🔰داستان زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) ✅قسمتی از داستان: شب آخری که حضرت زهرا(س) زنده بودن، فرمودن: علی جان، بیا میخوام وصیت کنم.😭 علی جان من را شبانه غسل بده،💔 شبانه کفن کن و شبانه به خاک بسپار.🥺 علی جان قبر من را مخفی نگهدار 😔💔 #حضرت_فاطمه_زهرا #قسمت_هجدهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha❥

🔰 داستان امام علی، قسمت هجدهم، دامادی حضرت علی ✅قسمتی از داستان : امام علی (ع) سرشونو انداختند پایین، عرق رو صورتشون نشست. خجالت می کشیدند😅🤭 گفتن : « یا رسول الله، راستشو بخوایید، اومدم خواستگاری دخترتون، فاطمه (س). اگه صلاح می دونید. ما ازدواج کنیم، اومدم خواستگاریش.» 🥰😍 #امام_علی #قسمت_هجدهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان پیامبر، قسمت هجدهم، مسلمان شدن ابوذر ✅قسمتی از داستان: چند روزی طول کشید تا توی هوای گرم حجاز، ابوذر که سوار شترش بود به مکه برسه.🥵 تا رسید به مکه با خوشحالی و هیجان از مردم میپرسید: این پیامبری که تازه میگن اومده دعوت به یکتاپرستی میکنه کیه؟ میخوام برم پیشش.😍 #پیامبر(ص) #قسمت_هجدهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان امام خمینی، قسمت هجدهم، سفارت آمریکا ✅ قسمتی از داستان: امام خمینی به دانشجو ها گفتند: خیلی کار خوبی انجام دادین😍👏 آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند انجام بدهد...👊💪 #امام_خمینی #قسمت_هجدهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان امام حسن، قسمت هجدهم، آماده برای جنگ ✅ قسمتی از داستان: امام حسن مجتبی(علیه السلام) به مردم فرمودند: معاویه قصد حمله🗡 به ما را دارد؛ آماده شوید تا به جنگ او برویم...💪 #امام_حسن_مجتبی #قسمت_هجدهم جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰 داستان امام سجاد(ع)، قسمت هجدهم ،واقعه حره ✅ قسمتی از داستان : مسلم بن عقبه فرمانده لشکر یزید دستور داد تا امام سجاد(ع) را در کمال احترام و ادب پیش او آورند... #امام_سجاد #قسمت_هجدهم 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰داستان شهید حاج قاسم سلیمانی،قسمت هجدهم،شهادت حاج قاسم ✅ قسمتی از داستان : حاج قاسم در جواب دختر شهید عماد مغنیه که گفته بود عراق خطرناکه گفته بود: من به سوی محل شهادتم میروم🥺😭 #حاج_قاسم_سلیمانی #قسمت_هجدهم 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha

🔰داستان امام باقر،قسمت هجدهم،قدرت عجیب امام باقر(ع) ✅ قسمتی از داستان : امام باقر دستاشون رو روی چشم های ابوبصیر گذاشتند و یه دعایی رو زمزمه کردند و بعد که دستاشون رو برداشتند•••👁✋🏻 #امام_محمد_باقر #قسمت_هجدهم 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha