✳️ «چالشگران انزوا و استقلال ایران»
✅ برشی از سرمقالهی روزنامهی جوان
… راهبرد سیاست خارجی چین نه نشر ایدئولوژی کمونیست یا کنفوسیوس است و نه مدّعای سلطه سیاسی و مدل خاص حکومتی را تجویز میکند. نه ما را به نقض حقوق بشر متّهم میکند و نه حامی تروریست میداند، نه از موشکهای ما میترسد و نه مانع آنهاست. نه از قدرت منطقهای ما گلایه دارد و نه در صدد رقابت با ماست، از قضا غربگرایان ایرانی - بدون اینکه بر زبان بیاورند - از همین خصلتهای چین ناراحت هستند و توقّع دارند چین نیز مانند آمریکا یا فرانسه و انگلیس ابتدا ما را به عدول از اصول و موازین انقلاب اسلامی فرابخواند، آنگاه به عنوان منجی به آن بنگریم.
چین کدام کشور را تهدید اقتصادی و تحریم کرده است؟ به کدام نقطهی جهان لشکرکشی و ناوکشی کرده است؟ در کدام کشور طرّاحی کودتا کرده است؟ با کدام کشور برای رابطه پیششرط غیراقتصادی گذاشته است؟ منتقدان از پاسخ به این سؤالات طفره میروند و همانگونه که فروشندگان بحرین، ایران را به واگذاری خزر به روسیه متّهم میکنند، «چینهراسی» و کیشفروشی آنان نیز بدینسان بدون حجّت و منطق است.
آنان میدانند که همهی اتّهامات به چین بدون مبناست و میدانند که اصل قیام امام و ۲۳۰ هزار شهید برای استقلال بود و اگر قرار است جمهوری اسلامی استقلال خود را بفروشد، فروش آن به آمریکا به مراتب بهتر است، امّا گویی از چیز دیگری ناراحت هستند، رابطهی راهبردی با چین را به مثابه تبدیل باور فروپاشی اقتصادی ایران به سراب و خیال میدانند، همهی ناراحتی آنان این است که تضمین دوام و بقای نظام جمهوری اسلامی در حوزهی اقتصاد بدون تسلیم و زانو زدن در مقابل نظام سلطه محقّق شود.
شاید خیلیها ندانند که حتّیٰ نظام با سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفت و گاز ایران مؤافق بود - همانگونه که با چین مؤافق است -، امّا آمریکاییها حفظ امنیّت صهیونیستها، عدم حمایت از جنبشهای آزادیبخش اسلامی، رعایت حقوق بشر با استانداردهای غربی، نفی موشکهای بالستیک و... را پیششرط آن میدانستند، حال آنکه چین فقط دنبال سرمایهگذاری و منفعت اقتصادی حاصل از آن است. چین از سه مدل اتّحاد، ائتلاف و مشارکت در سیاست خارجی صرفاً به دنبال مشارکت و سود است، با ۸۰ کشور جهان رابطهی راهبردی دارد، (حتّیٰ با سعودیها)، امّا اتّحاد و ائتلاف نمیکند. پایگاه نظامی نمیخواهد، به دنبال کمربند سیاسی بر دور کشورهای طرف قرارداد نیست.
آرمان جانشینان مائو در چین رشد اقتصادی برای اوّل شدن و غلبه بر غرب است. دیدگاه آنان ماتریالیستی است و رقیب آنان نیز در همین پارادایم بازی میکند، بنابراین چین در هر مسیری که آن را به قدرت اوّل جهان با شاخصهای اقتصادی میرساند، قدم خواهد گذاشت. نوع نظام سیاسی و ایدئولوژی دیگر کشورها هیچ تأثیری در تصمیمات اقتصادی چین ندارد و از قضا ما به چنین قدرتی نیازمندیم که سیاست، فرهنگ و آرمانهای ما را محترم بشمارد. اگر غرب نیز چنین بود و چنین میکرد حتماً امروز با آن نیز اینگونه بودیم.
رابطه با چین مفرّی است برای تنفّس در ورای منطق فشار حداکثری دشمنان و معبری برای ناامیدسازی دشمنان قسم خورده است. آنان که چین را «شرق» تعریف میکنند یا با الفبای سیاست جهان بیگانهاند یا دست به خودفریبی میزنند. کمونیست در موزه تاریخ سیاسی جهان و صرفاً از پشت ویترین قابل مشاهده است. شرق ایدئولوژیک و جهانخوار مرده است. شرق صرفاً یک جغرافیاست که برای توسعه و رفاه خود تلاش میکند و البتّه همین اقدام را نیز مسیر صحیح مبارزه با سلطهی غرب بر جهان میداند.
#عبدالله_گنجی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
#انتخاب
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#اصلاح_طلبان
#اصول_گرابان
✳️ اصلاح طلبان، شکست پنهان، پیروزی آشکار!
#عبدالله_گنجی :
بالاخره اصلاحطلبان بدون،چون وچراوبا همه وجودواردصحنه انتخابات شدندودر یک رقابت واقعی وزن اجتماعیشان روشن شد.اصولگرایان درسالهای ۷۶، ۸۰، ۹۲ و ۹۶ طعم شکست راچشیدندوهیچ ادعایی ندارندوهیچ تصویری «فرامن» ازخودارائه نمیکنند.چون خودرابخشی ازنظام میدانند ودرغم وشادی وتلخ وشیرینی حوادث کشور،خودراسهیم میدانندوادای اپوزیسیوننمایی درنمیآورند.امامدیریت حکیمانه نظام این دوره اصلاحطلبان رابه درون کشاندوبسیاری ازمدعیات آنان باطل شد.درست است که آنان ازلحاظ حقوقی با دومیلیون و۸۰۰ هزاررأی پیروزانتخابات هستند،امااین پیروزی ازجهت ثبت تاریخی برای آنان ازشکست سنگینتراست.آنان هوشمندانه رصدمیکردندتاهیچگاه ازمردم شکست نخورندوعلت مشارکت پایین در سال۱۳۹۸و۱۴۰۰رانه فقط به عملکرددولت منتسب به خودارجاع نمیدادندبلکه علت مشارکت پایین راعدم حضورکاندیداهای اختصاصی خوددرصحنه میدانستندودر سال۱۴۰۲برای فرارازشکست به کاندیداهای سراسرکشورزنگ میزدندکه به نام اصلاحات کاندیدانشوید.آنان باوری تولیدکرده بودند که ملت باماست.باماشرکت میکندوباما شرکت نمیکند.خاتمی میگویددر۱۴۰۲در کنار۶۰درصدایستاده است.حال معلوم شد آن ۶۰درصداصلاًکنارخاتمی نایستادهاند. اصلاحطلبان دولت تشکیل میدهند،اماآن هیمنه پنبهای فروریخت.خاتمی،ظریف، روحانی،آذری جهرمی،نهضت آزادی،علیرضا رجایی،زیدآبادی،صمیمی،خانواده تاجزاده، محقق دامادوهمه وهمه آمدندتاپایینترین درصدرأی یک رئیسجمهوردرتاریخ۴۵ساله جمهوری اسلامی رابه آقای پزشکیان بدهند. اگرچه معتقدم آنان هیچ تأثیری نداشتندو این رأی هم مدیون مرام خودپزشکیان است.اکنون اصلاحطلبان صاحب پایینترین رأی یک رئیسجمهوردرکشورند.حتی نتوانستندرأی رئیسجمهورعاریتی خودیعنی روحانی رااحیاکنندومسنترین کاندیدای تاریخ انقلاب نیزازآنان است.اکنون۷۴درصد ملت به آنان«نه»گفتهاندواین وزن واقعی فقط درچنین شرایطی شفاف میشد. اپوزیسیوننماهادیگرنمیتوانندبگویندآن ۵۰درصدکه مشارکت نکردندباماهستند،زیرا شماالتماس کردهاید،وحشت آفرینی کردهاید،با شعار«برای ایران» ازجمهوری اسلامی برائت جستهاید،اماوقعی به شما گذاشته نشد.
بعدازشکست سنگین اجتماعی،شکست گفتمانی نیزرقم خورد.آیاکسانی که دنبال رأی برای پزشکیان بودندهمانهایی هستند که درجمع ۴۰ نفردرسال ۱۴۰۰ تاجزاده رانفر سوم انتخاب وپزشکیان راندیدند؟ تئوریسینهای ضداسلام سیاسی،مفسران یکه سالاری ازولایت فقیه،مبلغان انتخابات آزادورفراندوم ومرزسازان بانظام دینی،یک مرتبه همه مدعیات سه دهه خودرابه رودخانه ریختندوتصاحب قدرت،دروغین بودن همه آن باورهارااثبات نمود.خاتمی یا ظریف واقعاً فکرمیکردندملت ایران قامت آنان راباهمه وجودنظارهگراست حال معلوم شداینها اگرسهمی هم داشتهاندزیرسقف ۲۶ درصد واجدین شرایط است.اکنون سکولارهای ضدایدئولوژی بایدنهج البلاغه بخوانند.مفسران یکه سالاری از ولایت فقیه باید به دستور پزشکیان سیاستهای کلی نظام را دنبال نمایند. مدعیان «مردم همیشه با ما هستند» باید برای رضایت ۵۰ درصد مردم تلاش کنند و این تلاش اکنون در درون قدرت است و نمیتوانند بر عشوه «اصلاحات جامعهمحور» اپوزیسیون نمایی را بفروشند. تله وزن کشی اصلاحات به بهترین شیوه کار کرد و البته مگر این جماعت غریبهی نظام، از رو میروند؟ در این انتخابات نه آنان از تقلب سخن گفتند و نه ما طراحان انقلاب رنگی را دیدیم، همه چیز بر وفق مرادشان بود تا نظام جمهوری اسلامی آنان را به تله خودشناسی بکشاند و اسطورههای اجتماعیشان جای خود را مجدداً بشناسند. البته، چون ما مانند آنان روشنفکر اپوزیسیوننما نیستیم، نمیتوانیم مشی آنان با رئیسی را دنبال کنیم. ما هرگز پزشکیان را «رئیسجمهور پایینترین اقلیت تاریخ جمهوری اسلامی» خطاب نخواهیم کرد. هشتگ دولت علیل و دولت انتصابی نخواهیم زد. ما حتماً به او کمک خواهیم کرد. عمل مثبت او را در سبد نظام میدانیم. آنچه وظیفه ماست نورتابانی بر دخمه سکولارهای خودشیفته است که ما آنان را مصادیق نااهلان و نامحرمان انقلاب اسلامی میدانیم و آرشیوهای آنان را به میدان روشنایی منتقل خواهیم کرد. تردیدی نیست که آنان از پزشکیان عبور خواهند کرد و آن روز فرا خواهد رسید، زیرا روشنفکر سکولار نمیتواند هم درون قدرت، کلاه جمهوری اسلامی سرش باشد هم بگوید، برای «ایران انتزاعی» هستیم و همچنان فکر کند که میشود سر مردم کلاه گذاشت. از عوامل اصلی مشارکت پایین، فرچههای سیاه نمای این جماعت است.
حال میخواستند خود را سفید نشان دهند و در قبال تابلو نظام که سیاه کرده اند سکوت کنند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#پزشکیان
#اصلاح_طلبان
🔰#پزشکیان و چشم انداز #اصلاح_طلبی
✅سرمقاله روزنامه جوان -
#عبدالله_گنجی _ بخش 1⃣
🔹اصلاحطلبــان هماننـد اصولگرایان
دارای طیف هستند، اما برای این یادداشت آنان را به دو طیف کلی تقسیم میکنیم تا خوانندگان متوجه شوند که منظور یادداشت همه اصلاحطلبان نیستند.
🔹 وجه مشترک اصلاحطلبان این است که همه آنان یکپارچه نقاد هستند و هیچ همراهی گفتمانی با سیاستهای نظام و جهتگیریهای آن نداشتهاند.
🔹اما یک طیف (مانند عارف، پزشکیان، هادی خامنهای و...) نقدشان (درست یا غلط) به رفتارها و روشهاست. به طور مثال میگویند چرا شورای نگهبان فلانی را رد کرد؟ چرا برخورد گشت ارشاد اینگونه است؟ چرا تبعیض زیاد است؟ چرا مذاکرات به فلان گونه پیش نمیرود؟
🔹اما طیف دومی هستند که مسئلهشان روشها و رفتارها نیست، وجود شورای نگهبان را نقض دموکراسی و انتخابات آزاد میدانند. ولایت فقیه را نابودکننده دموکراسی میدانند، نه گشت ارشاد که حکومت را واجد صلاحیت برای اجرای احکام اجتماعی اسلام نمیدانند و اصولاً به وجود حکم اجتماعی و سیاسی در اسلام باورمند نیستند.
