مطالب ویژه
💎#استاد_طاهرزاده🔻 📝 عنوان : حقیقت اربعین در نگاه رهبر معظم انقلاب باسمه تعالی بنگرید که چگونه رهب
شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعهای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمیکردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود.
مثل دانههای تسبیح یک رشته و یک نخ همه اینها را به هم وصل میکرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشتهها به آنجا متصل میشد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان میداد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود.
همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را میدیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه«علیهمالسلام».
این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنبالهروی عاشورای حسین است. این هم که میبینی همه جا این تپشهایی که در شیعه مشهود شده، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعلههایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جانها و روحها رسیده. انسانها را به گلولههای داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بینالمللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطرهانگیز است آن سرزمین. سرزمین خاطرهها است، خاطرههای باشکوه، خاطرههای عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند.
اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنبالهگیری از راهی است که از ائمه هدی«علیهمالسلام» به ما ارائه دادند.
#زیست_اربعینی
┄┅❅📀🖥📀❅┅┅
-------------------------<><>
🌼-|@matalebevijeh
-------------------------<><>
May 11
Qadr-2سوره قدر و حضور در زمان انفسی.mp3
25.06M
📖 تفسیر سوره مبارکه #قدر
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾
وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾
تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾
سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈
📎جلسه دوم
💓 #استاد_طاهرزاده
📆 تاریخ :(1402/6/4)
🔖 عنوان : زندگی در زمان اَنفسیِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ
📚 متن بحث↙️
https://eitaa.com/matalebevijeh/14500
🕌سه راه سیمین مسجد الانبیا
https://nshn.ir/21_bZlKJQxl2Nb
🎥 👈👈فایل تصویری ↙️
https://eitaa.com/matalebevijeh/14540
⏭لینک جلسه قبلی #قدر(1) : 👇🏻
https://eitaa.com/matalebevijeh/14441
🌾اشارات⬇️
💠عنوان: باز اربعین ↙️
https://eitaa.com/matalebevijeh/14531
⬅️بیانات رهبر انقلاب اسلامی در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله)↙️
https://eitaa.com/matalebevijeh/13854
🔘@soha_sima
🔘@matalebevijeh
🔘🏴🔘🏴🔘🏴🔘
زندگی در زمان اَنفسیِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ-کامل.pdf
149.2K
📝 عنوان: زندگی در زمان اَنفسیِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ
#استاد_طاهرزاده
✅کانال مطالب ویژه:
🖋آقای دکتر حمید ابدی، امروز صبح یادداشتی با عنوان «زنده باد دولتِ بیگفتمان آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟» یادداشتی است خواندنی ،خوب است رفقا در جریان آن یاد داشت قرار گیرند و استقبالی که#استاد_طاهرزاده از آن یاد داشت داشتند ومتنی که مرقوم فرمودند.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔅زنده باد دولتِ بیگفتمان
💡آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟
[1 از 3]
🖊حمید ابدی
🔸دولت سیزدهم را دولتِ بیگفتمان میدانند و من در این نوشته کوتاه، بنا به دلایلی، در صدد همراهی با «وضعیت بیگفتمانی» این دولت هستم. شرایط امروز جهان و ایران را به گونهای مییابم و میفهمم که اقتضای آن، بیگفتمانی است؛ به عبارت دیگر، اگرچه به طور کلّی، بیگفتمانی، وضعیت مطلوبی نیست، اما در شرایط کنونی، بیگفتمانی مزیّت دولت سیزدهم است. ما چون «دولتهای گفتمانی» را با تجربه تاریخیِ دولتهای پنجم تا دوازدهم میفهمیم، به خاطر عادات ذهنی تهنشینشده، قدری با این وضعیت خلاف آمد عادت، غریبهایم و زبان به نقد آن میگشاییم. آیا نمیتوانیم تجربه دولتهای گفتمانی گذشته را با نظری انتقادی مورد توجّه قرار دهیم؟
مطالب ویژه
✅کانال مطالب ویژه: 🖋آقای دکتر حمید ابدی، امروز صبح یادداشتی با عنوان «زنده باد دولتِ بیگفتمان آیا ا
🔹اگر بخواهیم واژه گفتمان را با دقّت و حسّاسیت به کار ببریم، دولتها شاید در بستر یک گفتمان شکلیافته، بتوانند به نشر و بسط آن گفتمان کمک کنند، امّا هیچگاه منشا گفتمانی نبودهاند. در تجربه تاریخی سه دهه پس از جنگ، مطابق دیدگاه رهبری، تنها دو گفتمان «عدالت» و «تولید علم» امکان پذیرش اجتماعی در جمهوری اسلامی را یافته است و از قضا هر دو گفتمان، بیش از آنکه منشا «دولتی» داشته باشد، منشا «دانشجویی و دانشگاهی» داشت؛ یعنی سرآغاز و نقطه تولّد آن دولت مستقر نبود، اگرچه دولت مستقر در در بسط و تثبیت آن نقشآفرینی جدّی داشت. به استثنای این موارد، کدام دولت در جمهوری اسلامی ایران توانست طی یک تجربه هشت ساله، گفتمانی را به اجماع عمومی مردم یا نخبگان ایران برساند؟ در تقسیم کار واقعی شکلیافته در جمهوری اسلامی، دولتها گفتمانساز نبودهاند و اگر قدمی برای تغییر گفتمان عمومی کشور برداشتهاند، از عهده چنین کاری بر نیامدهاند.
🔸«گفتمانهای دولتساخته»، همواره با ارایه روایتی از نیاز و ضرورت خاصّی را که در یک برهه زمانی در کشور شکل گرفته بود، پاسخ آن نیاز را در شعار و مجموعهای از گزارهها صورتبندی کردهاند. دولت پنجم، ضرورت و نیاز به سازندگی را در شکل خاصّی از «توسعه تکنوکراتیک» پاسخ داد؛ دولت هفتم، جامعه به تنگ آمده از قفس آهنین تکنوکراسی را به «توسعه سیاسی» و خوانش خاصّی از آزادی فراخواند؛ دولت نهم که در پیِ گفتمان عدالت برآمده بود، در ادامه راه خود (در دولت دهم)، تصوّر میکرد میتواند با «مکتب ایرانی» شکافهای سیاسی و اجتماعی آن روز را التیام بخشد؛ دولت یازدهم در شرایط تحریم اقتصادی که جامعه آن را نشئتگرفته از فقدان خرد سیاسی در سیاست خارجی و ستیز با غرب میفهمید، خوانش خاصّی از شعار «اعتدال» و «تدبیر» را بر سر دست گرفت؛ این تجربهها اگرچه سطحی از تاثیر بر ریلهای اداره کشور بر جای گذاشتهاند، اما هیچیک موفق به استقرار گفتمانی در کشور نشدهاند.
🔹دولتها همواره در صدد «برساخت» گفتمانی بودهاند که در رویارویی با واقعیت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، به علت ناسازگاری با بافت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، در نهایت با پنجهکشیدن به صورت حاکمیت و جامعه ایران و زخمی و خسته شدن خود دولتها فیصله یافته است. ما همواره با دولتهایی رو به رو بودهایم که خسته و زخمی و زخمزده، صحنه را به دولت بعد واگذار کردهاند. البته جمهوری اسلامی راه خود را بر روی مخروبه گفتمانهای دولتساخته، پیش برده است و شعار اصلی هر دولت را به گونهای استحاله و در خدمت خود به کار گرفته است. سازندگی، آزادی، مردمسالاری، عدالت و اعتدال هنوز در متن جمهوری اسلامی حاضرند، امّا نه به معنایی که دولتها در صدد برساخت آن بودهاند.
🔸دولت سیزدهم در شرایطی بر سر کار آمد که نوعی سستی و زوال در آرایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور پدید آمده و همزمان نشانهها و جوانههای نوعی نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدید ظاهر شده است. وضعیت زمانی بغرنجتر میشود که توجّه کنیم، نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان پیرامون ایران نیز در سراشیبی زوال قرار گرفته و نشانههای نظم جدید ظاهر شده است. فهم اینکه روند تحوّلات و برآیند نیروهای کنشگر صحنه، در ایران و جهان، رو به چه سمتی است، بسیار دشوار شده و دولت سیزدهم در چنین شرایطی «بیشعار» و «بیگفتمان» به میدان آمده است. در وضعیت امروز ایران و جهان، کسی را سراغ ندارم که ادّعایی در باب اشراف و تسلّط بر روند تحوّلات داشته و یا روایتی عرضه کرده باشد. به جز احتمالات و گمانههایی اجمالی و پراکنده، «روایت» پرقدرتی از روند تحوّلات وجود ندارد. این خلا روایت، نه از سر ضعف داده، اطلاعات یا قدرت تحلیل تحلیلگران، بلکه از پیچیدگی درک معادله تغییرات حکایت دارد.
