eitaa logo
مَبهوتْ³¹⁵
3.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
675 ویدیو
5 فایل
مـاتُ و مَبهوتِـــ تـواَم، ماهِـ تَماشایــی مَـن.. __________________ عبدالرقیه‌خانوم³¹⁵ -غیر از علی‌"ع" و اولادش؛ هیچـــــ -------------------- فروشگاهمون: https://eitaa.com/foroosh_mabhot اینم لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/1930873010
مشاهده در ایتا
دانلود
امام فرمودن؛ «فقط کافیه لبانتون رو تکون بدید ما می‌شنویم .. » من حتی می‌خوام بالاتر بگم ! اگه حتی یادم رفت او می‌بینه.. امام زمان منو می‌بینه که مشکل دارم.. کمک می‌خوام … برای همین سید بن طاووس صدای امام زمان علیه‌السلام رو شنید که در تاریکی شب در گوشه‌ی سرداب مطهرشون در سامرا اینطور می‌فرمودن: خدایا از گناهان شیعیان من بگذر! خدایا اونها به پشتوانه‌ی من‌ـه که گناه می‌کنن خدایا از اونها بگذر ... 📍سرداب‌مطهر‌حضرت‌حجت"عج"
خودم‌که‌باورم‌نمی‌شه‌ولی؛ از‌کربلا‌سلام(:
مَبهوتْ³¹⁵
خودم‌که‌باورم‌نمی‌شه‌ولی؛ از‌کربلا‌سلام(:
ولی خوشبحالِ اونایی که دائمی کربلا زندگی می‌کنن اونوقت می‌تونن این مداحی رو درک کنن: بزرگترین سرمایه با حرمش همسایه بهش میگن آقای اباعبدالله(:
سلام‌عموی‌ِقَشنگه‌رُقیه..🥲
آقای‌اباعبدالله‌بالاخره‌اومدم‌دورت‌بگردم.. اما‌ایندفعه‌با‌قلبِ‌شکستم‌اومدم‌پیشت💔 تو‌این‌مدتی‌که‌از‌شما‌دور‌بودم‌‌خیلی‌بهم سخت‌گذشت.. آقاجان‌از‌هرکی‌بگی‌حرف‌شنیدم.. حتی‌از‌کسایی‌که‌سنگشون‌رو‌به‌سینه‌میزدم و‌حاضر‌بودم‌همه‌کار‌براشون‌بکنم‌تا‌حالشون‌ خوب‌باشه‌همونا‌هم‌کُلی‌چیز‌بهم‌گفتن😞 بهم‌تهمت‌زدن،بُغضَمُ درآوردن.. ولی‌دورت‌بگردم‌مهم‌اینه‌الان‌اینجا‌کنار‌شما تو‌هوای‌شما‌دارم‌نفس‌میکشم.. دارم‌جایی‌نفس‌میکشم‌که‌عمه‌جانم زینب"س"نفس‌کشیده.. دارم‌جایی‌قدم‌برمیدارم‌که‌خانم‌جانم رقیه"س"قدم‌برداشته..
اگه هم خونه نشدم باهات و خاکم نکردن پیشت لااقل کاشکی من هم دم مرگ بیارن طواف بدن که بعد مرگمم دورت بگردم . .
نصفِ‌شبی‌جایی‌بهتر‌از‌اینجا‌پیدا‌نکردم‌‌که حرفامو‌بهت‌بزنم‌و‌اشکامو‌بریزم.. به‌اندازه‌ی‌تمامِ‌اشک‌هایی‌که‌آخرِشب‌ها ریختم،دوستت دارم¹²⁸ .
مَبهوتْ³¹⁵
نصفِ‌شبی‌جایی‌بهتر‌از‌اینجا‌پیدا‌نکردم‌‌که حرفامو‌بهت‌بزنم‌و‌اشکامو‌بریزم.. به‌اندازه‌ی‌تمامِ‌اشک‌ها
سحر کنار ضریح یه بچه سه چهار ساله روی شونه باباش وقتی پایین پا بودم با زبون شیرین بچگی از باباش پرسید بابا حضرت علی اکبر کیه؟ باباش گفت:پسر امام حسینه . . بچه گفت اونم اینجاس؟! باباش گفت که آره پایین پای امام حسینه عزیزم یهو بلند بلند داد میزد من نمی‌دونستم حضرت علی اکبر هم اینجاس بابا . .
تنها روزنه ی امید آقا ابوفاضله..
آسدمهدی‌همسفره‌ماست.. دلم‌نمیاد‌‌با‌خودم‌نبرمش‌‌:)) یادش‌بخیر‌آخرین‌بار‌ی‌که‌با‌هم‌کربلا بودیم‌۲‌سال‌پیش‌بود💔 دیدی‌آقای‌عبدالزینب‌بی‌معرفت‌نیستم‌‌گفتم همیشه‌یادت‌میکنم‌میشه‌شما‌هم‌پیش‌ خانم‌سه‌ساله‌یادم‌کنی؟؟🥲