🔹آنچه در ادامه میآید منظور این طیف است. این طیف حتی برخی از افراد خارج کشور آن از آقای پزشکیان حمایت کردند، اما گذشته آنان از ۷۶ تاکنون نشان میدهد به جز سلاح، همه راههای عبور از جمهوری اسلامی را طی نمودهاند که هم خود آسیب دیدند، هم به نظام ضربه زدند، هم در شکاف ملت-دولت بعضاً نقش اساسی ایفا کردهاند.
🔹عملکرد آنان از مطالبه تغییر قوانین در مجلس ششم تا جلسات محفلی -که هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۲فروردین ۷۷ به نمونهای از آن اشاره میکند- طراحی انقلاب رنگی با رمز تقلب، تحریم انتخابات، سیاهنمایی و تفسیر جمهوری اسلامی با ادبیاتی مانند «انتخابی- انتصابی»، «حاکمیت دوگانه»، «یکه سالاری در مقابل مردمسالاری»، «استبداد دینی» و «دیکتاتوری صالحان» و دهها مفهوم دیگر متنوع بود و مطالبه آنان در کتب، رسانه و تریبونها، عبارت از جمهوریخواهی، دموکراسیخواهی، مشروطه خواهی، عرفیگرایی و حذف روحیه انقلابی از گفتمان جمهوری اسلامی بوده است.
🔹حال سؤال این است که با پزشکیان چگونه مواجه خواهند شد؟ پزشکیان جز اینکه مدتی وزیر دولت اصلاحات بوده و بهدست همین طیف استیضاح شده است، هیچ وابستگی فکری-ساختاری به اصلاحات ندارد، گویی «حسین مظفر» دوم جبهه اصلاحات است که وزیر آموزش و پرورش خاتمی بود، اما هیچ نسبتی با اصلاح طلبی که جایگزین چپ شده بود نداشته و ندارد.
🔹این طیف در انتخابات اخیر همه آنچه را گفته بودند یا نوشته بودند، عامدانه یا موقتاً یا تدبیراً یا ناچاراً یا اضطراراً کنار گذاشتهاند و از سعید حجاریان تا علویتبار تا اکبر گنجی، خانواده تاجزاده و دهها نفر دیگر به میدان همراهی وارد شدند.
🔹سؤال دوم این است که اینها از پزشکیان چه میخواهند؟
🔹آرزوی نگارنده این است که آنان پزشکیان را به مثابه دریچهای نجاتبخش دیده باشند که باعث شد بدون عذرخواهی و بدون خداحافظی با گذشته و چراغ خاموش وارد نظام شوند.
🔹این جماعت سال ۷۶ و ۷۸ (مجلس ششم) وارد قدرت نشدند تا از مواهبش بهره ببرند. آن روز خود قدرت برایشان اصالت نداشت بلکه استحاله ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی مسئلهشان بود، اما امروز آن ادبیات و آن مانیفست و آن تنفری را که از تریبون مجلس ششم تولید میشد، نمیبینیم. فرض اول آن است که فهمیدهاند اشتباه کردهاند و گرفتار روشنفکری رمانتیک-فضایی شده بودند و نظرات پستمدرن، آشنایی با مکاتب انتقادی و باور به منشأ غیرالهی مشروعیت، آنان را گرفتار کرده بود و خداوند وسیلهاش را فراهم کرد که دست به کمربند پزشکیان بگیرند و وارد این طرف آب شوند و به آن فضا و آن باورها برنگردند.
🔹فرض دوم اینکه طولانی بودن دوران تبعید سیاسی از یک سو و قوام و دوام جمهوری اسلامی از سوی دیگر آنان را خسته کرد، لذا واقعگرایی را برگزیدند و همراه نظام شدند و در عین حال دوست ندارند درباره گذشته خود بشنوند یا عذرخواهی کنند.
🔹فرض سوم عنصر زمان است، یک نفر از این جماعت میگوید: اصلاح طلبی بدون برو برگرد یعنی دموکراسیخواهی و در عین حال میگوید «ما اقتضامحور عمل میکنیم» و باید زمان قبض و بسط آنچه میخواهیم فراهم باشد و شاید «اکنون» را زمان کریخواندن نمیدانند و مسئله مردم هم چیز دیگری است. این طیف در انتخابات اخیر حتی یک کلمه یا یک عبارت ساختارشکن و یا ادبیات گفتمانی دموکراسی غربی را به کار نبردند. این تدبیر است یا بازگشت، نمیدانیم. آنچه باقی است و در نگاه مجلس و نگاه دستگاههای نظارتی اعمال میشود اینکه سوابق اینها پاک نشده است و قابل کتمان هم نیست و سوءظن حاکمیت را هم برطرف نکردند. به طور مثال یک نفر از این طیف که از نظر کارایی هم فرد قابل دفاعی است، درباره عملکرد خود در مجلس ششم گفته است «اشتباه کردم».
💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇
#قم
#حوزه
#حوزه_علمیه
#حوزه_علمیه_قم
✳️ چرا #حوزه به #قم آمد؟
🔻سرمقاله روزنامه جوان
#عبدالله_گنجی
روح حاکم بر پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدمین سالروز تأسیس حوزه علمیه قم در دو بعد برجستهتر است.
1⃣ اول اینکه حوزه فقط محل تحصیل و تدریس نیست و مسئول گرهگشایی از مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه است .
2⃣ دوم اینکه حوزه باید در حکمرانی نقش بیبدیلی ایفا کند تا تمدنسازی دچار التقاط و سکون نگردد. آنچه در این یادداشت مدنظر است علت دقیق انتقال حوزه علمیه از سلطانآباد (اراک/عراق عجم) به قم است.
البته قم از سال ۲۳ هجری که به دست مسلمانان افتاد مرکز علم بوده است و در قرن سوم و چهارم و حضور نماینده ائمه، قم برجستهتر شد و در دوران صفویه حوزه آن نه به اندازه قزوین و اصفهان، اما فعال بود. اما نقطه عطف در اولویت بودن قم به انقلاب مشروطه برمیگردد. انقلاب مشروطه و سردرگمی علما در مواجهه با این پدیده و سرنوشت غمبار علمای تراز اول بعد از آن، باعث شد که علمای وقت به فکر نزدیکی به پایتخت یا بزرگترین شهر شیعی جهان یعنی تهران بیفتند (تهران هنوز بزرگترین شهر تشیع در جهان است)؛ بنابراین بعد از مشروطه ایده نزدیکی به پایتخت و تأثیر بر تحولات آن برجسته شد و با حضور پهلوی اول در قدرت تصمیم انتقال نهایی شد. قبل از شیخ حائری، دیگران نیز به این فکر افتاده بودند، اما کار آنان کامل نشد. ۹ سال بعد از مشروطه مرحوم محمد فیض قمی در سال ۱۳۳۳ هجری به این فکر افتاد، هشت سال قبل از حائری، اسدالله مامقانی در این زمینه گام برداشت و محمدتقی بافقی در سال ۱۳۳۷ هجری (۱۲۹۷ شمسی) به این مهم همت گمارد، اما شیخ عبدالکریم حائری این مسیر را تیزبینانه و دوراندیشانه به تکامل رساند.
سردرگمی علما در انقلاب مشروطه به دو دلیل بود. اول دوری علمای تراز اول از پایتخت (حضور در نجف) و دوم تعطیلی بعد سیاسی اندیشه تشیع از پایان صفویه (۱۱۳۵ هجری) تا ۱۳۲۴ هجری است. به همین دلیل یکی از علما (آخوند خراسانی) بلافاصله مشروطه را تأیید کرد، دیگری (میرزای نائینی) درصدد پیدا کردن مبنای شرعی برای آن بود و فرد دیگر (شیخ فضلالله نوری) جلوی آن ایستاد. بدون تردید اگر سیاست در ۲۰۰ سال فاصله صفوی تا انقلاب مشروطه با اندیشه شیعه عجین مانده بود، آمادگی برای مواجهه با مطالبات غربگرایان در انقلاب مشروطه هوشمندانهتر بود و وحدت علما همچون سدی در مقابل تئوریپردازیهای انگلیس رخنمایی میکرد؛ بنابراین دلیل اصلی انتقال حوزه از اراک به قم را باید نزدیکی به پایتخت دانست که بعد از مشروطه به شدت دستخوش تحولات فرهنگی شد و با پهلوی اول کاملاً رنگ دینستیزی به خود گرفت و البته حکومت هم متوجه تهدید خود از جانب حوزه شده بود.
اینکه مقام معظم رهبری مینویسند طلاب روزها به بیرون قم میرفتند و شبها برای درس برمیگشتند، دقیقاً در تاریخ معاصر ما ضبط و ثبت است. چرا چنین بود؟ چون حکومت نیز فهمیده بود حوزه به سرنوشت سیاسی ایران حساس شده است و بدون تسویه حساب با آن نمیشود نهادهای مدرن و رفتارهایی همچون کشف حجاب را به انجام رساند؛ بنابراین انتقال حوزه به قم دقیقاً در راستای تأثیرگذاری بر حکمرانی در پایتخت و بزرگترین شهر تشیع بود که قبل از امام نیز توسط شهید مدرس و آیتالله کاشانی تداوم یافت. البته دوراندیشی اولیه آیتالله حائری، وی را از برخورد مستقیم با پهلوی اول بر حذر داشت تا بتواند
پنجاه و اندی سال بعد با همین حوزه نزدیک پایتخت، دودمان پهلوی را بر باد دهد. اما با طلوع امام و انقلاب اسلامی، حوزه از اپوزیسیون حکومت به همراه آن مبدل شد و قم نیز به یکی از کلانشهرهای ایران با صدها مدرسه و مؤسسه مطالعاتی و علمی - حوزوی تبدیل شد. آنچه رهبری میخواهند تولید نرمافزار حکمرانی توسط این حوزه است. روزآمد شدن در عین غربی نشدن معادلهای است که برای تمدنسازی متوجه حوزه است. البته در حوزه هستند نحلههایی که روزآمدی را سازگاری با غرب و در قطب دیگر دین را جدا از سیاست میدانند که امام نیز از آنها آزرده بود. اما آنچه مهم است به میدان آوردن دین در عرصه اجتماعی است به صورتی که هم از اصول تخطی نشود، هم نسخه بومی آن مؤید جامعیت اسلام و حل مسائل آن در همه ابعاد باشد. جامعیت از خصایص اسلام است که کلید باورپذیری برای حل مسائل است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/matalebehtahlili
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
#ایتا 👇
🆔 https://eitaa.com/matalebehtahlili
#جنگ
#پیروز_جنگ
#منطق_پیروزی
💢منطق پیروزی ماچیست؟
🔹درهرجنگ نظامی دوطرف منازعه تلاش میکنندخودرا پیروزصحنه معرفی کنندواین موضوع امری کاملاً طبیعی است.اماناظران بیطرف ومحققان تلاش میکنندبرای پیروزی منطقی بیابند.
🔹 اگرمادرجنگ باصهیونیست و آمریکا خودرا پیروزمیدانیم منطقمان چیست؟
🔹بدون تردید ایران دربعد افکارعمومی بینالمللی پیروزاین صحنه است و ملتهای غربی واسلامی به خیابانهاآمدند وحمایت کردند،چون میدانستند ایران مورد تجاوزقرارگرفته بود.
🔹امامنطق پیروزی رابایدازدلایل و اهداف مهاجم بهدست آورد.بایدنتایج برآمده از جنگ رابااهداف اعلانی مهاجم تطبیق دادو به این سؤال پاسخ دادکه اهداف محقق شده است یاخیر.
🔹بایدبین دو عبارت «خسارت» و «شکست» تمایزقائل بود.جنگ همهاش خسارت است درجنگ هشت ساله خسارات زیادی دیدیم،نابودی زیرساختها، ۲۲۰ هزارشهید،یک میلیون جانبازو...، اما مگر شروع جنگ برای این اهداف بود؟ جنگ برای براندازی انقلاب اسلامی یا جداکردن خوزستان وتسلط براروندرودو... بود. بنابراین،وقتی صدام را متجاوزو شکستخورده میدانیم به این معناست که به هیچ یک ازاهداف اعلانی نرسیدو خسارت فرع آن است.
🔹حال به علل شروع جنگ ازسوی صهیونیستهاوآمریکابرگردیم. آنچه رسماً به عنوان علل جنگ اعلام شدعبارت است از:
🔻۱- نابودی صنعت هستهای؛
🔻۲- نابودی صنعت موشکی
🔻۳- فروپاشی اجتماعی وپایان دادن به نظام جمهوری اسلامی.
🔹مدیریت نظام به گونهای بودکه حمله غافلگیرانهای راکه صبح شروع شد – بهرغم شهادت فرماندهان - شب پاسخ دادو انتصاب فرماندهان سریعاً انجام گردید.اما آیا اکنون صنعت هستهای نابودشده است؟
🔹فردوسالم است وهیچ رسانه امریکایی سخنان ترامپ راتأییدنکردو ازسویی هیچ تشعشعی ساطع نشد.پس اورانیوم ۴۰۰ کیلویی سالم وفردو هم سالم ودانش هستهای نیزدرمغزفرزندان ملت است.
🔹 آیانابودی موشکی محقق شد؟تاآخرین لحظه بیش از۲۳ مرحله موشکباران صهیونیستها اتفاق افتاد ونتانیاهوتعداد موشکهای ایران را ۲۰ تا ۲۸ هزاراعلام کرد که کمتراز۶۰۰ مورد آن استفاده شدوهزاران موشک برای آینده آماده است.
🔹دربعدفروپاشی اجتماعی متأسفانه دشمن بیش ازدو سال یارگیری وتجهیزات واردکرده بود،پهلویها آماده شده بودندو رؤیاپردازی میکردند،بازدن منازل،انفجارآب شهری،حمله به زندان،شهرکها،آتش زدن لاستیک و علفزارها، و حتی زدن مراکز بسیج و انتظامی نه تنها انسجام ملی تضعیف نشد که ارتقا یافت و رستاخیزی در ایران شکل گرفت که نماز جمعه زیر آتش، قله آن بود.
🔹اپوزیسیون جمهوری اسلامی - به جز پهلوی و رجوی – در کنار نظام بودند و ملت به صحنه آمد، بسیج احیا شد، جلوههای کمک و ایثار رخنمایی کرد و تابآوری ملت رشدی مثالزدنی یافت. دقیقاً نقطه شکست دشمن همین انسجام ملی بود که بسیار کشندهتر از موشک شد.
🔹اما راز تسلیم هر دو دشمن حمله به پایگاه امریکا شد. ترامپ همان شب با امیر قطر تماس گرفت که ایران را راضی کنید جنگ تمام شود. این کار چه لزومی داشت. چرا تا پایان ذخایر موشکی و نابودی هستهای ما ادامه ندادند؟
🔹دو هفته زندگی پناهگاهی امان از صهیونیستها برید. موشکهای بومی و ملی ایران سامانه پنج لایه دفاعی غربساخته را تحقیر کرد و غزه شماره ۲ را در حیفا و بئرالسبع شکل داد. حملات هوایی در ایران پهناور نه موجب نابودی سامانههای هوایی شد و نه توانست سکوهای پرتاب موشک را نابود سازد.
🔹 این شد که صهیونیستها از امریکا خواستند وارد جنگ شود و از اعراب خواستند ایران را متقاعد به آتشبسکنند.
🔹افتخار ما این است که 👇
1⃣ با دو قدرت جنگیدیم و به هر دو پاسخ دادیم؛
2⃣ آنان شروعکننده جنگ و شروعکننده درخواست اتمام آن بودند؛
3⃣ آخرین شلیکها از سوی ایران انجام شد و آخرین حمله ما بدترین ضربه بود؛
4⃣ صنعت هستهای باقی ماند و قدرت تثبیت آن در فردای جنگ بیشتر شد؛
5⃣ سلاح بومی را به کار گرفتیم و از کسی کمک نخواستیم؛
6⃣ سرزمینهای اشغالی را مانند غزه کردیم و
7⃣ اپوزیسیون برانداز و همراه صهیونیستها را دهها سال عقب انداختیم و مانند رجوی بیحیثیت شدند.
🔹از همه مهمتر خون شهیدانمان رستاخیزی در جوانانمان برپا کرد و حس وطنپرستی را در نسل Z بارور کرد. همانگونه که امام مهمترین دستاورد جنگ تحمیلی را «استمرار روح اسلام انقلابی» میدانستند، این روح استمرار مجدد مییابد و خون سرداران و دانشمندان ما سالها بسان فتح الفتوح روح جوان، عمل خواهد کرد.
🔹ما ضربه خوردیم، اما دشمن متجاوز یعنی امریکا و صهیون را با هم سرجایشان نشاندیم. اکنون روز تثبیت قطعی و قدرتمندانه ایران هستهای است و در بعد داخلی باید آسیبها را شناخت و مرتفع کرد.
✍#عبدالله_گنجی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/matalebehtahlili
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
#ایتا 👇
🆔 https://eitaa.com/matalebehtahlili