ادامه ⬇️⬇️
مطالب ویژه
🔹اگر بخواهیم واژه گفتمان را با دقّت و حسّاسیت به کار ببریم، دولتها شاید در بستر یک گفتمان شکلیافته
🔅زنده باد دولت بی گفتمان
💡آیا از بی گفتمانی دولت سیزدهم می شود استقبال کرد؟
[2 از 3]
🔹وضعیت آغاز دولت سیزدهم یک تفاوت اساسی با وضعیت اجتماعی در دولتهای پیشین دارد. دولتهای پیشین در بستر یک نیاز و ضرورت جمعی که جامعه ایران آن را احساس میکرد، شکل یافتند: نیاز به سازندگی، نیاز به آزادی، نیاز به عدالت، نیاز به عقلانیت. میتوان پرسید: دولت سیزدهم با چه جامعهای و با چه تمنّایی رو به رو بوده است؟ آیا روایتی از تمنّای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد؟ به نظر میرسد، جامعه ایران در سالهای ابتدایی گام دوم، بیآنکه بر روی شعار خاصّی مطالبهای داشته باشد یا نیاز خاصّی را ضروری بداند، اساساً در مورد «آینده و سرنوشت» خود به تردید و پرسش افتاده است. در دولتهای قبل، ما با چنین وضعیتی رو به رو نبودهایم و انگار آینده مطلوب، با سطحی از اطمینان و به سهولت «قابل دسترسی» مینمود. راهِ آینده در دولتهای قبل، باز و گشوده به نظر میرسید و شاید به همین دلیل بود که دولتها با شوقی وافر و زانوانی پرتوان برای پاینهادن در مسیر تحوّل و اصلاح به میدان میآمدند. امّا در دولت سیزدهم، وضعیت ویژه جهان و ایران، اساس آینده را در پردهای از ابهام قرار داده است؛ در دولتهای قبل، هیچگاه آینده تا این اندازه، ابهامآلود و پرسشبرانگیز به نظر نمیرسید. این نه وضعیت دولت سیزدهم که وضعیت جمعی ایرانیان در ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی است. با این وضعیت چگونه میشد و میتوان رو به رو شد؟ آیا برساختِ یک شعار یا یک راهبرد یا مجموعهای از گزارهها، میتوانست و میتواند راهی باز کند و کاری را پیش ببرد؟
🔸پرسشبرانگیزی آینده، امری ملّی در ایران نیست و اختصاص به ایران ندارد. جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و دستها و افکار و اندیشهها برای حرف زدن از آینده و ساختن آن، قدری سست شدهاند و صاحبنظران سعی میکنند اندکی محتاطانهتر در مورد آینده حرف بزنند. اگر دقّت کنیم، نسبت ایران با جهان نیز دستخوش تحوّلاتی شده است. بعد از ماجرای سوریه، ماجرایِ برجام و از همه مهمتر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، انگار دریچهای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده که در سابقه تاریخی ما وجود نداشته است. ما عمدتاً با جهان، از دریچه نوعی شیفتگی یا نوعی غیریتانگاری رو به رو بودهایم. امّا به برکت جمهوری اسلامی و حوادث دهه نود شمسی که به آن اشاره شد، و همچنین وضعیت تحوّلات جهانی و افول قدرت آمریکا و در حال تکوین بودن نظم جدید جهانی، انگار برای اوّلین بار، با دولت سیزدهم امکان آن را یافتهایم که در ورای شیفتگی و غیریتانگاری، جهانی که در آن قرار داریم را بشناسیم. «جهان» در این وضعیت جدید، دیگر «ّبیرونِ» ایران نیست و ما با «ایرانِ در جهان» رو به رو شدهایم. «ایرانِ در جهان»، یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده است و این وضعیت، فوق روابط بینالمللی و سیاست خارجی همسو یا ناهمسو با غرب، در دولتهای پیشین است.
🔹شرایط امروز ایران و جهان به گونهای نیست که با انتخاب یک شعار و مجموعهای از گزارهها، بتوان گفتمانی را در جامعه پمپاژ کرد. وقتی اساس آینده مورد سوال و ابهام واقع شده و جامعه ایران بیش از گذشته، مسائل خود را در پیوند با مسائل جهان میبیند، گوشی برای شنیدن راهحلهای دم دستی، مشابه آنچه در گفتمانهای دولتساخته قبلی دنبال میشد، وجود ندارد. تازگیِ وضعیتی را که دولت سیزدهم در آن واقع شده است، دریابیم و به آن بیاندیشیم. این وضعیت نوظهور، ایران و مسئلههای ایران را در شاکله جدیدی پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است. دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک «گفتمان سیاسی»، به واسطه شخصیت آقای رییسی، حامل «فرهنگ سیاسی» خاصّی است که امکان مواجه شدن با وضعیت پیچیدهای را که به آن اشاره شد، یافته است.
🔸به بیانات رهبری در دیدار با هیئت دولت در سال 1401 که عمدتاً به ستایش و تحسین «فرهنگ سیاسی» دولت سیزدهم اختصاص داشت، با نظری عمیقتر بنگریم. در میان ویژگیهایی که رهبری برشمردند، به نظرم «زدودن رقابتهای منفی از روابط بین قوا» و «احتراز از فرافکنی و بهانهتراشی» جلوهای ویژه داشت. این دو ویژگی را صرفاً به عنوان ویژگی اخلاقی رئیسجمهور و هیئت دولت فرونکاهیم؛ این دو ویژگی، ظرفیت و امکان جدیدی را پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است که دولتهای گفتمانی قبلی فاقد آن بودهاند: «رو به رو شدن با واقعیت و پیچیدگی مسائل کشور». اینکه دولت سیزدهم تا چه اندازه در فهم و حل مسئلههای کشور موفق بوده، در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا میتوان ادّعا کرد که دولت سیزدهم به عنوان نخستین دولت گام دوم انقلاب، با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
ادامه ⬇️⬇️
مطالب ویژه
🔅زنده باد دولت بی گفتمان 💡آیا از بی گفتمانی دولت سیزدهم می شود استقبال کرد؟ [2 از 3] 🔹وضعیت آغاز دول
🔅زنده باد دولت بی گفتمان
💡آیا از بی گفتمانی دولت سیزدهم می شود استقبال کرد؟
[3 از 3]
🔹تمامی دولتهای گفتمانی، چالشهای جمهوری اسلامی را در پرتو گفتمانی که برساخته بودند خوانش میکردند، نه آنگونه که واقعیتِ آن چالشها بود. اغلب گفتمانهای برساخته ـ چه غیرهمسو و چه همسو با انقلاب ـ فضایی آمیخته از ستیز و رقابت منفی و فرافکنی و بهانهتراشی را رقم میزد که امکان مواجه شدن با ابعاد پیچیده مسائل را از آنها سلب میکرد. تنش سیاسی کاذب که من آن را غیر از سیاستورزی و سیاستمداری اصیل میفهمم، اجازه نمیدهد مسائل آنگونه که هستند، خود را بنمایاند. ضرر گفتمانهای دولتساخته، «زدودن پروا» از دولتهای قبلی و حاصل آن نوعی «بیپروایی» در مواجه شدن با چالشهای جمهوری اسلامی بود. این بیپروایی، اگرچه در ظاهر به راهحلهایی میانجامید که پرطنطنه و قاطع و محکم ارایه میشد، اما در مجموع، احساس میشد که پیچیدگیها، آنگونه که باید، فهم نمیشود. در فضای پروپاگاندایی دولتهای گفتمانی، سروصداها اجازه مواجه شدن با ابعاد گوناگون و پیچیده چالشها را سلب میکرد. دولت سیزدهم، امّا، دولتی «بیسروصدا» است و ما که گفتمان داشتن دولتها را با سروصدا و هیاهو تجربه کردهایم، قدری در فهم این دولت با دشواریهایی مواجهیم.
🔸دولتهای گفتمانی قبلی، بعضاً حاویِ سیاستمداران، مدیران و کارشناسان هوشمند و خوشفهمی بودند که شاید درکی از پیچیدگی مسئلهها برایشان فراهم بود، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت ـ با نظر به حیثیت کلّی دولت ـ اجازه نمیداد با مسئلههای جمهوری اسلامی، با همه دقائق و پیچیدگیهای آن رو به رو شوند. ما میتوانیم به نحوه صورتبندی مسئلهها توسط دولت سیزدهم انتقاد داشته باشیم و دولت سیزدهم از این منظر قابل نقد است، امّا به تازگی این فرُم از مواجه شدن توجّه کنیم و به استقبال آن برویم. فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت سیزدهم که با نظر به سابقه تاریخی دولتهای پس از انقلاب، میتوان آن را بیسابقه دانست، شاید بتواند موانع راه ساخت «دولت اسلامی» را از پیش رو بردارد. ایجاد دولت اسلامی نیازمند «نرمافزار/نظریه اداره» است که با نظریههای آکادمیک متفاوت است و امری در میانه نظر و عمل است. تاسیس چنین نرمافزاری تنها در شرایطی امکانپذیر میشود که فرهنگ سیاسی کشور بستر رو به رو شدن با ابعاد پیچیده مسائل را فراهم نماید. وقتی چنین فرهنگ سیاسی نباشد(همچنانکه در دولتهای قبل نبود)، اذهان درگیر تنشهایی میشود که نتیجه آن غیاب مسئلهها است.
🔹دولت سیزدهم «اصول» دارد، اما گفتمانی نساخته و ندارد. دولت سیزدهم، دولتِ گفتمانی نیست و گفتمانی از سنخ دولتهای گذشته و به سبک آنها را تا کنون ارایه و پمپاژ نکرده و چه خوب که آنگونه به میدان نیامده است؛ زنده باد دولت بیگفتمان! امّا در عین حال، دولت سیزدهم ظرفیت و امکان «ظهور و تکوین» گفتمان متناسب با شرایط تاریخی را که امروز در آن قرار داریم، داراست. میان تکوین گفتمان با برساخت گفتمان میبایست تفاوت قائل شد. برساخت گفتمان، قبل از مواجهه با چالشها، به نحو «پیشینی» انتخاب مشخّصی دارد و با نوعی پمپاژ مصنوعی و پروپاگاندایِ رسانهای همراه است، امّا تکوین گفتمان در حینِ مواجهه عملی با شرایط تاریخی، به صورتی طبیعی شکل میگیرد و زبان متناسب با خود را مییابد. گفتمانهای تکوینی در مقایسه با گفتمانهای برساختی، ظرفیت بیشتری برای تفاهم جمعی و ماندگاری داراست. فراموش نکنیم که گفتمانها را دولتها نمیسازند و دولت سیزدهم تنها میتواند در تمهید شرایط ایجاد و نشر گفتمان نقشآفرینی نماید؛ بنای یک گفتمان را در جایی بیرون از دولت باید جستجو کرد. آیا دولت سیزدهم میتواند مسیر تکوین گفتمانِ متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران و جهان را به درستی طی کند؟
مطالب ویژه
🔅زنده باد دولت بی گفتمان 💡آیا از بی گفتمانی دولت سیزدهم می شود استقبال کرد؟ [3 از 3] 🔹تمامی دولتهای
💎#استاد_طاهرزاده🔻
📝 عنوان : راز دشواری فهم دولت سیزدهم
🖌با سلام. چه اندازه مسرور شدم از مقاله «زنده باد دولت بیگفتان» که جناب آقای دکتر حمید ابدی فرمودند: «آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد ؟» حقیقتاً اینکه متذکر میشوند دولتهای دارای گفتمان چه اندازه از ذات انقلاب اسلامی فاصله داشتهاند و این بی گفتمانی دولت سیزدهم چه اندازه به ذات انقلاب اسلامی نزدیک است .مرا به یاد این گفته جناب مولوی انداخت که میفرماید
گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب
در این مقاله بحث در آن شد که چگونه با نظر به تمنای اصیل انقلاب اسلامی میتوانیم انقلاب اسلامی را در این تاریخ دقیقتر درک کنیم. فرمودند: آیا روایتی از تمنای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد ؟ و در این رابطه بحث آینده ایران و آینده جهان را به هم پیوند دادند، به خصوص که جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و از آن طرف دریچهای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده. آری حقیقتا با دولت سیزدهم امکان آنکه جهان را و آینده آن را ورای شیفتگی نسبت به جهان مدرن بنگریم، نکته مهمی است و حقیقتاً ایران در جهان ،یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده و به نظر بنده این است آن حضور تاریخی که در دل انقلاب در حال ظهور بود و ما منتظر آن بودیم.
این نکته بسیار مهمی است که دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک گفتمان سیاسی به واسطه شخصیت آقای رئیسی ، حامل فرهنگ سیاسی خاصی است و این به عنوان نخستین دولت گام دومبه حساب می آید البته با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی.
