🔰 داستان پیامبر، قسمت پنجاه و هفتم ، مسجد ضرار ✅قسمتی از داستان: ابوعامر وقتی دید پیامبر خدا پیروز شدند و کل حجاز را گرفتند، رفت به روم، بعد به طرفدارای خودش توی مدینه پیام داد که یه مسجدی درست کنید و اونجا آماده باشید که من قراره با پادشاه روم بیام به طرف پیامبر و کار اسلام رو یکسره کنم.😏 #پیامبر(ص) #قسمت_پنجاه_وهفتم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت پنجاه و هشتم، عذرخواهی یاران ✅قسمتی از داستان: ابولبابه که دید پیامبر خدا از دستش ناراحتند و باهاش صحبت نمیکنند، رفت کنار یکی از ستونهای مسجد پیامبر نشست و گفت من از کنار این ستون جایی نمیمیرم تا خدا و پیامبر منو ببخشند.🥺 #پیامبر(ص) #قسمت_پنجاه_وهشتم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت پنجاه و نهم، برائت مشرکین ✅قسمتی از داستان: جبرئیل گفت: ای رسول خدا این آیات رو یا باید خود شما برید بخونید، یا یه کسی که از خودتونه و شبیه ترین کس به خودتونه باید بره این آیات رو بخونه.😊 پیامبر خدا که اینو شنیدند رو کردند به امام علی گفتند: علی جان...🥺😍 #پیامبر(ص) #قسمت_پنجاه_ونهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت شصت، مباهله با مسیحیان ✅قسمتی از داستان: یکی از مسیحیا که آدم پخته‌تری بود رو کرد به یارانش گفت: " اگر امروز محمد ابن عبدالله به همراه دوستانش بیاید یعنی دروغ گفته است🤨 اما اگر او خانواده‌اش را با خود بیاورد یعنی او راست میگوید و ما دروغ میگوییم.😏 #پیامبر(ص) #قسمت_شصت جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت شصت و یکم، آخرین حج ✅قسمتی از داستان: پیامبر به امام علی علیه السلام فرمودند: علی جان اگر نتیجه‌ی سفر تو به یمن این باشه که فقط یه نفر مسلمان بشه، ثوابش از همه چی بیشتره.😍 #پیامبر(ص) #قسمت_شصت_ویکم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت شصت و دوم، غدیر خم ✅قسمتی از داستان: البته یه عده‌ای حدس زده بودند پیامبر میخوان راجع به جانشین بعد از خودشون صحبت کنند. خیلی هم راحت میشد حدس بزنی که جانشین بعدی کیه؟😉 #پیامبر(ص) #قسمت_شصت_ودوم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت شصت و سوم، شهادت پیامبر خدا ✅قسمتی از داستان: پیامبر خدا چند دقیقه‌ای از هوش رفته بودند😔 تا اینکه ناگهان چشماشونو باز کردند، رو کردند به یاراشون گفتند یک قلم و کاغذ برایم بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز بعد از من گمراه نشید😢 #پیامبر(ص) #قسمت_پایانی جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔰قصه قهرمان های قرآنی📜 ❤️قصه های حضرت ابراهیم❤️ 👌ویژه کودکان 5 تا 12 سال 📌البته، اینجا میتونید قصه‌ی زندگی بقیه‌ی قهرمان های واقعی جهان🌍 رو هم بشنوید😉😍 ✅پس همین الان... برای شنیدن رایگان تمامی قصه ها در کانال قصه قهرمان ها عضو بشوید 👇👇👇 🔹قصه قهرمان ها🔸 https://eitaa.com/joinchat/1537802515C512644ffd3

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت اول ، صحبت با آزر ✅قسمتی از داستان: پیامبر خدا بر خلاف آزر، با بی‌ادبی جوابش رو ندادن، با مهربونی جوابش رو دادن.😊 حضرت ابراهیم گفتن: «سلام بر تو.» میدونید، سلام بر تو یعنی چی؟ یعنی من با تو جنگ ندارم.🙂 #حضرت_ابراهیم(ع) #قسمت_اول جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت دوم، شکستن بتها ✅قسمتی ازداستان: حضرت ابراهیم گفتن: «یه روزی که شما حواستون نیس، یه بلایی سر این بت‌های شما میارم. یه نقشهای براشون کشیدم.»🗿 #حضرت_ابراهیم #قسمت_دوم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت سوم، در آتش انداختن ابراهیم ✅قسمتی از داستان: هیزم‌ها و آتیشی که درست کردن انقدر زیاد بود🔥🪵 که مجبور شدن تا حضرت ابراهیم رو توی منجنیق بزارن و توی آتیش پرت کنن😱 #حضرت_ابراهیم #قسمت_سوم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت چهارم، ستاره پرستان ✅قسمتی از داستان: حضرت ابراهیم به همراه خورشیدپرستان کل روز خورشید رو پرستیدن.☀️ اما یه مرتبه غروب شد و خورشید رفت و شب شد و همه جا تاریک شد.🌑😕 #حضرت_ابراهیم #قسمت_چهارم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت پنجم، یک مهمانی ✅قسمتی از داستان: حضرت ابراهیم یه دونه گوساله داشتن، اون رو کشتن، گوشتش رو به سیخ کشیدن و روی آتیش گذاشتن و یه غذای خیلی خوشمزه درست کردن و برای مهمانانشون آوردن.😋🍖 اما مهمون‌ها به غذاها دست نمیزدن. 🙁 #حضرت_ابراهیم #قسمت_پنجم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت ششم، امتحان سخت ✅قسمتی از داستان: خداوند گفت: «ای ابراهیم! همسرت و فرزند کوچکت رو بردار سوار مَرکَب و اسب و شترتون بشین و برین به طرفی که من میگم.»🐪🏜 #حضرت_ابراهیم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان حضرت ابراهیم، قسمت هفتم، قربانی کردن اسماعیل ✅قسمتی از داستان: حضرت ابراهیم به پسرشون، حضرت اسماعیل گفتن: «پسرم خواب دیدم که داشتم تو رو ذبح میکردم، حالا نظر تو چیه؟ به نظرت این دستور خدا رو اجرا کنم یا نه؟»😰 #حضرت_ابراهیم #قسمت_هفتم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha