. اگر انقلاب و انقلابیها، فرهنگ و هویّت و روایت و ذهنیّت و اندیشه و تفکّر را در جامعه ببازند، سیاست و قدرت و حکومت و دولت را نیز خواهند باخت. بهاینترتیب، ایدۀ «دولتِ جوانِ حزباللهی»، بیش از سه سال دوام نمیآورد و پس از آن، دوباره دولت توسعهگرای معطوف به غرب سر برمیآورد. «جامعۀ اسلامی» بر دولت اسلامی، تقدّم دارد؛ وگرنه به اندک تلاطمی، جامعه از انتخاب انقلابیِ خویش بازمیگردد و بهآسانی، قدرت را در اختیار دگراندیشان قرار میدهد. وقتی هویّت اسلامی و انقلابی در بخشهایی از جامعه، رقیق بشود، میوۀ مردمسالاری نیز تلخ خواهد بود.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️