بنده عنوان مقاله آقای دکتر ابدی را « راز دشواری فهم دولت سیزدهم » گذاشتم که در عین بی سر و صدا بودن مبنایی را به میان آورده است که در واقع ذات انقلاب اسلامی در آن نهفته است و به گفته ایشان گفتمانهای تکوینی به جای گفتمان های برساختی نشسته است و این همان چیزی است که جهان آینده از طریق انقلاب اسلامی به آن می اندیشد.☘️
┄┅❅📀🖥📀❅┅┅
-------------------------<><>
🌼-|@matalebevijeh
May 11
✅برنامه پیاده روی کاروان سراج ازنجف به کربلا
⏱ساعت هفت و نیم یکشنبه
12شهریوراز ابتدای وادی السلام شروع پیاده روی به
سمت کربلا طبق برنامه عمودها↙️
https://eitaa.com/matalebevijeh/14460
🍃🍃
💎#استاد_طاهرزاده🔻
🖌باز اربعین 4
باسمه تعالی
21- امام حسین«علیهالسلام» مردی که هیچ رغبتی به سروری بر دیگران نداشت، مهرورزی و بخشش را والاترین ارزشهای انسانی میدانست، در عین شجاعت و بیباکی و عدم ترس.
کیست که نداند در حرکت به سوی کربلا با مردی روبهرو هستیم که در او «شجاعت» و «حکمت» در حدّ کفایت موجود است تا ما در امروز خود در نسبت با او به خود بیندیشیم؟ گوش جان به او بسپاریم تا آهستهآهسته نغمهای به گوش جانمان برسد که هرگز سستی و دونمایگی و تحقیر دیگران با فضیلت و یگانگی با دیگر انسانها نمیسازد. آن یگانگی که این روزها در رخداد اربعینی میتوان در نسبت همه با هم، بهخصوص در نسبت خادمان و زوّار احساس کرد.
ما آمدهایم تا در این رخداد اربعینی با جهانی سراسر دروغ، در هر لباسی که باشد، همانند مولایمان مقابله کنیم تا انقلاب اسلامی با باطن نورانی خود که وجدان تاریخیِ بشریت را فراگرفته، همچنان ادامه یابد و وجدان انسانها را به خود آورد که راه نجات، راهی نیست که زالوصفتانِ به جان انقلاب اسلامی افتادهاند تا بمانند، پیشه کردهاند بلکه راه، راهی است که خادم و زوّار در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل حضور شهدا شروع شده، آن را یافتهاند. حضور در پیادهروی اربعینی تمرین حضور در راهی است که شهدا در خود تجربه کردند.
مطالب ویژه
✅برنامه پیاده روی کاروان سراج ازنجف به کربلا ⏱ساعت هفت و نیم یکشنبه 12شهریوراز ابتدای وادی السلام ش
22-- تمام تلاش امام حسین«علیهالسلام» آن است که گفت و شنودی ذیل قرآن به جامعه برگردد و مردم با توجه به این امر در کنار همدیگر قرار گیرند و برای برگشت چنین سنتی از هر فداکاری و ایثاری نباید فروگذار کرد. مثل ایثاری که خدّام در اربعین این سالها به عهده گرفتهاند.
اگر صلحاندیشی گوهری است که در نهضت امام حسین«علیهالسلام» حرف اول را میزند و حقیقتاً چنین است، باید متوجه بود ذیل سایه صلحاندیشی، آزاداندیشی ظهور میکند و سوء تفاهم و تنگنظری جای خود را به همدلی و تفاهم میدهد و در نتیجه جامعه توحیدی به معنای واقعی آن ظهور میکند.
23- اگر امری غیر از این حضور را حضور میدانید، که حضور در تاریخی است جدید در بستر انقلاب اسلامی به سوی انسانترین انسان، یعنی حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» به گمانم بیجا در این راه گام نهادهای، زیرا آن کس که نوآفرینی میخواهد، ابتدا باید بر هر آنچه پشتکردنی است، پشت کند تا راهی در مقابلاش گشوده شود که نهاییترین حضور است با نظر به انسانیترین انسان.
24- این حضور که در حرکت اربعینی این سالها به میان آمده، حضوری است به عنوان اعلان جنگی فراگیر، بر ضد همه آموزههای دروغین، جنگ با ارزشهای باطلی که تحجّر و تجدد هر دو مسبب آناند. پیکاری ضد تمامی سستیها با خیزش انسانهایی که به مولایشان امام حسین«علیهالسلام» اقتداء کردهاند که خویشتن را برای نشاندادن حقیقت قربانی کرد.
هستند انسانهایی تنپرور و فروتن که شگونِ بد میزنند زیرا مردم را نمیفهمند، اما این حضور، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی آغاز شده و همچنان ادامه مییابد تا نظامی هر چه مردمیتر به میان آید. وقتی مردم خود را در حرکت اربعینی احساس کردند که چه اندازه به هم نزدیک است حتی اگر از کشورهای مختلف و نژادهای مختلفی باشند.