مقام توکل یکی از مراحل عبودیت است؛ توکل این است که بنده، پروردگار خود را وکیل می‌گیرد تا هرگونه تصرفی را خواست در امور او انجام دهد؛ بنابراین توکل بر خدا، دوری جستن و تبری از هر حول و قوه، و راه چاره‌جویی و تکیه بر اراده و قدرت الهی است که این قدرت بر هر اراده و قدرتی غالب است و هرگز مغلوب نمی‌شود: «وَ اللهُ غالِبٌ عَلٰی اَمْرِه»؛ و توجه به بازگشت و انحصارِ مالکیتِ همه‌ی امور از جمله قدرت‌ها و نیروها به خداوند سبحان می‌باشد. - در محضر ارباب معرفت، ص۴۲۵؛

- تا آخرش باهاتم اباالفضل :) اگه یه عکس بود :

+کمیلِ امشب؟.. -آنقدر آه کشیدیم به پای‌ش... شب سوخت !

سابقاً میانِ روضه‌ها رسم بر این بود که وقتی آتش به پا شد میانِ قلب مستمع آب بپاشند رویِ جگرش... امشب اما.. آب هم هم‌دستِ آتش بود.. هرچه گریز...هرچه شعر... هرچه مدح... همه و همه کاری نداشتند جز شعله‌ور کردنِ قلبی که آتش در آن به غلیان افتاده!.. و خب گفتی بسوز در غم من؟!... اِی به روی چشم ! #پادکست #خراباتی مبهوت³¹⁵

فقط منم ماهُ نگاه میکنم قربون صدقه عموجانِ‌ رقیه‌(س) میرم یا شماهم آره ؟

شَبِ جُمعه‌ست و یک مَطلب از اِمام‌حُسین علیه السلام نقل کنم .‌‌. در یکی از مراسم های مُحـَرم که حاج آقـا حَق شِناس شرکت داشتند در یکی از شبها خُدام مَجلس برخلاف شب‌های دگـر بـرای گریه کنندگان اُمام حُسیــن ، چای هیئت و در اِستــکان های کمـَر باریــک و کوچیـــک پذیرایی‌ می کردند .. حـاج آقـا می فرمودند : در عالـَم مُکاشفـه اِمـام‌حُسیـــن علیـه السـلام دیدنــد که آقا فرمودند : حـَق شـِناس چـرا برای مهمان های ما در اِستکان‌های کوچک چای میدید ؟! حاج آقـا حـَق شـِناس گریـه مــی‌کردنــد و می فرمودند : اِی مـَردُم اِمام حُسیــــن به مقدار چای شما هم توجه دارند .. !

حکایت امشب .. حکایت محبت است و غم .. حکایت اشك و تشنگی .. حکایت شبِ جمعه‌ی پر از دلتنگى… چشم‌هایی که این مدت .. به یاد لب‌ت .. یك شبم خوابِ راحت نداشتن ! #روایت‌شب

امکان نداره جمعه ای بیاد و من اینو گوش ندم🥺💔 بشینید گوش بدید و اشک بریزید و باهاش درد ودل کنید.. #قفلیه‌جمعه‌هام🔒

من دقیقا همین لحظه.. آره آره همین الان.. دلم همچین وضعیتی رو میخواد..😭

#یاغریب #قتیل_العبرات عاشق برای گریه‌ دنبال بهانه نیست ... وقتی معشوق کشته‌ی اشك است ‌و .. عاشق کشته‌ی معشوق ! #به_قلم_مبهوت

‏تو بیا‌ و برآورده‌شو به‌ جای‌ تمام‌ آرزوهایم #عزيز‌دل‌زهرا

حداقل خوبیِ الان بودنِ کنارت این بود که این کرختی و بی‌حوصلگی و مُردگی رو از روح و جسمم می‌شُستی می‌بُردی و دوباره احیام می‌کردی، پیشِ تو بودن فقط خوبی و خوشبختیِ عزیزِ من ولی الان که نیستم پیشت، چه کار کنم؟ چه جوری حالمو خوب کنم؟ بی‌قراری‌هامو خودت بخر. باشه؟

آره حالم بَده.. از آدمایی که فقط قضاوتم میکنن.. فقط دنبال حال خوش خودشونن ولی من سعی میکنی حالشون رو خوب کنم.. آقای ستوده راست میگه واقعا آشفتم کربلا..💔 الان یه حالی ام که فقط روضه جوابه .. از اون روضه‌ها که از شدت شور و حرارت ... نه فقط من که ذرات هوا هم شما رو به اسم "اباعبدالله" صدا بزنن.. #یه‌مدت‌زیادی‌رو‌همین‌قفلی‌‌‌دارم

تو چند خط بالا واقعا حرفِ دلم رو زدم ولی یه چیز بگم بیشتر بهش توجه کنید: اینکه با نوایِ حسین می‌رسی به اوج جنون قدر مادرت رو بدون ... دست مادرت رو ببوس !

عزیزِدلم.. نمیدونم امشب چم شده باید بنویسم تا این اشکام بند بیاد..🥺 دورت بگردم نکنه ولم کنی.. قبلا تا اسمت میومد صورتم پر از اشک میشد ولی الان باید روضه خونت حتما یه نیزه ای یه تیری بهت بزنه تا اشکام بیاد..😭 آره میدونم گناه کردم.. میدونم خبر داری از کارام ولی حسین جان تورو به دخترت³¹⁵ که همه زندگیمه این دله آشفتم و درست کن.. نزار هرکسی بیاد و بره‌.. میخوام مثل قبل بشم که تا اسمت میاد صورتم برات خیس بشه.. #مبهوت‌نویس

دلم گرفته از این‌جا، کمی مراقبِ من باش دلم گرفته برای تو، شب بخیر عزیزم !.. #یااباعبدالله

روز شنبه ست به رسم اهالیِ کربلا احسان خانم ام البنین سلام الله علیها نفری یه صلوات بفرستین...💛🤚🏻

میگن آیت اللّٰه بهجت هر خطبه عقدی که میخوندن . به داماد میگفتن : مراقب باش دلش نشکنه . و به عروس میگفتن : مراقب باش غرورش نشکنه : ) #مَه🤍