eitaa logo
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
532 دنبال‌کننده
287 عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝نگاهی به دودوز نامه خاتمی. 🔻پس از بیانیه دیروز ، حالا شاید محمدعلی ابطحی جواب گلایه‌ خود را گرفته باشد که چرا نامه‌های خاتمی به مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) پاسخی نگرفته است. نمی‌شود هم خدا را خواست و هم خرما را؛ نمی‌شود روی مرز حق و باطل حرکت کرد و به وقت منفعت، گاه این سو خزید و گاه آن سو و نامش را حرکت اصلاح‌خواهانه گذاشت. از قضا این حرکت زیگزاگی اوج دودوزه بازی و حرکت منافقانه است. 🔻محمد خاتمی روز گذشته بیانیه‌ای به مناسبت روز دانشجو (۱۶ آذر) منتشر کرد که نکات قابل تاملی دارد، بی آنکه در مورد خود خاتمی نکته جدیدی بتوان از آن استنباط کرد. خاتمی سال‌هاست همین است. 🔻مهم‌ترین بخش بیانیه خاتمی را باید همان جایی دانست که می‌نویسد «اینک که جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می دهد، بگونه ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می‌بینیم.» شعاری که خاتمی آن را «زیبا» و نشانه «حرکت جامعه به سوی آینده بهتر» می‌داند، فارسی‌شده شعار کردهای تجزیه‌طلب است؛ «ژن، ژیان، ئازادی». کلمات خوب وقتی در معنایی دیگر بکار می‌رود یا وقتی نماد یک گروه، یک حرکت یا یک جریان سیاسی می‌شود، بار معنایی دیگری می‌گیرد و خاتمی می‌داند این شعار در چه معنایی بکار می‌رفته و می‌رود. 🔻با این عبارات، خاتمی پیوستگی خودش با جریان آشوب اخیر در کشور را اعلام می‌کند. او یک روزه این بیانیه را ننوشته است و بی‌راه نیست اگر احتمال دهیم دو نامه را با هم نوشته است، یکی را برای دفتر رهبری فرستاده و یکی را در پوشه نگه داشته که اگر پاسخ دلخواه از آن سو گرفته نشد، این طرف را داشته باشد و از آنجا رانده و از اینجا مانده نشود! 🔻آن روزها هم که پیک‌هایی از کوفه به مکه می‌رفت و نامه‌های کوفیان به حسین ابن علی علیه‌السلام را می‌برد، همزمان نامه‌هایی از کوفه به دمشق و برای یزید ابن معاویه لعنة الله علیهما می‌رفت و شهید آوینی در «» نکته دقیقی می‌آورد که «متأسفانه تاریخ متن همه آن نامه‌ها را که به مكه و دمشق فرستاده شده و نیز نام امضاکنندگان آن را، برای ما ضبط نكرده است. اگر چنین اسنادی را در دست داشتیم، مطمئناً می‌دیدیم که گروهی بسیار به خاطر محافظه‌کاری و ترس از روز مبادا زیر هر دو دسته از نامه‌ها را امضا کرده‌اند.» 🔻چنین حرکتی فقط مصداق همان ضرب‌المثلی است که با دو کلیدواژه «توبره» و «آخور» به ذهن می‌آید. خاتمی می‌خواهد هم سمپات‌های برانداز را و هم نظام را با هم داشته باشد و از هر دو پلی برای به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان بسازد و اینگونه هر دو را می‌بازد. این سو رهبری بارها تلویحی از او خواسته‌اند ظلمی را که سال ۸۸ و نیز در همین ماجرای اخیر به نظام کرده است، جبران کند و او نخواسته شفاف و صادق باشد و آن سو، براندازان به سانتیمانتالیسمی که خاتمی، آن هم صرفاً در حرف و بیانیه جاری می‌کند، قانع نیستند و فریب موج سواری او را نمی‌خورند. اینگونه است که او هم خدا را از دست می‌دهد و هم خرما را؛ و هم پل رسیدن به قدرت را نساخته، تخریب می‌کند. این سرنوشت وسط‌بازهایی است که خود را «اصلاح‌طلب» می‌نامند. 🔻خاتمی بعید است جرات کند به میان همین دانشجویان اقلیتی برود که حرکت و حضور آنها در اتفاقات اخیر را به نام همه دانشجویان مصادره و تحسین کرده است. آنهایی که براندازی و مقابله با اصل نظام برایشان هدف حرکت سیاسی شده است و همان را هم به فحاشی رکیک آلوده‌اند، برایشان خامنه‌ای و خاتمی و رئیسی و روحانی یکی‌ست و وقتی فریاد می‌زنند «آخوند باید گم بشه» محمد خاتمی را استثناء نکرده‌اند. 🔻او تجربه حضور در میان براندازان که نه، اما در میان دانشجویان رادیکال اصلاح‌طلب را دارد و همان روز دانشجوی سال 83 وقتی صدای شعارهایشان علیه خاتمی بالا رفت، دیگر از این اداهای اصلاح‌خواهانه خبری نبود و خاتمی صریح، تند و با فریاد تهدیدشان کرد که «کاری نکنید بدهم بیرون‌تان کنند، آدم باشید!» حالا چه شده است، به مسئولان دیگر که رسید، فحاشان رکیک، آدم شده‌اند؟! 👇👇👇👇👇
. ♦️ ظاهرا غربگرایان به شدت امید داشتند کار یک سره شود و حالا در شوک هستند! 🔸 چرا غربگرایان با هشتگ اعدام نکنید به میدان آمده ‌ند؟ 🔸 یک سوال از خانم آذر منصوری مشاور امورِ زنانِ آقای خاتمی: آن روز که توحشگران لباس زیر یک زن را سرِ چوب گرفتند چرا ساکت بودید؟ ۱۴۰۱/۹/۲۱ 🔺 اشراری که شصت روز پیش، ماموران نیروی انتظامی را به آتش کشیدند، سرباز را رگ زدند و جنایت کردند و فردی را در اکباتان شکنجه کرده و به شهادت رساندند، حالا وارد زنگ حساب شده‌اند. حالا و در این مرحله ترکیبی از "سیاسیون و سلبریتی‌های سازمانیِ آنها" که در تمام طول شصت روز گذشته و زمانی که جنایات توحشگران یک به یک در حال انجام بوده سکوت کرده بودند، گزینه ی فریاد را روی میز گذاشته‌اند. از ظاهر ماجرا اینطور به نظر می‌رسد که آنها حس می‌کنند با رسیدن به زنگ حساب و تنبیه اشرار، ادامه ی روندِ براندازی می‌تواند با اختلال رو به رو شود. از روز گذشته تمام چهره های غربگرا از محمد علی ابطحی و عباس عبدی تا آذر منصوری و دیگر چهره های نزدیک به خاتمی یک به یک در محکوم کردن محاکمه ی جانی ها که یکی از آنها دو نفر را با چاقو به قتل رسانده فعال شده و از لزوم بخشش میگویند. 🔺 البته ترجمه ساده‌تر آنچه آنها می‌گویند این است: ما توحشگران را دعوت به خیابان می‌کنیم، آنها شما را می‌کشند اما به دادگاه که رسیدند شما حتما آنها را ببخشید که ما بتوانیم برای رخدادهای مشابه آینده به توحشگران توضیح دهیم که می‌توانند جنایت کنند و خیالشان راحت باشد که قانون کاری با آنها نخواهد داشت. این سوال بسیار جدی ست که افرادی که دم از حقوق زنان می‌زنند، برای مثال خانم آذر منصوری مشاور امور زنان که این روزها فعال شده، آن موقع که توحشگران لباس زیر یک زن را به جرم آنکه همسرش مخالف ست سر دست گرفتند کجا بوده است؟ چرا این جماعت امروز زبان در آورده‌اند؟ 🔺 برای رمزگشایی از این مهم مرور دو نکته ضروری ست. 🔸 نکته اول: غربگرایان ابدا در رخداد اخیر ساکت نبوده‌اند. تیم آنها حداقل در چهار بخش فعال بوده است: 1️⃣ خبرنگاران صادراتی در استودیو لندن و آمریکا در حال دمیدن به آتش بودند.(خبرنگاران استودیوهایی که پول از سعودی میگیرند، لژیونرهایِ تیم وطن فروشی که همه از روزنامه ی شرق و ارگان‌های مشابه به استودیو بی بی سی و ... صادر شدند) 2️⃣ خبرنگاران میدانی (از لحظه حضور در بیمارستان) و هماهنگی کامل با سعودی اینترنشنال و ... (که برخی از آنها در بازداشت هستند) 3️⃣ چهره‌های سیاسی مثل کرباسچی و پزشکیان (با تاکید بر دروغِ "مهسا را کشتند" ) 4️⃣ سلبریتی‌های سازمانی که همه را در سال 92 و 96 به حسن روحانی دعوت کردند با دمیدن به آتش ... 🔸 نکته دوم درباره غربگرایان را باید در رخدادی شبیه به امروز جستجو کرد. اگر یادتان باشد در ماجرای در خیابان پاسداران و جنایتی که علیه پلیس رقم خورد، مجدداً غربگرایان و سلبریتی‌هایشان همین رفتار را در قبال عناصرِ میدانی انجام دادند. اگر به ارتباط سیاسی دراویش و غربگرایان نگاهی داشته باشیم، متوجه دیدارهای متعدد سرکرده آنها با حسن خمینی، جواد ظریف و دیگر چهره‌های جریان غربگرا می‌شویم. به طوری که اینطور به ذهن می‌رسد که نگاه غربگرایان به دروایش، نگاه یک بازوی سیاسی به یک بازوی میدانی بوده است. بازویی که در ماجرای پاسداران؛ نیاز به کمک رسانه ای-سیاسی داشته، پس آنها به کمکش رفتند! حمایت سیاسی-رسانه ای غربگرایان از در رخدادهای اخیر هم شبیه به همین به نظر میرسد. 👇👇👇👇👇
🟣تطبیق‌های تاریخیِ ناروا: چه کرد؟‼️ 1⃣ گویا باز هم مسأله روشن نشده است. سخن در این نیست که اگر کسی، دچار «معصیّتِ شخصی» شد و یا نسبت به شخص ما و حتّی دین ما، خطا و جفایی انجام داد، وی را به‌طور ضروری و همواره، طرد و نفی کنیم و هیچ راهی برای بازگشت وی، گشوده نگه نداریم. چنین نیست و من نیز چنین نگفته‌ام. مسأله این است که محمد خاتمی، «جُرم نابخشودنی» انجام داده که سیاهه‌اش، نزدیک به سی فقره است و این فقره‌ها در سخنان عمومیِ رهبر انقلاب آمده است. محمد خاتمی، یکی از اضلاع یک «فتنۀ اجتماعی» بود که بر ضد حکومت اسلامی، طرّاحی شده بود و می‌رفت که اصل و اساس حکومت اسلامی، برچیده بشود. بااین‌حال، رهبر انقلاب باز هم مسیر بازگشت را مسدود نکرد و از وی خواست که اعلام برائت کند، اما وی همچنان اصرار و لجاجت ورزید و فتنه را حق و صواب انگاشت. بنابراین: ✅ اوّلاً، آنچه‌که در سال هشتادوهشت و با جانبداری محمد خاتمی رخ داد، «فتنۀ اجتماعی» بود، نه معصیّت شخصی و محدود که مربوط به رابطۀ یک شخص با خداست. نمی‌توان حکم مناسبات شخصی را به حکم مناسبات اجتماعی و سیاسی تعمیم داد؛ این مغالطۀ تعمیم عام به خاص است. ✅ ثانیاً این فتنه، بنیان و کیان «حکومت اسلامی» را هدف گرفت و موجودیّت آن را با چالش جدّی مواجه کرد و این یعنی بر باد دادن دستاوردها صدها هزار شهید که بزرگ‌ترین خیانت است. ✅ ثالثاً، در جریان این فتنۀ اجتماعی، صدها نفر نیز به شهادت رسیدند و یا کشته شدند و مسئولیّت این «جان‌ها» و «خون‌ها»، بر عهدۀ اضلاع فتنه و از جمله محمد خاتمی است. ✅ رابعاً، به او فرصت «جبران» و «توبه» داده شد و از وی خواسته شد که از فتنه، برائت بجوید، اما وی چنین نکرد. ✅ خامساً، او در سال‌های بعد نیز همان مدار و مسیر پیشین خود را ادامه داد و در عمل نیز، آن جفای بزرگ را جبران نکرد. 2⃣ از طرف دیگر، کاری که محمد خاتمی به همراه بقیۀ سران فتنه انجام داد، حتی مهدی بازرگان نیز انجام نداد و به‌راستی می‌توان گفت بازرگان نسبت به اینان، صداقت و نجابت داشت و یک «مخالفِ سیاسیِ نجیب» بود. اما اینان، نانجیبانه به میدان سیاست وارد شدند و فتنه انگیختند و مردم را بر ضد نظام اسلامی شوراندند و آن را به لبۀ پرتگاه کشاندند. 3⃣ «روایتِ تاریخ‌زده» از حسین‌بن‌علی -علیه‌السلام- نیز کارساز و توجیه‌گر نیست؛ چون باید خط و راه حسین را در «امروز» و «اکنون» دید و در عمل و نسبت به آنچه‌که اکنون می‌گذرد، حسینی زیست. به تعبیر علامه مطهری، در «جبهۀ امروزینِ حسین» بودن است که هزینه دارد، نه بسنده‌کردن به نقل آنچه‌که در ظهر عاشورای سال شصت‌ویک هجری گذشت. امروز باید در صف‌بندی‌ها و تقابل‌ها و تضادها و کشمکش‌های میان حق و باطل، در «خط حسین» بود و بازیِ خون را رقم زد، نه این‌که فقط به نقلِ تاریخ سرخِ گذشته پرداخت و اشک ریخت و مرثیه خواند. حسین، «کربلایی» و «مبارزه» و «مجاهد» و «رزمنده» می‌خواهد، نه اشک‌های بی‌هزینه‌ای که هیچ نسبتی با اکنون و اینجا ندارند. عاشورا، «خط» و «راه» و «مکتب» است و فلسفه و غایتش، «عمل» و «کنش» و «مواجهه» است. حسین، راه تاریخِ قدسی را گشود و مسیر را برای تحقّق «اسلامِ سیاسی» باز کرد، اما لیبرال‌های ایرانی، و از جمله محمد خاتمی، در برابر منطق و مبنای عاشورا ایستادند و طاغوت تجدّد را ترجیح دادند و «نایب حسین» را در تنگنا و انقباض افکندند. این‌ حجم از واقعیّت‌های تلخ را ندیدن و باز هم خویش را به حسین منتسب‌کردن، برخاسته از تقلیل‌دادن حادثۀ عاشورا و خطِ سرخِ حسین است. قیام حسین، بر پاییِ «حاکمیّت» بود و نه «هیأت». نباید فرع را بر جای اصل نشانید و نظریۀ انقلابیِ حسین و جهت‌گیریِ اجتماعی او را ندید و تمامیّت آن را در ذکّر مصیبت خلاصه کرد. حسین برای «ذکّر حق» برخاست و شمشیر کشید، نه «ذکّر مصیبت». و اگر او نیز می‌خواست روضه‌خوانِ گذشته‌های ازدست‌رفته باشد و نسبت به «طاغوت‌های زمانه»‌اش، بی‌طرف و بی‌موضع باشد، شمشیر بر وی نمی‌کشیدند. حتی روضه نیز باید - آنچنان که امام خمینی می‌گفت - «سیاسی» باشد تا خط‌کشی‌ها و مرزبندی‌ها و دیگری‌ها مشخص بشوند و انقلاب و مبارزه و قیام، جان تازه بگیرد و جامعه به سوی طرح دینی به حرکت درآید. حسین، نیروی پیشران تاریخِ اسلامی است؛ چون به تعبیر علامه مطهری، روح حماسه و حرارت و تحرّک و خیزش و جنبش را احیا کرد و می‌کند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی 👇 🆔 https://t.me/matalebehtahlili کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی   👇 🆔 https://eitaa.com/matalebehtahlili